متأسفانه تاریخ این سخنرانیهای شهید به طور دقیق مشخص نیست، ولی با استناد به شواهد و نکاتی که در سخنرانی به آن اشاره شده است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اگر یک سخنرانی از شهید رجایی بشنوید دقیقاً چه انتظاری دارید؟ از مردم بگوید؟ از انقلاب و اسلام بگوید؟ از امام بگوید؟ بله، من هم همین حدس را میزدم و اتفاقاً حدسم هم درست از آب درآمد، وقتی که صوت یکی از سخنرانیهای ایشان را گوش کردم. این سخنرانی در مشهد و در دوران نخستوزیری ایشان ایراد شده است.
بیشتربخوانید : وزیر ارتباطات شهیدی که هوشش زبانزد عام و خاص بود!+ عکس
متأسفانه تاریخ این سخنرانی ها به طور دقیق مشخص نیست، ولی با استناد به شواهد و نکاتی که در سخنرانی به آن اشاره شده است و نیز اخبار مندرج در روزنامههای آن زمان، به نظر میآید که تاریخ سخنرانی مربوط به روز 21 آذرماه 1359 (ماه صفر) و در نمازجمعه باشد که در خلال سفر ایشان به استان خراسان ایراد شده است.
درباره بازه زمانی این سخنرانی باید نکاتی را یادآور شد. شهید رجایی در مرداد ماه 1359 و با رأی اعتماد مجلس به نخستوزیری منصوب میشود و سپس به معرفی وزرایش میپردازد، اما بنیصدر بهعنوان رئیسجمهور با انتصاب سه نفر از وزرا مخالفت میکند و بدین ترتیب دولت اول در جمهوری اسلامی به صورت ناقص تشکیل میشود. در همین زمان، درگیریهای مرزی زیادی بین عراق و ایران در جریان است و در نهایت در روز 31 شهریور، جنگ آغاز میشود و در 4 آبان 59 خرمشهر سقوط میکند و در همین بازه نیز آبادان در محاصره دشمن بعثی قرار دارد.
امام در دانشکدههای معروف دنیا جامعهشناسی نخوانده ولی ما او را جامعهشناس میشناختیم
شهید رجایی: ما این انقلاب را در بیست و دوم بهمن از خدا نخواستیم. ما مردمی هستیم شناخته شده. ما نیمههای شب دعا کردیم و فریاد کشیدیم، ای خدا ما از تو میخواهیم حکومتی به ما بدهی که در آن حکومت، اسلام و مسلمین عزیز، کفار و منافقین ذلیل باشند. خدا ما را شایسته چنین حکومتی دانسته و این حکومت را به رهبری امام به ما داده است. (تکبیر جمعیت) کسانی که میخواهند این انقلاب را مطالعه کنند؛ متخصصان! جامعه شناسان! علمای اجتماع! بدانید که ما این انقلاب را در سینهزنیهای حسین علیهالسلام به دست آوردهایم؛ شما هم امتحان کردید، رفوزه شدید؛ ما امتحان کردیم، پیروز شدیم. شما به دنبال مارکسیسم رفتید، به دنبال ماتریالیسم تاریخی، تحلیل طبقاتی کردید و دیدید که به درد نمیخورد.
ای کسانی که حکومت قانونی را تنها شعار خود قرار دادید! ای کسانی که صدهزار نفر در میدانهای بزرگ تهران جمع کردید و دیدید که این شعارها به درد نمیخورد. ما مردمی که از روز اول از خدا خواستیم، رابطه خود را با خدا آن چنان برقرار کردیم که در شبها در کنار حرم امام [رضا(ع)]، در سینهزنیها، در روضهها، در گریهها، درعروسیها، در آنجا، از خدا خواستیم که ای خدا، این مکتب تو، این اسلام، این پیغمبر(ص)، این حسین(ع)، این عاشورا، این فرزندان حسین(ع)، این سیّدها، اینهایی که ما آنها را با تو در ارتباط میبینیم، این مجموعه را ما به میدان آوردیم. این مجموعه قدرت داشت تا تمام دنیا را در یک کف، اسلام را در یک کف بگیرد، دنیا را پرت کند و اسلام را جذب کند، شهید شود، ایثار کند، یعنی فرهنگی نو بیاورد؛ اینک تو آمدهای ادعای جامعهشناسی و عالم جامعه و شناخت از مکاتب میکنی، بیا ... بیا، ما در سایه قرآن، در سایه اسلام، با سینهزدنها، با تشبیه شاه به یزید، با تشبیه خمینی به امام این انقلاب را... (سه بار صلوات جمعیت). آری، تو قبلاً گفته بودی، ما هم میدانستیم که امام ما، در کشورهای بزرگ دنیا، در دانشکدههای معروف دنیا جامعه شناسی نخوانده است؛ ولی ما او را جامعهشناس میشناختیم، به این جهت مقلّد او شدیم.
ما جملههای این جامعه شناسان و دانشمندان را سالها نُشخوار کردیم ولی به جایی نرسیدیم
شهید رجایی: خوب گوش کنید، یک بار دیگر تکرار میکنم. ما جملههای این جامعه شناسان و این دانشمندان را سالها نُشخوار کردیم، سالها تجزیه و تحلیل کردیم، به جایی نرسیدیم، هیچکس نیز از آن راه به جایی نخواهد رسید؛ ما امام را، روحانیت متعهد را، اسلام را، قرآن را، گفته علی(ع) را، گفته ائمه(ع) را، ما به دنبال اینها هستیم؛ شما که میخواهید ما به دوره طاغوت برگردیم، ولی اصلاح شده باشیم؛ شما که میخواهید با قوانینی که ساخته مغزهای آنچنانی شرقی و غربی است، ما را فرنگیمآب، اداری، سیستماتیک، به صورت یک فرمول درآورید، ما به آن سو نخواهیم آمد. ما به دنبال یک زندگی اسلامی هستیم؛ ما راه پیشرفت و تکامل را در پیش داریم؛ ای کسانی که میخواهید ما فرنگی باشیم، نماز بخوانیم؛ ای کسانی که میخواهید ما غربی باشیم، روزه بگیریم؛ چنین چیزی ممکن نیست؛ این فکر ارتجاع است، شما مرتجعید و ما به دنبال شما نخواهیم آمد. (تکبیر جمعیت) (شعار جمعیت: نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی)
اگر کمیته و بسیج و سپاه نبود نه خبری از انقلاب بود نه از امام
شهید رجایی: نهادهای انقلابی را به انواع مختلف تضعیف میکنند. خودشان در کار، صدها عیب دارند، صدها نقطه ضعف دارند؛ اما چون لب به سخن باز میکنند، اولین حرفشان شکایت از کمیتههاست یعنی شکایت از عالیترین نهادهایی که زمانی که آنها در منزل خوابیده بودند، اینها نیمههای شب در خیابانها قدم زدند، آماج گلولههای ضد انقلاب بودند؛ کجایند آنهایی که به کمیتهها انتقاد میکنند؟ مگر فراموش کردهاند که هر شب دو نفر، پنج نفر، ده نفر در خیابانهای تهران به دست مزدوران و ضد انقلابیون ترور میشدند. چرا فراموش کردند؟ کجایند آنهایی که از پاسداران، کجایند آنهایی که از جهاد، آنهایی که از بسیج، از بنیاد، از انواع نهادهای انقلابی انتقاد میکنند؟ اگر اینها نبودند، اگر اینها پاسداری از انقلاب نمیکردند، ما همان یک ماه اول، ارتجاع به سمت نیستی و نابودی انقلاب کشیده بودمان و اینک نه خبری از انقلاب بود، نه از امام؛ زیرا به قول اینها ما مرتجعیم و این حرکت ارتجاعی است، [و میگویند] باید به عقب برگردیم، باید رژیم شاه را بدون شاه، در این جامعه حاکم کنیم؛ این آرزو را به گور ببرند و خواهند برد و بدانند که ما به عنوان مسئول در این کشور میدانیم که کمیتهها نقطه ضعف دارند؛ سپاه نقطه ضعف دارد؛ بنیاد نقطه ضعف دارد؛ اما اینها از این انقلاباند؛ اینها جوشیده از مردماند؛ اینها نهادهای این انقلاباند؛ اینها دلسوز انقلاباند؛ اگر امروز دشمن حمله کند، بلیط هواپیمای خارج نمیخرند؛ تا آخرین نفس میایستند؛ اگر پول ندهی شکایت نمیکنند، با گرسنگی میسازند؛ اگر محاصره اقتصادی کنی، روزه میگیرند؛ اگر تهدید به مرگ کنی، شهید میشوند؛ اگر تقسیم آذوقه کنی، ایثار میکنند؛ بدانید که انقلاب روی دوش اینهاست و اینها هستند که انقلاب را حفظ میکنند و ضد انقلاب نخواهد توانست اینها را از مردم بگیرند (تکبیر جمعیت)
هر فردی از افراد این مملکت یک سنگ روی سنگ بگذارد، او کارمند دولت است
شهید رجایی: ضد انقلاب از یک حکومت [=دولت] سه ماههای که هنوز به دلایلی که همه شما میدانید، برای سه وزیر، در حساسترین مشاغل تلاش میکند، از او کارنامه میخواهد. دولت ما دولت بیست نفری نیست؛ دولت ما، دولت مردم است؛ ما نه حاکم بر مردم هستیم، نه محکوم هستیم، ما در خدمت مردم هستیم؛ او که از ما کارنامه میخواهد بداند، هر فردی از افراد این مملکت یک سنگ روی سنگ بگذارد، او کارمند دولت است، زیرا که دولت، متعهد به انقلاب است؛ متعهد به اسلام است و تمام افراد مسلمان انقلابی ما همین احساس را دارند و جزء کابینه من هستند و اینها هستند اعضای کابینه ما و این است کارنامه آنها؛ به روستا بروید، جهاد را ببینید؛ به خیابانها بروید، فعالیت برادران ما در شهرداری و در بنیاد و در نهادهای مختلف را ببینید؛ به یاری خدا، به همت این مردم، کارنامهای خواهیم داشت که در آن بعد نیز شایستگی یک مسلمان واقعی را نشان دهیم؛ ولی (ای) ضد انقلاب! دست از سنگ انداختن جلوی پای انقلاب بردار، که ما بیش از اینها آمادگی داریم (تکبیر جمعیت) (شعار مردم: رجایی مکتبی، خدا نگهدار تو)
چقدر ما نوعروس داریم که چون شیر در مقابل صف تشییع جنازه شهدا حرکت میکنند
شهید رجایی:با قلبی پر از عشق و امید به دعا میایستیم؛ ای خدا، به ما قبلاً گفته بودند که اگر میخواهید دعایتان مستجاب بشود، بگویید «الهی بدم المظلوم»؛ ای خدا، امروزه چندین علیاصغر داریم؛ به ما میگفتند که خدا را به فرزند امام حسن، قاسم علیهالسلام بخوانید؛ ای خدا ببین چقدر شهید سیزده ساله داریم؛ به ما میگفتند خدا را به علیاکبر(ع) بخوانید؛ علی اکبری که نوداماد بود، به میدان رفت، شهید شد؛ ای خدا جوانهای هجده ساله تا بیست و پنج ساله ما را ببین که یک ماه است عروسی کردهاند، به میدان جنگ میروند و شهید میشوند و چون وصیتنامه او را میخوانی مشتاقانه به سوی تو آمده است؛ ای خدا به ما میگفتند خدا را به حبیب بن مظاهر به مسلم بن عوسجه قسم بدهید تا دعایتان مستجاب شود؛ ای خدا در دزفول پیرمردی یک وانت خربزه آورده بود، برای سربازان تقسیم میکرد؛ گلوله دشمن وانت خربزه او را از بین برد؛ به او گفتند پیرمرد خربزهات از بین رفت؛ رو به خدا ایستاد گفت ای خدا تو شاهدی که من فقط همین خربزه را داشتم؛ اگر صدها از این داشتم، در راه تو تقدیم میکردم؛ ای خدا، تو را به همه اینها قسم؛ ای خدا، نوعروسان کربلا تحمل کردند؛ روزها و ماهها؛ افتخار حرکت تاریخی امام شدند.
ای خدا چقدر ما نوعروس داریم که چون شیر در مقابل صف تشییع جنازه حرکت میکنند؛ در همین اصفهان، در شهادتی که سال گذشته پیش آمد دیدید همسر آن مهندس را؛ دیدید بچه کوچکی که در آغوش داشت، و اینک نیز در این میدان جنگ حق علیه باطل نیز صدها از این نمونه وجود دارد؛ ای خدا به همه اینها قسم؛ ای خدا، به این دلهای امیدواری که هر روز جمعه در نقاط مختلف کشور برای بزرگداشت سنّت تو ساعتها روی زمین مینشینند؛ در مقابل آفتاب، زیر برف و باران؛ ای خدا به این دلها قسم؛ ای خدا این امام را برای ما و اسلام حفظ کن؛ (آمین جمعیت)
منبع: فارس
انتهای پیام/
شهید ما، شهید رجایی
یاد و خاطره ات تا همیشه زنده و جاوید باد
دوستت دارم برای همیشه