به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ انگلستان با رشوه، نیرنگ و زور سرنیزه ۲۰ هزار سرباز انگلیسی به تدریج توانست بر تنگستانیها چیره شود ولی تا پایان جنگ و آتشبس، هرگز نتوانست تنگستانیها را یکسره از میدان دور و بر جنوب ایران تسلط پیدا کند.
هشت روز از تاجگذاری احمد شاه، آخرین پادشاه خاندان قاجار، گذشته بود که ناقوس جنگ جهانی اول به صدا درآمد. دولت ایران، پس از آغاز جنگ بی درنگ بیطرفی کامل خود را اعلام داشت. اما دولتهای درگیر در جنگ این بیطرفی را به هیچ گرفتند و سپاهیان بیگانه از هر سو به خاک ایران حمله ور شدند.
روس های تزاری به سر کردگی ژنرال باراتف تا اصفهان تاختند، عثمانیها از مغرب تا همدان پیش تاختند و انگلیسیها از جنوب ومشرق تا قاینات شتافتند. ایران هم میدان نبرد شده بود. در این نبرد روس وانگلیس دریک طرف و دولت عثمانی ، به یاری آلمان و اتریش ، در طرف دیگر بود.
ایران با انقلاب مشروطیت وارد مرحله تازه ای از تاریخ خود شده بود. انقلابیون صدر مشروطه هدفی جز این نداشتند که دولت قانونی در ایران برقرار شود، آزادی و برابری و برادری همه جا بگسترد و دست بیگانه از ایران کوتاه شود و فساد دستگاه حاکمه از میان برخیزد و یک دولت مرکزی نیرومند و ملی روی کار آید. جانبازی ها و فداکاری های آنان همه در راه تحقق این آرزو بود و البته این آرزوئی نبود که دولتهای استعمارگر روس و انگلیس خواهان آن باشند.
در همان گیر ودار انقلاب ، میان دولت انگلیس و روسیه تزاری قرارداد ۱۹۰۷ امضا شد و ایران عملا به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بیطرف تقسیم شد. منطقه شمال زیر نفوذ روسیه و منطقه جنوب زیر نفوذ انگلیس قرار گرفت. دولت مرکزی حتی در خود تهران قدرتی نداشت. خطوط ارتباطی، جاده ها، گمرک و بازرگانی در دست بیگانگان بود.
حتی روسها می گفتند که آیا ایران کنونی، دستکم در شهرستان های شمالی، برای دولت روسیه حکم یک کشور خارجی را دارد ؟ آنان در واقع ایران را یک کشور مستقل نمیدیدند. استقلال ایران چنان محو شده و زوال قدرت دولت ایران چنان آشکار شده بود و کارهای کنسول های روس وانگلیس چنان بیشرمانه بود که بسیاری از ایرانیان دست از هر امیدی شسته بودند.
با این همه ، جنگ جهانی اول دنیای جدیدی در برابر مردم کشور ما گشود و پیروزی های آلمان در آغاز جنگ امید تازه ای را در دل آنها بیدار کرد.آلمان از نظر ایرانیان دولتی استعمارگر نبود، دستکم در رابطهاش با ایران، به روش استعمارگرانه نپرداخته بود. ایران از ۱۸۸۵ میلادی با آلمان رابطه سیاسی بر قرار کرده بود و با آغاز جنگ، این رابطه نزدیکتر شد.
ایرانیان از این که می دیدند که آلمان با روس و انگلیس _ یعنی دو دشمن واقعی آنها _ وارد جنگ شده بود ، شادمان بودند و پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. زیرا که با شکست روسیه و انگلیس ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آنها آزاد میشد.
سیاستمداران آلمان نیز از این مسئله استفاده کردند و فعالیتهای خود را در ایران گسترش دادند. به آزادیخواهان ایران نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس شوراندند. در این زمان، دربرلین، پایتخت آلمان گروهی از مهاجرین ایرانی جلسههائی تشکیل می دادند که سید حسن تقی زاده، اسماعیل آقا امیرخیزی ،کاظم زاده ایرانشهر ، حسینقلی خان نواب ، محمد قزوینی و محمد علی جمال زاده در شمار آنها بودند. این گروه با کمیته دفاع ملی که در ایران تشکیل شده بود و با روس و انگلیس می جنگید ، روابط نزدیک داشت.
پیروزی های آلمان و فتوحات دولت عثمانی که متحد آلمان و به هر صورتی دولتی مسلمان بود، روحیه مجاهدین را تقویت میکرد و امید آنها را به شکست انگلیس و روسیه فزونی می بخشید.
دلیران تنگستان
حفظ خلیج فارس و جنوب ایران برای استفاده از ذخیرههای سرشار نفت کشور ما برای انگلیس امری حیاتی بود. نیروی دریائی انگلیس به نفت ایران، که بر طبق قرارداد دارسی یکسره به دست انگلیسی ها افتاده بود نیاز مبرم داشت و بدون این نفت عملا فلج میشد. این مسئله انگلیس را بر آن داشت تا در بوشهر نیرو پیاده کند و جنوب ایران را یکسره زیر اشغال نظامی در آورد و در همین جا بود که با مقاومت تنگستانیها مواجه شد.
تنگستان در شمال بندر بوشهر واقع است. مردان و زنان تنگستانی به شجاعت و دلیری شهره اند و همگی رنجبر و زحمتکشند. کمتر شوخی و مزاح میشناسند و بسیار زود رنجند. شجاعت این مردمان در جنگ جهانی اول به اثبات رسید. یک سال پس از آغاز جنگ جهانی اول کشتیهای جنگی انگلیس بوشهر را تصرف کردند و نیروی انگلیس وارد بوشهر شد.
انگلیسیها بی درنگ دارالحکومه، گمرک خانه ، و سایر ادارات دولتی را تصرف کردند و موقر الدوله حاکم بوشهر را تحت نظر گرفتند و پرچم انگلیس را بر فراز دارالحکومه بر افراشتند. یک روز پس از تصرف بوشهر ، چهارده تن از آزادیخواهان را دستگیر و به هند تبعید کردند. زائر خضر خان اهرمی، رئیسعلی دلواری و شیخ حسین خان چاه کوتاهی ، سه تن از سران دلیر تنگستان ، از این وقایع آگاه شدند و تصمیم گرفتند که بر ضد دشمن قیام کنند و در برابر نیروی بیگانه بایستند.
آلمانی دلیر
در این میان یک آلمانی به نام واسموس نیز به آنها پیوست . واسموس ماجرا جوئی شجاع و دلیر بود. فارسی را شمرده صحبت میکرد و عشایر ایران را به خوبی می شناخت. در اوایل جنگ از تهران به شیراز آمد و چون خبر قیام دلیران تنگستانی را شنید، به سوی بوشهر حرکت کرد. میگویند انگلیسی ها برای سر او ۵۰۰۰۰ لیره جایزه تعئین کرده بودند. واسموس یک برگ از این اعلان را به دست آورد و به نزد زائر خضرخان برد . زائر خضرخان خشمناک شد ، اعلان را پاره کرد و به دور انداخت و گفت « ما بیشرف نیستیم که مهمان خودمان را به دست دشمن بدهیم . شما دشمن دشمن ما هستید ، بنابر این دوست شمرده میشوید.»
نبرد تنگستانیها با سربازان انگلیس
زائر خضر خان با دو هزار تنگستانی مسلح روانه کارزار بوشهر شد. مه غلیظی پیرامون شهر را فرا گرفته بود و تنگستانیها از این مه استفاده کردند و ناگهان به سواره نظام انگلیس حمله بردند و شکست بزرگی بر آنها وارد کردند.
بیش از ۱۵۰ انگلیسی در این نبرد کشته شدند. البته نیروهای انگلیسی هم از نظر شماره و هم از نظر تجهیزات بر دلیران تنگستانی برتری داشتند. انگلیس چهارده هزار سرباز و صد ها توپ و حتی هواپیما در اختیار داشتند حال اینکه نیروهای تنگستانی از چند هزار نفر تجاوز نمیکرد.
عشایر قشقائی و کازرونی نیز به مقابله با انگلیسی ها پرداختند. هشت هزار تفنگچی قشقائی و کازرونی به نیروهای انگلیسی حمله ور شدند و عرصه را بر آنها تنگ کردند. در این زمان سرپرسی سایکس، افسر کهنه کار انگلیسی، به فرماندهی نیروهای جنوب منصوب شده بود. او نخست با فرمانفرما و قوا م الملک و دریابیگی بر ضد نیروهای آزادیخواه ایرانی پیمان اتحاد بست و آنگاه با رشوه ونیرنگ و سرانجام زور سر نیزه ی ۲۰۰۰۰ سرباز انگلیسی کمکم بر تنگستانیها چیره شد. ولی تا پایان جنگ و آتش بس ، انگلیس هرگز نتوانست تنگستانیها را یکسره از میدان دور کند و بر جنوب ایران تسلط پیدا کند.
منبع: فارس
انتهای پیام/