به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ماجرای سانسور یا ممیزی تبدیل به موضوعی جدی شده است، زیرا در دنیای امروز که انحطاط و فساد و حتی صحنههای هولناک دیگر برای فیلم سازان جهان بدون هیچ قید اخلاقی تبدیل به ابزاری شده تا به هر نحوی مخاطبان را به سمت خود جذب کنند، لزوم توجه و نگاه مدبرانه به آثار هنری را چند برابر کرده است.
سانسور به دلیل بار منفی که در اذهان پیدا کرده است، همیشه به عنوان یک پدیده منکوب از آن یاد میشود. اما اهالی تفکر و اندیشه میدانند، همانطور که در میان غذاها و آشامیدنیها مراقبت میشود تا ضرری به بدن انسان وارد نشود و مواد سمی راهی برای نفوذ پیدا نکنند، روح انسان نیز به مراقبت و توجه نیاز دارد.
علی رغم آنکه ممیزی و سانسور در کشور ما همیشه مورد نقد بوده است، اما تولیدات و آثار دوبله شده در داخل کشور ما همیشه مورد استقبال کشورهای اسلامی از جمله جوامع عربی واقع شده است. سریالهای ویژه و تاریخی تولید شده از جمله «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» به اندازهای تاثیرگذار بوده اند که شاید برای صادر کردن این مفاهیم به خارج از مرزها با چندین برابر هزینه هم نمیشد این اتفاق را رقم زد.
یکی از نکات جالب توجه از زمان آغاز دوبله و ممیزی سریال ها پس از انقلاب اسلامی رخ داد، زمانی بود که کارگردان سریال ژاپنی «سالهای دور از خانه» یا همان " اوشین " به ایران دعوت شده بود و وقتی بخشی از سریال سانسور شده خود را در ایران دید، برایش جالب بود که چه زیبا از شخصیت اوشین تصویرسازی مثبت شده و صحنههای غیراخلاقی فیلم هنرمندانه از آن جدا شده اند. پس از این اتفاق ژاپنیها که اصل این سریال را به صداو سیمای جمهوری اسلامی فروخته بودند، بعد از دوبله و آماده سازی برای پخش و نمایش این سریال، از ایران درخواست کردند که نسخه دوبله شده سریال «اوشین ایرانی» را به آنها بفروشند تا این سریال تدوین شده که بسیار اخلاقیتر از سریال اصلی شده بود، بار دیگر از تلویزیون ژاپن بدون محدودیت باز پخش شود.
یکی از علتهای اصلی اعتماد بطن کشورهای اسلامی و صاحب فرهنگ به تولیدات آثار سینمایی و تلویزیونی کشورمان همین اخلاق مدار بودن و قابل عرضه به خانوادهها است که احساس امنیت اخلاقی را برای جوامع متمدن و فرهنگی به وجود میآورد. به طور مثال سریال فاخر مختارنامه که بازتاب گستردهای در جوامع عربی بر داشت، دستاورد همین نگاه جمهوری اسلامی به سینما و تلویزیون بود به طوری که در زمان پخش این مجموعه در کشور عراق بسیاری از شخصیتهای سیاسی این کشور به قهرمان داستان مختار شباهت داده میشدند و به نوعی مردم تصویر آنها در کنار تصویر بازیگر این نقش «فریبرز عرب نیا» قرار می دادند.
فراتر از موضوع جایگاه رسانه و تولیدات هنری جمهوری اسلامی در میان کشورهای صاحب فرهنگ و تمدن، مهمترین نکته در مورد رسانه ملی این است که فراگیری این سازمان به اندازهای است که تمام تولیدات آن به صورت رایگان و بدون هیچگونه فیلتری در اختیار تمام اقشار مختلف مردم در سراسر کشور قرار میگیرد. بسیاری از الفاظ و صحنههای نامتعارف شاید در شهرهای بزرگ و پر جمعیتی مانند تهران تبدیل به عادات غلطی رایج شده است، اما بسیاری از شهرستانها و روستاها که مخاطبان اصلی رسانه به شمار میروند، هنوز ناهنجاریها نمود آشکاری در آن ها ندارد و پایبندی آنها به ارزشهای اخلاقی بیشتر و اصولی تر است. از این رو نمیتوان با در نظر گرفتن عدهای خاص و نویسندگانی که دیگر به دلیل سطح تماس بالا با فضاهای خارج از عرف، ساختار شکنی و ناهنجاری تبدیل به عادتشان شده است، جامعه آماری را تنها مخاطبان تلقی شده از سوی آنان فرض کرد و ملی بودن تولیدات این رسانه را در نظر نگرفت.
سانسور و ممیزی همانطور که همهی اهالی رسانه به خوبی از آن آگاهی دارند و بهتر از هر کسی میتوانند اظهار نظر کنند، در سراسر دنیا به صورت کاملا محسوس وجود دارد و تنها متعلق به کشور ما نیست. سیستم رسانه ای کشورهای غربی که بسیاری از مردم تصور آزادی مطلق از آن دارند، بخش قابل توجه ای از اخبار و رویداد های مهم دنیا را به طور صد در صد سانسور و بایکوت رسانهای میکند، اصلا قابل پذیرش نیست که در مورد فیلم و سریالهای تولید شده اعمال نظر و سانسور نداشته باشد. البته به دلیل آنکه فرهنگ سازی رسانهای و شفافیت قابل ملاحظهای در برخی از این کشورهای صاحب تکنولوژی وجود دارد، رسانهها از فضای بیشتری برخوردارند و سینما و تلویزیون میتوانند وارد عرصههای حساس تری شوند. البته آزادیهای داده شده هم همیشه در چارچوب مشخصی تعیین میشوند که به دالانهای آزادی شهرت دارند و هنرمندان میتوانند فقط در آنها آزادانه حرکت کنند.
برای سانسورهای هدایت شده در غرب که با فیلم یا سریالی زاویه داشته باشند آن را به کلی حذف میکنند همین نکته کافی است که حتی در برخی فیلمها مانند انیمیشن «بچه رئیس» و فیلم در حال ساخت «جوکر» ، به دلیل شباهت کارکترها به رئیس جمهور این کشور، تا مرز توقیف و ممانعت از حضور بازیگران پیش رفتند و از ابزارسیاسی علیه سینما و تلویزیون استفاده حاکمیتی کردند.
به عنوان مثال سریال «۱۳ دلیل برای اینکه» یک سریال اینترنتی آمریکایی و از محصولات اورجینال «نتفلیکس» است، چندی پیش توسط شورای سانسور تلویزیون آمریکا «PTC» نهادی که با هدف حفاظت از خانوادهها در برابر خشونت و فساد اخلاقی در رسانهها که از سال ۱۹۹۵ تاسیس شده، با انتشار بیانیهای خطاب به «نت فلیکس» از این کمپانی خواست تا به خاطر اثرات منفی و مخرب این سریال تولید و ادامه آن را متوقف کند. این نهاد دولتی که به صورت نماینده از تمام سازمان های کشوری درآمریکا اداره می شود، تمامی سریال ها و محتواهای تولید شده برای پخش عمومی را از ابتدا تا انتهای ساخت همراهی و نظارت مستقیم می کند.
همچنین سریالهای آمریکایی که جزو پر بینندهترین مجموعههای نمایشی در سطح جهان هستند به طور ویژه مورد بررسی و ممیزیهای اخلاقی و به علی الخصوص سیاسی قرار میگیرند. به طور مثال سریال پر طرفدار «فرار از زندان» که بسیار مورد استقبال مخاطبان در سراسر جهان قرار گرفت، پس از فصلهای اول خود با ورود دستگاههای امنیتی به فیلم مواجه شد و برخی از صحنههای آن به دلیل مغایرت با امنیت ملی آمریکا از فیلم حذف شد و مورد انتقاد سازندگان آن قرار گرفت.
همه این موارد نشان میدهد که در همه جای دنیا متناسب با سیاستهای کلان سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه نظارتهایی در قالب سانسور و ممیزی انجام میشود. اما نکتهای که میتواند برای این موضوع چارچوب مشخصی معین کند و آن را از نگاههای سلیقهای جدا کند، تبیین قوانین مشخص و نظام مندی است که باید برای همه اصحاب رسانه و هنرمندان واضح و لازم الاجرا باشد.
انتهای پیام/