اگرچه همواره قاره آفریقا، تداعی کننده فقر، گرسنگی و جنگ بوده است اما این تصویر، موید تمامی واقعیتهای قاره مذکور نیست و میطلبد با بررسی و واکاوی هر چه بیشتر ظرفیتهای بالقوه این خِطِه جغرافیایی،در راستای توسعه اقتصادی اتخاذ شود.
به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قاره آفریقا، پهنه ای وسیع با مساحت 30221532 کیلومتر مربع است که بیش از 20 درصد از خشکی های کره زمین را در بر میگیرد.
قاره آفریقا 61 کشور جهان را در خود جای داده و نواحی اقلیمی مختلفی را در بر میگیرد و از حیث بافت طبیعی از ویژگی خاص و تقریبا منحصر به فردی برخوردار است، به نوعی که در مرکزیت آن، نیمی از سال بارانی است و دارای هوایی گرم و مرطوب است و به واسطه همین آب و هوا، جنگلهای وسیع و انبوهی در آن شکل میگیرد اما عمر این جنگلها به دو سال نمیرسد، زیرا پس از آن، گرمایی سخت و طاقت فرسا، تمام منطقه را در بر میگیرد تا جایی که هیچ جانوری طاقت زیست در آن آب و هوا و شرایط منطقهای را ندارد و پس از مدتی تمامی جنگلها، در اثر خشکسالی و تابش شدید خورشید خشک میشوند و به واقع عمدتا در این قاره شاهد دو نوع آب و هوای گرم و خشک و مرطوب بارانی هستیم.
آنچنان که بررسیها و مطالعات انجام شده نشان میدهد، یکی از عمدهترین و اصلیترین عوامل در فقر و تنگدستی این قاره را باید در استبداد و استعمار حاکم بر آن در طول قرنهای گذشته جستجو کرد و به نوعی تاریخ این قاره، در بسیاری از مقاطع با استعمار و استثمار گره خورده است.
همین وضعیت باعث شده، قاره آفریقا، به یکی از فقیرترین پهنههای جغرافیایی در جهان مبدل شود.
به واقع بنا به دلایل متعددی که عمده آن به ناآگاهی مردم این کشور و استعمار قاره مذکور از سوی کشورهای قدرتمند جهان و حکومتهای فاسد معطوف میشود، این خطه پهناور با مشکلات و چالشهای متعددی از حیث توسعه و پیشرفت مواجه است.
البته در میان فقر گسترده، برخی کشورها همچون، آفریقای جنوبی، به میزان قابل توجهی رشد و پیشرفت داشته که چندی پیش در قالب سلسله گزارشهای توسعه و پیشرفت کشورهای جهان، به تاریخ و روند شکوفایی کشور مذکور پرداخته شد.
از دیگر سو، شاهد کشورهای دیگری همچون غنا، کنیا، کامرون و مصر هستیم که در قد و قواره آفریقای جنوبی نیستند، اما به نسبت از توفیقات قابل توجهی (در مقایسه با دیگر کشورهای آفریقایی) برخوردار شدهاند.
منابع نفتی عظیم در برخی کشورها همچون نیجریه، آنگولا، سودان و گنیه استوایی و همچنین ذخایر عظیم سنگها و جواهرات گران قیمت دنیا در این حوزه، منجر به شکلگیری خصوصیات و ویژگیهای برجسته و ناب در این قاره شده است.
بدون تردید گسترش روابط میان ایران و کشورهای آفریقایی، معادلهای بُرد بُرد خواهد بود که نباید از سوی دولتمردان ایران نادیده انگاشته شود.
البته در برنامهها و دستورکارهای وزارت امور خارجه، همواره به قاره آفریقا به عنوان حوزهای اثرگذار و موضوعی جدی نگریسته شده، اما فارغ از مناسبات دیپلماتیک، حضور فعالانه اقتصادی در کشورهای آفریقایی و برخورداری از فرصتها و ظرفیتهای بالقوه موجود در آن، ضرورتی است که باید با نگاهی ویژه، پیگیری و عملیاتی شود.
به واقع تأکید بر اقتصاد درونزا و برون نگر، این ضرورت را برای این مرز و بوم صد چندان میکند که در کنار تکیه بر ظرفیتهای بومی و داخلی، با نگاه به برون، از فرصتهای موجود در آن سوی مرزها، در راستای شکوفایی و توسعه هر چه بیشتر این مرز و بوم به بهترین نحو ممکن استفاده شود.
بنابر گزارشهای موجود، بیش از نیمی از جمعیت قاره آفریقا، مسلمان هستند و به واقع بزرگترین کشورهای آفریقایی (همچون الجزایر و سودان) و دو کشور پر جمعیت این قاره (مصر و نیجریه) از ضریب جمعیتی مسلمان زیادی برخوردار هستند و همین اشتراکات دینی و مذهبی میتواند به مثابه مجاری ویژهای برای گسترده کردن ارتباطات مورد استفاده قرار گیرد.
اگرچه در طول دهههای گذشته، بعضا شاهد تیره شدن روابط میان دو کشور ایران و مصر بودهایم، اما تمامی آفریقا به مصر خلاصه نمیشود و از دیگر سو میتوان با ظرافتهای دیپلماسی، ضمن مد نظر قرار دادن مصالح و منافع ملی، اختلافات را به حداقل ممکن کاهش داد و در صورت حفظ عزت و منافع کشور از سوی طرف های مقابل، نسبت به نزدیکتر کردن روابط، اقدامات مقتضی را اجرایی و عملیاتی کرد.
در کلیت امر، بعد از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران، نگاه خاص ایران به کشورهای آفریقایی در عین حفظ کرامت انسانی آفریقاییها و کمکهای ویژه اقتصادی و غذایی ایران به کشورهای این حوزه، موجب شده، نگاه منفی (به مانند آنچه در غرب شاهد آن هستیم) به ایران بسیار کمرنگ و محدودتر باشد و همین موضوع فرصتی است که میتواند بسترساز ارتقای هر چه بیشتر روابط میان ایران با بسیاری از کشورهای آفریقایی شود.
بنابر گزارشهای موجود، بیش از 80 درصد از الماس جهان، 60 درصد از معادن طلای دنیا، 35 درصد از منابع منگنز و بیش از 32 درصد از منابع مس دنیا در خاک آفریقا آرام گرفته و با عنایت به بازار یک میلیارد و 200 میلیون نفری این خطه جغرافیایی، کشورهای مستقر در این قاره از حیث راهبردی استراتژیک و اقتصادی فرصتی ویژه برای ایران اسلامی به شمار میروند.
در شرایطی که شاهد فشار ایالات متحده از حیث اقتصادی به نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم و به احتمال قریب به یقین،کشورهای اروپایی در بزنگاه حساس، با واشنگتن همراه خواهند شد، انتظار میورد نگاه به قاره آفریقا، بیش از پیش تقویت شود و با افزایش و تقویت مراودات اقتصادی که متأسفانه در حال حاضر و در خوشبینانهترین حالت ممکن از 950 میلیون دلار تجاوز نمیکند، تدابیر لازم برای بهروری هر چه بیشتر از ظرفیتهای این قاره برای رشد و توسعه کشور ایران در دستور کار قرار گیرد.
یکی از الزامات و ضروریات ویژه برای تقویت روابط تجاری میان ایران با قاره آفریقا به گسترش و توسعه روابط بانکی میان ما و این قاره معطوف میشود، تقویت و توسعه بازاریابی اقتصادی، فعالیت هدفمند رایزنان اقتصادی ایران در این قاره،گسترش و تعمیق حمل و نقل میان ایران و آفریقا و تلاش برای توسعه گردشگری میان ایران با کشورهای این حوزه (که از حیث گردشگریِ طبیعی بسیار خاص و منحصر به فرد هستند) از ضروریاتی است که تلاش برای اِعمال و اِجرایی کردن آن در شرایط کنونی اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
از دیگر سو، ظهور و بروز تحولات چشمگیر در کشورهای آفریقایی و وَلَعِ آنها برای توسعه، فرصت و زمینه مناسبی برای فعالیت مراکز صنعتی، تجاری و بخش خصوصی ایران در حوزه مذبور به شمار میرود که حصول و تحقق شایسته آن مستلزم، حمایت دولت و چانهزنی هوشمندانه دستگاه سیاست خارجی کشورمان است.
یکی از ضروریات توسعه روابط اقتصادی میان ایران و قاره آفریقا، به اطلاع رسانی دقیق در خصوص ظرفیتها و فرصتهای بالقوه موجود در این قاره برای ایرانیان و فعالان حوزه تجاری، اقتصادی و صنعتی باز میگردد.
درک صحیح این موضوع و اشراف به جزئیات اقتصادی و اقتضائات تجاری حاکم بر این قاره از ضروریاتی است که باید برای فعالان عرصه اقتصادی ایران تبیین شود.
متأسفانه این ضعف و نقصان یک سویه نیست و از دیگر سو، بسیاری از فعالان تجاری آفریقایی درک و شناخت دقیقی از پتانسیلهای اقتصادی و توانمندیهای ایران از حیث تجاری، تولیدی و صنعتی ندارند.
چندی پیش، نعیم آکیبو، در جریان سفری دو روزه به ایران و در دیداری که از شهر اراک (به عنوان یکی از قطبهای صنعتی و تولیدیِ ایران) داشت، تصریح کرد: سرعت پیشرفت، شکوفایی و بالندگی ایران در سالهای گذشته مناسب بوده اما متأسفانه مردم کشورهای مختلف قاره آفریقا، اطلاعات چندانی از این توسعه و پیشرفت ندارند.
به زعم وی، مردم آفریقا، آنچنان که باید به چهره سالهای اخیر ایران واقف نیستند و میطلبد سطح پیشرفتهای ایران در قالب برنامههایی هدفمند برای مردم این قاره تبیین و تشریح شود.
آکیبو در ادامه گفت: عمده مراودات تجاری آفریقا با امارات، چین و کره جنوبی است در صورتی که ایران با معرفی بازارهای هدف مناسب، قادر است زمینههای مختلفی را در این قاره (از حیث تجاری و اقتصادی) تسخیر کند.
سفیر جمهوری بنین، اتاق بازرگانی را به عنوان نماینده بخش خصوصی و دستگاههای ذیربط را در حصول این امر موثر و تعیین کننده مطرح کرد.
صادق حسین جابری انصاری، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه ایران در خصوص مناسبات تجاری و اقتصاد ایران و قاره آفریقا میگوید: "در حوزه صدور خدمات فنی و مهندسی، معادن و زراعت و کشاورزی، امکان گسترش مطلوبتر روابط وجود دارد و برخلاف تصویر کلیشهای که از جنگ و فقر در این قاره وجود دارد، پتانسیلهای متنوع و گستردهای در این قاره نهفته است."
به زعم وی، قاره آفریقا قاره فرصتهاست و برخی از کشورهای جهان و منطقه از فرصتهای موجود در این قاره استفاده کردهاند. فرصتها و ظرفیتهای موجود در این قاره، صرفا به حوزه تجاری و اقتصادی خلاصه نمیشود، بلکه در عرصه سیاسی شاهد ابعاد گستردهای از ظرفیتها و پتانسیلها در این خطه هستیم که البته وجود برخی موانع و مشکلات سیاسی مزید بر علت شده تا بعضا تسهیل روابط ایران با طرف مقابل با دشواریها و پیچیدگیهایی همراه شود، پیچیدگیهایی که به اعتقاد جابری انصاری، در یک برنامه بلند مدت میتوان آن را پشت سرگذاشت و مرتفع کرد و در راستای توسعه روابط به نحو شایسته و مطلوبتری از آن استفاده کرد.
گزارش از ناصر رمضانی
انتهای پیام/