به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،یک روز پیش از سخنرانی روسای جمهور ایران و آمریکا در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد،اعضای باقیمانده برجام تحت عنوان 1+4 نشستی را برگزار کردند که ماحصل آن به یک بیانیه ختم شد. وزاری خارجه ایران،روسیه، چین و سه کشور اروپایی، نشست خود در نیویورک را این بار بدون حضور آمریکا برگزار کردند، در حالی که سال گذشته رکس تیلرسون به نمایندگی از دولت آمریکا در این نشست حضور داشت و با هیات ایرانی رایزنی کرد، اما پس از خروج یکجانبه ترامپ از برجام در اردیبهشت ماه سال جاری صندلی کاخ سفید در میز توافق هستهای خالی ماند. اگر به بیست سال پیش برگردیم و شرایط جهان بین الملل در آن دوره را بازسازی کنیم با توجه به هژمونی آمریکا و قدرت نفوذ واشنگتن در میان کشورهای اروپایی، امکان برگزاری چنین نشستی بدون حضور پدرخوانده ممکن نبود. اوج سیطره روانی آمریکا بر سیاست خارجی کشورهای اروپاییها را می توانیم در حمله بوش پسر به عراق و افغانستان ببینیم که کشورهای اروپایی به پیروی از کاخ سفید و هم قدم با سربازان آمریکا یی به خاورمیانه عزیمت کردند، اما شواهد از تغییر چنین فضایی حکایت می کند!
چندی پیش آمریکا در خاک خود شاهد نشستی بود که تا پیش از این تصور می کرد نقش اول آن را برعهده دارد و هر طور بخواهد فرمان برجام را هدایت می کند، اما بر خلاف چنین نگرشی دوستان و رقیبان با بی اعتنایی نسبت به خواسته های زیاده طالبانه ترامپ نشست را بدون صندلی این کشور برگزار کردند.کشورهای اروپایی به عنوان دوست ما همچنین چین و روسیه هم در قامت رقیبان واشنگتن، در بیانیه پایانی نشست، بر اعلام تعهد مجدد کشورهای عضو برجام در اجرای کامل و موثر این توافق، از جمله در حوزه رفع تحریمها تاکید کردند و برخورداری ایران از منافع اقتصادی حاصله را بخش کلیدی و حیاتی برجام دانستند. همچنین، وزرای خارجه 5 کشور در این بیانیه اظهار تاسف عمیق خود را نسبت به خروج آمریکا از برجام اعلام داشته و در یک مقابله آشکار با تحریمهای یکجانبه کاخ سفید، بر تعهدات خود در موضوعاتی همچون حفظ و ارتقاء روابط گستردهتر اقتصادی با ایران، حفظ و استمرار کانالهای مؤثر مالی برای تعامل با ایران، تداوم صادرات نفت و میعانات گازی، محصولات نفتی و پتروشیمی و ... تاکید کردند. علاوه بر این، شاهد تکرار تعهد آنها نسبت به پیگیری اقدامات مشخص و موثر برای تضمین کانالهای پرداخت با ایران بودیم.
این نشست بدون کاخ سفید، به حدی برای آمریکایی ها گران تمام شد که وزیر خارجه این کشور «مایک پامپئو»، در یک اجلاس ضد ایرانی خواستار اعمال فشار بر ایران شد و اعلام کرد؛ از شنیدن این خبر که گروه ۱+۴ قصد ایجاد ساز و کارهایی خاص برای حفظ کانال مالی با ایران جهت حفظ برجام را دارند، «مأیوس و برآشفته» شده است تا جایی که « جان بولتون» هم به عنوان یک چهره سرشناس ضد ایرانی در کابینه ترامپ به این نشست واکنش نشان داد و تاکید کرد، واشنگتن اجازه نمیدهد «اروپا یا هرکس دیگری تحریمهای آمریکا را دور بزند.برگزاری نشست 1+4 در بزرگترین کارناوال سیاسی جهان در قلب آمریکا بدون حضور کاخ سفید، نشان می دهد اروپا بازی مهار و کنترل آمریکا را از خاک خود این کشور کلید زده است و می خواهد برای یکبار هم که شده بعد از جنگ جهانی دوم و فروپاشی شوروی،بازیگری در نقش اول را تجربه کرده و بر استیلای آمریکا در نظام بین الملل پایان دهد.
این اتفاق در کنار فاجعه رخ داده برای ترامپ در شورای امنیت سازمان ملل و تاکید یک صدای کشورها برای حمایت از برجام و عقب نشینی ایالات متحده از مواضع خود نسبت به برگزاری نشست با موضوع ایران، نشان می دهد که جهان در حالت گذار قدرت قرار گرفته است و آمریکا دیگر مانند گذشته توانایی اقناع سایر کشورها را ندارد و برای همراه کردن دوستان خود با ناکامی روبرو شده است. برای مثال امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه در سخنان خود در جلسه شورای امنیت سازمان ملل با اشاره به مخالفتش با ترامپ در زمینه برجام، تاکید کرد که ایران همچنان پایبند به توافقنامه برجام است و تمام مفاد این توافق باید توسط همه امضاکنندگان آن، رعایت شود.این اظهار نظر از سوی یک مقام اروپایی حاکی از عزم جدی قاره سبز برای حفظ دستاورد سیاسی اش است، چراکه برجام به لحاظ هویت سیاسی برای اروپایی ها و بروکسل نشینان اهمیت ویژه ای را دارد.
به نظر می رسد گسلی که در رابطه دو سوی اقیانوس اطلس شکل گرفته به تدریج عمیق تر می شود، چنانچه در این میان برخی کارشناسان مدعی هستند، برجام به اروپایی ها فهماند چقدر وابسته به آمریکا هستند و نمی توانند حتی شرکت و بانک های خود را از تحریم های این کشور مصون نگه دارند. البته اختلاف نظر اروپایی ها با کاخ سفید فقط به توافق هستهای با ایران منتهی نمی شود و سایر موضوعات نظیر خروج از توافقنامه آب و هوای پاریس، وضع تعرفه های سنگین اقتصادی، حمایت از برگزیت و تضعیف اتحادیه اروپا همگی بذر بدبینی را در نگاه اروپایی کاشته است به طوری که در نشست گروه ۷ در سیسیل ایتالیا که چندی قبل برگزار شد، این اختلافات به بیشترین حد رسید، جایی که مرکل نشست مذکور را نشست ۶ علیه یک نامید و در یک اجتماع انتخاباتی در ایالت بایرن آلمان به صراحت از سایر اعضای اتحادیه خواست که به فکر همگرایی بیشتر در داخل باشند و اندیشه وابستگی به آمریکا و انگلیس را از سر بیرون کنند.
اگر چه نسبت به بیانیه پایانی 1+4 در نیویورک انتقادی وارد بود و عده ای آن را تنها یک موضع گیری صرفا سیاسی و بی رمق دانستند که با خواسته های عملیاتی تهران فاصله دارد، اما بودند کارشناسانی که برجام را مرز استقلال طلبی بین بروکسل - واشنگتن توصیف کردند. در واقع این صاحب نظران با ادعای اینکه برجام اختلافات و آتش زیر خاکستر رابطه بین اروپا و آمریکا را نمایان کردهاست، تاکید می کنند با توجه به نگرانیهای امنیتی اروپا نسبت به رفتارهای ترامپ در ناتو، بازی برای قاره سبز نشینان در راستای زور آزمایی با ترامپ به زمین معاهدات بین المللی کشیده شده است و آنها تا جایی که می توانند سعی دارند رفتارهای آمریکا را در قالب تعهدات بین المللی مدیریت کنند. این در حالی است که هر هژمونی در دوران سقوط خود، در تلاش است از بار تعهداتش نسبت به معاهدات بین المللی بکاهد!
اما،هفتاد و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل به تمام کارشناسان حوزه سیاست بین الملل نشان داد که دنیا دیگر مانند روزهای اول پایان جنگ سرد و اواخر دهه 90 شاهد اقتدار گرایی آمریکا در دو حوزه سیاسی و اقتصادی نیست و در عین حال بر خلاف اتحاد غیر قابل شکاف اروپا با خویشاوندان چشم آبی خود در آمریکا طی دوران جنگ سرد که با عنوان بلوک غرب و دوستان آتلانتیکی نام برده می شدند؛دیگر امروز نمی توانیم از یک بلوک غرب متحد سخن بگو ییم و جزیره ای شدن تدریجی کم کم به ویژگی برجسته غرب تبدیل می شود. باوجود اینکه نمی توان منکر وجود برخی شباهت های فکری در رفتار دو طرف ؛ مانند توهمات اشتباه در خصوص توان موشکی ایران و یا حمایت از رژیم صهیونیستی و سعودی شد، می توان با یک افق دید گسترده نسبت به مقاومت سیاسی اروپایی ها در مقابل آمریکا به این تحلیل رسید که گسل به وجود آمده در بلوک غرب،اقیانوس اطلس را درگیر یک سونامی خواهد کرد.
گزارش از مریم پیک آذر
انتهای پیام/