هنوز داغ شهدای اهواز برایمان تازه است؛ که مرور تاریخ برای ما یادآور حوادث تلخی است که اگرچه دست نظام جمهوری اسلامی را از ظرفیت حضور نخبگان و اندیشمندان و علما محروم کرده اما در واقعیت، تقویم جمهوری اسلامی با خون شهدای ترور رنگین شده و جان تازه یافته است.
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امام جمعه در حال ادای فریضه نماز جماعت است که ناگهان صدای انفجار مهیبی رخ میدهد؛ و شماری شهید و زخمی میشوند. این صحنه تکراری است، اما نه در دهه ۹۰ بلکه دهه ۶۰ که منافقین در همه جا جولان میدهند و دشمنان با ترورهای پیاپی سعی در به بن بست کشاندن نظام دارند، هرچند غافلند از اینکه خون شهدای تروریستی جان تازهای به انقلاب بخشید.
هنوز داغ شهدای حادثه تروریستی اهواز که توسط یک گروهک تروریستی صورت گرفت، تازه است که به سالگرد شهادت پنجمین شهید محراب آیتالله اشرفی اصفهانی میرسیم. شهیدی که دشمنان از هراس عملکرد انقلابی او برنامهریزی منسجمی را برای ترور او در حال اقامه نماز انجام دادند تا با این کار خود خللی در راه نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند.
ترور یاران امام راحل، با هدف نابودی درونی انقلاب
شهید آیت الله اشرفی اصفهانی؛ ملقب به پنجمین شهید محراب در حین ادای فریضه واجب نماز به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت در راه انقلاب رسید. او که از یاران و فداییهای امام راحل به شمار میرفت و به گفته نزدیکان و دوستانش خود را فدایی امام خمینی(ره) میدانست؛ خاری در چشم منافقهایی بود که تصورشان این بوده که باحذف یاران انقلاب نظیر آیت الله اشرفی اصفهانی این انقلاب زمین خواهد خورد.
گروه تروریستی مجاهدین خلق دو ماه بعد از انفجار در ساختمان نخست وزیری در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ و نیمه اول سال ۱۳۶۱ درصدد به شهادت رساندن ائمه جمعه در محراب نماز برآمدند، آیت الله مدنی نماینده امام و امام جمعه تبریز در شهریور ۱۳۶۰، آیت الله دستغیب نماینده امام و امام جمعه شیراز، آیت الله صدوقی نماینده امام و امام جمعه یزد در تیرماه ۱۳۶۱ و آیت الله اشرفی اصفهانی نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه در مهرماه ۱۳۶۱ توسط این گروه به شهادت رسیدند.
هرچند خواب دشمنان هیچ گاه تعبیر نشد و آنچه امروز در یادها مانده است، خباثت تروریستهایی که به صغیر و کبیر رحم نکردند و در پرونده کثیف پیرمرد ۸۰ ساله تا کودک ۴ ساله را به شهادت رساندند. امروز با دیدن حرکت مستمر انقلاب، یاد جمله تاریخی امام خمینی (ره) میافتیم که فرمود: «بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود».
ساده زیستی کم نظیر آیت الله اشرفی اصفهانی
حجتالاسلام محمد اشرفی اصفهانی فرزند پنجمین شهید محراب از این خصلت همیشگی پدر برای پیگیری امور مردم و مسئولان میگوید و از خانهای در کرمانشاه که تنها ۲ اتاق داشت، خبر میدهد که یک در آن همواره به روی مردم و مسئولان باز بود.
فرزند شهید محراب با بیان اینکه آیتالله اشرفی اصفهانی هیچ محافظی برای خود نداشت، تاکید کرد همواره بر این مساله تاکید داشتند که اگر تلفن در خانه من زنگ خورد ؛ شما پاسخ ندهید، آنها با من کار دارند.
چنین سیر و سلوکی در زندگی آیت الله اشرفی اصفهانی باعث شد تا همچنان الگویی درخشان برای مردم و مسئولین باشد و امام در وصفی کم نظیر برای او بنویسند « مردی را از دست دادیم که آزارش به مورچهای هم نرسیده بود».
حجت الاسلام ابوترابی فرد امام جمعه موقت تهران در مراسم یادبود این شهید بزرگوار در تهران به زهد تقوای شهید اشاره کرد. او معتقد است خودسازی ویژهی برای خود داشته تا توانسته سختیهای دوران مبارزه را تحمل کرده و بعد ها، چون سربازی در میانه جاده انقلاب خدمت کند. استقامت را از صفات خاص این شهید محراب شمرده و او را مصداق بارز عالم مجاهد میداند و این ساده زیستی او هم ثمره همین زهد و تقواست که شخصیتش را ماندگار کرده است.
از شاگردی آیتالله بروجردی تا اجازه اجتهاد از آیتالله خوانساری
شهید آیتالله اشرفی اصفهانی از بدو حضور در حوزه علمیه به لحاظ شخصیت و جایگاه علمی مورد توجه ویژه علما و فضلا قرار داشته و از محضر علمای بزرگی، چون آیت الله بروجردی و بعدها حضرت امام خمینی (ره) استفاده کرده است.
این توجه آنقدر ادامه پیدا کرده که اجازه اجتهاد رو در سن ۴۰ سالگی از آیت الله خوانساری میگیرد و از محضر علما نهایت استفاده را برده است. اینکه بعدها شاگرد امام خمینی (ره) شده است آغاز پیروی و تبعیت از او و انقلابی عمل کردن آیت الله اشرفی اصفهانی خواهد بود.
آیت الله اشرفی اصفهانی؛ عالم مبارز در جبهه
شهید اشرفی اصفهانی قبل از انقلاب هم در جنبش مردمی ایران حضور فعالی داشت. مهمترین نقطه دوران مبارزاتی وی برگزاری مراسم بزرگداشت مصطفی خمینی فرزند بنیانگذار جمهوری اسلامی بود که با حضور فراوان مردم کرمانشاه برگزار شد. او در راهپیمایی عاشورای سال ۵۷ در صف اول معترضان به حکومت پهلوی حضور داشت و این مساله موجب دستگیری او توسط ساواک شد.
پس از انقلاب اسلامی هم آیت الله اشرفی اصفهانی از سوی امام (ره) به امامت جمعه کرمانشاه منصوب شد و در آنجا به خدمت صادقانه و خالصانه برای مردم مشغول شد. این عالم مجاهد از روزهای اول دفاع مقدس در عرصه نبرد و پشتیبانی از نیروهای رزمنده حضور داشته و بارها در جبههها حاضر شده است.
با توجه به محوریت کرمانشاه در جبهه غرب؛ نقش مهم آیت الله اشرفی اصفهانی بسیار حائز اهمیت است و همین نقش مهم باعث کینه ضد انقلاب و منافقین کوردل از آیت الله شده و دو بار اقدام به ترور میکنند که عملیات ناموفق بوده و به اهداف شومشان نمیرسند.
سابقه حضور او در کرمانشاه به دوران زعامت آیت الله بروجردی برمیگردد و همین آشنایی با مردم آن دیار و فضا و شرایط باعث موفقیتهای او در عرصه حضور در کرمانشاه پس از انقلاب شده است.
با وجود آنکه سن بسیاری از او گذشته بود اما مسافتهای طولانی را با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار در میدانهای جنگ میپیمود. بارها در جبهههای ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلانغرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر و سومار حضور مییافت.
آرزوی شهادت افتخاری بزرگ برای مقلدان خمینی
دوستان و آشنایان او این خاطره را نقل میکنند که بعد از شهادت آیتالله مدنی سومین شهید محراب، او از آرزوی خود برای شهادت در محراب نماز همچون مولایش امیرالمومنین گفته بود. این تعبیر و پیش بینی زودتر از آنچه گمان میرفت در ظهر جمعه ۲۳ مهرماه سال ۱۳۶۱ با انفجار نارنجکی در سنگر نماز جمعه کرمانشاه محقق شد و این پیرمرد ۸۰ ساله در آخرین نماز جمعه عمرش به آرزویی که سالها داشته میرسد و به دوستان شهید خودش میپیوندد.
ماجرای دو قبر در تخت فولاد اصفهان و کرمانشاه
نزدیکان او نقل میکنند که او وصیت کرده بود که در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شود، اما امام نظرشان به این بود که در کرمانشاه بمانند. در این رابطه فرزندش خاطرهای از آخرین حضور او در تخت فولاد ذکر میکند و میگوید آخرین بار در گلزار شهدای و علمای اصفهان که او سخنرانی میکردند و بنده هم همراهش بودم؛ گفتند که خوش به حال آنهایی که اینجا دفن هستند؛ ای کاش من هم کنار شما باشم و عصایشان را محکم به زمین کوبیدند؛ بعد از حادثه و شهادت بنا به وصیت پیکرشان را به تخت فولاد منتقل کردیم و در همان جایی که عصایشان را کوبیده بودند به خاک سپرده شدند.
چند وقت بعد تکهای از پیکرش یافت شد؛ که برای کسب تکلیف با دفتر امام (ره) گرفتیم که این قسمت را به بدن ملحق کنیم یا در کرمانشاه دفن کنیم؟ که امام خمینی (ره) گفتند در همان کرمانشاه به خاک بسپارید. اینگونه شد که هم خواست امام (ره) و هم خواست آیت الله اشرفی اصفهانی محقق شد.
در پایان باید گفت که درسی که از این زندگی پنجمین شهید محراب میتوان گرفت این است که سیره آیت الله اشرفی اصفهانی به عنوان یک عالم و مسئول در جمهوری اسلامی میتوان یک چراغ روشنگری برای امروز کشور باشد.
انتهای پیام /