ابراهیم داروغه زاده در گفتگویی صریح به حواشی سینما و جشنواره فجر پاسخ داد.
گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ انتخاب ابراهیم داروغهزاده به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر برای دومین سال پیاپی بهانهای شد تا گفتگویی را با او ترتیب دهیم برای شفاف سازی پیرامون اتفاقات سال گذشته جشنواره و نحوه برگزاری دوره سی و هفتم. البته اتفاقات این روزهای سینما نیز مزید بر علت شد تا داروغه زاده که سمت معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی را نیز دارد به سوالات ما مبنی بر وضعیت فیلم های توقیفی، نمایش خانگی، مافیا در اکران و دستمزدهای نجومی پاسخ دهد.
در دوره قبل هم بهخاطر حجم بالای کار (معاونت نظارت و ارزشیابی و دبیری جشنواره) نمیخواستم این اتفاق بیافتد که طبیعی هم بود. اما وقتی پذیرفتم، با تمام وجود کار کردم. پس از اتمام جشنواره سیوششم اعلام کردم دیگر دبیر نمیشوم، اما بنا به درخواست آقای حیدریان و نظر موافق آقای صالحی وزیرارشاد، امسال نیز پذیرفتم که مسئولیت جشنواره فیلم فجر را در چهلمین سال پیروزی انقلاب داشته باشم.
حکم سال گذشته تاریخدار نبود، روال کار هم اینگونه است که وقتی حکمی تاریخ نداشته باشد، به قوت خود باقی میماند؛ بنابراین فقط نیاز به توافق داشت که انجام شد.
اگر جاهای بهتری وجود داشته باشد، اصلا اصراری روی ملت نخواهیم داشت، یعنی اینطور نبوده که پردیس ملت را فرض بگیریم و شرایط را با آنجا تطبیق دهیم؛ بلکه ملت را براساس شرایطی که دارد انتخاب کردیم؛ بنابراین در صورت وجود فضاهای مناسبتر، احتمال جایگزینی ملت وجود خواهد داشت، بر همین اساس در حال بررسی موقعیتهای دیگر نیز هستیم.
داشتن تنها یک سالن، تداخل در گروههای مختلف مهمان و مسائل مربوط به اکران فیلمها از جمله مشکلات برج میلاد بود. اصحاب رسانه نیز به این خاطر که نمیتوانستند وظیفه رسانهای خود را به خوبی انجام دهند از شلوغیها گلایه میکردند.
از سوی دیگر سالن میلاد برای نمایش فیلم استاندارد نبود، به همین خاطر در پی گزینهای بهتر بودیم تا به واسطه آن اهالی رسانه با خیال راحت و با کیفیت خوب فیلم ببینند و از فضای متشنج برج میلاد دور باشند، بنابراین ملت را انتخاب کردیم تا بهواسطه قابلیت دی سینما و سالن نمایش با کیفیت، اهالی رسانه بدون هیچ نگرانی بتوانند فیلم ببینند. البته مشکل پارکینگ وجود داشت که بهخاطر همان در تجربه اول سختیهایی داشتیم، اما امسال اگر ملت باشیم باتوجه به تجربه قبلی بسیاری از مشکلات کمتر خواهد شد.
امیدوارم بهزودی خبرهای خوشی را بشنوید.
داریم فکر میکنیم که فضای بهتری به جشنواره فیلم فجر اختصاص دهیم و تا حدودی کارهایی هم کردهایم.
در اینجا دو موضوع مجزا وجود دارد، یکی چرایی جدا شدن و یکی هم بازگشت هزینههای صرف شده در زمان برگزاری جشنواره. در باب موضوع اول نظر من این است که ادغام دو جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر، باعث دیده نشدن جشنواره جهانی میشود؛ چراکه توجهِ همه معطوف به سینمای ملی است و در نتیجه هیچ نگاه و نظری به بخش بینالملل نمیشود و جشنواره جهانی فجر مهجور میماند. از اینرو، جدایی این دو بخش اجتناب ناپذیر بود. اما چگونگی برگزاری و میزان هزینه جشنواره جهانی فجر باید با حضور دبیر آن و البته رییس سازمان سینمایی بررسی و ارزیابی شود.
البته در نظر داشته باشید که عمر جشنواره جهانی فجر کوتاه است و برای رسیدن به اهدافش نیاز به زمان دارد؛ اما با این حال ارزیابی دقیق هم ضروری است که در اینباره دبیر جشنواره جهانی بهتر میتواند نظر دهد.
اینکه ما دو جشنواره ملی و جهانی فجر را با رویکردهای جداگانه برگزار میکنیم، اتفاق مبارکی است. این خوب است که برخی فیلمهای ما در جشنواره سینمای ایران و برخی دیگر در جشنواره جهانی به نمایش در بیاید؛ یعنی هر فیلمی در جایگاه جشنوارهای خود نمایش داده شود. در نظر داشته باشید که این همپوشانی در کل به نفع سینمای ایران است و این تفاوتها و تمایزها در دو جشنواره طبیعی است.
جشنواره را نمیتوان از کلیت سینمای ایران جدا کرد. مگر جشنواره فیلم فجر چیست؟! از بیرون از سینمای ایران که فیلم نمیآورد. سیاستهای فرهنگی دولت و فضای سیاسی و اقتصادی کشور نیز روی سینما تاثیر میگذارد. جشنواره فیلم فجر در این شرایط باید دست به انتخاب بزند و بهترینها را انتخاب کند. موضوع، محتوا، کیفیت هنری و توانایی جذب مخاطب فاکتورهایی است که در انتخاب فیلمهای جشنواره لحاظ میشود. جشنواره فیلم فجر، جشنواره موضوعی خاص نیست، ما جشنوارههایی، چون مقاومت، سلامت و عمار را نیز داریم؛ اتفاقا در جشنواره سال گذشته تعداد فیلمهای دفاع مقدس و ارزشی زیاد بود و بیشترین سیمرغها نیز به آنها تعلق گرفت. ما از اعتراض آقای حاتمیکیا تعجب کردیم. البته شاید ایشان مقصود دیگری داشتند، اما در کل خیلی دوست داریم امثال ابراهیم حاتمیکیا در بخشهای مختلف جشنواره به ما کمک کنند. از همینجا از ایشان درخواست میکنم، چون امسال در جشنواره فیلم ندارند، داوری جشنواره فیلم فجر را قبول کنند.
سال گذشته برای اولینبار بخش سیمرغ مردمی را به صورت اینترنتی و مکانیزه انجام دادیم که اتفاقا خیلی هم استرس داشتیم، چون پیش از این خطر آن را کسی قبول نمیکرد. پیش از این و تا زمانیکه دستی بود، خانه سینما تمام مراحل آن را انجام میداد، اما در این شکل فقط مراحل آخر را انجام میدهد. به هر حال امسال نیز طبق روال سال قبل انجام میشود.
ما این بخش را در جشنواره داریم، اما اگر نتواند نیازهایمان را برطرف کند، رئیس سازمان سینمایی در اینباره میتواند تصمیم دیگری بگیرد.
در جشنواره امسال فیلمهای بسیار خوب و شاخصی با محوریت تاریخ و انقلاب داریم. برخی اعتراض میکنند چرا فلان موسسه پخش تا به این اندازه توانسته در تولید هم حضور پیدا کند. فقط دولت نمیتواند حضور داشته باشد، ما نهادهای فرهنگی با بودجه فراوان بسیار داریم که میتوانند در زمینه تولید به سازمان سینمایی کمک کنند. خوشبختانه در دو سال گذشته سازمان اوج کمک کرده و امیدواریم تعداد این فیلمها بیشتر هم بشود.
تیرماه سال جاری این ماموریت به اتمام رسیده بود؛ اما با توجه به درخواستی که دکتر صالحی از رئیس سازمان صدا و سیما داشتند، گویا با ادامه حضور من در وزارت ارشاد موافقت شده است.
نه؛ اینطور نیست. مدیریت سینما باید به گونهای باشد که بتوانید هم با اهالی سینما مراوده خوبی داشته باشید و نقطه نظرات آنان را در نظر بگیرید و هم در بخش دیگر با دولت، نمایندگان مجلس و دیگر نهادهای حاکمیتی ارتباط موثر برقرار کنید تا بهواسطه این همراهی، کلیت سینما رشد پیدا کند. سینمای ما بعد از انقلاب از نظر هنری و فرهنگی به پختگی لازم رسیده است، اما در بخش صنعت هنوز خیلی فاصله دارد و این رشد و توسعه نیازمند مدیر قویتری است.
اینکه بخواهیم قبل از ساخت یک فیلم، سختگیریهای بیش از حد و فقط بر اساس فرضیات و حدسیات داشته باشیم، ممکن نیست؛ چون در این شرایط ممکن است بسیاری از فیلمهای خوب ساخته نشوند. از سویی نمیتوان تضمین داد فیلمی که پروانه ساخت بگیرد، حتما میتواند پروانه نمایش هم دریافت کند. ما بر اساس قواعدی و قوانینی که تعیین شده پروانه ساخت صادر میکنیم؛ اما در نهایت فیلم باید برای نمایش دیده و ارزیابی شود. خوشبختانه بیشتر فیلمها پروانه نمایش میگیرند و شاید کمتر از یک درصد از کل تولیدات سینمایی باشند که برای نمایش به مشکل بر میخورند.
اما در این بین، یک بند قانونی وجود دارد و آن اینکه در شرایط سیاسی و فرهنگی خاص، معاون وزیر میتواند جلوی نمایش فیلمی را حتی با وجود داشتن پروانه نمایش بگیرد تا زمانی که موانع یا شرایط نامساعد سیاسی و فرهنگی مرتفع شود. خوشبختانه در این دوره فیلمی نبوده که پروانه نمایش نگیرد و اکران نشود.
چند فیلم توقیفی از گذشته داریم که در حال حل کردن مشکلات اکران آنها هستیم. به عنوان نمونه فیلم «عصبانی نیستم» در سال ۸۹ به دلیل فضای سیاسی آن زمان امکان نمایش نداشت، اما با بررسی مجدد بدون ایجاد هیچ مشکلی در زمان دیگری توانست اکران شود.
پروانه نمایش فیلم «خانه پدری» برای گروه هنر و تجربه صادر شده است که اگر آقای عیاری موافقت کنند اکران خواهد شد. مشکل فیلم «پارادایس» هم حل شده و اکران میشود. فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» پروانه نمایش دارد و اکران خواهد شد. فیلم «ارادتمند؛ نازنین بهاره، تینا»ی عبدالرضا کاهانی از سوی شورای پروانه نمایش و همچنین شورای عالی نظارت رد شده است؛ بنابراین برای اخذ پروانه نمایش مسیر بسیار دشواری پیش رو خواهیم داشت.
اولا سازمان سینمایی دو سیاست سلبی و ایجابی را دنبال میکند؛ بخش اول یعنی اینکه اجازه تولید فیلمهایی خارج از قانون و دور از ارزشهای فرهنگی را نمیدهد. در بخش دوم (ایجابی) از تولید فیلمهایی در راستای اولویتهای نظام حمایت میکند. در همین راستا بنیاد سینمایی فارابی همواره در حال فعالیت است. دوما آیا فیلمهایی مانند لاتاری، به وقت شام، تنگه ابوقریب، مغزهای کوچک زنگ زده و فیلشاه، کمدی سخیف بودند؟! همیشه سادهترین راه برای توجیه نفروختن برخی فیلمها، نسبت دادن آن به دولت و نهادهای دولتی است. دیوار دولت از همه جا کوتاهتر است. با همه اینها، همهجای دنیا فیلمهای کمدی پرفروشترین است و مخاطب بیشتری هم دارند. در چند سال اخیر در کشور ما مشکلات اقتصادی بیشتر شده است. البته بیشتر مشکلات معیشتی است؛ بنابراین در این شرایط طبیعی است که برای خانوادهها و مخاطبان، جنبه سرگرمی فیلمها از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
در شورای پروانه نمایش و ساخت فیلم اعضای انتخاب شده همه شناخته شده هستند. اینطور نیست که یک نفر بتواند رای اعضا را بشکند و تغییر دهد. من به عنوان دبیر این شوراها توان تاثیرگذاری دارم؛ اما بهطور قانونی حق رای ندارم. هر کدام از اعضای این شوراها صاحبنظر هستند و به راحتی نمیتوان نظرشان را تغییر داد. من سعی میکنم فضا را به سمت درست و قانونی هدایت کنم.
در مجلس نگاههای متفاوتی وجود دارد؛ برخی از نمایندگان به سختگیری سازمان سینمایی معترض هستند و برخی دیگر هم به نظارتهای گوناگونی که ما اعمال میکنیم، اشکال وارد میکنند. در جامعه ما هم همینطور است؛ قشری از مردم معتقدند که سختگیری وجود دارد و قشر دیگری ما را متهم میکنند که ارزشهای دینی و اسلامی را در نظر نمیگیریم. طبیعتا وزیر ارشاد و کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، روی لبه باریکی راه میروند. ما نمیتوانیم نظر گروه خاصی را اعمال کنیم.
این کارت زردها همیشه بوده و هست و هر کسی که مسوولیت میپذیرد، باید ایندست عواقب را هم متصور باشد. دولتها نماینده مردم هستند و بر اساس رای و نظر مردم و نهادهای مردمی مثل مجلس شورای اسلامی باید بتوانند رضایت تمام اقشار جامعه را در چارچوب قانون برآورده کنند. یکی از مشکلات ما این است که مدیران دستگاههای فرهنگی، زودبهزود دستخوش تغییر میشوند که این بی ثباتی، سیاستگذاری را سخت میکند و ما را به سمت کارهای روزمره میبرد.
باید حرفهای آن کسی که اعتراض دارد مستند باشد تا آن را بتوان پیگیری کرد. اگر تهیهکنندهای به سازوکار اکران اعتراضی داشته باشد، میتواند به شورای عالی اکران اعلام کند. در شورای عالی اکران به تمام شکایتهای مرتبط با اکران رسیدگی خواهد شد.
اگر شکایتی صورت گیرد ورود میکنیم؛ مثل همه سینماداران، حوزه هنری هم حق دارد فیلمهایی که میخواهد را اکران کند. این تعامل دو طرفه میان سینمادار و پخشکننده است که چه تعداد سالن در اختیار فیلمها بگذارد. ما معمولا در این موارد ورود نمیکنیم. در واقع مدیریت کار را به اصناف واگذار کردهایم؛ مگر اینکه شکایتی در اینباره به ما وصول شود. البته حوزه هنری هم باید رفتار قانونی داشته باشد، چراکه ممیزی دوباره فیلمها از طرف هر نهادی غیرقانونی است.
هر فیلمی تعداد محدودی حواله نمایش دارد. ما در تهران حداکثر تعداد حوالهای که برای نمایش فیلمها داریم ۳۰ سینماست. حالا شما تصور کنید فیلمی ۱۰۰ متقاضی اکران دارد؛ خب طبیعی است پخشکننده با سینماهایی قرارداد میبندد که موقعیت بهتری دارند. این شرایط یک رقابت طبیعی است و قانون اکران هم همین است، اما برای ایجاد عدالت، سقفی برای حواله سینمایی گذاشته شده است؛ برای هر فیلمی که مخاطب بیشتری پیشبینی میکنند، چرخه اکران تمایل بیشتری به آن دارد و ما هم نمیتوانیم این را تغییر دهیم. فقط شرایط قانونی را طوری فراهم میکنیم که سایر فیلمها در چرخه اکران تا حد امکان آسیب نبینند.
تهیه کنندگان سینما وقتی رضایت میدهند زیر بار آپشنهای خاص و قراردادهای نامتعارف بروند، حتما فکر سودآوری خود هستند؛ احتمالا فکر میکنند آن بازیگر خاص مخاطب بیشتری را به سینما میآورد. بهطور مثال، در دورهای آقای اکبر عبدی هر فیلمی بازی میکرد، همه برای تماشای آن به سینما میرفتند و این روال، روالی است که در زمانهای مختلف ادامه دارد.
برای ساماندهی دستمزدهای نجومی نیز صنف باید وارد عمل شود. اگر صنف تهیهکننده به جمعبندی برسد و اعلام کند که سقف دستمزد بازیگران مشخص است، ما هم میتوانیم برای اجرایی شدن کمک کنیم. اما در کل دولت نمیتواند نرخگذاری کند. زمانی برای قراردادهای فوتبالی سقف و کف خاصی را در نظر گرفته بودند؛ اما قراردادها به دو شکل پنهان و آشکار بسته میشد! این شیوه در سینما هم جوابگو نیست.
خبر خوب این است که در حال حاضر فضای نمایش خانگی و تولید فیلم و سریال اقتصادی است؛ علیرغم موضوع قاچاق، به لحاظ چرخهای که در نمایش خانگی اتفاق میافتد، تولیدکنندگان میتوانند با پخش هفتگی، نقدینگی را به سرعت دریافت کنند که این موضوع جذابیت پیدا کرده؛ حتی سریال دیدن در جامعه ما یک فرهنگ شده و برای مخاطبان سینمایی سریال دیدن به یک عادت تبدیل شده است.
فقط در برخی موارد تعداد اندکی از سریالها با مخاطب کم مواجه شده است، اما در کل درخواستها برای تولید بالاست، به حدی که ما مجبور شدیم جلوی برخی تولیدات را بهطور موقت بگیریم تا بهخاطر حضور بازیگران در نمایش خانگی خدشهای به سینما وارد نشود.
درباره ورود سرمایهگذاران مسئلهدار نیز تا حکم قضایی نباشد، نمیتوانیم دخالت کنیم. هرچند که بیشتر دفاتر پخش سرمایهگذاری میکنند و موسسات و شرکتهای پخش دی وی دی و vod متقاضی ساخت تولیدات در نمایش خانگی هستند.
«سیزده شمالی» توقیفی نبود و به دلیل پخش بخشهای سانسورشده مشکل ایجاد کرد که توبیخ شد. اما در کل خود مجموعه مشکلی ندارد. درباره «ممنوعه» میپذیریم که دقت لازم نشد. شورای پروانه نمایش بهتر بود بعد از دیدن پنج قسمت ابتدایی، حساستر با موضوع برخورد میکرد و کل مجموعه را میدید. یکی - دو قسمت اول اشکالاتی داشت که واقعا قابل قبول و دفاع نبود، اما به هر حال باید برای حل مشکلات کمک کنیم. در حال حاضر این مجموعه بهطور کامل تدوین و بازبینی مجدد شده و میتواند از یکی - دو هفته آینده توزیع شود.
گفتگو از اشکان منصوری و امید پویانفر
انتهای پیام/