به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دانشآموز دیرآموز کسی است که توانایی یادگیری مهارتهای تحصیلی ضروری را دارد ولی میزان و عمق یادگیریاش نسبت به متوسط همسالانش کمتر است. این دانشآموزان از بهره هوشی بین ٧١ تا ٨٥ برخوردارند و با مشکلاتی مثل اختلال توجه و تمرکز، ناتوانی در تعمیم یک آموخته جدید به موارد و موقعیتهای مشابه، مشکلات گفتار و زبان، بیماری جسمانی، تب شدید، تشنج و سوءتغذیه و نداشتن اعتماد بهنفس و احساس خودارزشمندی مواجهند، البته این دانشآموزان با فراهم شدن شرایط و شناختشان میتوانند در مدارس عادی به تحصیلاتشان ادامه بدهند، البته امسال با اجرایی شدن طرح سنجش در بدو ورود به دبستان حدود ٣٠هزار دانشآموز دیرآموز شناسایی شدند، اما از آنجایی که این دانشآموزان توزیع پراکندهای در سطح مدارس دارند و محدودیتهایی هم در زمینه ارایه آموزشهای لازم به حدود ٤٠٠هزار معلم وجود دارد، لوحهای فشرده آموزشی درباره نحوه آموزش به دانشآموزان دیرآموز تولید و توزیع شده و در اختیار معلمان قرار گرفته که این مربیان در صورت نیاز میتوانند با مراجعه به این لوح فشرده پاسخ سوالاتشان را بگیرند.
کمی صبوری بهخرج دهید
بهجز خانواده، این مسئولان مدارساند که باید حواسشان به کودکان دیرآموز باشد تا با شناسایی درست و بهموقع آنها از عواقب احتمالی غفلت از این کودکان جلوگیری کنند. اما این سوال اهمیت دارد که کودکان دیرآموز چه ویژگیهایی دارند و براساس چه رفتارها و خصوصیاتی باید آنها را شناسایی کرد. نکته قابل تامل ابتدایی این است که این دانشآموزان معمولا در تمامی درسها نمرههای ضعیفی میگیرند و مردودی در چندپایه تحصیلی هم یکی از احتمالاتی است که در دوران تحصیل این دانشآموزان وقوع آن دور از ذهن نیست. حواسپرتی و تمرکز پایین هم یکی دیگر از ویژگیهای این دانشآموزان است و مدت کوتاهی میتوانند توجه خود را به درسی حفظ کنند. از آنجایی که این دانشآموزان از ترس و پایین بودن اعتمادبهنفس رنج میبرند و در پاسخ دادن به سوالات دارای تاخیر و کندیاند، بیشتر جذب فعالیتهای عینی و ابتدایی میشوند و بیشتر این دانشآموزان در مقابل ناملایمات از سطح پایینی از تحمل برخوردارند، البته نباید از یاد برد که این دانشآموزان دچار نوسانات خلقیاند. درواقع همه این ویژگیها روی این مسأله تاکید دارند که در آموزش به این کودکان باید نکاتی را مدنظر قرار داد تا این دانشآموزان بتوانند در مدارس عادی به ادامه تحصیلشان ادامه بدهند. این دانشآموزان نیازمند رهبری علمی توأم با راهنمایی شفاهی و آموزش کلامیاند. در مقابل این دانشآموزان باید شکیبا بود، باید آزادشان گذاشت و از کندی حرکاتشان بی قراری نکرد و به دلیل عملکردهای ناشیانهشان، فرصت کسب تجربه و یادگیری را از آنها نگرفت. اگر یکی از دانشآموزان شما دیرآموز است از او انتظار معجزه نداشته باشید و در مقابل هیچوقت از کوشش و مبارزه در آموختن آنها مایوس نشوید. یکی از راهکارها این است که به آنها فرصت بدهید کارهایشان را خودشان انجام بدهند و در این مورد عجله نداشته باشید. به آنها اجازه بدهید با همان کندی کارشان را ادامه بدهند. این دانشآموزان باید مطمئن باشند که با صبر شما قادر به آموختناند، بنابراین صبورانه بگذارید میزان سرعتشان را خودشان تعیین کنند و بدانند که با صبری که شما دارید، آنها میتوانند آموزش ببینند. این دانشآموزان را نباید سرزنش کرد چراکه آنها به علت ناتوانی نباید ملامت شوند؛ بنابراین اندک پیشرفتشان را مقدمه پیشرفت دیگر تلقی کنید. یادتان باشد به آنها مسئولیت بدهید و اجازه دهید در کلاس و مدرسه احساس کنند مهم و ارزشمند هستند.
حواس والدین جمع باشد
والدین نقش مهمی در زندگی فرزندان دارند، بهویژه در پیشبرد و افزایش مهارتها، سطح آموزش و موفقیتهای شغلی آنها در آینده. اما باید دید چگونه و چه اقدامات و فعالیتهایی را والدین باید انجام دهند تا بتوانند چنین تاثیری داشته باشند و مسئولیت و نقش آنان در قبال فرزندان دیرآموز کمی حساسیت بیشتری مییابد. خانوادههای دیرآموز باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشند تا به پشتوانه آن به شناخت بیشتری در مورد شرایط فرزندشان و کمک به ایشان برسند تا به واسطه آن در منزل بهشکل جبرانی کار شود. چون کار با دانشآموز دیرآموز باید استمرار داشته باشد و منحصر به زمان خاصی نباشد. خانواده این دانشآموزان باید به این مسأله توجه داشته باشند که این دانشآموزان با وجود شکستهایشان در امور تحصیلی در خانواده نباید مورد تحقیر و بیاحترامی قرار گیرند و این در حالی است که این کودکان علاوه بر مهارتهای آموزشی به کسب مهارتهای اجتماعی نیازمندند. درواقع خانواده این کودکان باید به شکل حضوری و مکاتبهای با معلم مدرسه ارتباط مستمر داشته باشند.
اصولی که نباید فراموش شوند
کودکان دیرآموز تنها در حیطه مهارتهای تحصیلی دارای عملکردی محدودتر و ضعیفتر نسبت به همسالان خود هستند و در سایر رفتارهای انطباقی و سازشی فاقد هرگونه نقص قابلملاحظهایاند و مثل همسالان خود دارای تفاوتهای فردی در حیطههای مختلف رفتاریاند، بنابراین برای اینکه در آموزش دچار مشکل نشوند اصول زیر را نباید فراموش کرد.
توجه به پیشنیازها، مثلا پیشنیاز درس تقسیم در ریاضی جمع کردن و تفریق و ضرب کردن است
به تفاوتهای فردی دانشآموزان توجه کنید
دانشآموزان را با یکدیگر مقایسه نکنید
دانشآموز دیرآموز را با خودش مقایسه کنید
به تلاش دانشآموز دیرآموز به جای نمره کلاسی یا امتحانی اهمیت دهید
از بهوجود آمدن موقعیتهایی که دانشآموز دیرآموز تجربه شکست داشته باشد، خودداری کنید
موفقیت دانشآموز دیرآموز به هر میزان باید مورد تشویق قرارگیرد
قبل از ارایه محتوای آموزشی باید از آمادگی و توانایی دانشآموز دیرآموز اطمینان داشته باشیم
امکان تکرار و تمرین یادگیری را بهوجود بیاورید
در یک زمان چند مفهوم تازه را آموزش ندهیم
راه چاره چیست؟
در گام نخست یادمان باشد دیرآموزان متعلق به جامعه عادیاند و استثنایی تلقی نمیشوند، بهتر است کار با این افراد به دور از نگرش منفی و تعصبی باشد. والدین باید نقش خود را بهعنوان معلمان طولانیمدت کودک بپذیرند و پذیرفتن این نقش مستلزم آن است که بین خانه و مدرسه همکاری و ارتباط بیشتر و فعالتری ایجاد شود، بنابراین معلمان این دانشآموزان باید آموزش مناسب و دورههای مربوطه را بگذرانند و دارای شناخت کافی از کودکان و نحوه ارتباط با خانوادههای آنها باشند. بهترین کمک به این کودکان این است که خانوادهها بهطور موثر با معلم همکاری کرده و معلم از این همکاری استقبال کند. آموزش به کودکان دیرآموز مانند آموزش به کودکانی است که در رشد عقلی یا تجربی نارساند و کودکان دیرآموز میتوانند یاد بگیرند، به شرط اینکه معلم تمهیدات و برنامههایی را به کار ببندد. به کار بردن واحدهای کوچکتر در آموزش، به کاربردن تعالیم عینی و محسوس استفاده از حواس مختلف بینایی، شنوایی، لامسه و بویایی، به کاربردن راهنماییهای ویژه و تعیین توصیههایی که کودک درک و دریافت نکرده، مراحل انگیزش بیشتر و مرورکردن و در نظر گرفتن وقت و زمان بیشتر برای کامل کردن کارها، گوناگونی و تنوع بیشتر در بکارگیری اسباب و وسایل تحریککننده، به کاربردن وسایل صوتی و تصویری بیشتر و تجهیزات دیداری و شنیداری در کلاس، فراهم کردن شرایط برای تجربه بیشتر، انگیزش بیشتر که معمولا توسط اسباببازی و... حاصل میشود. کودکان دیرآموز به وقت بیشتر، تشویق و انگیزش بیشتر نیاز دارند و بهترین معلم کسی است که نقاط ضعف آنها را بیابد و تشویق کند و به آنها در زندگی کردن با ضعفها و ناتواناییهایشان کمک کند.
یکی از راهکارهای دیگر این است که این دانشآموزان در کلاسهای کمجمعیتتر درس بخوانند تا معلم وقت بیشتری برای آموزش انفرادی آنها داشته باشد و به تدریج کودک را درگیر فعالیتهای گروهی و درسهای جمعی کند. ثبت هفتگی پیشرفت این کودکان هم یکی از راههای دیگر است اگرچه در صورت نیاز به مشاوره این مسأله باید موردتوجه قرار گیرد. اگرچه باید عنوان کرد برای افزایش خلاقیت ذهنی در کودکان راههای بیشتری وجود دارد که میتوان از آنها بهره برد، فراهم کردن فرصتهایی برای بروز استعدادهای کودکان و ایجاد محیطی صمیمی و انعطافپذیر و هم حذف روابط خشک و جایگزینی منطق با تعصبات ازجمله راههایی است که در افزایش خلاقیت ذهنی کودکان موثر است.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/