به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، انتخاب یک مشاور و به نوعی کاربلد و حرفهای و مراجعه به یک مرکز مشاوره که مشاوران خوبی داشته باشد، جزء دغدغه برخی افراد محسوب میشود که سبب میشود مدام در حال پیگیری از اطرافیان باشند، البته حق هم دارند، زیرا با یک انتخاب اشتباه شاید روند زندگیشان و یا انتخابشان را دچار مشکل کند.
در همین راستا امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا در این مطلب شما را با مشاور و نکاتی که در زمان انتخاب یک مشاور خوب مد نظر قرار دهید آشنا کند، پس پیشنهاد میکنیم مطالعه این مطلب را به تعویق نیاندازید!
در دانشنامه آزاد جهانی مشاوره به شرح زیر تعریف شده است: مشاوره، مشورت و دریافت کمک اطلاعاتی دربارهٔ یک موضوع است که بین مراجع (کمکگیرنده) و متخصص (مشاور) انجام میگیرد. مشاوره در موضوعات و زمینههای مختلف علمی و برای اهداف گوناگون انجام میشود که در میان مردم، بیشتر جنبهٔ روانشناختی آن (مشاورهٔ روانشناسی) معروف است که هدف از آن بهبود وضعیت روحی–روانی و کیفیتبخشی به زندگی مراجع از جهت روانی است. مشاور، در مشاورههای خانواده، شغلی، تحصیلی و توانبخشی نیز از مهارتهای روانشناختی کمک میگیرد.
بیشتر بخوانید: عوارض جدی نادیده گرفتن بیماریهای روحی/ چرا باید به روانشناس مراجعه کنیم؟
مشاوره اطلاعاتی و مشاوره ژنتیک نیز از انواع مشاورهاند که ارتباط مستقیم و مشخصی با روانشناسی ندارند.
همچنین در تعریفی دیگر واژه مشاوره به شرح زیر توصیف میشود:
مشاوره (Consultation)، کلمهای عربی و یک مصدر است. معنای واژگانی آن، مشورت کردن و اقدام به تشکیل شورا و مشورت با دیگران است. رایجترین کاربرد واژهٔ مشاوره، بهویژه در میان مردم عادی، به معنی مشاورهٔ روانشناختی و رواندرمانی از طریق ارتباط رو در رو است. در این کاربرد، تعریف مشاوره، «اقدام حمایتگرانه بر پایهٔ علوم روانشناسی» است و مشاوری که این اقدام حمایتگرانه را انجام میدهد، روانشناس است، به همین دلیل به مشاور، به ویژه در انگلیسی، روانشناس Psychologist) ) هم میگویند.
مشاور ممکن است به همه نوع مشکلات مراجعان رسیدگی کند و یا شاید صرفا در زمینههای خاصی مانند اعتیاد، اختلالات غذایی و…مشاوره دهد.
مشاور زمان زیادی را صرف صحبت کردن با دیگران و کمک به آنها در بیان احساساتشان میکند. مشاور باید در این حوزه آموزشهای لازم را ببیند. یک مشاور باید در دیگران اعتماد و احساس راحتی ایجاد کند. او باید صبور و حساس بوده و درباره دیگران پیش داوری نکند و با همه افراد با هر سابقهای بتواند کار کند.
افراد به دلایل مختلفی از جمله از دست دادن عزیزان، مشکلات ارتباطی، مسایل مربوط به ازدواج و یا بهبود روش زندگی به سراغ مشاور میروند. شغل مشاور این نیست که به دیگران نصیحت کند که چه کار بکنند. نقش مشاور تشویق دیگران برای دیدن انتخابهای موجود و یافتن راههای مخصوص خودشان برای ایجاد تغییرات مثبت است. مشاور برای کمک به مراجعین خود معمولا سبک خاصی از مشاوره (که به عنوان رویکرد تئوریکی مشاوره شناخته شده است) را بکار میبرید.
بیشتر بخوانید: شما هم باید حتما به روانشناس مراجعه کنید!
پیش از هر چیز باید به این سؤال پاسخ دهید.
پاسخ این پرسش ممکن است مسیر مشاوره را تغییر دهد:
و….
اگر انگیزه و انتظارات خود را نشناسید، به احتمال بسیار زیاد جلسات مشاوره بینتیجه خواهد بود؛ حتی ممکن است نتیجه معکوس بگیرید.
امروزه بازار توصیههای موفقیت و سمینارهای انگیزشی داغ است. نباید به این سادگی سرنوشت و آیندهی خود را در اختیار اینوآن قرار داد.
بیشتر بخوانید: دلایل مراجعه نکردن بعضی از افراد به روانشناس و علت نیاز به مشاور در مراحل زندگی
کار عاقلانه این است که قبل از سرسپردگی و دنبالهروی، از صلاحیت و شایستگی مشاور خود تقریبا مطمئن شوید.
برایناساس، اگر پس از واکاویِ انگیزههای خود به این نتیجه رسیدید که میخواهید برای حل مشکلاتتان از مشاور کمک بگیرید، باید به چند نکتهی مهم توجه کنید:
و….
پیش از هر چیز لازم است تلاش کنید مسئله و مشکلتان را بشناسید تا بتوانید آن را بهخوبی به مشاور منتقل کنید. برای تحقق این هدف میتوانید از خودِ مشاور کمک بگیرید. اطلاعات لازم را از مشاور پنهان نکنید. اگر نگران قضاوت او هستید، بهصراحت بگویید: «مطلبی در نظر دارم که فکر میکنم اگر گفته شود، ممکن است مفید باشد، اما نگران واکنش شما هستم. هیچ دوست ندارم از طرف شما سرزنش یا تحقیر و مسخره شوم. متأسفانه این نگرانی مانع ابراز وجود من و باعث روراست نبودنم با شما شده است. لطفا کمکم کنید تا بر این مشکل غلبه کنم.»
بیشتر بخوانید: اگر این علائم هشداردهنده را دارید حتما به یک روانشناس مراجعه کنید
مشاور باید کسی باشد که در مقایسه با سایرین، بیش از همه به او اعتماد داشته باشید. اگر اینطور نباشد، دارید نادانسته و ناخواسته عرصه سوءاستفاده از خودتان را برای دیگران باز میکنید.
نکته مهم دیگر، این است که مشاور حداکثر میتواند به شما پیشنهاد دهد، نه فرمان. پیشنهاد یا قضاوت مشاور، وحی منزل نیست و بهسادگی میتوانید آن را نپذیرید. همچنین، وقتی آن را ناپذیرفتنی و ناشدنی میبینید، حق دارید این نکته را به او گوشزد کنید. هرگز چنین چیزی را ناگفته نگذارید، چون شما از زمان، انرژی و سرمایهی اقتصادی خود مایه گذاشتهاید. دریافت راهنماییِ موثق و معقول حق شماست. در ضمن، وظیفه مشاور است که به شما بیاموزد یا لااقل کمک کند خودتان مسئلهی خودتان را حل کنید. چنین چیزی محقق نمیشود، مگر اینکه بین شما و مشاور، در مسیر حل مسئله، رابطهای دوستانه شکل بگیرد.
به هر ترتیب، مشاور هم انسان است و انسان هم موجودی ممکنالخطاست. ممکن است بهدلیل برداشت نادرست از راهنماییهای او، درعوضِ بهبود وضع، به معضلات جدید دچار شوید. اگر میخواهید کار به چنین موقعیتهای تلخی نرسد، لازم است از این مسئله مطمئن شوید که آیا مشاور مدرک و مجوز رسمی و معتبر دارد یا خیر. در این صورت اگر اختلافی بین شما بروز کند، میتوانید شکایت خود را از مجرای قانونی پیگیری کنید.
اگر مشاورتان شما را به شرکت در فلان کارگاه یا دوره آموزشی دعوت کرد، حتما باید مجوز رسمی و قانونی از نهادهای مرتبط داشته باشد؛ در غیر این صورت، در صورت بروز هرگونه مشکلی، دست شما به جایی نمیرسد و نمیتوانید مسئله ار از طریق قضایی پیگیری کنید. پافشاری و تأکید روی این نکته به این دلیل است که امروزه ممکن است هرکسی ادعای مشاوره کند. راهنمای دیگران بودن، کار هرکسی نیست. اینها به کنار؛ از کجا مطمئنید فرد مدعی، با شما صادق است؟ شاید مشغول فعالیتی غیرقانونی است. واضح است که برای آسودگی خاطر، بهترین کار پرسوجو از نهادهای قانونی است.
همانطور که گفته شد، هیچکس بیعیب نیست، اما مشاور باید در مقایسه با دیگران، در زمینهی مسئله شما، بیشترین تخصص و اعتمادآفرینی، و کمترین و بیخطرترین اشکالات را داشته باشد. مشاور، نقش همراه شما را بازی میکند؛ اگر توانسته باشد بر مشکلات پیشین خود غلبه کند، بهحق، صلاحیت همراهی شما را خواهد داشت. در این شرایط، او بلد راه است. اما در غیر این صورت، چه باید کرد؟
بیشتر بخوانید: روانشناسی فقط برای افراد دیوانه نیست
اثر مالکیت به ما نشان میدهد که راحتتر میتوانیم برای دیگران تصمیم بگیریم، درحالیکه اگر بخواهیم همان تصمیم را برای خودمان اتخاذ کنیم، بهاحتمالزیاد ماجرا بسیار متفاوت خواهد شد؛ لذا اگر در پارهای از موارد، راهنمایی مشاور در نظر شما ناممکن، دشوار، بیفایده یا غیردوستداشتنی بود، چندان هم تعجب نکنید. بر همین اساس، برخی از مهمترین مشکلاتی که ممکن است حین ارتباط با مشاور با آنها روبهرو شوید، بهقرار زیر است:
مشاور به من فرمان میدهد
فکر میکند من بردهی او هستم. اگر بخواهم، چون وچرا بیاورم، بهجای گفتگو و تلاش برای شناخت دقیق مشکل و جستجوی راهحل مناسب سعی میکند، به هر طریقی مرا متقاعد کند که بیشتر از من میداند و تجربهاش بیشتر از من است. او بهجای من و بهنمایندگی از من تصمیم میگیرد.
بهجای کمک به من، در پی اثبات درستی ادعای خویش است. میخواهد به من ثابت کند که نمیفهمم و چون برای حل مشکل خود به او نیاز دارم، پس باید مطیعش باشم. یکی از دوستانم برایم تعریف کرد که برای حل مسئلهای عاطفی به مشاوری مراجعه میکند. مشاور به او میگوید: «با توضیحاتی که دادی، مشخص است که آن خانم به شما علاقه ندارد.» بعد بین مشاور و دوستم بحث و جدل شکل میگیرد. مشاور درنهایت میگوید: «موفق نمیشوی با او ازدواج کنی.» دوستم جواب میدهد: «قول میدهم که با او ازدواج میکنم.» مشاور میگوید: «سر یک سکهی طلا با تو شرط میبندم که نمیتوانی!»
بیشتر بخوانید: وجود یک روانشناس و مشاور در کنار هر خانواده یک ضرورت است
راهحل و روشی به من پیشنهاد میکند که خودش نمیخواهد یا نمیتواند انجام دهد. من شرایط خاصی دارم که عملا اجرای راهنمایی و راهحلهای مشاور را ناممکن میکند، اما او به این مسائل بیتوجه است. گویی سواری است که از پیاده خبر ندارد. بهقولمعروف، نفسش از جای گرم درمیآید. بر همین اساس، گاهی عوض همدلی با من، مرا به پاککردن صورتمسئله و فراموشی آن دعوت میکند.
خوش ندارد من به موفقیت برسم. سعی میکند مرا همانجا که هستم، نگه دارد و از من بخواهد که به همین که دارم، راضی باشم. فکر میکند موفقیت من، منحصرا در اثر راهنماییهای اوست؛ لذا به خود اجازه میدهد که خطمشی زندگیام را تعیین کنید.
عافیتطلبی در وجود او موج میزند، آنچنانکه حاضر نیست از منطقهی امن خود خارج شود. نیاز به بقا، از او موجودی محافظهکار ساخته است که بهجای رویارویی با مسائل، بیشتر مایل به مصالحه و سازشکاری است.
بیشتر بخوانید: شناخت زوجین در مشاوره های قبل از ازدواج
چنین مشاوری بهطورحتم جسارت زورآزمایی با معضلات را از من سلب میکند.
این یکی واقعا ضعفی مهلک و چهبسا گناهی نابخشودنی است. مشاوری که نمیتواند پیامد راهنماییهایش را تصور کند، چرا باید در مقام راهبر قرار گیرد؟
اندیشه ارتجاعی و طرز فکری متعلق به دوران پارینهسنگی دارد. از شرایط فعلی دنیا، پیشرفتهای جدید و آدابورسوم جاری در جامعه امروزی بیخبر است. فکر میکند آموزههای پیشین، همچنان لزوما میتوانند پاسخگوی مسائل نوین هم باشند.
برای جیب من کیسه دوخته است. استخوان لای زخم میگذارد تا در فرصت مناسب، از این آب گلآلود ماهی بگیرد. منفعت او وابسته به مشکلات من است. اگر مسئلهام حل شود، انگار نان او آجر شده است.
طرفدار «بردن به هر قیمتی» است. از نظر او هدف وسیله را توجیه میکند؛ لذا مثل ماکیاولیستها پیشنهادهای غیراخلاقی و ضدارزشی میدهد. این پیشنهادها به عزتنفس من صدمه میزند.
نمیتواند به فراتر از محسوسات بیندیشد. بهمحض اینکه از ادراک شمی و غریزی خود صحبت میکنم، روی احساس و اندیشهام خط بطلان میکشد و مرا به خروج از دایرهی عقلانیت و منطق متهم میکند. از نظر او هرچه از نظر علمی ثابت نشود، مردود است. نمیتواند یا نمیخواهد محدودیت علم بشری را بپذیرد.
بدهبستان کلامی بین من و او تعریف نشده است.
بیشتر بخوانید: مشاور حقوقی آنلاین
درعوض، فقط با توجه و تمرکز به من نگاه میکند. منتظر است خودم جواب خودم را بدهم. آخر سر هم میگوید: «انتخاب با خود توست!»
پیش از شنیدن کامل صحبتهایم جواب آماده در آستین دارد. برای تشریح و توضیح مشکلاتم به من امان نمیدهد. یک لحظه به این فکر نمیکند که شاید مسئله من لزوما تکرار مسائل مراجعان قبلیاش نباشد.
انگار که از هر عیب و نقصی مبراست و قرار است او الگو باشد و من دنبالهرو. فکر میکند داشتن مشکل و تصمیم گیری اشتباه، به اعتبارش صدمه میزند. معتقد است جای چنین کسی روبهروی مشاور است، نه صندلی مشاور.
چهار نکته کلیدی هست که همواره در تصمیمگیری باید مدنظر قرار گیرد. اگر برای تصمیمگیری از مشاور کمک میگیرید، او نیز ملزم به رعایت این چهار نکته است: «مشاور موظف است باتوجهبه علائق، تواناییها، مصلحتها و اولویتهای مختص به شما تصمیم بگیرد، نه خودش.»
بیشتر بخوانید: مشاورههای پیش از ازدواج چه کمکی به زوجین میکند؟
در ضمن، مشاور باید به شما کمک کند که خودتان تصمیمگیری را بیاموزید. در غیر این صورت، موفقیت شما متعلق به او و مسئولیت شکستتان هم بهعهده او خواهد بود. مطابق تعریف مشاوره، وظیفه مشاور، فکرکردن با شماست، نه برای شما.
غیر از این دو نکته، سایر ویژگیها را بهقلم «باربارا دی آنجلیس»، بهنقل از کتاب «از باربارا بپرسید» بخوانید:
انتهای پیام/