کارشناس مسائل آمریکا گفت: تردید های بسیاری در جدیت بخش های خصوصی اتحادیه اروپا و نهراسیدن آنها از جریمه های واشنگتن برای همکاری با تهران وجود دارد.
حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، رهادخت رستگار_ 39 سال پیش و در 13 آبان سال 58، به دنبال اقدامات دیپلمات های آمریکایی لانه جاسوسی توسط دانشجوهای خط امام (ره) در تهران تسخیر شد و از آن زمان بود که مسئولان کشورمان همواره بر بد عهدی مقامات ایالات متحده و غیر قابل اطمینان بودن آنها تاکید داشتند. از آن زمان تاکنون دوکشور روابط دیپلماتیکی نداشتند و برجام تنها مورد رایزنی بین تهران و واشنگنتن محسوب می شود. با وجود آنکه امضا رییس جمهور وقت آمریکا پای توافق برجام بود به محض روی کارآمدن دونالد ترامپ و شکست دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری 2016، واشنگنتن به صورت یک جانبه از برجام خارج شده و بخشی از تحریمها را علیه ایران بازگرداند، اما این پایان سیاست های مغرضانه کاخ سفید در قبال تهران نبود و روزگذشته (جمعه) شاهد بودیم که دو روز پیش از موعد مقرر (۴ نوامبر)، تمامی تحریمهایی که ذیل توافق هستهای ایران و ۱+۵ (برجام) لغو شده بودند، مجددا اعمال شدند.
اعلام تاریخ 13 آبان برای برگرداندن تحریم های واشنگتن علیه تهران اذهان را به سمت نوعی تلاش کاخ سفید برای تلافی اشغال لانه جاسوسی می برد، اما برنامه های ترامپ حتی برای به صفر رساندن فروش نفت ایران و افزایش فشارها بر کشورمان هم طبق پیش بینی آنها نتیجه نداد و با ایستادگی دولت هایی روبرو شد که خواهان ادامه تعاملات با تهران بودند.
افزایش پافشاری کشورها برای ادامه همکاری ها با تهران تا جایی ادامه یافت که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا شب گذشته(جمعه) در یک کنفرانس خبری در واشنگتن اعلام کرد که ۸ کشور را از اجرای تحریمهای نفتی ایران معاف میکند. این در حالی ست که پیشتر اعلام شده بود در راستای سیاست به صفر رساندن فروش نفت ایران، صدور معافیت برای ادامه خرید نفت از این کشور جزو گزینههای واشنگتن نیست.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگوی تفصیلی با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان به بررسی بازگشت تحریم های یک جانبه آمریکا علیه تهران و آخرین تحولات داخلی آمریکا پرداخت.
باشگاه خبرنگاران جوان: باتوجه به اعمال دور جدید تحریم های آمریکا علیه ایران 14 آبان اعمال خواهد شد،به عقیده شما اين اقدام يكجانبه گرايانه ایالات متحده تا چه ميزان از حمايت و پشتيبانی كنگره برخوردار است؟
ابوالفتح: کنگره کنونی آمریکا که از اکثریت جمهوری خواه تشکیل شده است، از ابتدا مخالف برجام بودند. حتی در زمان حضور اوباما که دموکرات ها کاخ سفید را در اختیار داشتند، کنگره در دستان جمهوریخواهان قرار داشت و این اختلاف از آن زمان ریشه گرفت؛ اکثریت جمهوری خواهان به هر دری زدند تا جلوی توافق برجام را بگیرند و در نهایت از بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل دعوت کردند؛ او هم در سخنرانیای که انجام داد، آشکارا رئیس جمهور آمریکا را مورد نقد قرار داده و از برجام انتقاد کرد؛ علاوه براین در آن زمان مشکلاتی که جمهوری خواهان ایجاد کردند از به بحث گذاشتن برجام در کنگره جلوگیری کرد.
می توان گفت که کنگره از همان ابتدا در جبهه مخالفان برجام قرار داشت؛ اما زمانی که دونالد ترامپ در انتخابات پیروز شد و اعلام کرد که از برجام خارج میشود، نه فقط دموکراتها که طرفدار اوباما بودند، بلکه گروهی از جمهوری خواهان هم که پیش از این در جرگه مخالفان این توافق قرار داشتند، نسبت به خروج آمریکا از برجام همچنین خدشه وارد شدن به این توافق که منافع آمریکا را با مخاطره روبرو می کرد ابراز نگرانی کردند، به همین دلیل در جهت اقناع ترامپ تلاش کردند که با تصویب قوانین تحریمی غیر هستهای، ایالات متحده را در توافق نگهدارند؛ اما در نهایت ایالات متحده از توافق خارج شد. با خروج ترامپ از توافق هستهای نوعی شکاف در قبال موضوع برجام بین اعضا حزب جمهوری خواه شکل گرفت. گروهی پشت رئیس جمهور حزب خودشان قرار گرفتند و سیاستی که کاخ سفید در پیش گرفته بود را مورد حمایت قرار دادند و مسئولیت شکست برجام را متوجه ایران و به ویژه متحدین اروپایی دانستند. در مقابل هم گروهی از جمهوری خواهان که البته اقلیت بودند، رفتار ترامپ را مورد نقد قرار داده و اظهار کردند که از بین رفتن برجام به امنیت جهانی آسیب می رساند؛ زیرا به ادعای آنها ایران از توافق هستهای خارج شده و به سمت ساخت سلاح اتمی میرود و به این ترتیب بحث عدم اشاعه نقض میشود یا در یک شکل دیگر آمریکا به ناچار و برای جلوگیری از ادامه این وضعیت وارد جنگ میشود که هر دو سناریو باعث نگرانی جمهوری خواهان مخالف خروج از برجام بود و به همین دلیل در ماههای اخیر مواردی از نارضایتی از سوی جمهوریخواهان کنگره دیده شد و در این میان همچنان دموکراتها مخالف سر سخت تصمیم ترامپ در قبال توافق 1+5 هستند.
اوباما در سیاست خارجی خود چند کار بزرگ انجام داد که از آن جمله می توان به خروج نیروهای آمریکا از عراق، کشتن اسامه بن لادن، آشتی روابط با کوبا، تحولات خیزشهای عربی در منطقه و به خصوص مداخله نظامی در لیبی بوده و دیگری توافق هستهای با ایران اشاره کرد. بنابراین از این جهت برجام و رسیدن توافق با ایران برای دموکراتها یک نقطه قوت است که از آن دفاع میکنند؛ ضمن اینکه تیم اوباما معتقد بودند برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی برجام کفایت میکند. به قول خود ترامپ چهار راه رسیدن به سلاح اتمی را برجام مسدود کرده است؛ یعنی اول سانتریفیوژها و بعد خلوص اورانیوم غنی شده ایران را کاهش دادند، سوم این کشور را وادار کردند پروتکل الحاقی را اجرا بکند و در نهایت ایران تحت نظارتهای بینالمللی قرار گرفته است. از این چهار مسیر اوباما و حزب دموکرات معتقدهستند که تهران امکان رسیدن به بمب اتمی را ندارد و بنابراین این نگرانی را مطرح کردهاند که کشورمان در اقدام واکنشی علیه ترامپ برای خروج از برجام این توافق را زیر پا بگذارد در نهایت راه ایران برای رسیدن به سلاح اتمی هموار میشود. از این جهت حفظ برجام را حفظ ضوابط مبتنی بر عدم اشاعه سلاح هستهای در جهان میدانند. به همین دلیل هم از این موضوع حمایت میکنند؛ نکته سوم این که از نظر دموکراتها در حقیقت برجام دروازه ورود به مواضع دیگری است. به این صورت که با به نتیجه رسیدن برجام بین تهران-واشنگتن، امکان قانع کردن تهران برای مذاکره در خصوص دیگر موضوعات مانند مسائل منطقهای و دفاعی فراهم میشد؛ ولی بدون برجام نه تنها دستاوردهای هستهای از بین میرود بلکه چشمانداز رسیدن به این توافق در سطح بالاتر و مباحث فرا برجامی هم از بین میرود. به همین چند دلیل وجود دارد که دموکراتها از ادامه برجام حمایت زیادی انجام دادند.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا ایالات متحده آمریکا توانایی بازگشت مجدد به برجام را دارد؟
ابوالفتح: بر اساس ساختار سیاسی در ایالات متحده، تدوین مباحث و موضوعات مربوط به سیاست امنیتی این کشور در حوزه دیپلماسی جز اختیارات رئیس جمهور است. زمانی که تیم نفر اول کاخ سفید تصمیمی میگیرد، کنگره نمیتواند رئیس جمهور برای پیوستن به یک پیمان وادار کند؛ اما میتواند مانع رسیدن آمریکا به پیمانی شود، آن هم در صورتی است که پیوستن آمریکا به آن توافق در کنگره و در سنا به رای گذاشته شود. به عبارتی سنا میتواند مانع از اجرای یک پیمان در ایالات متحده شود. اما وقتی رئیس جمهور نخواهد یک آنرا اجرا کند، کنگره قدرت جلوگیری از وی را ندارد؛ البته در این صورت هم میتواند اقدامات ایذایی انجام دهد، ولی به لحاظ ساختار حقوقی تا زمانی که رئیس جمهور برای بازگشت به برجام و یا مذاکره مجدد تصمیم نگرفته، هیچ ابزار فشاری برای او وجود ندارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: در برخی مواقع و در دولتهای گذشته آمریکا، رئیس جمهور این کشور بدون اجازه کنگره اقداماتی از جمله عملیاتنظامی انجام داده است و البته تمام مسولیت آن را به عهده گرفت، آیا امکان دارد در مورد برجام هم شاهد اقدامی مستقل از ترامپ باشیم؟
ابوالفتح: بحث حمله نظامی متفاوت است. اختلاف برداشت از قانون اساسی آمریکا وجود دارد شاخههای اجرایی ایالات متحده یا شاخه قانونگذاری این کشور معتقد هستند، ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ حتما به مجوز کنگره نیاز دارد؛ در صورتی که بخش اجرایی این کشور به خصوص در 70 الی 80 سال اخیر تمایل دارد که جنگها را بدون کسب مجوز کنگره انجام دهد و این موضوع در تاریخ 230 ساله ایالات متحده به وفور دیده شده است. آمریکا در تاریخ خود 100 یا 150 جنگ را ثبت کرده است که از میان آنها تنها برای 5 جنگ از کنگره مجوز گرفته و پس از آن نیروهای مسلح وارد نزاع شده اند، اما در سایر موارد جنگ شروع شده و پس از آن رئیس جمهور وضعیت را به کنگره اطلاع داده است. در بحث پیمانها وضعیت به این صورت است که اگر یک پیمان دو جانبه یا چند جانبه در آمریکا به امضا برسد، تصویب آن به تایید کنگره نیاز دارد.
فراموش نکنیم که به لحاظ حقوقی برجام یک پیمان نیست، اسم آن هم برنامه جامع اقدام مشترک است، یعنی 7 کشور تصمیم میگیرند یک برنامه را با یکدیگر اجرا کنند. به همین دلیل در زمانی که این مذاکرات در جریان بود تصمیم بر این شد که این برنامه در مجالس ملی هیچ یک از طرف های مذاکره به رای گذاشته نشود. به همین دلیل هم الان دولت ترامپ توجیح میکند که اساسا هیچ قراردادی در کار نبوده و به تایید کنگره هم نرسیده است؛ او ادعا می کند برجام یک برنامه داوطلبانه بوده و حالا ما تصمیم گرفتیم از این برنامه خارج شویم و هر کدام از طرفین هم که بخواهند میتوانند از آن خارج شوند.
ابوالفتح: دولت ترامپ سیاستی را در پیش گرفته که می توان آن را سیاست ابهام نامید. رییس جمهور آمریکا در سخنرانی معروفی در 8 ماه می اعلام کرد که ایالات متحده از برجام خارج میشود و تصمیم دارد که تحریمها را در دو نوبت بر گرداند، او به طور مشخص سیاست های خود در این زمینه را مشخص نکرد که آیا طرفهای همکار با ایران در حوزههای نفتی مانند بیمه و یا بانکی معافیت خواهند داشت و یا خیر، اگر معافیت دارند شامل چه کشورهایی شده با چه شرایطی اعمال خواهند شد؟ ترامپ کاملا عامدانه هیچکدام از این موضوعات را با هدف ایجاد فضای تردید و ابهام مشخص نکرد تا کشورها و شرکتها به کاهش و یا قطع همکاریهای خود با ایران متمایل شوند.
تاکید برخی کشورها برای ادامه همکاری ها با تهران باعث شد تا وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کند برخی کشورها از معافیت برخوردار خواهند شد، اما برای آن یک شرط گذاشته و گفت کشورها و یا شرکتهایی (طبق توافق دولت اوباما) مشمول معافیت خواهند شد که هر 6 ماه یکدفعه 20 درصد از خرید نفت خود را کاهش دهند؛ البته قرار بود در پروسه زمانی 1 سال الی 1 سال و نیم به صفر برسد، اما در بین راه توافق برجام حاصل شد و مانع طی شدن این روند شد.پس از آن دولت ترامپ اعلام کرد که کشورهایی میتوانند از معافیت برخوردار شوند که میزان کاهش خرید نفتشان بیش از 20 درصد باشد. این درحالی است که شب گذشته (جمعه) مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در این کنفرانس خبری اعلام کرد که واشنگتن ۸ کشور را از اجرای تحریمهای نفتی ایران معاف میکند. این در حالی است که پیشتر اعلام شده بود در راستای سیاست به صفر رساندن فروش نفت ایران، صدور معافیت برای ادامه خرید نفت از این کشور جزو گزینههای واشنگتن نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: طبق گفته مسولین، در روز 13 آبان که موعد اعمال تحریمهای ثانویه است، اتفاق جدید و غیر منتظرهای رخ نخواهد داد. نظر شما در این رابطه چیست؟
ابوالفتح: این حرف که در روز 13 آبان قرار نیست اتفاقی بیفتد، از این جهت درست است که قراردادهای نفتی معمولا سررسیدهای یک ماهه یا سه ماهه دارند؛ به طور مثال کشور یا شرکت خصوصی که میخواهد نفت خود را در ماه نوامبر تحویل بگیرد، قرارداد آن مربوط به ماه اکتبر است و بر اساس آن می توان گفت که برای مثال ما نفت خود را از جزیره خارک تحویل میگیریم و بنابراین هرکس میخواهد به دلیل تحریم ها قرارداد خود را لغو، کاهش و یا تغییر دهد، این تغییر را در ماه اکتبر یا سپتامبر انجام داده است. به عبارتی همه تغییرات قبلا اعمال شده اند. موضع کشورها در قبال مناسبات بانکی با تهران به دقت حوزه نفت انجام نشده است اما آنها هم تا حدی در رابطه با قطع یا ادامه روابط با کشورمان اعلام نظر کرده اند.
در افکار عمومی به این صورت جا افتاده است که روز پس از 13 آبان قرار است اتفاق خارقالعاده یا غیر منتظرهای اتفاق بیفتد؛ ولی تمام تدابیر بررسی شده است و چه طرفی که تحریم میکند و چه طرفی که قرار است تحریم ها بر آن اعمال شود، سیاست های خود را از پیش تعیین کرده است. باتوجه به اینکه ایران و طرفهای دیگر برنامه و اهداف خود را مشخص کرده اند، هیچ اتفاق غیرمنتظره و یا غیربرنامه ریزی شده رخ نمیدهد. این جریان فقط عاملی روانی دارد و آمریکاییها امیدوار هستند این عامل روانی بتواند تأثیرگذار باشد؛ اما به لحاظ عملیاتی 13 آبان با 12 و یا 14 آبان تفاوت به خصوصی در حجم معادلات بانکی و یا نفتی نخواهد داشت.
باشگاه خبرنگاران جوان: جو روانی حاصل از اعمال تحریمهای ثانویه پس از 13 آبان، چ تاثیری بر بازار و قیمتها خواهد داشت؟
ابوالفتح: حدس من این است که دولت برای پس از 13 آبان و بار روانی آن بر جامعه تدابیری اندیشیده است. شاید افزایش قیمت دلار در ماههای اخیر که به سقف 18، 19 هزار تومان رسید و بعد به پایین برگشت، جنبه تخلیه این فشار روانی با هدف اینکه برای 13 آبان جامعه را آماده کند تا اگر در روز 13 آبان با افزایش قیمت مواجه شدیم، جامعه از قبل خود را آماده کرده باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا پس از 13 آبان دسترسی ایران به نظام بانکی جهانی قطع میشود؟
ابوالفتح: یکی از گرههای اصلی تحریمهای آمریکا این است که آیا دسترسی ایران به نظام بانکی جهانی قطع میشود یا خیر؟ این یکی از اصلیترین سوالهاست.امکان به صفر رساندن نفت ایران وجود ندارد زیرا نفت کالایی است که امکان مبادله آن خارج از سیستم رسمی وجود دارد، تقاضا برای خریدش وجود دارد و ایران در این رابطه آمادگی کامل داشته، آموزش تجربه برای دور زدن تحریمها را هم دارد؛ یعنی به صورت بدیهیترین شکل آن این است که نفت را روی کشتی تخلیه بکند. اما بانک موضوع مهمتری است. حالا به هر حال ایران نفت خود را با وجود اینکه کاهش صادرات خواهد داشت، اما میزان مشخصی از نفت را میفروشد. اما اینکه این پول به ایران برگردد و یا ایران دسترسی داشته باشد به منابع مالی حاصل از فروش نفت، جای سوال دارد. آمریکاییها تمایل شدیدی دارند که دسترسی ایران را به نظام بانکی جهانی قطع بکنند که راه رسیدن به آن نظام بانکی سوئیفت است. در سری قبل یعنی پیش از برجام سوئیفت قطع شد، زیرا اروپاییها هم از تحریم ایران حمایت کردند؛ اما این بار آنها حمایت نکرده و مقاوت زیادی در داخل آنها وجود دارد که ایران به سوئیفت دسترسی داشته باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان: به عقیده شما آیا قطع درسترسی کامل ایران به سوئیفت امکانپذیر است ؟
ابوالفتح: طبق گزارشهای منتشره مشخص شده که آمریکاییها برای قطع کردن دسترسی ایران به سوئیفت بر سر دو راهی قرار گرفتهاند. در درون کاخ سفید، وزارت خزانه داری و فعالان بخش مالی-تجاری خواهان این هستند که یک راه عبور کوچکی برای ایران تعبیه شود تا بتواند با سوئیفت ارتباط داشته باشد؛ اما تیم امنیتی به رهبری جان بولتون قویا معتقد هستند که باید این دسترسی قطع شود؛ حتی بولتون در یکی از سفرهای خود گفت اقتصاد ایران باید مچاله شود، اما این موضوع چندین مخاطره دارد. یکی اینکه در حقیقت قطع سوئیفت فقط مجازات و تنبیه ایران نیست بلکه مجازات تنبیه اروپاییها هم است و برخی از آمریکاییان نگران این هستند که این موضوع تأثیر منفی بر روابط آمریکا و اروپا بگذارد. نکته بعدی این است که این نگرانی وجود دارد که اروپا با کمک ایران، روسیه و چین به سمت ایجاد مکانیزم مالی مستقل از دلار برود؛ زیرا وقتی که تمام بازیکنان اقتصادی به دلیل قدرت دلار متضرر شده و تحت فشار قرار بگیرند تمایل پیدا میکنند تا وابستگی خود را به دلار کاهش دهند، مبادلاتشان را با پولهای ملی انجام دهند و یا سیستمی را طراحی بکنند که جدا از نظام بانکی آمریکا باشد. درنتیجه این خطر برای آمریکا وجود دارد که یک نظام موازی ایجاد شده و بقیه کشورها از این الگو استفاده بکنند و در همین راستا هم تمایل به سمت استفاده ازنظام پولی مستقل از دلار رفته و به سیستمی به موازات دلار به وجود بیاید.
باشگاه خبرنگاران جوان: نیویورک پست اخیرا در مطلبی عنوان کرده بود که اگر ترامپ در تحریم سوئیفت معافیت غائل شود، قطعا تحریمهای او از زمان اوباما ضعیفتر خواهد بود. تحلیلتان در این زمینه چیست؟
ابوالفتح: فعالان مالی هشدار میدهند که مجازات ایران نباید در نهایت موجب کاهش نفوذ دلار در جهان بشود. آنها عقیده دارند که به منظور از بین بردن انگیزه ایران و اروپا برای انجام چنین مکانیزم مجزایی ، باید اجازه دهند تا تهران به سوئیفت دسترسی داشته باشد؛ ضمن اینکه دسترسی ایران به سوئیفت قابلیت ردیابی تراکنشهای مالی کشورمان برای آمریکا را فراهم میکند. از این جهت فعلا بحث بر سر این است که این معافیت داده خواهد شد یا نه که این موضوع هم تا روز بعد از 13 آبان مشخص نخواهد شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: تحريم هاي آمريكا عليه ايران دقيقا شامل چه مواردي مي شود و اينكه به طور کلی از روز ١٣ آبان قرار است شاهد اعمال تحریم های جدیدی باشیم یا اینکه به گفته مسئولان کشورمان، تحریم ها پیش از این تاریخ اعمال شده اند؟ بیشتر تحلیل گران بر این باورند که اعمال تحریم 13 آبان جنگ روانی از سوی آمریکا است؛ نظر شما چیست؟
ابوالفتح: ظاهرا به نظر میرسد که چیزی برای تحریم کردن باقی نمانده و یا عرصههایی که بتواند فشار سنگینی بر ایران وارد بکند، در خارج از لیست آمریکا قرار ندارد. از بانک مرکزی گرفته تا واحد پول ایران و یا استفاده از دلار، شبکه بانکی، بیمهها، حمل و نقل دریایی، فروش نفت، صنعت آلومینیوم، صنعت فولاد و خودروسازی و ... همه این موارد تحریم شده است. جدای از این موارد، شرکتها و مدیران برخی بخشها هم در لیست تحریم آمریکا قرار گرفتهاند؛ نتیجتا به نظر میرسد چیزی باقی نمانده که ایالات متحده بتواند آن را تحریم کند؛ اما ممکن است اگر بازگشت تحریمها بر اساس خواست واشنگتن منجر به تغییر نظام و یا تغییر رفتار ایران نشود، آمریکاییها موارد دیگری را به لحاظ سیاسی و تبلیغاتی در لیست تحریمها بگذارند. اخیرا هم 12 بانک، شرکت و بسیج تحریم شدند، ممکن است این لیست تحریم آمریکا گسترش پیدا کرده و دیگر صنایع هم مانند پوشاک، غذایی که به مباحث صنعت بیربط هستند هم تحریم شوند. حتی خودشان هم وعده دادند که تحریمهای بیشتری در راه است.
باشگاه خبرنگاران جوان: کشورهای اروپایی خواستار ایجاد جایگزینی برای سوئیفت هستند. جایگزینی که در آن آمریکا نقشی نداشته باشد. سئوال من این است که تا چه حد عزم اروپا برای ایجاد چنین مسیری جزم بوده، آیا چین و روسیه هم در این راه گام برخواهند داشت و اینکه رویکرد آمریکا در قال آن چه خواهد بود؟
ابوالفتح: باید در مورد سوئیفت پاسخ را دو قسمت بکنیم. یکی حاکمیتهای ملی و نهادهای منطقهای است در اروپا که قویا از برجام حمایت کرده و متعهد شدند هر چه را که در توان خود دارند برای حفظ ارتباطشان با ایران انجام میدهند، حالا از تضمین خرید نفت تا انتقال مستقیم و یا تشکیل سوئیفت اروپا که اشاره شد همه جزء قول و قرارهای اروپایی است که در بالاترین سطح قرار گرفته است. اما مشکل پیش رو این است که برای این تصمیمات حاکمیتی آیا شرکتهای اروپایی هم که متعلق به بخش خصوصی هستند و خود را ملزم نمیدانند که از فرامین اتحادیه اروپا و یا دولتهای ملی تبعیت کنند، از این سیستم استفاده خواهند کرد یا نه؟ که این هم از جمله مواردی است که نمیتوان به این زودی از آنها صحبت کرد. آمریکاییها معتقد هستند که همچنین مکانیزمی وجود دارد اما مشتریای برای استفاده از این مکانیزمهای احتمالی وجود ندارد؛ زیرا شرکتهای اروپایی بین ایران و آمریکا، قطعا آمریکا را انتخاب خواهند کرد و طرف اروپایی معتقد است که اگر شرکتهای بزرگ از این سیستم استفاده کنند، شرکتهای کوچکی که مناسباتی با آمریکا ندارند، این ظرفیت را ایجاد میکنند تا این کانال حفظ شود. اما هنوز کسی نمیداند چه اتفاقی خواهد افتاد. شاید بتوان چند هفته پس از 13 آبان آن را ارزیابی کرد که آیا مکانیزمی که اروپاییها تعبیه کردند جواب داده و یا فقط یک فضایی ایجاد شده است که کسی به آن مراجعه نمیکند. روسها و چینیها بیمیل به برقراری چنین مناسباتی نیستند اما به این معنا نیست که بخواهند به سوئیفت اروپایی بپیوندند. روسها اظهار کردند که قصد دارند سوئیفتی مستقل ایجاد بکنند تا با آن بتوانند سوئیفت روسها و یا سوئیفت چینیها را راه اندازی بکنند. که در آن ارتباط پیام بین بانکی به وجود بیاید ولی ممکن است بعدها این گروههای انتقال پیام چه چینی و چه روسی با یکدیگر ادغام شده و یک شبکه متحد ایجاد کنند. اما در حال حاضر روسیه و چین برای اینکه به ابتکاری که در اختیار اروپا است بپیوندند اظهار تمایل نکردند.
باشگاه خبرنگاران جوان:آیا اروپاییها تمایل به برقراری ارتباط با ایران دارند و یا امیدی هست که پس از اعمال تحریمهای ثانویه به معاملات خود ادامه دهند؟
هم بله و هم خیر؛ هم اینکه آمریکا اعلام میکند که ما معافیت در نظر میگیریم و همین قدر که مورد بحث قرار میگیرند که آیا ایران دسترسی به سوئیفت جهانی داشته باشد و یا خیر نشانه مؤثر بودن تلاشهای اروپاییان است که اگر این تلاشها بینتیجه بود و یا چشمانداز ایجاد ادامه همکاری تجاری بین ایران و اروپا را بیان نمیکرد، این را معضل نمیدانستند که معافیت برای آن در نظر بگیرند. فقط در مورد اروپا نیست و در مورد چین و هند هم همینطور است بنابراین همین قدر که میگویند ما معافیت میپذیریم به این معناست که تلاشهای موثر بوده اما میزان این تأثیرگذاری آیا به قدری است که خسارات خروج آمریکا از برجام و این سنگ اندازیها را بتواند جبران کند و یا خیر را هنوز کسی نمیداند. به نظر نمیرسد که بتوانند به آن اندازه خسارتها را جبران کنند زیرا بسیاری از شرکتهای بزرگ از ایران خارج شده و همکاریهای خود را قطع کردهاند به همین دلیل جایگزین کردن این شرکتها تا حدودی مشکل است اما بحث بر سر این است که ایران، آمریکا و طرفهای باقی مانده در برجام اگر 3 رأس یک مثلث باشند فعلا وارد جنگ ارادهها شدهاند و میخواهند ببینند در یک بازه زمانی چند ماهه چه کسی زودتر خسته میشود. آیا ایران، اروپا و آمریکا مجبور میشوند در نهایت سیاست خود را تغییر دهند؟
همه میدانند که خروج آمریکا از برجام خسارتهایی را به ایران وارد میکند، اما میزان تاب آوری طرفها مهم است. تهران تاکید دارد که می تواند در مقابل تحریم ها ایستادگی کند و در همین راستا اروپاییها هم اعلام کردهاند که اراده لازم برای حفظ برجام بین آنها وجود دارد، این درحالی است که واشنگتن نیز ادعا می کند اراده تحمیل خواست خود به دیگران را دارد، بنابراین برای دیدن نتیجه این مباحث باید صبر کنیم و درحال حاضر نمیتوان با قاطعیت گفت که آیا اروپاییها واقعا میتوانند در مقابل ایالات متحده ایستادگی کنند یا خیر؟ مهم این است که در سطح ملی اروپا این تمایل وجود دارد، اما در مورد انگیزه های بخش خصوصی این اتحادیه برای همکاری با تهران و نهراسیدن از جریمه های ایالت متحده جای نگرانی و تردید بسیاری وجود دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: به نظر شما توییت های ترامپ در افکار عمومی جهان تا چه اندازه تاثیر گذار است؟
ابوالفتح: قطعا توئیترهای ترامپ تأثیر گذار است؛ زیرا وی هم یکی از فعالترین اعضای توئیتر بوده و هم با توجه به اینکه رئیس جمهور آمریکاست، حرفهایش در سطح جهان شنیده میشود. اما به این معنی نیست که هر حرفی میزند، مورد تأیید همه قرار بگیرد؛ زیرا بخشی از این 40 میلیون نفر فالوور رییس جمهور آمریکا منتقدین و مخالفین او هستند و بعضی اوقات حرفایی که میزند تأثیرات مخربی را در افکار عمومی میگذارد و حتی در مواردی روابط آمریکا با کشورهای دیگر را دچار مشکل میکند؛ اما به هر حال توییتر ابزاری است که ترامپ از آن استفاده میکند و معتقد است رمز پیروزیاش در سال 2016 توئیتر بوده؛ بعضا دیده شده که توییت هایش تأثیرات منفی داشته و منجر به ایجاد دردسرهایی برای دستگاه دیپلماسی آمریکا شده است. برای مثال توییت های او درمورد گروههای افراطی انگلستان، باعث اعتراض دولت انگلستان شد و یا وقتی که در مورد جنگ تجاری با چینیها چندین بار توئیت کرد، با اعتراض شدید آنها مواجه شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: به عقیده شما ایران در کدام یک از مجامع بین المللی می تواند در خصوص خروج آمریکا از برجام اعاده دادرسی بکند؟
ابوالفتح: تنها مرجع رسیدگی به طرح شکایت درباره برجام، خود سند برجام است که قائل به جای طرح شکایت وجود دارد، به این صورت که یک کمیسیون مشترک با حضور 8 طرف برجام وجود دارد که هر یک از این طرفین میتوانند به این کمسیون هشت نفره شکایت کنند؛ روند رسیدگی به این شکایت هم به این صورت است که ابتدا در سطح کارشناسی بررسی میشود و اگر حل نشد، به سطح وزرا و پس از آن این کمیسیون مشترک میتواند یک حکمیت به وجود بیاورد و در نهایت اگر یکی و یا هر تعدادی از کشورهای ناراضی مشکلشان حل نشود، موضوع را به شورای امنیت ارجاع میدهند و در آنجا در مورد بازگشت تحریمها رایگیری میشود. ایالات متحده به این مکانیزم عمل نکرد، یعنی هیچ تمایلی نداشت که به کمیسیون شکایت کند و جمهوری اسلامی هم تمایلی به شکایت ندارد؛ زیرا طرح شکایت ایران در نهایت موضوع را به شورای امنیت ارجاع میدهد و آمریکا در آن جا میتواند با رایگیری معکوس تمام تحریمهای جهانی را هم را علاوه بر تحریمهای خود به ایران بازگرداند.
رایگیری معکوس هم به این معنی است که در زمان تصویب قطعنامهها، موضوع به رای گذاشته میشد که چه کشورهایی با اعمال تحریمها موافقند؛ بنابراین کشورهای دارای حق وتو میتوانستند وتو کنند که روسیه و چین هیچ کدام از اینها را وتو نکردند؛ حالا در این مکانیزم میگوید که چه کشورهایی با بازگشت تحریم مخالف هستند؟ در آنجا این به لحاظ حقوقی به گونهای طراحی شده است که کشورهای مخالف بازگشت تحریمها علیه ایران از اختیارات حق وتو محروم میشوند. به همین دلیل است که آمریکاییها برای روزی که موضوع به امنیت کشیده شود هم پیشبینی کردهاند تا بتوانند خطر وتوی روسیه و چین را از بین ببرند. به این مکانیزم ماشه یا رایگیری معکوس میگویند؛ بنابراین ایران، روسیه و چین مایل نیستند که از طریق برجام به نقض آمریکا اشاره کنند. اما ما یک مکانیزم غیر مستقیم را پیش گرفتهایم و آن این بود که با استناد به عهدنامه مودت سال ۱۹۵۳ ایران و آمریکا به بهانه خروج آمریکا از برجام طرح دعوا کردند، درست است که شکایت ما ربطی به برجام ندارد، اما مبتنی بر این است که آثار مترتب از بازگشت تحریمها، تعهدات آمریکا را در این پیمان مودت از بین میبرد و آمریکاییها معتقد هستند که در چارچوب پیمان مودت اقدامات ایضایی علیه اقتصاد ایران انجام ندادهاند؛ طرح دعوا و پس از آن شکایت شد و بدون اینکه اشاره مستقیمی به برجام شود قرار موقت صادر شد. این یکی از مکانیزمها بود، اما از دیگر مجامع میتوان به مجمع سازمان ملل اشاره کرد، اما هیچ کدام از اینها الزام آور نیست، حتی رای شورای امنیت هم برای ایالات متحده الزام آور نیست، زیرا آمریکا قابلیت وتو کردن هرگونه مصوبه شورای امنیت را دارد و اگر موضوع دیوان دادگستری به شورای امنیت ارجاع داده شود، آمریکا میتواند از حق وتو خود استفاده کند. از این جهت هیچ نهاد فرا حاکمیتی از توان و قدرت اعمال فشار بر دولت آمریکا با هدف بازگرداندن ایالات متحده به برجام را ندارد.
شورای امنیت سازمان ملل میتواند درباره رسیدگی به این موضوع از طرفین درخواست کرده و پس از آن به عنوان یک موضوع در دستور کار شورای امنیت قرار بگیرد، ولی حتی اگر ۱۴ کشور به نفع ما رای دهند و ایالات متحده به نفع ما رای دهند، اما ایالات متحده به نفع ما رای ندهد، قضیه منتفی میشود.زیرا شورای امنیت صلاحیت رسیدگی به تمام موضوعات مرتبط با صلح جهانی را دارد و در این زمینه روسیه که حق وتو دارد و یا هر کشور دیگری با طرح موضوع میتواند از شورای امنیت بخواهد که این عضو سازمان ملل یعنی ایالات متحده را محکوم کند، زیرا خروجش از برجام باعث به خطر افتادن صلح جهانی شده است، درصورتی که این پشنویس به شورای امنیت برسد، ایالات متحده آن را وتو میکند و از حیز انتفاع ساقط میشود، بنابراین در این زمینه خیلی نمیتوان بازگشت به برجام و یا تنبیه آمریکا برای نقض برجام را مورد توجه قرار داد.
باشگاه خبرنگاران جوان:با تمام این تفاسیر اگر برفرض ایالات متحده درمورد نقض برجام در شورای امنیت محکوم شود می تواند این حکم را وتو کند؟
ابوالفتح: حتی اگر تصویب هم شود آمریکا میتواند آن را اجرا نکند؛ زیرا در گذشته موارد بسیار زیادی بوده است که آمریکاییها و یا کشورهای دارنده حق وتو تحت شرایط خاصی قطعنامهای را وتو نکردند؛ آن قطعنامه تصویب شده و بعدا اجرا نشده است. به طور مثال بر اساس قطعنامههای شورای امنیت آمریکا حق نداشته سفارت خود را به شهر قدس منتقل کند. زیرا تا زمان تعیین تکلیف قدس تغییری در وضعیت سیاسی این شهر نباید ایجاد شود؛ این قطعنامه وجود دارد و آمریکاییها هم آن را تصویب کردند، اما اجرا نکردند و سفارت خود را از تلاویو به قدس آوردند.
احکام دیوان بینالمللی دادگستری لازمالاجراست، ولی ضمانت اجرایی ندارد؛ یعنی وقتی حکمی علیه یک کشور صادر میشود آن کشور موظف به اجرای آن است، مسئله آن است زمانی که اجرا نکند، چه اتفاقی میافتد؟ در قوانین داخلی پیشبینی میشود به طور مثال مصادره اموال، بازداشت، زندانی کردن فرد و یا برای امثال اینها مجازات وجود دارد و ابزار آن هم هست، ولی در حقوق بینالملل هیچ کدام از این مکانیزمها وجود برای کشوری که نخواهد یک حکم بینالمللی را اجرا کند وجود ندارد. البته اجرا نکردن احکام دیوان دادگستری باعث لطمه به حیثیت سیاسی کشور خاطی میشود و جایگاهش در افکار عمومی را به مخاطره میاندازد، اما هیچ مکانیزمی برای مقابله وجود ندارد. به همین دلیل حکم دیوان حتی در صورتیکه به نفع ما هم باشد، یک دستاورد بزرگ سیاسی حقوقی است، اما به این معنا نیست که گره اصلی را باز میکند و فرضاً ما مطمئن باشیم که آمریکا برای حکم دادگاه به برجام باز میگردد و یا با حکم دادگاه اموال ایران را مصادره نمیکند. واداشتن کشورها به اجرای آن حکم یکی از معضلات حقوق بینالملل است که نمیتوانند برای آن راهکاری پیدا کنند، زیرا نظام بینالملل فاقد حاکمیت فرادولتی است.
باشگاه خبرنگاران جوان: آمریکا، ایران، روسیه و چین را متهم می کند که درصدد دخالت در انتخابات میاند دورهای این کشور هستند و فیسبوک هم تعداد زیادی از حسابها های کاربری ایرانیان را مسدود کرده است. در پاسخ به این ادعا طرف چینی اعلام کرد خود آمریکا سابقه انجام چنین اقداماتی را دارد، قاسمی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان هم گفته است که واشنگتن ادعا میکند درگیر مسائل داخلی خود است، ولی بازهم اتهام زنی میکند. تحلیل شما چیست؟
ابوالفتح: در حال حاضر دو بحث وجود دارد: یکی اینکه آیا کشورهای خارجی اراده و یا قابلیت دستکاری در فرایند رایگیری آمریکا را با هدف تغییر نتایج آن دارند؟ این به این معنی است که این کشورها اراده یا توان فنی هک کردن سیستم انتخاباتی را دارند؟ اگر دارند میتوانند این کار را بکنند و این اقدام باعث میشود که نتایج آن تغییر بکند.
بحث دیگر این است که آیا کشورها از طریق ابزارهای نوین ارتباطاتی توان تاثیرگذاری بر ذهن و جهتگیری رای دهندگان آمریکایی را دارند که در انتخابات به گونهای رای دهند که مورد توجه کشورهای خارجی است؟
در موضوع اول دولت آمریکا اعلام کرده است که هیچ نشانهای از دخالت فیزیکی در فرآیند رایگیری مثلا هک کردن و یا ورود به سامانههای اخذ رای و شمارش رای وجود نداشته و ایالات متحده خود مدعی است که سیستم رای گیری آن کاملا ایمن بوده و هیچ کشوری توانایی دخالت کردن ندارد؛ بنابراین ایران، روسیه و یا چین دخالتشان مبتنی بر این نیست که آرا را دستکاری یا هک کنند؛ اما در بحث دیدگاه، اقداماتی در شبکههای ماهوارهای و مجازی انجام میشود و پیامها توسط ابزارهای سنتی یا مدرن منتقل میشده و افکار عمومی تحت تاثیر آن قرار میگیرند و حتی ممکن است که دیدگاه یک رای دهنده آمریکایی نسبت به مسائل مرتبط با کشورش تغییر کند.
آمریکاییها از شیوه فضای مجازی به کرات استفاده کردند و در حال حاضر این شیوه توسط دیگر کشورها هم مورد استفاده قرار میگیرد. حتی پیامهای مسئولین ایران هم در اینستاگرام، توئیتر، مصاحبهها، برنامهها و برنامههای خبریشان که در شبکههای رادیویی و تلویزیونی ایران انجام میشود تاثیرگذار است؛ اما اینکه آیا این تاثیرگذاری به قدری است که نتیجه آرا را تغییر دهدباید گفت که ترامپ اعتقاد دارد چینیها در حال انجام دادن چنین کاری هستند و دموکراتها هم براین باورند که روسها این کار را انجام دادهاند،، موضوع ایران هم ایران هم به بخشی از پروژه ایرانهراسی که در آمریکا پیاده می شود بازمی گردد که براساس آن حتی اگر مصداق عینی هم نداشته باشد، بخشی از هر اتفاق بد را به تهران منتصب میکنند.
باشگاه خبرنگاران جوان: یکی از مسائل روز در ایالات متحده آمریکا، انتخابات میان دورهای کنگره این کشور. لطفا بفرمایید تحلیل شما از کارزار انتخاباتی چیست و احتمال پیروزی حزب حاکم را چه میزان میدانید؟
ابوالفتح: کارزار انتخاباتی میان دورهای کنگره آمریکا را میتوان در یک عبارت خلاصه کرد، کارزار مبتنی بر بیم و امید است. از طرفی جمهوری خواهان به رهبری دونالد ترامپ در حال تزریق بیم به جامعه هستند که اگر ما ببازیم، قانون کاهش مالیاتها از بین میرود، کشور سوسیالیسم میشود و .... ؛ دائم به طرفداران خود هشدار میدهند که اگر نیایید تمام این دستاوردها از بین میرود، مهاجرین وارد کشور میشوند و جنایت افزایش پیدا میکند، اما دموکراتها امید ایجاد میکنند مبتنی بر اینکه سرخورده نشوند، انتخابات ۲۰۱۶ ریاست جمهوری که کلینتون و در واقع دموکراتها شکست خوردند تنها یک اتفاق بود، پای صندوقها بیایید، با رأی و صندوق میتوانید کشور را پس بگیرید و در حال حاضر چشم انداز امیدوارکنندهای را به طرفداران خود میدهند، اما بر اساس آخرین برآوردها اینطور به نظر میآید که در انتخابات کنگره شاخه قانون گذاری آمریکا دو پاره میشود، سنا به احتمال قریب به یقین در اختیار جمهوری خواهان باقی خواهد ماند و مجلس نمایندگان به احتمال قریب به یقین به دموکراتها داده خواهد شد. در حال حاضر حاکمیت در ایالات متحده یک دست است، شاخه اجرایی که کاخ سفید و شاخه قانون گذاری که کنگره است، شاخه قضایی که دیوان عالی فدرال است و فرمانداریها همگی در اختیار جمهوری خواهان هستند. به نظر میرسد در انتخابات سال ۲۰۱۸ شکاف ایجاد شود و یکی از نهادهای ساختار سیاسی یعنی مجلس نمایندگان به دست حزب رقیب بیفتد. انتخابات سال ۲۰۱۶ نشان داد که نظرسنجیها خیلی هم قابل اتکا نیستند. همزمانی انتخابات میان دورهای کنگره با بازگشت تحریمها علیه ایران برنامه ریزی شده برای سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران است، ۴ نوامبر روزی است که سفارت آمریکا در تهران به تسخیر دانشجویان خط امام درآمد، این تاریخ در واقع یک پیامی وجود دارد که معتقدند به این ترتیب انتقام کاری که ایرانیان در آن سال انجام دادند و از دیوار سفارت بالا رفتند گرفته میشود. اما با انتخابات خیلی به لحاظ تعیین زمانی ارتباط نداشت. اگر ایران در این مدت رفتاری را در پیش میگرفت که کره شمالی در پیش گرفته و وارد مذاکره مجدد با ایالات متحده میشد، دیداری احتمالی بین روحانی و ترامپ شکل میگرفت که میتوانست تأثیرگذار باشد و به عنوان یک موفقیت در درون آمریکا مطرح شود و نشان دهنده مؤثر بودن سیاستهای ترامپ باشد؛ در حال حاضر یکی از دست آوردهای ترامپ مذاکره با کره شمالی است به این معنا که با رهبر کره شمالی دیدار کرده و خطر کره شمالی از بین رفته مطرح میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان: همزمانی نسبی در برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره و بازگشت تحریمها علیه ایران چه تاثیری بر نتایج انتخابات خواهد داشت؟
ابوالفتح: در حال حاضر برای مردم آمریکا موضوع ایران در اولویت نیست، مسائل مربوط به بیمه، مالیاتها ، اشتغال و به طور کلی زندگی روزمره خودشان مهم است و موضوع برجام، رابطه ایران و اتحادیه اروپا تنها برای تعدادی از نخبگان اهمیت دارد؛ بنابراین از این جهت خیلی تأثیرگذار نیست که فرض کنیم رفتار ایران میتواند نتایج انتخابات آمریکا را تغییر دهد؛ اما اکنون دموکراتها با مشکلات اساسی در حال مبارزه هستند و شوک بزرگی را در انتخابات سال ۲۰۱۶ تجربه کردند که باید آن را پشت سر گذاشته و از آن فضای بهت خارج شوند. زیرا موضوع شکستشان هنوز هم غیر قابل هضم باقی مانده و بین آنها شکافهای زیادی را ایجاد کرده است. حزب دموکرات مجبور شد که نوعی بازسازی درونی انجام دهد، زیرا موفقیت اقتصادی ترامپ باعث ضعیف شدن دموکراتها شد و به هر حال آمار بیکاری پایین آمده، شغل ایجاد شده، شاخصهای رونق اقتصادی و بازار بورس بالا رفته و تمام این موارد برای دولت مستقر نقطه قوت است و غلبه بر چنین دستاوردهایی مقداری مشکل ایجاد میکند.
ترامپ ویژگی خاصی برای تحریک افکار عمومی دارد، این امر مبتنی بر همان فرضیه ترساندن جامعه است، او دائم ادعا میکند اگر دموکراتها روی کار بیایند جامعه را به سمت سوسیالیسم پیش میبرند، کشور به ونزوئلایی دیگر تبدیل میشود و جنایتکاران وارد آن میشوند و چنین ادعاهایی برای مردم عادی خریدار دارد و شرایط را برای دموکراتها دشوار میکند. با توجه به اینکه دولت آمریکا در وضعیت اقتصادی مطلوبی قرار دارد، میتواند از نامزدهای حزب خود حمایت کند و پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات کنگره ربط مستقیمی با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آینده دارد، زیرا طبق سنتی در آمریکا در اولین انتخابات میان دورهای بعد از تشکیل دولت جدید، حزب حاکم در این انتخابات یا کرسی از دست میدهد و یا اکثریت را به دست می آورد، اما اگر این سنت شکسته شود، نشان می دهد که از پایگاه اجتماعی قویای برخوردار هستند و احتمال پیروزیشان نه تنها در انتخابات ۲۰۲۰ بلکه در دور بعدی هم بعدی هم وجود دارد و به همین دلیل هم این انتخابات میان دوره ای از اهمیت بسیاری برخوردار است.
انتخابات میان دورهای در آمریکا بسیار کم شور است، اما این دوره به اندازه ای اهمیت پیدا کرده است که حتی اوباما در میتینگ انتخاباتی آمد و گفت که این مهمترین انتخابات تاریخ زندگی من است و حتی از انتخابات ریاست جمهوری که خودم در آن شرکت داشتم هم مهمتر است.
باشگاه خبرنگاران جوان: به تازگی رئيس جمهور پيشين آمريكا ، باراك اوباما در سخنرانی تند انتخاباتی البته بدون اشاره مستقيم به ترامپ ، وی را متهم به دروغ گويی کرد و جایگاه آمريكا در افکار عمومی را بسته به رای مردم در انتخابات پيش رو دانست . تحليل شما از چنین جنگ های لفظی ميان دمكرات ها با جمهوری خواهان چیست؟
ابوالفتح: دروغگویی ترامپ اظهر منالشمس است! سایتهایی در آمریکا هستند که هر روز تعداد دروغگوییها و خلاف واقع گوییهای رئیس جمهور این کشور را منتشر میکنند؛ به طور مثال میگویند که درهر بار سخنانرانی او چه تعداد در آن روز دروغ گفته است. اما بحث فقط بر سر آن است که معمولا روسای جمهور سابق از نقد شخصیتی یا برنامههای کاری رئیس جمهور مستقر اکراه دارند؛ یعنی وقتی کسی از ریاست جمهوری کنار میرود، کسی وارد مسائل روزمره نمیشود و توجه خود را بر مسائل کلان متمرکز میکند. اما از آنجایی که خود ترامپ در انتخابات 2016 سنت شکنی کرد و خیلی از نرمها را تغییر داد، در همان راستا در انتخابات 2018 هم تغییراتی را شاهدیم که رئیس جمهور سابق در انتخابات حضور دارد و خیلی دل بسته و امیدوار است که با نفوذ کلام و قدرت سخنوری و کاراکتر شخصیت خود بتواند حداقل دموکراتهای سرخورده را قانع کند تا پای صندوقهای رأی بیایند؛ اما اینکه اوباما تلویحا گفته که ترامپ دروغگوست به این دلیل است که نمیخواسته اسم بیاورد و خیلی آشکارا از وضعیت فعلی به رئیس جمهور منتخب حمله کند، نقش ترامپ در انتخابات پیش رو این کشور به صورت است، او از یک طرف برای گروه دموکراتهای سرخورده از انتخابات 2016 مؤثر است، اما از طرف دیگر باعث بسیج جریان محافظه کاری در آمریکا میشود و گروهی که ممکن بود در انتخابات به پای صندوقهای رأی نیایند، ،از ترس اوباما و کینهای که به وی دارند احساس تکلیف بکنند و پای صندوقهای رأی بیایند؛ بنابراین برخی معتقدند که این رفتار انتخاباتی اوباما در نهایت میتواند به حزب دموکرات لطمه بزند.
می توان گفت اوباما و برنامههایش به قدری در داخل آمریکا دشمن دارد که خاضر هستند به خاطر پیروز نشدن او برای رای گیری پای صندوق رای بیایند و حتی از رئیس جمهوری و یا نامزدهایی حمایت کنند که حتی نسبت به آنها نقدهایی هم دارند و بین ترامپ که متهم به فساد اخلاقی، فساد مالی و سیاسی در مقابل اوباما که متهم سوسیالیسم است، احتمال دارد ترامپ و نامزدهای مورد حمایت او رأی بدهند.باید منتظر باشیم تا ببینیم حضور اوباما مؤثر بوده و یا لطمه بیشتری به حزب دموکرات زد.
انتهای پیام/