به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فیلمهای اجتماعی در سینما عموماً دغدغهمند همراه با طرح موضوع هستند تا بتوانند تلنگری به جامعه و مسئولان وارد کنند. آسیب شناسی و بیدار بودن هنرمندان در مواجهه با مشکلات و معضلات یک جامعه از ویژگیهای سینمای ژانر اجتماعی به شمار میرود. به همین علت فیلمهای این سبک از سینما مورد حمایت اقشار تحصیل کرده و آگاه جامعه قرار دارد.
فهم موضوع، اشراف بر جوانب آن و واکنش سریع از ویژگیهای هنرمندانی است که سینما را به عنوان تریبونی برای طرح دغدغه خود انتخاب میکنند.
عرق سرد تحت تاثیر جوّ
در این میان، اما فیلمهایی وجود دارند که کورکورانه و صرفاً تحت تأثیر جوِّ یک دوره خاص اقدام به ساخت آثاری میکنند که نه تنها مورد نکوهش عموم مردم قرار میگیرد؛ بلکه دقیقاً نقطه مقابل هدف خود را به مخاطب القا میکنند. فیلم سینمایی عرق سرد ساخته سهیل بیرقی یکی از همان دست فیلمها به شمار میرود که با نگاهی افراط گرایانه وارد میدانی شده که فقط شمیمی از آن را استشمام کرده و حتی دنبال آن هم نرفته است.
طرح موضوعی که شاید به عنوان یک مسئله در اجتماع مطرح است و نظرهای بنیادی در ارتباط با آن از سوی دیدگاههای مختلف ارائه میشود، حتماً جایگاهی در میان انبوهی از تبلیغات رنگارنگ ندارد و حتی کارشناسیتر از آن است که بخواهد با یک قصه یک خطی پا به پرده سینما بگذارد.
بی حرمتی به قشر مهمی از جامعه
«عرق سرد» بیشتر از آنکه مدافع حقوق زنان باشد، حرمت انسانی این قشر را در جامعه لگد مال کرده است و یک شوی تبلیغاتی و هیجانی صرف به راه انداخته تا خود را روشنفکر نشان دهد. نگاه سطحی به موضوع باعث شده تا ابزارهای سینمایی و بازیها تحت الشعاع این کوتاه نظری باشند و اصلاً موضوعیت پیدا نکنند. نگاه صفر و صدی، پایمال کردن ارزشهای مدنی و فمنیستی بودن ریشه ای داستان فیلم اصلاً اجازه پرداختن به سینمایی بودن این اثر را نمیدهد.
رنسانس تبلیغاتی در سینما با «عرق سرد»
این فیلم زیر تلنباری از تبلیغات تجاری گم شده است و سطح فیلم را به اندازه ای پایین آورده که نمیتوان نگاه امتیازی و کارشناسی سینما به آن داشت. شاید اگر نگاه دقیق و اصولی همراه با تحقیق و کارشناسی در فیلمنامه گنجانده میشد، میتوانست موضوعی را به چالش بکشد که بر سر آن حرفها و نگاه های متضاد بسیار است؛ اما سهیل بیرقی و فیلم عرق سرد فقط توانستند عرق شرم را بر پیشانی مخاطبی بگذارند که با خانواده اش برای تماشای فیلمی آمده که برایش هزینه قابل توجهی را در این شرایط اقتصادی متحمل شده است.
فیلم عرق سرد به اندازه ای رنسانس تبلیغاتی را با قرار دادن آن در فیلمنامه به وجود آورده که شما اصلاً در بخشهایی متوجه تبلیغاتی و تجاری بودن این اسمها نمیشوید و پس از دیدن چند باره فیلم تازه هدف از آن دیالوگ و سکانس را میفهمید.
عرق سرد تنها به دلیل اسامی بازیگرانی که به کار گرفته است و در این فیلم ایفای نقش داشته اند، توانست اسم و رسمی برای خود دست و پا کند و در شرایط فعلی اقتصاد در سینما زنده بماند؛ وگرنه این فیلم صرفاً یک آگهی بازرگانی همراه با احساسات کورکورانه در مقابل موضوعی عمیق است که این روزها در جامعه ما مطرح شده است.
مبتدی تر از یک فیلم سینمایی
بخشهایی از این فیلم به اندازه ای هیجانی فیلمبرداری شده که خود عوامل سر صحنه هم به خیال اینکه حتماً کار خود را به بهترین نحو انجام داده اند، از گافهای بزرگ آن گذشته اند. اعزام تیمهای ملی به مسابقات بین المللی و خروج اعضا با هماهنگی بخش بین الملل فدراسیونها انجام می شود و ارتباط فدراسیونهای ورزشی با وزارت خارجه به اندازه ای است که اجازه خروج از کشور اعضا در گیت فرودگاهی مشخص نمیشود و این را میشد با یک تحقیق ساده متوجه شد. اگر در قوانین جدید حقوقی در ارتباط با خانواده هم ریز شویم، می بینیم این فیلم اشکالات ساختاری اساسی دارد. تنها دلیل عدم اشراف این فیلم هیجانی بودن روایت قصه آن است که با شنیدن یک داستان اتفاق افتاده در سالهای گذشته به سراغ آن رفته اند.
عرق سرد برای پُز آزادی پوچ گرایانه ساخته شده است و دغدغه این فیلم تنها مطرح کردن خود بوده و سینما از اول هم در این فیلم دغدغه نبوده است.
انتهای پیام/