بیشتربخوانید : زلزله زیرپوستی در حکومت عربستان در حال رخ دادن است/قتل خاشقچی چه پیامدهایی برای عربستان به دنبال داشته است؟
در خارج از عربستان روزنامهها یکی پس از دیگری در حال انتشار مقالاتی از احتمال برکناری محمد بنسلمان هستند و حتی یک روزنامه لبنانی لیست تغییرات در راس حکومت سعودی را در آینده نزدیک هم منتشر کرده است. البته با وجود این شایعات محمد بنسلمان با قدرت در حال حکمرانی است و کوچکترین نشانهای از کنار رفتن وی به چشم نمیخورد. او همین چند هفته پیش علیرغم تحریمها، شرکتهای غربی همایش سرمایهگذاری داووس صحرا را با حضور پررنگ شرکتهای روسی و چینی برگزار کرد که ماحصل آن امضای قراردادهایی به ارزش 50 میلیارد دلار بود. با این حال نباید از یاد ببریم که نگاهی به تاریخ عربستان سعودی نشان میدهد این کشور سرزمین تحولات تدریجی است.
احمد بن عبدالعزیز یکی از 45 پسر ملک عبدالعزیز بنیانگذار پادشاهی عربستان سعودی است. البته شمار پسران ملک عبدالعزیز به دلیل تعدد ازدواجهای وی روشن نیست و برخی منابع از 150 پسر نیز نام میبرند اما از میان تمام فرزندان ذکور وی تنها 45 نفر توانستهاند به سن بلوغ برسند. احمد بن عبدالعزیز متعلق به حلقهای از فرزندان ملک عبدالعزیز است که از آنها بهعنوان هفت سدیری نام میبرند. هفت برادر که مادر آنها محبوبترین همسر بنیانگذار حکومت سعودی، حصه بنت احمد السدیری است. این حلقه از پسران ملک عبدالعزیز با داشتن سمتهای مهمی چون وزارت دفاع، وزارت کشور و منصب ولیعهدی تبدیل به قدرتمندترین تیره خاندان سعودی شدهاند. از جمله اعضای این حلقه میتوان به نایف بن عبدالعزیز ولیعهد و وزیر کشور سابق عربستان، ملک فهد پادشاه عربستان بین سالهای 1980 تا 2006 و سلمان بن عبدالعزیز پاشاه عربستان سعودی اشاره کرد. احمد بن عبدالعزیز 76 ساله حالا تنها بازمانده از این حلقه هفت نفره است. علیرغم اینکه 76 سال برای زندگی یک رهبر سیاسی عدد بالایی است، اما در قیاس با پادشاهان سعودی همچنان بالاست. در بحبوحه دستگیری شاهزادگان سعودی به جرم فساد، احمد بن عبدالعزیز در آخرین لحظه از ریاض با هواپیمای شخصی فرار کرد و به تبعیدی خودخواسته در لندن رفت. حتی زمانی که معترضان به کشتار مردم یمن در مقابله خانه وی در لندن تجمع کردند، وی به میان معترضان رفت و این کشتارها را به گردن محمد بنسلمان ولیعهد جوان انداخت. حالا نزدیک به یک ماه است که برادر پادشاه با تضمین امنیتی بریتانیا به ریاض برگشته است. استقبال گسترده سایر اعضای خاندان سعودی از وی در فرودگاه نشاندهنده محبوبیت وی است. احمد بن عبدالعزیز نمادی از همان محافظهکاری سعودی است که شاید خیلی از ساکنان عربستان آرزوی بازگشت به آن را دارند.
آیا میتوان برای این جابهجایی احتمالی نمونه مشابهی در تاریخ عربستان یافت؟ پاسخ تا حدی مثبت است. برای یافتن آن باید به عقب بازگشت. به دهه 50 و 60 میلادی یعنی زمانی که عربستان هنوز کشوری فقیر بود که البته با درآمد رو به رشد صادرات نفت تلاش میکرد قدمهای ابتدایی را به سوی صنعتی شدن بردارد. با این حال ولخرجیهای پادشاه وقت عربستان سعود بن عبدالعزیز، میرفت که این کشور را به ورطه ورشکستگی بکشاند.
تمام درآمد عربستان هزینه کاخهای متعدد وی در نقاط مختلف حجاز میشد. حتی منابع آب فسیلی که با هزینه فراوان توسط شرکتهای آمریکایی استخراج میشد، صرف پر کردن استخرها و باغهای ملک بنسعود میشد. دیگر حتی پولی نیز باقی نمانده بود که به وسیله آن بیعت قبایل بدوی که ستون فقرات ارتش عربستان بودند به سعودیها حفظ شود. در اینجا بود که ملک فیصل برادر پاشاه با حمایت بریتانیا و با استفاده از نارضایتی سایر شاهزادهها وارد عمل شد. رادیوی ملی عربستان ناگهان در یک روز عادی تلاوت قرآن را قطع و اعلام کرد که ملک فیصل کنترل دولت را برعهده گرفته است. با این حال نزدیک به 6 سال طول کشید تا پادشاه جانشینی فیصل را به جای خود بپذیرد و آن هم زمانی بود که عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه آینده عربستان حمایت گارد ملی را از پشت پادشاه برداشت. با محاصره پادشاه در قصر و با حکم شیوخ وهابی، فیصل پادشاه عربستان شد و 70 هزار شاهزاده سعودی با وی بیعت کردند. پادشاه مغلوب در یک تبعید خودخواسته به آتن رفت. حمایت سیاسی بریتانیا و نارضایتی درون خاندان آلسعود عناصری آشنا هستند که در داستان محمد بنسلمان و احمد بن عبدالعزیز دقیقا در حال تکرار شدن است.
بسیاری از شاهزادگان سعودی، در موج بازداشتهای گسترده سال گذشته و انتقال آنها به هتل کارلتون ریاض گرفتار شدهاند. اتفاقی که بسیاری از تحلیلگران خارجی آن را نشانهای از ضعف عربستان سعودی در ادامه سیاستهای ریاضت اقتصادی دانستهاند.
دولت عربستان در چارچوب طرح 2030 مدنظر محمد بنسلمان قصد داشت با کاستن از یارانههای دولتی و افزایش مالیاتها از کسری بودجه 150 میلیارد دلاری خود بکاهد، اما ادامه جنگ بیثمر در یمن و هزینههای وحشتناک آن عملا این طرح را عقیم گذاشت. دستگیری شاهزادگان سعودی و مصادره اموال آنان به بهانه فساد هم فشار مالی بر دولت سعودی را کاهش داد و هم زمینه را برای تسویهحساب با مخالفان سابق فراهم ساخت. حالا شاهزادههای زندانی یک به یک آزاد میشوند. در گام اول خالد بن طلال برادر ولید بن طلال میلیاردر سعودی آزاد شد. خالد برخلاف برادرش ولید حاضر نشد اموال خود را به بهای آزادی رها کند.
بعد از خالد بن طلال امیر ترکی بنعبدالله، امیر عبدالعزیز بنفهد و همچنین محمد حسین العمودی، تاجر بزرگ سعودی نیز آزاد شدهاند. تمام این شاهزادگان آزادی خود را مدیون بازگشت احمد بن عبدالعزیز برادر پادشاه به ریاض میدانند و شاید از هماکنون وی را به جای پادشاه فعلی این کشور به رسمیت میشناسند.
این گعده میتواند نقش مهمی در هیات بیعت ایفا کند. هیاتی که سال 2005 ملک بن عبدالعزیز برای بیعت با ولیعهد و پادشاهی انتصابی تشکیل داد. حالا در این شرایط و در صورتی که احمد بن عبدالعزیز سودای ولیعهدی کند، شاهزادگان آزادهشده متحدانی ارزشمند در هیات بیعت خواهند بود.
در کنار تمام این تحولات، آنچه احتمال جنگ قدرت در دربار سعودی را تشدید کرده، وضعیت نابسامان جسمی ملک سلمان پادشاه این کشور است. در دربار پادشاهی سعودی، اخبار پیرامون وضعیت جسمی پادشاه، جزء مسائل بهطور کلی سری به شمار میرود و بر همین اساس کمتر امکان اطلاع از وضعیت پادشاه وجود دارد. با این حال اما یک افشاگر سعودی که اخبار پشت پرده دربار سعودی را منتشر میکند، دیروز اعلام کرد پادشاه سعودی به بیمارستان منتقل شده است. ملک سلمان چند روز پیش به منطقه القصیم سفر کرد و سپس رهسپار منطقه حائل در شمال عربستان شد اما به ریاض بازگشت و فرزندش محمد سفرها را ادامه داد.
مجتهد، افشاگر سعودی فاش کرد که علت سفر استانی ناتمام پادشاه، کسالت و انتقال وی به بیمارستان بوده است.
مجتهد در صفحه توئیتر خود نوشت: «سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی سفر دورهای داخلی خود به مناطق مختلف این کشور را به خاطر وضعیت سلامتی خود قطع کرد و به ریاض بازگشت.»
وی افزود: «شاه سعودی در بیمارستان تخصصی به سر میبرد و بازگشت او به ریاض برنامهریزی شده نبود زیرا قرار بود که از منطقه حائل به منطقه الجوف عزیمت کند و بعد آن از مناطق دیگری بازدید داشته باشد اما محمد بنسلمان، فرزندش تصمیم گرفت که پدرش را بعد از بروز کسالت، به ریاض بازگرداند.» مجتهد گفت: «ملک سلمان به بیمارستان تخصصی برده شده و معلوم نیست که این کار فقط برای انجام آزمایش و اطمینان از سلامتی او بوده است یا معاینه و درمان.»بهطور حتم محمد بنسلمان در مقابل تمام این تحولات دست و پا بسته نخواهد بود. ولیعهد جوان سعودی تمام توان خود را برای تثبیت وضعیت فعلی بسیج کرده است. محمد بنسلمان در داخل عربستان متحدان چندانی ندارد بهخصوص اینکه در پی فضاحت قتل خاشقجی مجبور شده برخی از جدیترین متحدان خود از جمله محمد القحطانی رئیس شورای سایبری عربستان را برکنار کند. در بیرون از مرزهای ریاض، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی و عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر شاید مهمترین متحد محمد بنسلمان باشند. السیسی که ادامه حیات اقتصادی کشور خود را در گرو کمکهای اقتصادی عربستان میبیند در تماس با دونالد ترامپ خواستار حمایت از موقعیت محمد بنسلمان بوده است. البته دونالد ترامپ به واسطه قراردادهای تسلیحاتی چند صد میلیاردی که با سعودیها دارد، حکمرانی محمد بنسلمان بیتجربه را فرصت خوبی برای پر کردن جیب شرکتهای آمریکایی نمیبیند و به راحتی حاضر به پذیرش جایگزینی برای او نیست.
در کنار این ولیعهد سعودی امیدوار است که حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا به نفع وی تمام شود. شاید بیدلیل نیست که هیات مسیحیان پروتستان آمریکایی که رابطه نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارند به دیدار محمد بنسلمان رفتهاند؛ دیداری که در آن ولیعهد سعودی بر این نکته تاکید کرده است که اخوانالمسلمین، حزبالله لبنان، ایران و حماس مهمترین دشمنان عربستان هستند. جالب اینجاست که گروهها و کشورهایی که محمد بنسلمان از آنها نام برده هر کدام به نحوی با ایران مشکل دارند. البته از آن سو صهیونیستها هم امید فراوانی به محمد بنسلمان بستهاند.
روزنامه «هاآرتص» در گزارشی به این نکته اشاره کرد که صهیونیستها نزدیک به 50 سال منتظر روی کار آمدن شخصی مانند بنسلمان بودند و با کنار رفتن احتمالی وی تمام سرمایهگذاری صهیونیستها بر باد هوا میرود. محمد بنسلمان حتی میتواند روی همکاری احتمالی چین و روسیه هم حساب کند. از همین رو در اجلاس اخیر داووس صحرا، شرکتهای روسی و چینی قراردادهای بزرگی را تصاحب کردند. با این حال باید دید در نقطه اصلی تحولات، همپیمانان فعلی، حاضر به حمایت از او در مقابل خشم داخلی در عربستان و نارضایتی افکار عمومی در خاورمیانه و دنیا هستند یا خیر؟ اگر همپیمانان بنسلمان راضی به تغییر در ریاض نشوند و او بتواند از خشم شاهزادگان در امان بماند، ولیعهد جوان سعودی باید در رویه خود تغییر ایجاد کند و حداقل برای حذف مخالفانش، آنها را به کنسولگری عربستان دعوت نکند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/