به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پنجم ربیع الاول، یادآور وفات حضرت سکینه علیهاالسلام یکی از بانوان با فضیلت و از ستارگان درخشان آسمان علم و ادب و عفت است. او پرورش یافته پدری، چون امام حسین علیه السلام و مادری فداکار، چون رباب، و تحت حمایت و تربیت عمه ای، چون زینب کبری علیهاالسلام و برادر بزرگواری همانند امام سجاد علیه السلام بود و توانست از برترین زنان عصر خویش گردد.
حضرت سکینه در طول زندگی خویش، حوادث و تحولات گوناگون سیاسی و اجتماعی، از جمله واقعه عظیم عاشورا را به چشم دید و به عنوان یکی از بازماندگان خاندان امامت، پیام رسان اهداف و احکام والای اسلام به شمار میآمد. وی با برگزاری محافل و مجالس علمی و ادبی و نیز تبیین معارف بلند دینی در قالب اشعار نغز و فصیح و کم نظیر خویش، خدمت بسیار ارزشمندی به عالم اسلام نمود و الگوی بسیار خوبی برای همه بانوان جهان گردید.
ولادت حضرت سکینه
در تاریخ درباره سال ولادت حضرت سکینه علیهاالسلام خبر دقیقی نیامده است، ولی با توجه به سال وفات آن حضرت (سال ۱۱۷ ق) که همه تاریخ نگاران بر آن اتفاق نظر دارند، وی در سال ۴۷ ق. چشم به جهان گشوده است.
پدر بزرگوارش امام حسین علیه السلام از خاندان امامت و مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی (شاعر معروف و بزرگ عرب) بود که از زنان فاضل و شاعر زمان خویش به شمار میآمد. وی در جریان کربلا حضور داشت و یک سال بعد از آن حادثه، در مدینه از شدت حزن جان باخت.
علاقه و محبت امام حسین علیه السلام به سکینه
امام حسین علیه السلام علاقه بسیار زیادی به دخترش سکینه علیهاالسلام داشت، به طوری که این محبت و دوستی را در قالب شعری به این مضمون ابراز مینمود: «خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب من در آن خانه باشند. من آنها را خیلی دوست دارم و تمام اموال خود را صرف آسایش آنها میکنم. کسی حق ندارد مرا در این دوستی سرزنش کند، خواه در حیات یا در ممات من».
سکینه و حمایت از ولایت
حضرت سکینه علیهاالسلام همواره از حریم امامت و ولایت دفاع میکرد. هنگامی که خالدبن عبدالملک والی مدینه بود، در روزهای جمعه به سخنرانی میپرداخت و به ساحت مقدس امیرمؤمنان علی علیه السلام دشنام میفرستاد و جسارت میکرد. این خبر به حضرت سکینه علیهاالسلام رسید. وی هر هفته در روزهای جمعه به همراه کنیزان خود در محل حضور پیدا میکرد و در مقابل بی حرمتیها و هتک حرمت خالد میایستاد و با کنیزان خویش، او را نفرین میکرد. خالد، چون جرأت آزار و اذیت آن حضرت را نداشت، به اطرافیان خود دستور میداد تا به کنیزان آن حضرت حمله کنند و آنها را متفرق سازند.
حضرت سکینه، بانوی فضیلت
حضرت سکینه علیهاالسلام، بانویی بود که در طول زندگی پربرکت خویش، درب خانه فضیلت و سیادت را گشوده داشت و آستان کمال و بلاغت را در اجرای احکام شریعت روی همه باز نمود و پیام نبوت و امامت را به مردمان رساند. حضرت سکینه علیهاالسلام، با توجه به تغییرات اجتماعی، موضع گیری کرده و در تحولات بزرگی، چون حادثه کربلا، انقلاب بزرگ و بی سابقه کوفه و شام، قتل عام مردم مدینه، آتش زدن مکه و... و از فرصت استفاده کرده و اخبار آل محمد صلی الله علیه و آله را با بهره گیری از فنون ادبی، به گوش همگان رسانید.
مسافرتهای حضرت سکینه
حضرت سکینه علیهاالسلام به همراه پدر از مدینه به مکه رفت و از آن جا، به کربلا قدم نهاد. بعد از شهادت پدر و نزدیکانش، با حزن و اندوه بسیار و تحمل سختیهای فراوان، به همراه کاروان اسیران به کوفه و از آن جا به شام رفت. او سپس برای وداع دوباره با پدربزرگوار و دیگر شهدا، در اربعین حسینی به کربلا بازگشت و از آن جا به طرف مدینه حرکت کرد. او در این مسافرت پر فراز و نشیب، آثار ارزشمندی از خود بر جای گذاشت و همگان را از قدرت استعداد و فصاحت و بلاغت خویش، آگاهی بخشید. حضرت سکینه علیهاالسلام چندین سفر به حج رفت که بزرگان اهل مکه، از او به بهترین شیوه استقبال میکردند و به هر منطقهای که قدم میگذاشت، مایه خیر، برکت و افتخار افراد آن منطقه میشد و از ایشان به نحو شایستهای استقبال میکردند.
شکیبایی حضرت سکینه
حضرت سکینه علیهاالسلام در حالی که دوران نوجوانی را سپری میکرد، در واقعه عظیم عاشورا، صحنههای شهادت برادران و پدر را از نزدیک نظاره گر بود، ولی به سفارش پدر بزرگوارش گوش جان سپرد و همه رنجها و سختیها را با صبر و بردباری تحمل نمود. زمانی که امام حسین علیه السلام برای وداع با اهل بیت به سوی خیمهها آمد، نزد پدر رفت و صدا زد: بابا! آیا تسلیم مرگ شده ای، بعد از تو به چه کسی پناه ببرم؟ امام حسین علیه السلام او را دلداری داده، چنین فرمود: «ای نور چشم من، چگونه کسی که یار و یاور ندارد، تسلیم مرگ نشود. ولی بدان که رحمت و یاری خدا در دنیا و آخرت از شما جدا نمیگردد. دخترم، بر قضای الهی صبر کن و شکایت منما. دنیا محل گذر است، ولی آخرت خانه همیشگی است». او بعد از واقعه عاشورا به همراه عمه بزرگوارش، مراقبت از کودکان و اسیران را بر عهده گرفت و با گفتار و کردار صبورانه خویش، اهداف و آرمانهای عالی قیام پدر را به بهترین صورت در میان مردم بازگو کرد.
حضرت سکینه و حفاظت از حریم عفاف
حضرت سکینه علیهاالسلام آن چنان به پوشش و حجاب اهمیت میداد که وقتی از منزل خارج میشد، حتی دربان خانه اش نمیدانست که خانم بیرون رفته یا کنیزی از منزل خارج شده است. امام باقر علیه السلام نیز در این باره میفرماید: «هر گاه حضرت سکینه علیهاالسلام میخواست از راهی عبور کند، جوانان بنی هاشم مسیر راه را محافظت میکردند تا کسی چشمش به جمال و قامت او نیفتد». پس از جریان عاشورا و در سفر اسارت نیز، آن حضرت همیشه در اندیشه رعایت حجاب و اجرای رسالت دینی خویش بود.
دانش حضرت سکینه
حضرت سکینه علیهاالسلام علاقه زیادی به شعر داشت و افزون بر این که خود شعر میسرود، منزلش نیز محفلی برای نقد و بررسی اشعار شاعران بزرگ و معروف عرب به شمار میآمد. هرگاه اختلاف نظری بین شاعران پدیدار میگشت، نزد آن حضرت میرفتند و داوری او را ملاک قبولی یا رد اشعار خود میدانستند. آن حضرت در پشت پرده قرار میگرفت و توسط کنیزی که او نیز در ادبیات مهارت داشت، اشعار را دریافت میکرد. بعد حضرت با توجه به شعر شاعران، جوایزی برای شعر آنها در نظر میگرفت. محققان، اندیشمندان و راویان حدیث، برای برطرف ساختن شبههها و پرسشهای علمی و فقهی خود، به منزل حضرت سکینه علیهاالسلام مراجعه میکردند. هم چنین آن حضرت، منزل خود را، محفل زنان و دختران عرب قرار داده بود و تبلیغ دین خدا را از راه این محفل ادبی انجام میداد.
وفات حضرت سکینه
حضرت سکینه در پنجم ماه ربیع الاول سال ۱۱۷ در مدینه درگذشت خلیفه در شام هشام بن عبدالملک بود و حاکم مدینه ابن مطیر، خالد بن عبدالملک بن الحارث بن حکم. پس از درگذشت سکینه حاکم مدینه پیام داد که او را دفن نکنید تا بر او نماز بخوانم و پیش از ظهر از مدینه خارج و به جنگلهای اطراف رفت نماز ظهر خوانده شد نیامد، نماز مغرب را خواندن، وی نیامد جنازه را در بقیع قرار داده بودند که بر اثر گرما نگران بودند که جسد دچار بوی بد شود از این رو خواسته شد که عود و بخور در کنار جنازه او دود کنند. محمد بن عبداللّه پسر خواهرش فاطمه دختر امام حسین (ع)، سی دینار بخور، خرید و در کنار نعش دود کردند بعد از نماز عشا حاکم مدینه آمد و به شیبة بن نصاح دستور داد بر جنازه نماز بخواند. این نشانه کینه وی نسبت به جناب سکینه است که به عمد این گونه عمل کرد تا از وی انتقام بگیرد. زیرا در برابر سب علی (ع)، با شجاعت و بدون ترس و هراس از حکام ستمگر اموی مروانی او را سب میکرد. برخی نیز گفته اند وقتی که سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان که در مصر بود ازدواج کرد و از مدینه به طرف مصر حرکت کرد و در دمشق درگذشت. از این رو در قبرستان باب الصغیر، قبری منسوب به سکینه است، ولی قول اول درست است.
انتهای پیام/
السلام علیک یا حضرت سکینه س
شفاعت ما را در دنیا و آخرت بکن جان مادرت حضرت رباب س
و آدرس هم بدهید
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
بعد نوشتید در هفتاد سالگی؟
لطفا توضیح