گیتا موللی روانشناس کودکان استثنایی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در گفتوگو با خبرنگار
حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره کودکان استثنایی، اظهار کرد: به کودکانی که به صورت عادی نمی توانند از آموزشهای موجود در سیستم آموزش و پرورش استفاده کنند، کودکانی با نیازهای ویژه یا
کودکان استثنایی گفته میشود.
وی گفت: کودکان استثنایی بیمار نیستند، بلکه دارای اختلالاتی هستند که مانع میشود به خوبی از آموزشهای روتین بهره مند شوند.
این استاد دانشگاه در ادامه مطرح کرد: این اختلالات ممکن است شکلهای مختلفی داشته باشد مانند اختلالات حرکتی که شامل نداشتن عضوی از اندام حرکتی یا فلج مغزی یا دیگر مشکلات استخوانی و عضلانی میشود یا کودکانی که در سیستمهای حسی اختلال دارند یعنی نابینا، ناشنوا و یا دچار اختلال هیجانی و احساسی و رفتاری هستند مثل کودکانی که مشکلات عمده رفتاری دارند و شامل کودکان اوتیسم، کودکان بیش فعال و کودکانی که کم توانی ذهنی دارند میشوند، همچنین نوع آخر اختلالات همه کودکان دچار بیماریهای مزمن طولانی را شامل میشود مثل سرطان، بیماریهای کلیوی و کودکانی با بستریهای طولانی مدت در بیمارستان شامل کودکانی با نیاز ویژه هستند.
با کودکان استثنایی مانند افراد عادی برخورد کنید
وی بیان کرد: استاندارد خاصی برای تشخیص و رشد و تحول کودکان استثنایی وجود ندارد، این استانداردها و سیاستهای رشدی که از کودک انتظار داریم در هر سنی مشخص است، زمانی که کودک در موضوع رفتاری و هیجانی و عاطفی در حدی است که زندگی معمولیاش مختل شده است و نمیتواند با محیط، مانند دیگر کودکان ارتباط و تعاملات مناسب داشته باشد و رفتارهای او به گونهای است که نمیتواند از امکانات محیط استفاده کند، دچار اختلال است و این اختلالات تحت نظر روانشناس تشخیص داده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تصریح کرد: نحوه رفتار با کودکان با نیاز ویژه یا استثنایی در درجه اول این است که همچون کودکان عادی با آنان برخورد شود گرچه باید نیازهای آنان رفع شود اما به دلیل همین نیازهای ویژه نباید توجه و خدمات بیش از حد به آنان داده و مسئولیت پذیری آنان خدشه دار شود یا ازنظر تربیتی استثنایی برایشان قائل شد.
وی ادامه داد: نوع رفتار از نظر رابطه والد فرزندی بایدیکسان با دیگر کودکان باشد و انتظار از کودک همچون کودک عادی بالا باشد و به دلیل اختلال تفاوتی در رفتار والدین با آنان دیده نشود.
موللی گفت: آموزشها به کودکان استثنایی با توجه به نیاز ویژه آنان متفاوت است و نمیتوان یک نسخه کلی برای آنان پیچید برای مثال یک کودک کم شنوا لزوما نمیتواند شبیه یک کودک قطع عضو امکانات بگیرد، باید از این کودکان ارزیابی اولیه انجام شود که چه نیازی دارند و طبق آن اقدام شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در ادامه بیان کرد: در حال حاضر با پیشرفت علم پزشکی تأکید عمده بر تشخیص زودهنگام است یعنی اولین زمانی که تشخیص ممکن باشد، بهترین زمان برای درمان است، برای مثال برای کودک کم شنوا خدمات از بدو تولد باید انجام شود و اگر بعد از سه ماهگی به کودک کم شنوا خدمات داده شود کودک بخشی از توانایی شنوایی خود را از دست میدهد، در اینجا برای کودک ناشنوا زمان بسیار مهم است، برای کودکان اوتیسم نیز به همین صورت است، الآن دیگر کودکی نباید به 10 سالگی برسد و آموزش به او شروع شود، زیرا لزوم مداخلات زودهنگام مشخص شده است و کودکی که زود آموزش ببیند پیشرفت متفاوتی خواهد داشت.
موللی درخصوص نهادهایی که وظیفه خدمات رسانی به کودکان استثنایی، گفت: سازمانهای متولی کودکان نیازهای ویژه، بخش توانبخشی وزارت بهداشت، دانشگاهها، سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی و موسسات و انجمنهای خیریه مردمی وظیفه خدمات رسانی به کودکان استثنایی را برعهده دارند، کودکان با نیازهای ویژه نیاز به خدمات متفاوتی دارند و با کارشناسان از رشتههای مختلف از جمله گفتار درمانی، کاردرمانی، فیزیوتراپی، بینایی سنجی تا روانشناسان کودکان استثنایی سروکار دارند که معمولاکار تیمی انجام میشود.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: مشکل اصلی خانوادهها در برخورد با کودکان استثنایی، ناآگاهی جامعه و واقف نبودن به نیازهای کودکان است، از هر 10 کودک، یک کودک حتما با نیازهای ویژه وجود دارد به همین دلیل وجود کودک استثنایی، اتفاق عجیبی نیست و محدود به قشر خاصی نمیشود.
نگاه به کودکان استثنایی باید اجتماعی باشد
وی در ادامه گفت: در گذشته، نگرشها به معلولیت یا کم توانی یا به عبارتی کودکان با نیاز ویژه، یک رویکرد پزشکی بود و آن را یک اختلال میدانستند و آنچه بعدها در دنیا مطرح شد این بود که رویکرد نسبت به این کودکان اجتماعی باشد یعنی جامعه باید امکانات مناسب برای این کودکان داشته باشد تا بتوانند از همه امکانات و تسهیلات کشور بهره مند شوند اما اکنون رویکرد حقوق بشری است، اینکه همه کودکان شبیه هم هستند و تفاوتی بین آنها وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در پایان مطرح کرد: گاهی فقدان هماهنگی موجود بین مراکز، خانوادهها را اذیت میکند و مشکلات اصلی که خانوادهها دارند مشکل مالی و اقتصادی بوده که بر عهده بیمهها است، در واقع همه کودکان با نیازهای ویژه باید تحت پوشش خدمات گسترده بیمهها باشند، تا هم خانواده و هم کارشناس صدمهای نبینند.
انتهای پیام/