به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اعمال خشونت علیه زنان یکی از موضوعاتی است که نه از نظر انسانی قابل توجیه است و نه هنجارهای دینی آن را برای افراد مجاز دانسته است. اما با نگاهی واقع بینانه باید پذیرفت که زنان در بسیاری جوامع در معرض آزارها و اذیتهایی قرار میگیرند و خشونت جنسی در مورد آنها اعمال میشود. این پدیده هم باعث شده است از سال 1999 سازمان ملل روز 25 نوامبر (روز چهارم یا پنجم آذرماه) هر سال را به عنوان روز «مبارزه با خشونت علیه زنان» نامگذاری کند.
منشا این نامگذاری به سال 1960 برمیگردد، هنگامی که سه خواهر با نامهای «پاتریا مرسدس میرابال»، «ماریا آرزانتینا مینروا میرابال» و «آنتونیا ماریا ترسا میرابال» به علت مبارزه با «رافائل لئونیداس تروخیو» حاکم نظامی جمهوری دومینکن، بعد از ماهها شکنجه در زندانهای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ارتش این کشور کشته شدند. مرگ دردناک آنها بهانهای شد تا بعد از 39 سال توجه جهان به مقابله با انواع خشونتها علیه زنان جلب شود.
در حال حاضر سازمان ملل از روز 25 نوامبر تا 10 دسامبر (سالروز تصویب اعلامیه حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد) کمپینی به نام کمپین نارنجی را فعال میکند تا فعالان حقوق زنان و همچنین فعالان حقوق بشر در این 16 روز در کشورهای مختلف اقدام به آگاهسازی مردم کنند. دامنه فعالیتهای این کمپین موضوعاتی همچون خشونت، تبعیض جنسی، بیماریهایی مثل ایدز و حقوق بشر را در بر میگیرد.
در ایران هم جمعی از فعالان حقوق زنان از چند روز قبل از 4 آذرماه اغلب از طریق فضای مجازی با این کمپین همراهی میکنند. آنها با هشتگ های بینالمللی یا ترجمه آنها و یا حتی تولید هشتگ های جدید تلاش میکنند در فضای مجازی جریان سازی کنند.
در کنار فعالان فضای مجازی، شبکههای رسانهای اپوزیسیونی هم تلاش میکنند از ظرفیت این شانزده روز برای جذب مخاطب استفاده کنند. رسانههایی همچون بیبیسی فارسی نیز در این ایام تمام توان خود را به کار میگیرند تا نشان دهند زنان در ایران قربانی خشونتهای مختلفی هستند. آنها با بهانه سالروز 25 نوامبر حملههای متعددی را به نظام جمهوری اسلامی ایران و احکام اسلامی انجام میدهند و با گسترش دادن مصداقهای خشونت علیه زنان تلاش میکند همه زنان جامعه ایرانی را درگیر خشونت جلوه دهند. این اغراق در امثال بیبیسی فارسی به حدی است که گاهی مصداقهایی که معرفی میکند حتی با اهداف خود کمپین نارنجی در کشورهای دیگر فاصله بسیاری دارد.
بر اساس تعریف سازمان ملل، هر رفتار یا تهدید به رفتار خشونتآمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب فیزیکی، روانی و جنسی شود مصداق «خشونت علیه زنان» است. بیبیسی فارسی در تازهترین گزارش خود که در روز 4 آذر منتشر کرده است با برداشتی عجیب از این تعریف، حجاب زنان ایرانی را بهعنوان مصداق خشونت معرفی کرده است. استدلال این رسانه هم در این خصوص، جنبه هنجاری آن است. به عبارتی این رسانه با نادیده گرفتن این موضوع که هر جامعه، سازمان یا گروهی برای خود هنجارهایی دارد که رعایت آن برای اعضایش یک الزام است تلاش میکند رعایت حجاب در ایران را بهعنوان مصداق خشونت قلمداد کند.
بیبیسی فارسی در تعریف خود از مصداقهای خشونت علیه زنان تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا نسبتی میان این خشونتها با احکام اسلامی از یک سو و همچنین نامطلوب نشان دادن فرهنگ جامعه ایرانی با برچسبهایی همچون جامعه مردسالار برقرار کند. بعد هم با پیشفرضهای خود به بعضی ارزشهای جامعه حمله میکند. در این خصوص میتوان به بخشی از گزارش این رسانه اشاره کرد: «نقشی که در یک خانواده سنتی پدر-مردسالار به مرد داده میشود، نقشی بالادست در زمینه تشخیص، تصمیمگیری و نظارت بر «خیر و صلاح» خانواده است. در مسیر نقشپذیری مردان در ساختار خانواده پدر-مردسالار از آنها انتظار میرود خصوصیاتی چون «غیرت» و «تعصب» را به عنوان ارزشهای اخلاقی بپذیرند، درونی کنند و در رفتارشان نشان دهند. در مقابل، «شرم و حیا» و مصادیقش که پوشیدگی بدن، پوشیده سخن گفتن، سر به زیری، اطاعت و سکوت است به عنوان ارزشهای اخلاقی و هنجارهای رفتاری زن شناخته میشود.»
این تلاش بی بیسی فارسی برای زیر سؤال بردن ارزشهایی همچون غیرت و حیا، در حالی است که در آثار علمی و تحقیقی نظریهپردازان کشورهای غربی نیز تزلزل جامعه غرب به دلیل فراموشی چنین ارزشهایی مطرح میشود. در همین خصوص آنتونی گیدنز در کتاب جامعهشناسی خود مینویسد: «با توجه به آمار و اطلاعات، میتوان شواهدی ارائه نمود که در حیات غرب از یک سو، گرایش به دین کاهش یافته و از سوی دیگر، به نسبت کاهش گرایش دینی، آمار جرم و جنایت و ناامنی افزایش یافته است. بر طبق آمار سال 1851، در حدود 40درصد از بزرگسالان در انگلستان و ویلز شنبه به کلیسا میرفتند. در سال 1900، این نسبت به 35درصد و در سال 1950، به 20درصد کاهش یافته است. این تعداد امروز در مجموع، تقریباً به 11درصد رسیده است...»
البته ارزشزدایی از حیا و مصداق عینی آن بهصورت حجاب، یکی از ماموریتهای دائمی بیبیسی فارسی است. در گزارشهای قبلی این رسانه حتی در ادعایی عجیب، حجاب را عامل بیماریهای پوستی مطرح میکند. این شبکه تلویزیونی با وجود اینکه خود را زیرمجموعه یک رسانه حرفهای (BBC World) میداند، برای طرح چنین ادعایی هیچ منبع علمی معتبری معرفی نمیکند.
بیبیسی پا را از این نیز فراتر گذاشته و تلاش میکند القا کند که پوشش حجاب برای بانوان ایرانی به عنوان یک هنجار، بعد از 4 دهه به عامل ناامنی تبدیل شده است. استنادهای بیبیسی فارسی هم برای اثبات ادعایش برگرفته از معدود برخوردهای پلیس با زنان وابسته به کمپینهایی موسوم به «دختران خیابان انقلاب» و «چهارشنبههای سفید» و «آزادیهای یواشکی» است. در حالی که نتایج یک تحقیق کلان از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد حتی 85 درصد جمعیت بدحجاب در ایران نیز به لحاظ ذهنی خود را محجبه میدانند. بهعبارتی این گروه نیز حجاب را برای زن مسلمان واجب میدانند و نسبت به پیامدهای منفی بدحجابی آگاهاند اما در تشخیص میزان و مصداق حجاب دچار خطا شدهاند.
این تلاش بیبیسی فارسی برای القای خشونت گسترده علیه زنان ایرانی در حالی است که در کشوری مثل انگلیس با وجود فعال بودن نهادهای حقوقی زنان و هنجاری نبودن پوشش حجاب به معنای متعارف آن در ایران، آمارهای رسمی تکاندهندهای پیرامون خشونتورزی علیه زنان وجود دارد. در یک مورد، آمار مشترکی که توسط وزارتهای دادگستری، کشور و مرکز آمار این کشور ارائه شد روزانه 230 مورد تجاوز ثبت شده است. آمار مشابه دیگری هم نشان میدهد در این کشور در هر 10 دقیقه یک نفر مورد تجاوز قرار میگیرد.
جالب آنکه مصادیق این خشونت جنسی، حتی بارها به همین رسانه انگلیسی نیز کشیده شده و خبر تعرض و تجاوز جنسی مدیران این شبکه به مجریان و عوامل زن در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته است. تجاوزهایی که بعضا حتی با خشونت فیزیکی نیز همراه بوده و تصاویری از این خشونت نیز در صفحات شخصی مجریان زن این برنامه منتشر شد. جالب آن که معمولا نتایج علنی شدن این خشونتها، حذف زنان مورد تعرض قرار گرفته از شبکه بوده است.
با این حال رسانههای غربی به خصوص شبکههای ماهوارهای در صدد هستند تا از زن غربی تصویری به عنوان فردی شاد و خوشحال ارائه دهند که شادی او ناشی از رهایی از هنجارهای اخلاقی است. اما آمار تجاوزها در غرب نشان میدهد این آزادی جسمی زنان به بهای طعمه شدن آنها تمام شده است. کمپینهایی هم که به مناسبت 25 نوامبر در این کشورها به راه میافتد در واقع تلاش میکند تا ضمن پذیرش این آزادی جسمی زنان، برایشان راه حل پیدا کنند.
در نمادها و تصاویری که به مناسبت 25 نوامبر برای دفاع از زنان تولید میشود، زنان عموما نیمهبرهنه تصویر میشوند و با وجود این شرایط درخواست میشود تا کسی به آنها صدمه ای نزند. اما در خصوص نگاه خیره مردانه به زنان مصداق صریحی به عنوان خشونت تعریف نمیشود. موضوعی که اتفاقا اسلام به آن میپردازد و نهتنها به زنان توصیه میکند تا روسریهای بلندی بر سر کنند که سر، گردن و سینههای آنها را بپوشاند بلکه به مردان هم به صراحت توصیه میکند که نگاهشان را از نامحرم فروگیرند.
منبع:فارس
انتهای پیام/
اگر زن می خواهد که شوهرش
فقط او رو ببینه و بخواد
باید خودش رو فقط برای شوهرش
نمایش بده و خودش رو از بقیه بپوشانه
و من اگر دختر بودم
حتما از چادر استفاده می کردم
ججاب انسانیت رابه معرض نمایش می گذارد،