به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان، حاج سید جواد هزاوه ای در یازدهم بهمن ماه سال 1327 در همدان و در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و پس از آن به دلیل مشکلات مالی خانواده موفق به ادامه تحصیل نشد و برای کمک به امرار معاش خانواده از همان کودکی وارد بازار کار شد.
پدرش سید حسین و مادرش زهرا خانم با اعتقادی که به ائمه اطهار و خاندان نبوی داشتند، از هر فرصتی برای تربیت دینی و معنوی فرزندان بخصوص سید جواد استفاده می کردند و یک پای ثابت هیات های حسینی و تکیه های برگزاری مراسم و برنامه های عاشورایی بودند.
با آغاز مبارزات انقلابی مردم ایران بر علیه رژیم ستمشاهی، سید جواد نیز وارد مبارزات انقلابی شد و با جدیت به یکی از مبارزان فعال انقلابی تبدیل شد.
در همان سال های نخست مبارزات، شیفته اخلاص و معنویت شهید محراب آیت الله مدنی شد و به یکی از افراد بسیار نزدیک و مورد اطمینان ایشان تبدیل گشت.
در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ که اوج فعالیتهای مردمی بر علیه رژیم طاغوت بود، حضور سید جواد در صحنه مبارزات، بیش از پیش شد و تقریبا در همه راهپیماییها و برنامههای از قبل تدارک دیده شده نقش رهبر و هدایتگر را داشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نیرویهای بسیج و سپاه پاسداران به این نهادهای نوپا پیوست و به صورت پاره وقت وارد تشکیلات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان همدان شد.
مسئول بسیج ناحیه منوچهری، همکاری در اعزام نیرو به مناطق عملیاتی، فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و کمک به محرومین و فعالیت در عرصه مبارزه با گروهکهای معاند و ضد انقلاب از جمله اقدامات سید جواد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای نخست دفاع مقدس بود.
سید جواد برای احترام به پدر و مادر و بزرگترها بسیار ارزش قائل بود و خوش برخورد و مهربانی با مردم و الگو گرفتن از زندگی و سیره تربیتی ائمه طاهرین در تربیت فرزندان را بسیار مهم میدانست.
همواره در مراسمات مذهبی حضور فعال داشت و تا پایان عمر بر پیروی از رهبر و پیشوای انقلابی مردم مسلمان ایران ، حضرت امام خمینی تاکید داشت و این را نشان از سطح بالای بینش سیاسی افراد سیاسی و مومن میدانست.
سید جواد هزاوهای سرانجام توسط یکی از واحدهای موتوری گروهک منفور منافقین در ساعت ۶ بعدازظهر نهم آذرماه ۱۳۶۱، در یکی از مسیرهای ترددش در بلوار شهید شاه حسینی همدان، با شلیک گلوله مورد سوء قصد قرار گرفت و به سوی شهداء و خدای شهدا به پرواز درآمد.
سلام بر برادران و خواهران گرامی:
برادران و خواهران مسلمان و متعهد تا می توانید دست از یاری حسین زمان یعنی امام خمینی برندارید و تا خون در بدن دارید برعلیه آمریکا و مزدوران داخلی و خارجی بجنگید، به خدا سوگند که زمان امام حسین (ع )و یزید است و اگر دست از یاری حسین زمانتان بر دارید عذاب خدا برشما نازل میشود و در روز قیامت چه جوابی خواهید داد و به خدا سوگند که باید قدر این اسلام، قرآن و آزادی را بدانید . مگر فراموش کرده اید، سالهای گذشته را که ساواک جوانان را که دم از اسلام میزدند چطور شکنجه میکرد، به این زودی فراموش کرده اید؟
ای برادران دست از تفرقه و جدایی بردارید و همانطور که امام خمینی فرموده اند: حفظ وحدت، وحدت، وحدت . تا زمانی که وحدت داشته باشید هیچ قدرتی شما را از هم جدا نخواهد کرد.
از مرگ نترسید، پدرم و مادرم، برادرانم و همسر عزیزم برای من گریه نکنید و اگر گریه کنید روح من را عذاب خواهید داد، پدرم و برادرانم و همسرم تا میتوانید محمد وعلی را محمدوار و علی وار تربیت کنید تا یتوانند راه مارا ادامه دهند، و آزاده دخترم را زینب وار.
به امید پیروزی اسلام
۱۳۵۹/۱۰/۳۰
گزارشگر: الهام صریحی فاضل
روحش شاد انشااله بتوانیم ادامه دهنده راهشان باشیم