به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امیر مسروری طی یادداشتی برای روزنامه خراسان نوشت:دولت های امنیتی همیشه برای فرار از گرفتاری ها و کاهش فشار اجتماعی، فضای امنیتی را در پیش می گیرند تا ضمن گره زدن جامعه به حیات اجتماعی، مردم را در محاصره امنیتی خود قرار دهند و از فروپاشی اجتماعی بکاهند. به عبارت دیگر با بسط فضای امنیتی، یک واکسن اجتماعی ایجاد می کنند. این تعریف، دقیقترین کنش رژیم صهیونیستی در پرونده های سیاسی است. هرگاه فشارهای اجتماعی درونی برای این رژیم افزایش می یابد، شاهد کنش گری این رژیم در یک جنگ برون مرزی هستیم تا تراز این فشار تنظیم شود و مردم به دلیل حفظ حیات سیاسی مجبور به تحمل شرایط موجود شوند. به واقع جنگ برای تل آویو نوعی سوپاپ اطمینان برای تخلیه فشارهای مختلف است.
بشیتربخوانید :حزب الله لبنان: عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، پیشبرد معامله قرن است
حالا به اوضاع سیاسی و علایق ژئوپلیتیک این رژیم نگاهی کنیم. از یک سو در داخل این کشور، پرونده فساد سیاسی نتانیاهو، چالش جدی حزب لیکود
با سایر رقبا و شرکا شده و در طرف دیگر کابینه در مرز فروپاشی است و از سوی دیگر کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی پایداری مناسبی ندارد و در یک سال اخیر تصمیمات نادرستی اتخاذ کرده که ضمن افزایش هزینه امنیتی، تقریبا هیچ دستاوردی نداشته است. به طور مثال حمله به پایگاه های مقاومت در سوریه با واکنش پدافندی ارتش این کشور همراه بوده و موشک باران سه پایگاه مهم سری رژیم صهیونیستی در منطقه جولان اشغالی توسط مقاومت، تل آویو را سردرگم کرد و نتانیاهو مجبور شد از دو کانال اروپایی به مقاومت درخواست آتش بس بفرستد. حتی صهیونیست ها تصور نمی کردند نیروهای مقاومت در غزه به سلاح های ضد زره هدایت پذیر دست یابند. موشک های نقطه زن و راکت های تقویت شده بحران جدیدی برای سامانه پدافند هوایی گنبد آهنین است و نتانیاهو همه این ها را میداند. انتشار تصاویر فرماندهان بخش سری ارتش رژیم صهیونیستی توسط نیروهای حزب ا... نیز برای این رژیم گران تمام شده است.
تمام موارد فوق بخشی از چالش هایی است که هر دولت را تا مرز فروپاشی پیش می برد. ضمن آن که اخراج پناه جویان به اروپا و کاهش تولید ملی و افزایش خروج سرمایه گذاری خارجی به دلیل انتفاضه سوم و افزایش ریسک سرمایه گذاری، موجی از چالش های اجتماعی- امنیتی را در این رژیم به وجود آورده است . کارشناسان معتقدند این رژیم مجبور است برای دور نگه داشتن افکار عمومی و ایجاد وحدت درونی به سمت یک جنگ مستقیم، به ویژه در شمال سرزمین های اشغالی به بهانه تصاحب چاه های نفتی لبنان، حرکت کند. ولی این حمله چند مشکل اساسی دارد.
1. توان حزب ا...، توان محدود جنگ 33 روزه نیست. آن ها تجربه عظیمی در جنگ سوریه به دست آوردند و تنوع گسترده ای از سلاح های موشکی را در اختیار دارند. اگر آمارهای رژیم صهیونیستی درباره موشک های حزب ا... درست باشد و اهدافی که به تازگی شبکه المنار از رژیم صهیونیستی منتشر کرده، جزو اهداف جنگ آتی باشد، قطعا تل آویو با یک خودکشی امنیتی مواجه است که به این راحتی قابل خروج از آن نیست .
2. همان طور که بارها مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی به ویژه فرمانده و رئیس ستاد ارتش این دولت جعلی اعلام کرده، صهیونیست ها قادر نیستند در دو جبهه یا بیشتر درگیر شوند. جنگ 33 روزه صرفا یک جبهه نظامی داشت؛ اما جنگ آتی حداقل در سه محور شرقی، شمالی و غربی سرزمین های اشغالی گشوده می شود و اساسا توان صهیونیست ها درگیری در سه جبهه بزرگ نیست. سه جبهه شباهت رزم نوین مشابه و حتی سلاح های متنوعی دارند و نیروهای حاضر در آن از اعتقاد و عزم جدی برخوردارند.
3. صهیونیست ها می دانند هر نوع حمله به لبنان یا اهداف حزب ا... در خاک لبنان، برای رهبران این جنبش یک پیام دارد و آن اعلام جنگ سراسری است. هرچند صهیونیست ها مدعی جدی بودن قصدشان در ترور رهبران مقاومت هستند، اما کشف و انهدام چند شبکه پیچیده امنیتی و جاسوسی این رژیم در لبنان توسط مقاومت، نشان داد که حزب ا... فراتر از یک گروه کوچک در منطقه غرب آسیاست.
اگر صهیونیست ها بخواهند با مقاومت درگیر شوند، ابعاد درگیری متفاوت است و حزب ا... تا تنبیه صهیونیست ها، جنگ را رها نمی کنند. همان استراتژی که رهبر معظم انقلاب هم از آن به عنوان تعقیب متجاوز یاد کرده و چند سالی است به عنوان رهیافت امنیتی و نظامی محور مقاومت تعریف شده است.
به عبارت دیگر، مسیر رژیم صهیونیستی برای مقابله با مقاومت پیچیده است. از یک سو برای جلوگیری از انتقال بحران به فاجعه امنیتی و فروپاشی درونی در جامعه و ایجاد وحدت اجتماعی به یک جنگ نیاز دارد و از طرفی هر نوع جنگ سرعت فروپاشی سیاسی و اقتصادی رژیم صهیونیستی را افزایش می دهد. این که صهیونیست ها تا به امروز حتی یک نبرد محدود در لبنان را آغاز نکردند به دلیل برآوردهای آنان در هزینه های یک نبرد مستقیم است. نبردی که به مراتب هزینه اش از فشارهای درونی و فروپاشی کابینه بیشتر خواهد بود. این گزینه باقی میماند؛ تل آویو برای خروج از این بحران چه میکند؟ آیا وارد یک بحران بزرگ تر می شود و از بازیگران فرامنطقه ایکمک می گیرد یا آن که تلاش می کند با مشوق های داخلی، فشار بر روی کابینه را کاهش دهد و تا انتخابات بعدی، دولت خود را حفظ کند.
منبع:خراسان
انتهای پیام/