به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،دومین نشست معاونت قرآن و عترت با موضوع «شناخت مبانی و ارکان نظام توسعه قرآنی در کشور» و با حضور دکتر فقهیزاده، خواجهپور، محمدزاده، موسیپور، قراملکی و خانم قاسماحمد و خانم دکتر خزعلی، آذرماه ۱۳۹۷، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید.
در ابتدای این جلسه، دکتر فقهیزاده ضمن خیر مقدم به مهمانان این نشست، پیشنهاد کرد که در مورد جنبههای مفهومی موضوع نشست (شناخت مبانی و ارکان نظام توسعه قرآنی در کشور) و محوریت قرآن و عترت و همچنین مولفههای آن و نیز تفاوت کارکردها و عملکردهای وزارتخانهای با کارکردها و عملکردهای موسسات مردمی و فرهنگیای که در حوزه قرآن و عترت اهتمام دارند، بحث و تبادل فکری صورت گیرد.
بر این اساس، طرح عملیاتی نخست در کلان برنامه گفتگوهای فرهنگی، با هدف «تقویت نقشها، فعالیتها و تصمیمهای حاکمیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از رهگذر گفتگوهای فرهنگی» طراحی و وارد مرحله اجرا شده است. در این طرح، گفتگوهایی در سه سطح تعریف شده است که سطح دوم آن گفتگوهای سازمانها و معاونتهای تابعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صاحبان فکر و اندیشه و تجربه است. مقرر است این گفتگوها روزهای سهشنبه هر ماه و با عنوان «سهشنبههای گفتگو» برگزار شود.
در ذیل به مهمترین مواردی که در این نشست مورد بحث قرار گرفت، اشاره میگردد:
- اساس یادگیری در نظام آموزشی ما بر «حافظه» قرار دارد و در حوزه «فطرت» کاری نکردهایم؛ بههمین دلیل بعد از ۱۲سال خواندن عربی، قرآن و تعلیمات دینی در مدرسه، میتوان گفت ۸۰درصد فارغالتحصیلان قرآن را نمیدانند. لذا موسسات قرآنی که در حیطه کاری وزارت ارشاد نیز میباشد، باید بتوانند مسیر جریان آموزشی و تبلیغ و ترویج را از سمت حافظه به سمت فترت ببرند که در این صورت اتفاقات خوبی در بدنه مردمی خواهد افتاد.
- تصور همگانی بر این است که کشور ما یک کشور قرآنی است و لذا نیازی نیست اقداماتی مازاد در این حوزه صورت گیرد. لذا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبایست ابتدا به ساکن در مورد اینکه قرار است در حوزه قرآن و عترت و حاکمیت آن در کشور، اتفاقات جدیدی بیفتد، فرهنگسازی کند که در مراحل بعدی، انجام این برنامهها حداقل با یک اقبال عمومی مواجه شود و اینطور پنداشته نشود که کشور ما قرآنی است و نیازی به این اقدامات نیست!
- تاکید بر اینکه فعالیتهای زیاد دولت در عرصه قرآنی، لطمهای به فعالیتهای مردمی در این عرصه وارد نکند. دولت در این زمینه باید صرفاً نقش هدایت و راهبری را به عهده گیرد و فعالیتهای دینی برای دستیابی به ثمرات بیشتر، منشأ و خاستگاه مردمی داشته باشد.
- وقتی صحبت از «مبانی» به میان می آید، صحبت از دانشی است که در تصمیمگیریهای مربوط به عمل تأثیر میگذارد. برای یک «نظام توسعه» که میخواهیم آن را در جامعه دنبال کنیم، به سراغ دانشی از جنس خود همان نظام میرویم، یعنی «دانش قرآنی» و لذا تمام دانشهای دیگر ازجمله دانش بشری را کنار میگذاریم. اینگونه رجوع ممکن است کارآمد نباشد چراکه خود را دچار دامنه محدودی کردهایم. لذا «دامنه مبانی» را باید گسترش دهیم؛ باید مبانی را از سطح مقبولات فردی به سطح مقبولات بشری و از سطح دانشهای دینی به سطح دانشهای بشری ببریم. بنابراین باید یکی از آسیبهای نظام پیشبرد قرآن در جامعه را که نادیده گرفتن دانشهای غیردینی است، اصلاح کرد. مقوله مهمی که میتواند به ما در امر توسعه نظام قرآنی کمک شایستهای کند.
- موسسات قرآنی ما پراکنده هستند که نتایج آن عبارتند از: ناکافی بودن اطلاعات و غیرقابل استناد بودن آنها، عدم امکان جهتدهی به فعالیتهای قرآنی، عدم امکان نیازسنجی متناسب با شرایط روز. راهحل پیشنهادی، استفاده از «نظام جامع نرمافزاری» برای فعالیتهای جامع قرآنی است که در اینصورت ورودیها، فرآیندها و اهداف این نظام از طریق تعیین «شاخص» ها، سنجشپذیر خواهند شد. لذا با این نرمافزار، مشخص خواهد شد که هر موسسه قرآنی، در چه سطحی و چه زمانی، چه کاری را انجام داده است. بنابراین نظام رتبهبندی، نیازسنجی و ... امکانپذیر خواهد شد که در اینصورت میتوان به توسعه نظام قرآنی امید داشت و به آن دست یافت.
- باید از دو روش حساب شده و علمی برای گسترش فرهنگ قرآنی استفاده کنیم: ۱) استفاده از هنر: که باید متناسب با سن و نیازهایی که هرگروه سنی دارد، برای آن اندیشه و طراحی کرد. قرآن سرشار از تصویرهای زبانی است که باید آن را به شکل تصویرهای هنری درآورد. لذا برای هرآیه باید کلیپی ساخته شود بهطوریکه با دیدن تصاویر، آیه موردنظر در ذهن تثبیت و تداعی شود. ۲) نگاه بینرشتهای: تفسیر ما از قرآن دارای نگاه تکبعدی و خشک است. بسیاری از مفاهیم علوم روانشناسی، جامعهشناسی، تربیتی و ... باید با مفاهیم قرآن تلفیق شود. باید حکمتهای نهفته در قرآن و روایات را با استفاده از این علوم، عملی کرد.
- شرط اول اثربخشی جلسات گفتگو، آن است که: ۱) مسألهمحور باشند ۲) بینرشتهای باشند که حاصل آن تضارب آرا و درنهایت پیداشدن یک «راهحل» میباشد. اصلیترین بحث در قالب موضوع جلسه، طرح این سوال است که «چه چالشهایی در این زمینه داریم؟» و مسأله دوم اینکه، چطور میتوان این چالشها را تبدیل به «مسأله» کرد؟ ازجمله چالشهایی که وجود دارد عبارتند از: ۱) چالش در مقام تصویرسازی ۲) چالش در مقام تعریف و داشتن تصور مشترک، روشن و متمایز ۳) چالش امکان منطقی و امکان وقوعی که مشروط به محیط و دنیای پیرامون ما میباشد. بهطورکلی راهبرد پیشبرد بحث این است که «مولفهها» را تحلیل کنیم. یکی از مولفههای پیشبرد فرهنگ، «اخلاق» و قرآنی بودن آن در جامعه است که نباید نادیده انگاشته شود.
انتهای پیام/