به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، صنایع دستی و صادرات از جمله مباحثی است که همواره در مرکز توجه فعالان عرصه هنر و اقتصاد کشور قرار دارد، چراکه همگان بر این باورند که محصولات صنایع دستی یکی از داخلیترین تولیدات کشور محسوب میشود و میتواند، در بازار جهانی با استقبال خوبی مواجه شود. البته که این امر نیازمند شناخت کافی از نیاز بازار جهانی و تطبیق تولیدات صنایع دستی با آنهاست، بنابراین بازاریابی، شناخت نیازها و سلایق بازار هدف یکی از اساسیترین اصول موفقیت در صادرات صنایع دستی است.
در اینجا باید گفت صنایع دستی و صادرات آن در ماههای اخیر نسبت به گذشته اهمیت بیشتری پیدا کرده است، زیرا به نظر میرسد که با تشدید تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه کشورمان میتوان با تکیه بر صنایع دستی و گردشگری به اقتصاد کشور کمک کرد. البته تحقق این امر مستلزم تولید محصولات با کیفیت و معرفی هر چه بیشتر آنها به جهان است.
ما در این گزارش به سراغ مهدی اعلمی، تولیدکننده و صادرکننده صنایع دستی رفتیم تا از او درباره وضعیت کنونی تولید و صادرات صنایع دستی بپرسیم.
آقای اعلمی هماکنون صنایع دستی ما در ایران و دنیا چه جایگاهی دارد؟
حقیقت امر این است که ما نتوانستیم در سطح دنیا جایگاه درستی را برای صنایع دستی کشورمان پیدا کنیم که البته دلایل مختلفی دارد. به نظر من مهمترین دلیل آن غفلت سیاستگذاران از حوزه صنایع دستی و گردشگری است، یعنی سیاستگذاران اقتصادی و صنایع دستی ما صرفا دنبال گذران امور بودند و به همین سبب دچار روزمرگی شدند و هدف اصلی را گم کردهاند.
صنایع دستی ما سالیان سال است که درجا میزند، زیرا هیچ وقت مخاطبشناسی نشده است و تلاش چندانی برای آشنایی با سلیقههای جهانی نداشتیم تا بتوانیم بر اساس آن تولید را در کشور شکل و افزایش دهیم، یعنی صنایع ما در یک مدار بستهای میچرخد و مرتب شاهد تکرار نقوش، رنگها و تولیداتی هستیم که عمدتا برای قشری از جامعه ایرانی است. در اصل فعالان صنایع دستی کشور به هیچ عنوان نگاه جهانی نداشتند و حداقل دلایل موفقیت کشورهایی مثل چین، هند و مصر که هماکنون جایگاه مناسبی در صادرات صنایع دستی دارند را نیز مطالعه نکردهاند. مشکل اصلی عرصه صنایع دستی ما از این ناشی میشود که مطابق سلیقه مردم جهان، کاری را تولید نمیکنیم. باید توجه داشت که براساس تغییر زمان و حضور در عصر ارتباطات طبعا سلیقه مردم کشورمان نیز تغییر کرده است، اما باز با این حال فعالان عرصه صنایع دستی به این امر توجه چندانی نکردهاند و همچنان تولیدات صنایع دستی از لحاظ نقش و طرح تکرار است. این تکرار در دنیایی که به شدت و با سرعت در حال تغییر است باعث شده که نتوانیم در دنیا جایی را برای خودمان پیدا کنیم.
عامل دیگر از مغفول ماندن حوزه صنایع دستی ایران در جهان، گوشهگیری و انزوا طلبی تولیدکنندگان است، زیرا هنرمند ما به چند دلیل امکان حضور آسان در نمایشگاههای جهانی و آشنایی با تولیدات فعالان بینالمللی عرصه صنایع دستی را ندارد. یکی از این دلایل مشکلات ویزا و گذرنامه است. البته که مسائل و مشکلات مالی نیز نقش بسزایی در حضور دشوار هنرمندان در نمایشگاههای جهانی دارد. بنابراین هنرمند به دلیل حضور نداشتن در نمایشگاههای جهانی از سلایق و نیازهای جهانی بیاطلاع هستند و از رقابت در بازار جهانی صنایع دستی دور شدهاند.
سرمایهگذار خارجی نیز به کشور ما نمیآید و به همین دلیل است که تکنولوژی، رنگها و سلایق جهانی به کشورمان منتقل نمیشوند. در حال حاضر دلیل موفقیت چین و هند در سطح بازار جهانی صنایع دستی حضور سرمایهگذران خارجی در کشورشان است، ولی متاسفانه مسئولان ما در امر آسیبشناسی صنایع دستی کشور کار چندانی نکردهاند و این در صورتی است که میتوانستند با تشکیل کلاسهای آموزشی و انتقال اطلاعات جهانی به کشور، تولیدکنندگانمان را با آنچه در دنیا میگذرد آشنا کنند، هر چند که برخی از صادرکنندگان به دلیل ارتباطات بینالمللی خود در حد محدودی تولیدکنندگان را با سلایق جهانی آشنا میکنند.
تا چه اندازه از چند و چون طرحهای معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی برای شناخت بازار هدف اطلاع دارید؟
من از این طرحها حتی اگر به طور جدی وجود داشته باشند هم اطلاعی ندارم و همین که به عنوان یک فعال صنایع دستی از روند چنین طرحهایی خبر ندارم یعنی این طرحها بدون نظرخواهی از کارشناسان و فعالان صنایع دستی کشور تدوین و نوشته شده است، البته امیدوارم که طرحهای خوبی ارائه شده باشد و بتوانند به ارتقای ملی و جهانی صنایع دستی کشور کمک کنند.
من به دلیل بی اطلاع بودن از نحوه تدوین و اجرای این طرحها قادر به قضاوت در این مورد نیستم. از نظر من اجرای طرحهایی، چون پنجشنبهها با صنایع دستی نیز دیگر نمیتواند دردی را از دردهای عرصه صنایع دستی کشور درمان کند، زیرا این روش و اجرای چنین طرحهایی نشانگر آشنا نبودن مسئولان مربوطه با مسائل اصلی عرصه صنایع دستی کشور است. برنامههایی مانند معرفی سفیر صنایع دستی و طرح پنجشنبهها با صنایع دستی برنامههای تبلیغی –نمایشی هستند که کمک چندانی به عرصه صنایع دستی کشور نمیکنند. البته از خانه ایرانی ممکن است چیزی به جز رانت درنیآید، زیرا در وهله اول خانههای اقوام مختلف کشور ویژگیهای خاص بومی خود را دارند و نمیتوان الگوی واحدی را از یک خانه ایرانی ارائه کرد. بنده در خوشبینانهترین حالت رویکرد معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی در این مورد را ناشی از بی اطلاعی میدانم و امیدوارم انگیزههای رانتی در این خصوص وجود نداشته باشد.
نظر شما درباره برگزاری نمایشگاه صنایع دستی چیست؟
جای تعجب دارد که چرا معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی به نمایشگاههای صنایع دستی توجه نمیکند؟! شرکت در نمایشگاهها چه داخلی و چه خارجی برای توسعه فروش و صادرات صنایع دستی کافی نیست. امروزه تولیدکنندگان ما که گاهی در نمایشگاههای جهانی شرکت میکنند با استقبال بعضی از خریداران خارجی مواجه میشوند و ممکن است سفارشی با تعداد بالا را از آنها بگیرند، ولی شاید فقط تعداد محدودی از هنرمندان ما این توان این حضور را داشته باشند که جنس خود را با کیفیت ثابت و قیمت قابل عرضه در بلند مدت تأمین کنند از این رو نباید صرف فروش محصولات در نمایشگاههای داخلی و جهانی باعث رضایت شود. در حقیقت ما باید تأمینکننده کالا در بلند مدت با کیفیت و قیمت خوب برای دنیا باشیم.
نظر شما درباره تبلیغات معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی در خصوص لزوم بسته بندیهای شکیل برای محصولات صنایع دستی چیست؟
صنایع دستی میتواند نقش بسزایی در رونق اقتصاد کشور داشته باشد، اما مسئولان و فعالان صنایع دستی کشورمان توجه کمتری به این امر دارند. ما باید به تولید توجه کنیم و موانع تولید را رفع کنیم. درواقع باید به مسائل اصلیتر فکر کنیم. البته توجه به بستهبندیهای شکیل صنایع دستی مهم و خوب است، اما به نظر میرسد که اگر به مسائل اصلیتر عرصه صنایع دستی توجه نشود، توجه به بستهبندی شکیل تأثیر چندانی در رونق این عرصه نخواهد داشت.
امروزه بسیاری از هنرمندان ما به دلیل تشدید تحریمهای داخلی که بسیار مخربتر از تحریمهای خارجی است در معرض تعطیلی قرار گرفتهاند. ما امروز در رده بندی فضای کسب و کار جایگاه چندانی در عرصه بینالمللی نداریم و من به همین دلیل معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی را مقصر اصلی به وجود آمدن همه مشکلات فعالان عرصه صنایع دستی نمیدانم، اما مسئولان این معاونت میتوانند نگاه مسئولان کشور را به صنایع دستی عوض کنند و محصولاتی که در این عرصه تولید میشوند را از پشت ویترین خارج کنند و نشان بدهند که این محصولات میتوانند نقش مهمی را در عرصه اقتصادی کشور و به خصوص اشتغال و ارزآوری بازی کنند.
آمار صادرات صنایع دستی در ۶ ماهه اول سال جاری ۱۰۷ میلیون دلار بوده است، به نظر شما که در عرصه صادرات صنایع دستی فعال هستید و سابقه عضویت در انجمن صادرکنندگان صنایع دستی را داشتهاید تا چه اندازه با واقعیت منطبق است؟
آمارسازی بیماری مزمنی است که گریبان مسئولان اقتصادی ما را گرفته است. در ارتباط با موضوع افزایش صادرات صنایع دستی میتوان گفت که شاید برخی از افراد به دلیل افزایش قیمت دلار ترغیب شوند که محصولات صنایع دستی بیشتری را صادر کنند، اما این صادرات براساس برنامهریزی درست و با هدف نیست.
امروز به دلیل افزایش قیمت دلار، قیمت پایه صادراتی که مثلا از ۷ تا ۱۰ سال قبل تدوین شدهاند همچنان ملاک است، به عنوان مثال ارزش پروانه صادراتی من برای یک محموله براساس قیمتهایی که گمرک اعلام میکند، بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار دلار است، اما ارزش جواز من ۲۰ هزار یورو یا ۲۴ هزار دلار است که این یک پنجم قیمت گمرک است.در نتیجه آمار صادرات صنایع دستی غیر واقعی است. در وهله دیگر به نظر میرسد که معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی باید بگویند چکار کردند که برمبنای آن صادرات صنایع دستی کشورمان افزایش داشته است؟ و اگر هم افزایشی بوده به دلیل کدام عملکرد آنان است؟
در اینجا باید بدانیم با افزایش قیمت دلار صادرات هر محصولی برای مدت محدودی افزایش پیدا میکند، زیرا محصولات هنوز با مواد قبلی تولید میشوند، ولی در زمانی که تورم افزایش پیدا میکند، صادرات افت میکند.
انجمن صادرکنندگان صنایع دستی یک دوره تشکیل شد، ولی ما میخواهیم بدانیم که تشکیل این انجمن چه تأثیری در رونق عرصه صنایع دستی کشور داشت؟
تجربه تشکیل انجمن صادرکنندگان صنایع دستی متأسفانه نتایج خوبی نداشت، زیرا این انجمن از ابتدا به صورت ناقصالخلقه پا به میدان گذاشت. برخی از اعضای این انجمن از جنس حوزه صنایع دستی نبودند و شناخت آن چنانی از صنایع دستی و مشکلات فعالان این عرصه نداشتند، اما معاونت تشکلهای اتاق بازرگانی و معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی توجه ویژهای به وی داشتند و ما نیز فکر کردیم که میتوانیم با اتکا به امکانات و ارتباطاتشان قدمهای مثبتی برای صنایع دستی کشور برداریم، اما در عمل مشخص شد که اینچنین نیست و بخش زیادی از زمان ما صرف آشناسازی افراد مذکور با مشکلات فعالان عرصه صنایع دستی کشور شد و به مرور در تقابل با تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایع دستی شاهد دلسردی فعالان صنایع دستی بودیم و این امر نتیجه موازین اعلام شده از سوی ریاست انجمن صادرکنندگان صنایع دستی کشور بود، زیرا واقعا این موازین اصولی و منطبق بر مشکلات فعالان صنایع دستی نبود.
انجمن صنایع دستی کشور به دلیل دلسردی فعالان صنایع دستی از این انجمن و تشتت آرای موجود در داخل انجمن تبدیل به یک تشکل فلج و بیاثر شد به نحوی که برخی از اعضای آن عملا از گردونه خارج شده بودند و از فعالیتهای انجمن در قالب دعوتها و صحبتها بیخبر بودند و این امر به مرور زمان تأثیر مخربی در انجمن صادرکنندگان صنایع دستی گذاشت. امروزه نیز انجمن صادرات صنایع دستی کشور در عمل بیاثر و تعلیق شده است.
سیاستهای عمومی اقتصادی چه تأثیری بر کار صادرکنندگان صنایع دستی میگذارد؟
امروزه برخی از کارشناسان اقتصادی کشور معتقدند که بخشی از مشکلات اقتصادی ما به دلیل تحریمهاست و بخش دیگر آن به دلیل بیبرنامگیهای خودمان است. بانک مرکزی از ابتدای سال تا به امروز بالغ بر ۳۰ بخشنامه مختلف راجع به برگرداندن ارز و تعهدهای ارزی صادر کرده است و این بخشنامهها همه را سردرگم کرده است. هماکنون از دیدگاه بانک مرکزی صادرکنندگان ما که به نوعی سردار اقتصادی کشور محسوب میشدند به یک متخلف تبدیل شده اند، زیرا بانک مرکزی در روزهای اخیر هشدار داده است که اگر ارز را برنگردانید برخورد قانونی با شما میشود و این امر به آن دلیل است که ما به سیاستهایی عمل نمیکنیم که به زور به ما دیکته میشوند.
من در سالهای گذشته با وجود تحریمها راه دور زدن تحریمها را یاد گرفته بودم البته این امر فقط مختص به من نبود و همه فعالان اقتصادی این راه را یاد گرفته بودند، اما تعیین سیاستها و روشهای مشخص و محدود برای این کار در عمل راه برگشت ارز به کشور را میبندد و به تحریمها کمک میکند.
انتهای پیام/