به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امروز چهلمین سالگرد خروج شاه از ایران است. بیهیچ اغراقی ۲۶ دی ۱۳۵۷ را میتوان یکی از نقاط عطف در تاریخ معاصر ایران و شاید تمام تاریخ ایران دانست.
این که خیزش مردمی و نه اشغال خارجی، پادشاه کشور را وادارد پس از ۳۷ سال که ۲۵ سال آن مطلقه بود صحنه را ترک کند اتفاقی بی سابقه بود. چون محمد علی شاه قاجار (پادشاه بعد از مظفرالدین شاه) هم ابتدا به سفارت روسیه پناه برد و بعد رفت و نوبت دوم نیز چنین جمعیتی او را نراند.
با این مقایسه میتوان گفت: اگر چه در تاریخ ایران خروج یا فرار یا تبعید یک پادشاه مسبوق به سابقه بوده، اما وجه بی سابقه قضیه در این بود که این بار نه دخالت خارجی، نه جنگ و اشغال و نه اتفاقات دیگری از این دست که یک انقلاب مردمی شاه را به خارج از کشور میراند.
ممکن است برخی بگویند ژنرالهایزر از او خواسته بود برود یا شرط پروژه شاپور بختیار نخست وزیر، خروج شاه از ایران بوده، اما هر یک از این دو را هم که بپذیریم باز هم نتیجه انقلاب مردم بوده است و اگر فوج فوج و موج موج انسان به خیابانها نمیریختند کی و کجا حاضر میشد برود و تسلیم انقلاب شود؟ همان انقلابی که خود در پیام ۱۴ آبان ۱۳۵۷ به رسمیت شناخته و گفته بود: «من صدای انقلاب شما را شنیدم.»
خیلیها به یاد ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ افتادند که در دولت دکتر مصدق ناچار از ترک کشور شد و بسیاری هم این جمله مشهور او در کاخ رامسر و تنها سه سال قبل از آن که گفت: «هر کس ناراضی است پاسپورتش را بگیرد و از مملکت برود.»
شاه که دو ماه قبل گفته بود صدای انقلاب مردم را شنیده و در پی آن نخست وزیر و رئیس ساواک را به زندان انداخته بود، بی هیچ اشارهای به اتفاقات روز یا حتی بی آن که مثلاً بگوید «میروم تا ایران گرفتار جنگ داخلی نشود» یا از خود یک قربانی بسازد باز هم از موضع پادشاه گفت: «مدتی است احساس خستگی میکنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از اینکه خیالم راحت شود و دولت مستقر شود، به مسافرت خواهم رفت.
این سفر اکنون آغاز میشود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک میکنم. امروز با رای مجلس شورای ملی که پس از رای سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم در جبران گذشته و هم در پایهگذاری آینده موفق شود.»
در رژیمهای سلطنتی وقتی پادشاه کشور را ترک میکند ولیعهد در کشور حضور دارد و تمام اعضای خانواده سلطنتی به ویژه پادشاه و ولیعهد با هم خارج نمیشوند و این اتفاق - غیبت دسته جمعی- جز فرار معنی دیگری ندارد. در آن زمان، اما هم شاه رفت و هم فرح او را همراهی کرد که میتوانست نایب السلطنه شود و رضا پهلوی هم در آمریکا بود.
شاه حتی به صراحت روشن نکرد از آن پس شورای سلطنت به جای اوست یا نه و اگر نه چرا سیدجلالالدین تهرانی در مقام رئیس شورای سلطنت، شاه را بدرقه میکند. از این رو برخی معتقدند پایان سلطنت شخص محمدرضا شاه پهلوی ۲۶ دی ۱۳۵۷ است و پایان سلطنت در ایران ۲۲ بهمن ۱۳۵۷.
ماندگارترین تصویر روز رفتن شاه، اما تیتر «شاه رفت» روزنامه اطلاعات است. از آن روز تصاویر مشهور دیگری هم ثبت شده از جمله تصویری که عکس شاه را از اسکناس درآورده یا شادی مردم و عکس مشهور مریم زندی که دختر باحجاب و بی حجاب و کم حجاب دست در دست هم شادی میکنند، اما صفحه اول روزنامه اطلاعات مهمترین یادگار آن روز است و البته یک سند تاریخی.
این تیتر متفاوت سه ویژگی داشت: اول، استفاده از بزرگترین فونت که تا کنون مردم ندیده بودند، دوم به کارگیری واژه «شاه» به جای شاهنشاه یا شاهنشاه آریامهر و سوم: ضمیر سوم شخص مفرد و نه جمع: رفت به جای رفتند.
سردبیر روزنامه اطلاعات در آن زمان زندهیاد غلامحسین صالحیار (۱۳۸۲-۱۳۱۱) بود که سالها بعد توضیح داد:
«در آن زمان در ایران هنوز کار حروفچینی بهصورت سربی (لاینو تایپ) انجام میگرفت و تهیه حروف و قرار دادن آنها در قالب فولادین صفحهسازی و سپس زیر پرس قرار دادن و بهصورت صفحه استوانهای شکل فلزی در آوردن و به ماشین چاپ بستن وقتگیر بود، چون مشخص بود نخست وزیری بختیار به منزله خروج شاه خواهد بود پیشبینی میکردم و از چند روز پیش این تیتر فوقالعاده درشت را به «عباس مژدهبخش» مدیرفنی صفحات سفارش داده بودم.
شورای دبیران دلیل این درشتی بی سابقه فونت را پرسیدند و به آنها گفتم هدف از نوشتن این دو کلمه به این درشتی این است که نظامیان پاییندست اطمینان حاصل کنند شاه باز نخواهد گشت و بنابراین با در نظر گرفتن عواقب کار، از تیراندازی به مردم خودداری کنند و هدف عمده ام جلوگیری از قتل عام مردم است. با این حال برخی مخالفت کردند و من ناچار شدم نهیب بزنم و این فونت را بقبولانم.»
مژده بخش روزنامه را آماده میکند و خبر میرسد که امام خمینی (ره) هم پیام داده است. سردبیر اطلاعات کوتاه نمیآید و به شکل بی سابقهای تیتر بزرگ دگر از پیام امام امام خمینی (ره) را پایین میآورد. چون خبر اول «شاه رفت» بود و رهبر انقلاب هم به همین خاطر پیام میدهد. منتها به لحاظ گرافیکی اشتباهی هم مرتکب میشوند و محورهای پیام امام بالای تیتر پایین میآید به شکلی که این عنوانها با تیتر اصلی نامتناسب به نظر میرسد در حالی که با تیتر پایینی مرتبط است.
مشکل دیگر صالحیار این بوده که نمیتوانسته منتظر دریافت عکس خروج شاه و رسیدن عکاس اطلاعات از فرودگاه مهر آباد بماند و مانند امروز هم نه اینترنت در کار بود و نه تلگرام.
سردبیر اینجا یک تصمیم دیگر میگیرد. عکس آرشیوی از شاه و روی پلکان هواپیما را آماده میکند تا به محض تأیید خبر خروج شاه، روزنامه روانۀ چاپخانه شود و این اتفاق هم میافتد و روزنامهای که سند تاریخی آن روز است در واقع قبلاً آماده شده بود.
پیام امام خمینی، اما مربوط به همان روز است با این محورها:
«به کسانی که در شورای سلطنتی غیرقانونی بهعنوان عضویت داخل شدهاند اخطار میکنم که بیدرنگ از این شورا کنارهگیری کنند و در صورت تَخلّف، مسوول پیشامدها هستند؛ به وکلای غیرقانونی مجلسین اخطار میشود که از رفتن به مجلس احتراز کنند و در صورت تخلف، مورد مواخذه ملت شریف قرار خواهند گرفت، کشاورزان نسبت به کشت گندم دیم اقدام کنند؛ بانکها از پرداخت سپردههای وابستگان رژیم و دزدان و غارتگران اموال بیتالمال خودداری کنند، دانشگاهیان باید به مبارزه خود علیه دولت غاصب و شاه و شورای غیرقانونی سلطنت ادامه دهند و استادانی را که با دستگاه ظلم رابطه دارند، نپذیرند.»
روزنامه اطلاعات ۱۶ روز دیگر نیز همین فونت را برای «امام آمد» هم به کار برد که هر چند مقطع دیگری را ثبت کرد، اما اقدام اول همان «شاه رفت» بود.
یک بار دیگر این کار (فونت غیر متعارف) را بعد از مرگ شاه در مرداد ۱۳۵۹ هم در یک شماره فوقالعاده تکرار کردند، اما آن «شاه مُرد» چندان به لحاظ رسانهای -و نه اهمیت سیاسی- مورد توجه قرار نگرفت و همچنان میتوان گفت: تیتر «شاه رفت» مشهورترین تیتر تاریخ مطبوعات ایران است و از حیث درشتی و بیسابقگی عنوان هم بینظیر.
منبع: عصرایران
انتهای پیام/