به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از زمانی که انسانهای قدرتمند و دارای اعتبار و مقام بالا وجود داشته بادیگاردها یا همان محافظها نیز در کنار آنان بوده اند. همچنین فیلمهای و سریالهای تلویزیونی زندگی و دنیای بادیگاردها را بسیار جذاب و متفاوت به تصویر کشیده اند، اما محافظ یک شخصیت سیاسی یا اجتماعی مشهور بودن ترکیبی از خستگی و خطر و به معنای ساعتها آماده بودن برای بدترین اتفاقات است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را ۱۰ واقعیت جذاب و جالب در مورد بادیگاردها آشنا کنیم؛ از مردانی که محافظ رهبران جهان بودند تا کسانی که به شخصیت مورد حفاظت خود خیانت کردند.
۵- مایکل کلارک دانکن در «مسیر سبز»
مایکل کلارک دانکن غول پیکر را بیشتر به خاطر نقش اش در فیلم معروف «مسیر سبز» (The Green Mile) میشناسیم. دانکن کار خود را در اواسط دهه ۱۹۹۰ آغاز کرده و در سریالهایی مانند «The Fresh Prince of Bel-Air» و «Married With Children» نقشهای کوچکی را بر عهده داشت. در این بین وی هزینه زندگی خود را با کار به عنوان محافظ برای بزرگترین چهرههای هالیوود آن زمان تامین میکرد. یکی از مشتریان او در این عرصه کریستوف والاس معروف به «Notorious B.I.G» بود که در زمان خود از مشهورترین رپرها به شمار میرفت.
بیشتر بخوانید: واقعیتهای عجیب و جالب درباره بادیگاردها که باورتان نمیشود + تصاویر
در اوایل سال ۱۹۹۷، با قتل توپاک شکور و بالا گرفتن درگیری و دشمنیها در دنیای موسیقی رپ، والاس تصمیم به تقویت تیم امنیتی خود گرفت. در شب ۸ مارس آن سال قرار بود که دانکن در تیم والاس حضور داشته باشد، اما شیفت کاری خود را با یکی از همکارانش که محافظت از کنت ادموندز معروف به «Babyface» را بر عهده داشت تعویض کرد. در ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه نیمه شب، والاس در درون خودرو خود در لس آنجلس به ضرب گلوله به قتل رسید. دانکن صبح روز بعد از ماجرا مطلع شد و اعلام کرد که دیگر به عنوان محافظ شخصی کار نخواهد کرد.
۴- محافظان زن
برای مدتهای طولانی، تعداد محافظان زن به شدت کم بود. اما در سالهای اخیر تعداد این زنان در کسب و کار محافظت بسیار بیشتر شده است. معمر قذاقی، رهبر سابق لیبی گروهی از زنان معروف به «محافظان آمازونی» را برای حفاظت از خود استخدام کرده بود که در تمام سفرها و نشست هایش در کنار او بودند. محافظان زن بیشتر به خاطر جنسیتشان مورد استفاده قرار میگیرند. یک محافظ ارتباط بسیار نزدیکی با مشتری خود دارد و به همین دلیل در خصوصیترین فضاهای شخصی زندگی او نیز حضور خواهد داشت. به همین دلیل زنان مشهور و سلبریتی ترجیح میدهند از زنان محافظ در تیم حفاظتی خود استفاده کنند.
در کشورهای مسلمان، معمولاً استفاده از محافظ زن برای زنان برجسته بیشتر است. محافظان زن در روسیه و چین نیز بیشتر به چشم میخورند. برای مثال آنا لوگینووا یک مدل معروف روسی بود که بعدها به یک محافظ تعلیم دیده تبدیل شد و محافظت از کوستیا ژیو، قهرمان بوکس سبک وزن روسیه را بر عهده داشت. علیرغم آموزشهایی که دیده بود، لوگینووا در سال ۲۰۰۸ و در تلاش برای جلوگیری از به سرقت رفتن اتومبیل پورشه اش کشته شد.
۳- محافظان خائن
انتخاب محافظ پروژهای بسیار دشوار است، زیرا افراد برجسته این محافظان را نه تنها به خاطر توانایی هایشان بلکه به خاطر وفادار بودنشان استخدام میکنند. در واقع با انتخاب یک محافظ، جان و زندگی خود را در دستان او قرار میدهید و همین موضوع در مواردی نتیجه معکوس داده است. شاید تازهترین مشهورترین مورد مربوط به ایندرا گاندی باشد که در ۳۱ اکتبر ۱۹۸۴ توسط دو تن از محافظانش به نام ساتوانت سینگ و بنت سینگ که هر دو سیک بودند مورد هدف قرار گرفته و کشته شد. اگر چه ساتوانت به تازگی در زمره محافظان گاندی قرار گرفته بود، اما بنت بیش از یک دهه بود که به عنوان محافظ دختر مهاتما گاندی فعالیت میکرد و مورد اعتماد ایندرا بود.
بعد از کشتن ایندرا، این دو با دیگر اعضای تیم حفاظتی درگیر شدند که بنت در این درگیریها کشته شد، اما استوانت زنده مانده و بعدها به جرم قتل به دار آویخته شد. ظاهراً این قتل در اثر درگیریهای بین اقلیت کوچک سیکها و اکثریت هندوی کشور رخ داد. در سال ۲۰۱۱ نیز سلمان تاسیر، فرمانداری پاکستانی توسط یکی از محافظانش به نام ممتاز قدری، ۲۶ ساله کشته شد. ظاهراً او به دلیل مخالفت شدید با مجازات مرگ برای کسانی که به دین اسلام توهین میکنند توسط این جوان مذهبی و افراطی به قتل رسیده بود. برخی از مسلمانان پاکستان، قدری را قهرمان دانسته و مسجدی در شهر فیض آباد به نام او بنا کردند.
۲- رُزی گریر
در دوران اوجش، روزولت «رُزی» گریر از مدافعان غول پیکر تیمهای راگبی نیویورک جاینتس و لس آنجلس رمس بود. بعد از بازنشستگی، گریر تحت تاثیر دیدگاهها رابرت کندی در مورد حقوق شهروندی قرار گرفته و به دوستانی نزدیک تبدیل شدند. در شبی که رابرت اف کندی در هتل امباسدور لس آنجلس به قتل رسید، گریر به عنوان محافظ همسر او، اتل کندی، مشغول خدمت بود. گریر تنها چند قدم پشت سر اتل در حال راه رفتن بود که ناگهان درگیری شروع شد. اتل روی زمین افتاد و گریر به کمک او شتافت، اما با دیدن جیغهای اتل، گریر به سمت آشپزخانه رفت و دید که رابرت گلوله خورده و کشته شده است.
گریر توانست مهاجم را خلع سلاح کرده و او را از گزند جمعیتی که آنجا بودند در امان نگه دارد. او از این حادثه به شدت متاثر شده و گفت: «وقتی بابی کندی کشته شد، این حادثه زندگی مرا به طور کلی تغییر داد. این یک تراژدی برای فرزندان او، خانواده اش و همه ما بود. من از فوتبال دست کشیدم و وارد عرصه کمک به مردان جوان برای دوری از زندگی همراه با خشونت شدم و اکنون کسی هستم که به جامعه کمک میکنم. این همان چیزی است که بابی به من یاد داد: که هر شخصی میتواند باعث تغییر باشد. این هدف او بود و پیام خداوند برای همه ما».
۱- محافظ گمشده آبراهام لینکلن
سرویس مخفی ایالات متحده در سال ۱۸۶۵ شکل گرفت، همان سالی که آبراهام لینکلن توسط جان ویلکس بووث کشته شد. با این وجود هدف ابتدایی این سرویس نه محافظت از جان رییس جمهور ایالات متحده بلکه جلوگیری از انتشار و توزیع اسکناس قلابی در کشور بود. در شبی که کشته شد، لینکلن تحت محافظت یک افسر پلیس به نام جان پارکر قرار داشت. اگر چه لینکلن قبلاً نیز مورد سوء قصد قرار گرفته و جان سالم به در برده بود، اما به امنیت خودش اهمیت زیادی نمیداد. بدتر این که کسی بدتر از پارکر نمیتوانست محافظت از رییس جمهور را بر عهده داشته باشد، زیرا وی سابقهای طولانی در میگساری و خوابیدن در هنگام ماموریت داشت. در طی اجرای نمایش در سالن تئاتر فورد، یک صندلی نزدیک به رییس جمهور در اختیار پارکر قرار گرفته بود که بتواند مراقبت لینکلن باشد.
در میان پرده نمایش، پارکر تصمیم گرفت که برای نوشیدنی کمی مشروبات الکلی به کافه کنار سالن تئاتر برود. اما بسیاری بر این باورند که حضور او در هنگام انجام سوء قصد نیز نمیتوانست تفاوت زیادی در نتیجه ماجرا داشته باشد، زیرا بووث، قاتل کندی، در آن دوران ستاره بسیار سرشناسی بود و بدون شک اجازه نزدیک شدن به رییس جمهور به او داده میشد. علیرغم کوتاهی پارکر در انجام وظیفه و کشتن شدن لینکلن، پارکر در شغل خود باقی مانده و دستکم یک بار محافظت از همسر لینکلن را عهده دار شد، زنی که مرتباً او را به خاطر مرگ شوهرش مقصر میدانست و سرزنش میکرد. سه سال بعد، پارکر بار دیگر در هنگام خدمت مشغول میگساری بود که این بار از نیروی پلیس اخراج شد.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/