به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، الگوگیری از زندگی ائمه و معصومین همواره به عنوان یک دغدغه در بین محبان اهل بیت مطرح بوده است. نگاههای متفاوتی به این موضوع وجود دارد، برخی به واسطه جایگاه والای معصومین، این الگوبرداری را عملی سخت و بعضا دست نیافتنی میدانند و برخی دیگر با ایجاد شبههای با اشاره به زندگی معصومین در دورانی متفاوت از نظر تاریخی، برنامههای عملی زندگی آنها را برای روزگار کنونی مناسب نمیدانند. به همین دلیل در گفتگو با دکتر شیرین سیدنیا، کارشناس مذهبی در امور خانواده و تربیت فرزند به بررسی روشهای عملی برای الگوبرداری از زندگی ائمه و معصومین پرداختهایم.
بیشتربخوانید: توصیههای حضرت زهرا (س) درباره آداب غذا خوردن
با گذشت زمان و تغییراتی که در زندگی انسانها به وجود آمده است، امکان الگوبرداری از زندگی معصومین (ع)، همچون حضرت زهرا (س) چگونه امکان پذیر است؟
برای پیروی از زندگی هرکدام از معصومین (ع)، منجمله حضرت زهرا (س) نیازمند سرشاخههای اصلی و نوعی اسلوبشناسی و سبکشناسی هستیم که با شناخت آنها بتوانیم در مسیر الگوگیری از زندگی آن بزرگواران قدم برداریم.
اوج زیبایی رابطه پدر و دختری را میتوان بین پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) دید. اینکه حضرت زهرا (س) طوری با پدر خود رفتار میکردند که غم را از دل پدر خود میبردند، دختران خیلی خوب میتوانند این رفتار را در منش و سبک زندگی خود داشته باشند.
الگوگرفتن از زندگی حضرت زهرا (س) به این معنا نیست که جزییات زندگی ایشان را بررسی کنیم و بخواهیم آنها را با رفتارهای امروز تطبیق دهیم، چراکه اصلاً ممکن است همانند آن رفتارها در زندگی فردی پیش نیاید، و در مسیر او را به این نتیجه برساند که الگو بودن ائمه برای زندگیهای امروز منتفی است. کار درست این است که بتوانیم سبکی از زندگی ایشان را دریافت کرده که باگذشت زمان پیروی کردن از آن سبک و سیاق، امکان پذیر باشد.
با توجه به تعریفی که برای الگوگیری از زندگی معصومین (ع) فرمودید، بارزترین ویژگیهایی که در سبک زندگی حضرت زهرا (س) مشهود بود را معرفی بفرمایید.
بارزترین ویژگی سبک زندگی حضرت زهرا (س) کوثر بودن ایشان است. "کوثر" از نظر لغوی به معنای خیر کثیر، یعنی چیزی که کثرت و خیر آن بینهایت و تا آخرت ادامه دارد، است. در مقابل کوثر "ابتر" قرار میگیرد. خداوند در سوره کوثر خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: "من کوثر را به تو دادم و دشمنان تو که این کوثر را ندارند، ابتر هستند. " ابتر یعنی کوتاه، بهطوریکه هرچه دارند محدود به همین دنیا بوده و یافتههایشان به آخرت کشیده نمیشود.
با این نگاه خواهیم دید که همه رفتارهای حضرت زهرا (س) مبنی بر کوثر بودن ایشان بوده است. کوثری که وصل به بینهایت بوده و از طرفی میدانیم که فقط خداوند بینهایت است، پس رفتار و اسلوب حضرت زهرا (س) خدایی بوده است. غیر از رضایت خدا در رفتار ایشان نبوده، از فاطمه (س) عیناً همان رفتاری سر میزند که خداوند میخواهد. مبنای زندگی حضرت اطاعت همهجانبه از شریعت خداوندی بوده که توسط پیامبر خدا (ص)، ارائهشده است.
نتیجه این اطاعت آنگونه میشود که حب و بغض قلبی زهرا (س)، مظهر رضایت و غضب الهی میشود و این موضوعی است که همه انسانها، اعم از مردان و زنان جامعه میتوانند از آن الگوبرداری داشته باشند.
اینکه رفتار حضرت زهرا (س) بر مبنای اطاعت خداوند بوده و حب و بغض قلبی حضرت با چیزی جز رضایت خداوند قابل سنجش نبود، جنسیت بردار نیست؛ هرکسی میتوانند از این سبک الگوبرداری داشته باشند. در حیطه عمل در زندگی خود نگاه کنیم. ببینیم هر عملی که میخواهیم انجام دهیم، هر فکری میخواهیم داشته باشیم و هر حالی که بخواهد در قلب ما بگذرد، در شرایطی که اگر حضرت زهرا (س) کنار ما بودند، بازهم همین رویه را ادامه میدادیم؟ همین میتواند حلقه اتصالی بین ما و حضرت زهرا (س) و زمینهای برای کوثری شدن ما باشد.
بُعد دیگر شخصیت حضرت زهرا (س)، حقشناسی ایشان بود. در تمام زوایای زندگی خود نگاه میکردند حق با چه کسی و کجاست. تا پای جان از حق پیروی میکردند و مدافع حق بودند. این سبک زندگی هم چیزی است که ربطی به زن یا مرد بودن ندارد، اگر قرار باشد حضرت الگو باشند چه زن و چه مرد میتوانند ایشان را مبنای رفتاری خود قرار دهند.
از چگونگیِ ارتباط حضرت زهرا (س) با پیامبر اکرم (ص) بفرمایید. چگونه میشود که یک دختر، مادر پدر خود باشد؟
ایشان بهواسطه خیر کثیری که در وجودشان جریان دارد، خیلی بیش از یک فرزند معمولی، رفتار میکنند. در رابطه با پدر، آنچنان کوثری و خدامدارانه برخورد میکنند که گویا مادر پدر خود هستند. در ظاهر رابطه دختر و پدری است، اما نوع رفتار، فراتر از این رابطه است.
حضرت زهرا (س) باوجود سن کمی که داشتند، چنان منبع مهربانی و عطوفت بودند که بعد از وجود حضرت خدیجه (س)، کسی جز ایشان التیامبخش زخمها و مرهم دردهای پدر نبود. چه مهربانی و آرامشی از این بالاتر داریم که دختر خانواده چنین اثرگذاری داشته باشد؟
حضرت زهرا (س) رفتار بسیار مؤدبانه و محترمانه با پدر داشتند. ما به عنوان پیروان مکتب فاطمی، باید توجه داشته باشیم که شکلگیری این روابط عاطفی در خانواده را بین همه اعضای خانواده داشته باشیم.
اوج زیبایی رابطه پدر و دختری را میتوان بین پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س) دید. اینکه حضرت زهرا (س) طوری با پدر خود رفتار میکردند که غم را از دل پدر خود میبردند؛ دختران خیلی خوب میتوانند این رفتار را در منش و سبک زندگی خود داشته باشند.
مرد و زن هر دو باید بهترین کمک بر طاعت خداوند برای یکدیگر باشند و شرایط اطاعت از خداوند را برای یکدیگر فراهم کنند و حضرت زهرا (س) این کار را به بهترین شکل انجام میدادند.
دختران ما بهواسطه جنس لطیف و سن نوجوانی و جوانی، میتوانند در خانه شادیآفرین باشند، بهگونهای رفتار کنند که وقتی پدر از راه میرسد، خوشحال باشد که دختری در منزل دارد. به نحو احسن با ابراز ادب و مهربانی نسبت به پدر، گردوغبار خستگی و مشغله کار بیرون را از جسم و روح پدر خارج کنند. به استقبال از پدر بروند. روبوسی کردن با پدر، دست نوازش بر سر و روی پدر کشیدن، همه اینها در آرامشدهی به پدر بسیار مهم و مؤثر است.
ناگفته نماند که دخترخانمها در امور زندگی از مادر الگوبرداری میکنند، بنابراین در درجه اول باید مادران الگو باشند، بهگونهای که محیط خانه را طوری مدیریت کنند که حضور و عدم حضور پدر در منزل به جهت احترام گذاشتن به او کاملاً متفاوت باشد، در واقع با حضور پدر در خانه مهربانیها بیشتر شود.
سبک زندگی همسرداری حضرت زهرا (س) چگونه بود و در چه موارد همراه و مطیع همسر بودند؟
مردها نیاز دارند که از سوی اعضای خانواده، مخصوصاً همسرشان حمایت شوند. این حمایت را در زندگی حضرت زهرا (س) نسبت به همسر خود میبینیم. ایشان بهواسطه ویژگی کوثری بودنشان، تا پای جان از امیرالمؤمنین علی (ع) حمایت کردند.
اوایل ازدواج حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین علی (ع)، پیامبر (ص) از امیرالمؤمنین (ع) میپرسند: همسرت را چگونه یافتی؟ حضرت علی (ع) میفرمایند: "نعم العون علی طاعة الله: بهترین کمک بر طاعت خدا بودند. "
این نیز الگویی برای زندگی امروز برای همه مردان و زنان است. مرد و زن هر دو باید بهترین کمک در طاعت خداوند برای یکدیگر باشند و شرایط اطاعت از خداوند را برای یکدیگر فراهم کنند و حضرت زهرا (س) این کار را به بهترین شکل انجام میدادند.
آنوقت شما ببینید خانمی که اسباب غیبت را در منزل فراهم میکند، چطور میتواند بهترین کمک بر طاعت خداوند برای همسرش باشد؟ خانمی که اسباب دلنگرانی، ناراحتی، دلخوری را در زندگی فراهم کرده، یا شرایط را برای توجه به بعد عبادی در خانواده فراهم نمیکند، با خواستههای انچنانی زندگی را بر شوهر تنگ میکند، چگونه میتواند زندگی فاطمی داشته باشد؟ او نمیتواند بگوید الگوی من فاطمه زهرا (س) است هرچند نماز بخواند و حجاب داشته باشد.
از فرمایشات حضرت زهرا (س) است که میفرمایند: خواستهای از علی (ع) نداشتم که او را شرمنده کنم. این خود مهمترین الگو در حیطه همسرداری است. آیا خانمهای ما اینچنین هستند؟
اگر دین مخالف حضور زن در جامعه بود اصلاً حجاب را مطرح نمیکرد. وجود حجاب در دین، یعنی موافقت برای حضور زنان در جامعه، اما مهم این است که این حضور چقدر و با چه هدفی باشد. مبنای اساسی برای میزان و کیفیت حضور زنان در جامعه را باید به آنچه مورد رضایت خداوند است معطوف دانست
ایشان در اوایل زندگی خدمت حضرت رسولخدا (ص) رسیدند و سؤال کردند: ما کارها را باید چطور انجام دهیم؟ پیامبر (ص) دستور دادند کارهای داخل منزل با زهرا (س) و کارهای خارج از منزل برای علی (ع) باشد و هر دو این دو بزرگوار از این تقسیمکار راضی بودند.
حضرت زهرا (س) اعتراض نکردند و نگفتند که: "من در خانه بنشینم و بچهداری کنم؟! " چراکه بهیقین میدانستند که این تقسیم، متناسب با ساختار روحی و جسمی زن و مرد است. آن ظرافتی که جسم زن دارد منزل را میطلبد و با مقاومتی که جسم مرد دارد، کارهای بیرون از منزل برای او راحتتر است.
حضور زن در جامعه مورد مخالفت اسلام نیست. حضرت زهرا (س) در عین اینکه همسرداری و بچهداری میکردند، کلاس قرآن هم داشتند و به زنان قرآن آموزش میدادند.
اگر دین مخالف حضور زن در جامعه بود اصلاً حجاب را مطرح نمیکرد. وجود حجاب در دین، یعنی موافقت برای حضور زنان در جامعه، اما مهم این است که این حضور چقدر و با چه هدفی باشد. مبنای اساسی برای میزان و کیفیت حضور زنان در جامعه را باید به آنچه مورد رضایت خداوند است معطوف دانست، وگرنه با ارائه یک نسخه کلی نمیتوان معیار مشخصی برای همه خانوادهها بیان کرد.
اگر زنان جامعه رضایت خداوند را در اهداف خود در نظر داشته باشند، آنوقت است که هر شغلی را انتخاب نکرده و کنار هرکسی کار نخواهند کرد. وارد محیطهای مردانهای که آسیبهای بالایی برای عفاف آنان دارد، نمیشوند.
نکته دیگری که در همسرداری حضرت زهرا (س) قابلتوجه بوده، رعایت اسرار خانواده است. در روایت داریم که ایشان در حالی که آثار ضعف و گرسنگی در چهره ایشان مشاهده میشد، خدمت پدر بزرگوارشان رسیدند، اما با رعایت حال همسر و حفظ اسرار خانواده و شوهر، چیزی به پدر خود نگفتند.
ما چیزی بهعنوان درد و دل کردن در اسلام نداریم. درد و دل کردن با مادر و خواهر و دوست و... مشکلات را که حل نمیکند هیچ، به دنبال آن باب غیبت، ناراحتی و افسردگی باز میشود. راه رها شدن از مشکلات و رسیدن به آرامش تنها یکچیز است؛ در هر عصر و زمانی امام زمان (ع) مشکلگشای آن زمانه است. ما هم که در عصر غیبت به سر میبریم همین شیوه را میتوانیم داشته باشیم. چه کسی است که صادقانه سراغ امام زمانش رفته و با او حرف بزند و جوابی نگیرد؟ همه عالم تحت مدیریت امام زمان (عج) صورت میگیرد. امکان ندارد کسی به امام خود رجوع کند و امام پاسخ ندهند.
بدون چشمداشت محبت داشتن به همسران، نتایج بسیار درخشانی را برای زندگی در پی خواهد داشت. خانمی که نسبت به شوهرش محبت بدون چشمداشت دارد، جبران و محبت بیشائبه از همسر را دریافت خواهد کرد. خانمها تا جایی که میتوانند به همسرانشان محبت کنند. محبت آدمی را عبد میکند.
در قرآن کریم خداوند میفرماید: "و مِن آیاته أنْ خلق لکم مِن أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودة و رحمة؛ برای شما از جنس خودتان زوجهایی آفریدیم که مایه آرامش شما هستند و در میان شما مودت و رحمت آفرید. "
وقتی پیمان و عقد زوجیت خوانده میشود، مودت و رحمت بین زن و شوهر به وجود میآید که در کانون آن سکنی و آرامش از طرف زن برای مرد حاصل میشود. منتهی در مسیر زندگی خودشان ناجوانمردانه این دوستی را از بین میبرند. "مودت" به معنی دوستداشتن به همراه ابراز محبت است و "رحمت" دوستداشتن یکطرفه و بدون چشمداشت است.
محبت داشتن بدون چشمداشت به همسران، نتایج بسیار درخشانی را برای زندگی در پی خواهد داشت. خانمی که نسبت به شوهرش محبت بدون چشمداشت دارد، جبران و محبت بیشائبه از همسر را دریافت خواهد کرد. خانمها تا جایی که میتوانند به همسرانشان محبت کنند. محبت آدمی را عبد میکند.
خداوند قدرت محبت را در درون همه خانمها قرار داده است. دلیل اینکه شاهد هستیم در انتشار این محبت نسبت به همسران خود کوتاهی میکنند، غرور بیجا است. این درحالی است که در مقابل شوهر غرورداشتن معنایی ندارد.
در فرمایشی از حضرت علی (ع) است که: "فاطمه در هیچ امری قدمی خلاف میل باطنی من برنداشت. هرگاه به رخسارش نگاه میکردم تمام غصهها و دردهایم برطرف شده و برای من مرهمی بود. " اینها همه در حالی بود که حضرت زهرا (س) همسری داشتند که دائماً همراه رسول خدا در جنگ بوده و اداره کل امور خانه و فرزندان برعهده حضرت زهرا (س) بود.
از مصادیق دیگر اطاعتپذیری حضرت زهرا (س) از همسر، لحظه شهادت ایشان است. در روزهای آخر حیات شریف حضرت زهرا (س)، خلیفه اول و دوم مرتب میآمدند و میخواستند با حضرت زهرا (س) ملاقات داشته باشند. در ابتدا حضرت زهرا (س) آنها را راه نمیدادند. این دو برای وساطت خدمت حضرت علی (ع) رفته و ایشان را واسطه قراردادند. وقتی امیرالمؤمنین خدمت حضرت زهرا (س) آمدند و خواستند که اجازه این ملاقات را بدهند، حضرت زهرا (س) در جواب ایشان میفرمایند: "خانه از آن شما و من همسر شما و در اختیار شما هستم، آنچه خود صلاح میدانید عمل کنید! " حضرت در اوج ناراحتی خود را تسلیم همسر خود میکنند.
در محور تربیت فرزندان، چه مؤلفههایی از سبک زندگی حضرت زهرا (س) را میتوان به عنوان الگو معرفی کرد؟
ایشان از همان مبنای خیر کثیری که داشتند، فرزندان خود را تربیت کردند. چیزی از فرزندان خود نخواستند که خود نبوده باشند و این خود اصل اساسی تربیتی است؛ "بچهها آن چیزی میشوند که میبینند، نه آنچه میشنوند. " وقتی میبینند مادر چگونه است همان میشوند.
حضرت برای فرزندانشان شوق بندگی و خضوع در برابر خداوند را نهادینه کرده بودند. همینکه بچهها میدیدند مادر چگونه در تنظیم و مدیریت زندگی، برای عبادت برنامهریزی میکند و در وقت نماز، این عبادت را بر تمام کارها ارحج میداند، تربیت است. مادر که عابد باشد و عبادت را درست انجام دهد، بهترین راه برای پرورش بعد عبادی فرزندان است.
یکی از مهمترین مصادیق عبادت، نمازخواندن است. مادری که سروقت و با شوق و عشق نماز میخواند، با مادری که در هنگام اذان و نماز، کارهای دیگرش را مقدم بر نماز میداند و بعد هم نماز را به جهت انجام یک تکلیف صرف انجام میدهد، خیلی فرق میکند و بچهها همه اینها را بهخوبی میفهمند.
رفتار دیگری که حضرت در مسیر تربیت عبادی فرزندان به کار میبردند این بود که هیچگاه در موضوعات مختلف عبادی بچهها را محروم نمیکردند. در موضوعات و مناسبتهای مختلف، متناسب با سن فرزندان، در مورد آن مناسبت و موضوع خاص به آنها آگاهی میدادند. مثلاً در شبها قدر و بیدار ماندن و کسب فیوضات در این شبها، برنامه زندگی را به شکلی برنامهریزی میکردند که بچهها در طول روز استراحت داشته باشند، شبها غذای سبک تهیه میکردند و خلاصه اسباب کسالت و خوابآلودگی برای شبزندهداری را مرتفع میساختند.
یکی از مهمترین مصادیق عبادت، نمازخواندن است. مادری که سروقت و با شوق و عشق نماز میخواند، با مادری که در هنگام اذان و نماز، کارهای دیگرش را مقدم بر نماز میداند و بعد هم نماز را به جهت انجام یک تکلیف صرف انجام میدهد، خیلی فرق میکند و بچهها همه اینها را بهخوبی میفهمند.
مادری که با چنین برنامهریزی و تدبیری شب احیا فرزند خود را مینشاند، با او حرف میزند، دست بچه را بالا را میگیرد و میگوید: "دعا کن، تو پاک هستی و امشب شب دعا است. دعاها در این شب مستجابت میشود. " قطعاً در مسیر تربیت، الگویش حضرت زهرا (س) بوده و موفق خواهد بود.
مورد دیگر که حضرت زهرا (س)، در تربیت فرزندان به آن توجه داشتند، توجه به شخصیتسازی آنها بود. بسیاری از ابعاد شخصیت اصلی بچهها در ششسالگی شکلگرفته و نهادینه میشود و با توجه به اینکه قسمت اعظم این ساعات را کودک با مادر سپری میکند، شخصیت توسط مادر شکلگرفته میشود.
در زندگی و مسیر تربیتی حضرت زهرا (س) میبینیم که ازآنجاییکه ایشان خود کوثر بودند، فرزندان را کوثری پرورش دادند، حق مدار بودند و حق مدار پرورش دادند. ظلمستیز بودند و ظلمستیز پرورش دادند؛ و همه این رفتارها را عملاً نشان دادند و میبینیم که بچهها، امام حسن و حسین و حضرت زینب و امکلثوم، همه اینها حق مدار و ظلمستیز هستند. رعایت حق و انصاف را حتی با دشمن خود هم دارند. در جنگیدن هم بیانصافی نمیکنند. بیراهه حرف نمیزنند.
منبع: تبیان
انتهای پیام/