محمد مهدی اسلامی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به طرز تفکر مرحوم نبی حبیبی گفت: مرحوم حبیبی دارای تفکری با چند محور اساسی بود که ولایتمداری یکی از آنان بود.
وی افزود: او معتقد بود ما به عنوان شیعیانی که در زمان انتظار به سر میبریم باید به ولی فقیه و نماینده عام امام زمان (عج) پایبند باشیم، از این رو بسیاری از رفتارهای خود را بر اساس فهمی که از نظرات مرحوم امام خمینی و مقام معظم رهبری داشت، تنظیم میکرد.
اسلامی تصریح کرد: دیگر رکن فکری او کار تشکیلاتی برای پیشبرد امور امت اسلامی بود و بر همین اساس به کار حزبی اعتقاد داشت و عمر خود را در این مسیر صرف کرد و بسیاری از کارهایی که برایش جذابیت داشت را کنار گذاشت و در مسیر تعالی تحزب تلاش کرد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی افزود: انسجام ملی و وحدت امت اسلامی از جمله مولفههای دیگری بود که برای این موضوع تلاش فراوانی انجام داد، برای مثال یکی از این کارها بحث تقریب مذاهب بین شیعه و سنی بود که هم در داخل کشور هم در بین احزب جهان اسلام برای این موضوع تلاشهای فراوانی انجام دادند، او برای پیشبرد این موضوع به مناطق سنی نشین کشور سفر میکرد و تلاشهای بسیاری را برای بهبود انسجام ملی انجام داد.
اسلامی با اشاره به ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ و تلاش حبیبی برای ایجاد وحدت بین سیاسیون گفت: یکی دیگر از ارکان فکری آقای حبیبی استکبار ستیزی بود، او به قاعده نفی سبیل اعتقاد راسخی داشت و در آخرین موضع گیری خود در مورد لوایح چهارگانه مطرح کرد که وقتی هیچ تضمینی برای حفظ منافع ملی برای این موضوع وجود ندارد چرا این رویکرد را بپذیریم و اشاراتی دقیق به ضعف آمریکا در این چهار دهه اخیر داشت و به همین دلیل معتقد بود که استکبار ستیزی ما باید از روزهای اول انقلاب قویتر و جدیتر دنبال شود و آینده را با توجه به شرایط امروز روشن میدید.
وی افزود: مرحوم حبیبی جزء حلقه اصلی جلسات وفاق بود که منتهی به تشکیل شورای هماهنگی نیروی انقلاب اسلامی شد، او در جلساتی که در پاییز ۱۳۷۸ در مدرسه رفاه برگزار میشد، تلاش کرد تا یکی از اصلیترین عوامل در کمک به گرایشات فرا جناحی رقم بخورد و از همین رو او همین تلاشها را در روزهای پس از فتنه ۸۸ هم برای ترمیم گسل اجتماعی که فتنه گران در پی آن بودند دنبال کرد.
اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: مرحوم حبیبی همیشه زندگی سادهای را در پیش گرفته بود و با حقوق کارمندی زندگی میکرد، من بارها شاهد آن بودم که آبرو خودش را گرو تامین مسائل مالی اقدامات انقلابی کرد، این در صورتی بود که در گرفتاریهای شخصی خود شرایطی شبیه به طبقه کارمند داشت و به طوری نبود که از ارتباطاتی که داشت برای منافع شخصی خود استفاده کند.
انتهای پیام/