به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حضرت زهرا (س) دختر حضرت محمد (ص) و خدیجه (س)، همسر علی بن ابیطالب و مادر حسن ابن علی و حسین ابن علی و یکی از پنج عضو آل عبا است. کنیههای حضرت زهرا (س) عبارتند از: ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و.... ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت زهرا (س) است.
اسم آن خانم، فاطمه است و برای آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده اند؛ صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره. از بعضی روایات استفاده میشود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است.
عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال دوم بعثت به دنیا آمد و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادی الثانی به دست گردانندگان سقیفه بنی ساعده شهید شد.
حضرت زهرا (س) در سال پنجم پس از بعثت و در روز ۲۰ جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. حضرت زهرا (س)، چون به دنیا پا نهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت: «شهادت میدهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان میباشند.» اکثر مفسران شیعی و عدهای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به حضرت زهرا (س) تطبیق نمودهاند و حضرت فاطمه (س) را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نمودهاند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی بر این مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب میکند و میفرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.
از جمله نکات مهم زندگی حضرت زهرا (س) ازدواج آن حضرت بود. حضرت زهرا (س) خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبههای بالایی قرار داشتند، اما رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مینمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت:ای محمد! خدا بر تو سلام میرساند و میفرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است. حضرت زهرا (س) و پیامبر (ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، حضرت علی (ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.
مسأله، مسأله زندگی، مهر و عطوفت، آرامش و تربیت، ایمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دین و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بی تکلف و بی ریای علی (ع) و فاطمه (س) هر لحظه نوری به عرش بلند شود و عرش را نورانی کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود. آری! «فی بیوت اذن الله ان یرفع و یذکر فیها اسمه». قرار بود ماحصل ازدواج حضرت زهرا (س) و امام علی (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) و زینب (س) وام کلثوم (س) باشند که هرکدام، چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را به سوی خداوند روشن کنند.
فایدهای که ازدواج حضرت زهرا (س) با امام علی (ع) داشت چیزی نبود که با زر و سیم بتوان آن را قیمت گذاشت که هرچه فایده کمتر است معنویت بیشتر به ثمن بخث فروخته میشود و هرچه تجلی معنویت بیشتر باشد مال کم ارزشتر خواهد بود. قرار بود ازدواج علی (ع) و فاطمه (س) الگویی شود برای شیعیانشان تا ابد. در روایات متعددی نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر علی نبود، زهرا (س) همتایی نداشت. از اینجا مشخص میشود منظور پیامبر (ص) در کفویت زوجین، ایمان دوطرف است.
در آن زمان دارایی حضرت علی (ع) منحصر به شمشیر و زرهی بود برای جهاد در راه خدا و شتری برای کار در باغستانهای مدینه. او به دستور پیامبر (ص) زره را کابین فاطمه (س) قرار داد که به حدود ۴۰۰ درهم به فروش رسید و پول آن صرف فراهم آوردن مقدمات زندگیش شد.
پیامبر (ص) مقدار اندکی از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقیه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهیزیه را از بازار فراهم کنند. جهیزیه ساده و اندکی فراهم و نزد پیامبر (ص) آوردند. ساده و بی تکلف مینمود. پیامبر (ص)، چون سادگی بیش از حد اشیاء را نگریست دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهل بیت برکت دهد؛ و البته خدانیز چنین کرد چرا که «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» در حق هیچ کسی به جز این خاندان نازل نشد!
آری خدا خواست که اهل بیت پاک و مطهر قرار گیرند، به دور از هرگونه رجس و نازیبایی و ناپاکی؛ و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتی دیده شود دوستدارانش به یاد حسن (ع) بیفتند و هر جا قیامی در راه خدا بر علیه ظلم ستم کیشی روی دهد با پرچم حسین (ع) افراشته شود و الگوی هر زن مسلمانی زینب (س) باشد.
ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت زهرا (س) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و... همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.
حضرت زهرا (س) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب میکردند، اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.
ابن ابی الحدید از واقدی نقل میکند که پس از جنگ احد حضرت زهرا (س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و، چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خونهای چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد. همچنین مینویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا (س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری میکردند.
حضرت زهرا (س) سرانجام بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانهاش و وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. فاطمه زهرا (س) گاه به زحمت از بستر برمیخاست و کارهای خانه را انجام میداد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش، خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میرساند و یا کنار مزار حمزه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر میگشت و غم و اندوه خود را بازگو مینمود.
در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری حضرت زهرا (س) آگاهی یافته بودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. حضرت زهرا (س) در این دیدار بار دیگر اعتراض و نارضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عدهای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنین حضرت زهرا (س) برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود.
در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت زهرا (س) آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمیداد، اما سرانجام آنان بر بستر حضرت زهرا (س) حاضر گشتند. حضرت فاطمه (علیها السلام) در این هنگام، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: "هر کس فاطمه را به غضب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، به آنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام حضرت زهرا سلام الله علیه، خدا و ملائکه را شاهد گرفت فرمود: "شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزد پیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود.»
سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. حضرت زهرا (س) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچهای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، ۱۸ سال بیشتر نمیگذشت و بنا بر مشهور تنها ۹۵ روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.
حضرت زهرا (س) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنا بر گفته معتبرترین کتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان، از ابابکر و عمر خشمگین بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبیعی است که دیگر حتی تأسف ابیبکر در هنگام مرگ از تعرض به خانه زهرا (سلام الله) سودی نخواهد بخشید.
مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت حضرت زهرا (س)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین حضرت زهرا (س) بودند؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (علیها السلام) به تأخیر افتاده است؛ لذا مردم پراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (علیه السلام) بنا بر وصیت حضرت زهرا (س) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (در حالی که در زمان شهادت مادر، هر دو کودک بودند.) امر فرمود: تا عدهای از صحابه راستین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را که البته مورد رضایت حضرت زهرا (س) بودند، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند.
پس از حضور آنان، امیر مؤمنان بر حضرت زهرا (س) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه مینمودند، به تدفین فاطمه زهرا (س) پرداخت. هنگامی که تدفین حضرت زهرا (س) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمود و گفت: «سلام بر توای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده.ای رسول خدا، صبر و شکیباییام از فراق حبیبهات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت... ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم... به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته... »
پی نوشت:
مناقب ج. ۳، ص. ۱۳۳ و ۱۳۳- بحار الانوار ج. ۴۳ ص. ۱۶
مناقب ج. ۳، ص. ۱۳۳ و ۱۳۳- بحار الانوار ج. ۴۳ ص. ۱۶
شیخ مفید (ره) در حدائق الریاض، مصباح کفعمی (ره) ۴- دلائل الامة طبری شیعی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است.
بحار الانوار ج. ۶- بیت الاحزان محدث قمی (ره)، ص. ۵
خطیب بغدادی در تاریخ خود ج. ۶ ص. ۲۲۱ و ابن حجر در صواعق ص. ۷۶، شبلنجی در نورالابصار ص. ۷۳
سنن بیهقی ج. ۷ ص. ۴۴۲، ریاض النضره ج. ۲ ص. ۱۹۶
مقتل خوارزمی ج. ۱ ص. ۱۸۴- لهوف ص. ۲۰
مناقب ابن شهر آشوب ج. ۳- امالی صدوق سوره کوثر.
انتهای پیام/
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ
إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ
********************************
سوره كوثر
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
ما به تو خیر و بركت فراوان عطا كردیم .
پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن .
دشمنت خود بى تبار خواهد بود .