به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان، در سال ۱۳۴۹ تعدادی از دانش آموزان و جوانان نهاوندی تحت رهبری حاج محمد طالبیان گروه کوچکی را با تأسی گرفتن از صحابی بزرگ پیامبر (ص) با نام ابوذر و با تأکید بر آموزههای اسلامی و مبارزه با حکومت نامشروع رژیم پهلوی تشکیل دادند.
بیشتر اعضای متشکله این گروه دانش آموزان بین سنین ۱۷ تا ۱۹ ساله بودند و در درس مدرسه، هنر و ورزش نیز از بقیه دانش آموزان برتر بودند که مبارزه برضد حکومت پهلوی و بهائیت را در نهاوند از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۲ آغاز کردند.
بر اساس اسناد تاریخی بجای مانده از ساواک و مطالب مندرجه در دو روزنامه کیهان و اطلاعات آن دوران مبارزه عقیدتی و در نهایت مسلحانه این گروه ۷ نفره را میتوان به آتش کشیدن خودروهای دولتی، قتل مأمور رژیم پهلوی و کشتن دو مأمور در شهر قم کشتن یکی از باج خواران معروف نهاوند، آتش کشیدن سینما تاج و خانه زنان نهاوند اشاره کرد.
گروه ابوذر در اقدامات بعدی خود که لو رفت قصد داشتند دکل مخابرات اسدآباد، کارخانه برق ملایر و همدان، شرکت نفت بروجرد و فرمانداری نهاوند و کاخ جوانان همدان را منهدم کنند که عملی نشد.
حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی مغیثی امامجمعه نهاوند درمورد رشادتهای گروه انقلابی و مبارز ابوذر اظهار داشت: من یادم هست در زمان دستگیری تعدادی از اعضای گروه انقلابی ابوذر نهاوند در قم مشغول به تحصیل بودم و صبح خبر در قم و روزنامهها پیچید که دیشب عدهای از جوانان به دو مأمور در بازار قم حمله کردند و دو نفر را کشتهاند و در حین درگیری نیز همگی دستگیرشدهاند.
وی گفت: این خبر در آن سالها که شاه ایران را جزیره امن نامیده بود در نزدیکی پایتخت و توسط تعدادی دانش آموز خیلی غافلگیرانه بود و ساواک و شهربانی شاه را به تکاپو انداخت و بعد از این ماجرا به شهرستان نهاوند یورش بردند و بقیه گروه را دستگیر و در مدت کمتر از چند ماه محاکمه و تیرباران کردند.
مغیثی اظهار داشت: گروه انقلابی ابوذر در آن دوران تنها گروه فعال مبارز بر ضد شاه بدون وابستگی به جریان غرب یا شرق در ایران بود که از آن میتوان به عنوان سند غیرت شرف و آزادگی مردم نهاوند یاد کرد و از ۳۰ بهمن بهعنوان یک روز خاص در تاریخ انقلابی نهاوند نام میبرند، زیرا در این روز گروه انقلابی ابوذر با انتخاب راه مبارزه و شهادت در آن سال خفقان و سیاهی جرقههای بزرگ را برای انقلاب رقم زدند و مردم نهاونداولین شهری بودند که مجسمه شاه را سرنگون کردند.
حاج اسد سیف که خود از جانبازان شیمیایی انقلاب اسلامی و برادر شهید ماشاالله سیف است و چند بار توسط ساواک بازداشت شد میگوید: ۳۰ بهمن ۱۳۵۲ وقتی تیتر بزرگ دو روزنامه کیهان و اطلاعات و همچنین خبر رادیوهای بیگانه را در مرد تیرباران ۶ دانش آموز نهاوندی با عنوان خرابکار در نهاوند شنیدیم همه شوکه شدیم.
وی افزود: هیچوقت بر این باور نبودیم که ۶دانش آموز را بدون حضوروکیل مدافع و اطلاع خانوادهها در دادگاهی نظامی اطلاع و با این سرعت عمل بالا اعدام کنند و خبر آن را باذوق زدگی در روزنامهها و مجلات برجسته دولتی و رادیوهای بیگانه آن دوران منتشر کنند.
زندانی سیاسی که خود مدتی طعم زندان و شکنجههای ساواک را چشیده است اظهار داشت: حکایت و جهان بینی گروه انقلابی ابوذر نهاوندپیروی از فرامین امام خمینی و مبارزه با فساد پهلوی بود نه چیز دیگری البته سازمان مجاهدین سعی داشتند از شهادت آنها بهره برداری کنند و چند بار نیز سنگ قبر آنها را عوض کردند.
سیف تصریح کرد: امام مدام به حکومت شاه توصیه میکرد که مواظب رفتارش و خشم ملت مظلوم ایران باشد و برای جلوگیری از رشد و گسترش و اوجگیری بهائیت دستپرورده انگلستان باشد که در همین دوران و برای بیرون آوردن اسلام از انزوا و مظلومیت سه گروه مؤتلفه اسلامی، حزبالله و گروه ابوذر نهاوند در ایران شکل گرفت.
سید سعید شاهرخی استاندار همدان در موردگروه انقلابی ابوذر گفت: تفکر انقلابی و منش اصلاح گرانه و مبارزه با فساد ۶دانش آموز نهاوندی با حکومت پهلوی در سال۱۳۵۲ باعث شد مردم نهاوند انقلابیتر از هر شهر دیگری باشند
استاندار همدان گروه انقلابی ابوذر را سند انقلاب در نهاوند و غرب ایران عنوان کرد و افزود: مهندس علی حسینی از مبارزین و بقایای گروه مبارز ابودر است که باید از وی به نیکی یاد کرد.
وی بیان کرد: کاری که ۶ دانش آموزنهاوندی زیر نظر معلم شهید حاج محمد طالبیان تحت عنوان گروه انقلابی ابوذر نهاوند در ۳۰ بهمن سال ۱۳۵۲ کردند و توسط رژیم منحوس پهلوی به شهادت رسیدند کاری بسیار بزرگ حسینی و ماندگار در تاریخ این مرزوبوم است و وظیفه ماست ارزش این کار و حرکت شجاعانه کار را قدربدانیم، زیرا خروش آنها در سال ۱۳۵۲ باعث وحشت حکومت شاه شد.
شاهرخی گفت: بعد از گروه اول ابوذر که همگی دستگیر شدند با کمک مهندس علی حسینی گروه دوم ابوذر تشکیل و مجددا به مبارزه با حکومت شاه پرداختند که این حرکت آنها باعث شد نهاوند سربلند جزو نخستین شهرهایی در کشور باشد که حتی زودتر از تهران در ۱۵ آبان ماه ۱۳۵۷ مجسمه شاه را به زیر کشد و سرنگون کرد ازاینرو نهاوند در بیشتر حوادث تاریخی ایران و بهویژه مبارزه با رژیم ستمشاهی نقش مهمی داشته و دارد.
محمدتقی شهبازی استاد دانشگاه و نویسند کتاب ابوذران نهاوند در مورد فشار رژیم بر مردم نهاوند بعد از دستگیری گروه ابوذر به خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: بر اساس تحقیق کارشناسان واسناد بهدستآمده از ساواک و خبر نشریات و نامهنگاری هاو گزارشهای منتشره پس از دستگیری و اعدام شش عضو گروه بلافاصله طی نامهای به ریاست ساواک استان همدان دستورات مهمی میدهد.
وی خاطر نشان کرد: رئیس ساواک در دستور عمل خود در مورد مردم نهاوند آورده است با توجه به تجربیات و شواهد موجود بااینکه امکان فعالیت خلاف مصالح مملکتی از جانب اقوام و دوستان افراد معدوم و محکوم وجود دارد خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به مراقبت و کنترل خویشاوندان و دوستان افراد این گروه اقدام و در صورت مشاهده هرگونه عمل خلاف و مشکوک، مراتب را بهموقع به این اداره کل اعلام نمایند.
وی افزود: بلافاصله پسازاین دستور، ساواک منطقه با گماردن افراد مخصوصی که در اسناد بانام رمز «شنبه»، «یکشنبه» مشخصشدهاند، هریک از نزدیکان اعضای گروه را که احتمال انجام اقدامی از جانب آنها میرفت، بهشدت تحت کنترل قرار میدادند که نمونه آن دستگیری چند باره اسد سیف برادر شهید ماشاالله سیف است.
شهبازی عنوان کرد: تازه رژم و دستگاه سرکوبگرش ساواک به این امر هم اکتفا نکرد و بعد از این مدتی ازآنجاکه امکان فعالیتهای بیشتر را علیه رژیم پیشبینی میکرد، اقدام به تأسیس ساواک در نهاوند بهعنوان تنها شهرستان دارای این اداره در کشور کرد.
وی افزود: سختگیری رژیم و اداره ساواک در نهاوند روزبهروز بیشتر میشد بهطوریکه با توجه به اینکه هیچیک از اعضای گروه کسی را از اقدامات خود خبردار نکرده بودند و اعضای اصلی نیز همگی دستگیر و اعدام یا تحت شکنجه بودند بازهم ساواک حدود دویست نفر از اهالی نهاوند را برای جلوگیری از هر اقدامی علیه رژیم دستگیر کرد و برخی از آنها مدتها تحت شکنجه و بازداشت رژیم بودندکه این اقدامات و سختگیریها باعث شد جوانان نهاوندی گروه دوم ابوذر را نیز تشکیل دهند.
مدرس تاریخی دانشگاههای نهاوند گفت: هیچکس حاج محمد طالبیان رهبر معنوی این گروه را فراموش نمیکند، زیرا این معلم شهید و فداکار که بعد از انقلاب توسط منافقان کوردل به شهادت رسد نقشی اساسی در پرورش و باورهای دینی این گروه داشت و رهبر معظم انقلاب که مدتی با شهید طالبیان در زندان رژیم پهلوی بودند به نیکی از وی یاد میکند و این شهید را مجاهدی بزرگ و انقلابی میداند.
وی یادآور شد: شهادت گروه ابوذر در ۳۰ بهمن ۱۳۵۲ باعث آگاهی یافتن هرچه بیشتر مردم نهاوند درباره ماهیت رژیم شاه گردید در محیط کوچک نهاوند که اکثر افراد همدیگر را میشناسند و نیز در محیطهایی که اعضای گروه با آنها سروکار داشتند مانند مدارس، مکانهای آموزشی و ورزشی این مسئله نمیتوانست بدون واکنش بماند پسازاین ماجرا بیشتر مردم نهاوند سعی میکردند خشم و انزجار خود نسبت به رژیم را در شکلهای مختلف نشان دهند.
محمد رضا علی حسینی زندانی سیاسی و مبارز قبل از انقلاب بیان کرد:تاثیر گروه انقلابی ابوذر در بین مردم و جوان به حدی بود که هروقت در ایام ماه محرم از کنار مجسمه شاه در میدان اصلی شهر عبور میکردند، با مشتهای گرهکرده شعار بر ضد شاه سر میدادندو در آبان ۵۷ بهعنوان اولین شهر در کشور مجسمه شاه را سرنگون کردند و اینها به خاطر اقدامات و کارهای انقلابی گروه ابوذر در سال ۵۳ و ۵۲ بوده است.
مرحوم آیتالله فا کر خراسانی چندین سال پیش در سالگرد شهادت گروه انقلابی ابوذر نهاوند در سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بابیان خاطراتی از جوانان عضو این گروه گفت: رژیم ستمشاهی تا جایی که میتوانست تمامی تلاش خود را کرد تا جریان دستگیری، محاکمات و شهادت گروه ابوذر را بیسروصدا و پنهانی انجام دهد، زیرا از گسترش مبارزات ضد رژیمی در میان تودههای مردم ترس داشت.
وی افزود: جریان و روال برگزاری دادگاه گروه ابوذر به شکل نظامی برگزار شد بهطوریکه تمامی دادگاهها و محاکمات آنها از هیچ رسانهها منعکس نشد و تنها برخی روزنامههای دولتی مانند کیهان و اطلاعات با این عنوان که شش خرابکار صبح امروز اعدام شدند خبر دادند؛ اما منتشر شدن همین خبر کوتاه واکنشهای مختلفی را در جامعه آن روز به ویژه در بین اقشار دانشگاهی داشت.
هم زندانی سیاسی گروه ابوذر نهاوند اظهار داشت: این خبر کوتاه آنچنان تأثیری در داخل و خارج از کشور داشت که دانشجویان کوی دانشگاه تبریز، قطعه روزنامهای را که این خبر در آن چاپشده بود، بریده و به شیشه خوابگاه خود چسباندند و روی آن با ماژیک قرمز نوشته بودند ما انتقام میگیریم همچنین گروههای مبارز خارج از کشور، سعی کردند حقیقت ماجرا را در سطح جهانی مطرح سازند.
وی بیان کرد: گروههای مبارز خارج از کشور در آن دوران خبر شهادت گروه ابوذر را بهعنوان یک اطلاعیه خبری برای مطبوعات و محافل بینالمللی ارسال کردندبهدنبال این اقدامات بود که روزنامه لوموند فرانسه خبر شهادت اعضای گروه و نام آنها را اعلام نمود بهطوریکه رادیو بیبیسی در اخبار شب اول اسفند سال ۱۳۵۲ به این موضوع اشاره کرد.
مرحوم خراسانی بیان کرد: وقتی تمام این ماجراها را کنار هم میگذاریم متوجه ارزش کار بچههای گروه انقلابی ابوذر میشویم که در آن شرایط سخت چهکار بزرگی کردند و با این حرکت خود در آن دوران انقلابی را به پاکردند.
وی با اشاره به حرکت دستهجمعی این شهدا در هنگام رفتن بهپای جوخه اعدام افزود: وقتیکه جوانان گروه ابوذر برای اعدام و لحظه شهادت به مسلخ عشق میرفتند فریاد اللهاکبر و یا حسین (ع) گفتن آنها در سالن پیچیده بود و به بقیه زندانیان نیز روحیه گرفتند و حرکت این دانش آموزان و جوانان انقلابی ترس و وحشتی در دل دژخیمان رژیم انداخت.
منیژه منشط خواهر بهمن منشط یکی از اعضای گروه انقلابی ابوذر از روحیه و رفتار اسلامی و اخلاقی برادرش اینگونه گفت: با توجه به شکنجههای بسیار دردناک و زجرآوری که توسط ساواک به بعضی از اعضای گروه وارد شد، اما آنها مقاومت سرسختانهای از خود نشان دادند بهطوریکه بهمن منشط، از اعضای اصلی گروه تا آخرین لحظه حیات خود به رژیم پهلوی حمله و افشاگری میکرد و کوچکترین مماشات و نرمشی از خود در برابر بی دادگاه شاهنشان نمیداد.
وی اظهار داشت: دریکی از جلسات دادگاه بهمن به حدی از رفتار شاه و دادگاه او ناراحت بود که به گفته شاهدان لیوان آب را بهسوی قاضی دادگاه پرت کرده و گفت: این کاخنشینان مردم را بدبخت کردهاند که از گرسنگی دارند میمیرند و در مقابل اظهار نگرانی یکی از وکلا گفته بود من فقط از خدا میترسم و اینها کسی نیستند که من از آنها بترسم.
خواهر منشط بیان کرد: سرگذشت برادر من خیلی عجیب است، زیرا او در ابتدا به موسیقی خیلی علاقه داشت و در وادی انقلابی گری و مبارزه نبود تا اینکه یک روز یکی از معلمهایش میگوید بهمن حیف این صدای تو نیست که درراه خدا و قرائت قرآن از آن استفاده نمیکنی و همین جرقهای در زندگی او بود و بلافاصله آلات موسیقی را کنار گذاشت و به یک قاری خوب قرآن تبدیل شد و بعدازآن از طریق دوستانش به دلیل رازداری به گروه ابوذر دعوت شد.
وی بیان کرد: شهید منشط در دوران دبیرستان ازجمله جاز زنان معروف نهاوند بود که بارها به شهرهای شمالی کشور جهت اجرای برنامه در اردوهای آموزشی اعزام میشد، ولی در سال ۱۳۴۹ جزو دانش آموزان کلاس آقای طالبیان شد و باراهنماییها و هدایتهای ایشان توسط، ولی الله سیف به مطالعات دینی و جلسات مذهبی روی آورد. با شروع برنامههای سخنرانی حجتالاسلام فاکر در نهاوند در سال ۱۳۵۰، منشط و دوستانش جذب سخنرانیهای ایشان شدند.
گزارش از علی سهرابی
انتهای پیام/ ش