به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اعلام خبر سفر قریبالقوع رئیسجمهور دکتر حسن روحانی به عراق ما را بر آن داشت تا مروری بر دو تجربه دیپلماتیک در عرصه بینالمللی بیاندازیم و برخورد ترامپ و پوتین با سربازان کشورشان را پس از اعلام پیروزی بر داعش بررسی کنیم.
زمان این دو سفر، سخنان این دو رئیسجمهور، چگونگی انجام سفر و برنامههایی که داشتند شامل نکات ظریفی است که نشاندهنده اتحاد آنها با سربازانشان در پیگیری اهداف ملی و همچنین دروکردن محصولی است که خودشان یا دیگری کاشته است.
هر چند نمیتوان مسکو و واشینگتن را الگویی برای راهبردها و رویکردهای خود قرار دهیم (کمااینکه هر نوع حضور نیروی نظامی در کشور خارجی قابل تأیید نیست)، اما تجربه یادشده را میتوان به عنوان نوعی اقدام جامع و بلوغ دیپلماتیک مورد بررسی قرار داد.
ترامپ در عراقرئیسجمهور آمریکا و همسرش ملانیا آخرین تعطیلات آخر هفته سال ۲۰۱۸ را در عراق گذراندند، کنار سربازان آمریکایی در پایگاه الاسد که غرب بغداد واقع است. این سفر حدود یک هفته پس از آن انجام شد که ترامپ در توییتش پیروزی بر داعش را اعلام کرد و گفت: میهن از سربازانش به خوبی استقبال میکند.
او در این سفر به میان سربازان رفت و در ابتدای سخنرانیاش از آنها خواست که راحت باشند (اصطلاحاً فرمان آزادباش داد) و سپس به همراه همسرش از «خدمات و فداکاری» آنها برای «قدرتمندی، امنیت و آزادی» آمریکاییان تقدیر کرده، به آنها سال نو را حضوراً تبریک گفت و به آنها وعده داد «بهترین تجهیزات نظامی جهان» را در اختیارشان قرار دهد: «من میخواهم تکتک شما بدانید که ما از شما که از ما محافظت میکنید، محافظت میکنیم».
وی از ژنرال مداکس، ژنرال لاکامرا و چندین فرمانده دیگر با ذکر نام تشکر کرد و گفت: «بهترین راه برای ایجاد صلح، قدرتمندی است… اگر قدرتمند نباشیم میدانید که چه اتفاقی میافتد». وی ادامه داد ما به حذف داعش در سوریه افتخار میکنیم، اما بیش از این در آن کشور نمیمانیم تا دوباره در جهان، «ما به عنوان یک ملت مورد احترام قرار گیریم… ما میخواهیم شما در جایی بجنگید که معنا داشته باشد… ما دفاع پیشگیرانه را دوست نداریم. ما یک حمله واقعی و یک دفاع واقعی را میخواهیم».
جلسه ترامپ و جان بولتون در پایگاه الاسد با فرماندهان نظامی آمریکا مستقر در عراق
او گفت: به سربازان آمریکایی افتخار میکند که «هر چه قدرت داشتیم برای حفاظت از سرزمینمان بکار گرفتید و نگذاشتید تروریستها به سواحل آمریکا برسند».
چند نکته در باب سفر او جلب توجه میکند:
۱- سفر او به عراق بدون هماهنگی با دولت این کشور انجام شد و پس از انجام سفر نیز مقامات عراقی روی خوشی به او نشان ندادند (دفتر عادل عبدالمهدی اعلام کرد به دلیل عدم توافق بر سر چگونگی برگزاری، دیدار دو طرف لغو شد)، اما با این حال ترامپ این فرصت را از دست نداد.
۲- سفر ترامپ در حالی انجام شد که یک هفته قبل از آن دستور داده بود نیروهای آمریکایی از سوریه خارج شوند و حتی نیمی از سربازان نیز تدریجاً از افغانستان به خانه برگردند. با این حال به عراق رفت، از سربازان آمریکایی تشکر کرد و حتی منطق مداخله نظامی آمریکا در کشورهای دیگر را برای همه توضیح داد و از آن دفاع کرد.
۳- ترامپ علاوه بر تبریک سال نو به آنها و تقدیر از خانوادهشان قول داد بهترین تجهیزات نظامی را در اختیارشان قرار دهد تا بیشتر و در امنیت بالاتری به اهداف خود برسند.
۴- او راهبرد دفاع پیشگیرانه را مردود دانست، اما گفت: این منافات ندارد با اینکه دورتر از مرزهای خود بجنگیم و نگذاریم که تروریستها به مرزهای آمریکا نزدیک شوند.
لازم به ذکر است جرج بوش پسر پس از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی چهار سفر به این کشور داشت و اوباما نیز یک سفر. آن دو چند بار نیز در افغانستان حاضر شدند.
پوتین در سوریه
مسکو رسماً از سپتامبر ۲۰۱۵ میلادی حضور نظامیاش را در سوریه آغاز کرد، در حالی که آخرین مداخلهاش در جهان اسلام به دوران شوروی و سال ۱۹۷۹ برمیگشت، زمانی که با سرنگونکردن حفیظالله امین میخواست یک دولت کمونیستی بر سر کار آورد، ولی آن چنان درگیر شد که نه تنها حدود ۱۵ هزار تن از نیروهایش را از دست داد، بلکه این مداخله به باتلاقی برای دولتش تبدیل شد، دقیقاً در سالهایی که بیشترین مشکلات سیاسی و اقتصادیِ داخلی را تحمل میکرد.
با این حال ماجرای سوریه تفاوت داشت و شرایط روسیه نیز با شوروی سابق فرق میکرد. از دست دادن پایگاههای سیاسی در اروپای شرقی نیاز به حفظ یک پایگاه قدیمی در حاشیه مدیترانه را به مسکو یادآور میشد؛ ضمن اینکه حذف بشار اسد مقدمه قدرتگیری محور سعودی-اسرائیلی در خاورمیانه بود که در چند دهه اخیر به شریک راهبردی واشینگتن تبدیل شدهاند. جدا از همه اینها حاکمیت یک گروه تروریستی بر عراق و سوریه که ممکن است آلت دست هر دولت قدرتمندی علیه روسیه بشوند، زنگ خطری برای مسکو بود.
پس از شروع بمبارانهای مسکو و حضور نیروهای نظامیاش در همکاری با ایران ورق جنگ برگشت و داعش مجبور شد خط به خط عقبنشینی کند. دسامبر ۲۰۱۷ میلادی بود که ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه مانند یک فاتح وارد سوریه شد و در پایگاه نظامی خمیمیم با بشار اسد و سربازان روس دیدار کرد. در دیداری که اسد تأکید کرد مردم سوریه کمکهای روسیه را فراموش نخواهند کرد و تفاوتی میان کشتههای خود و کشتههای روسیه قائل نیستند، پوتین خطاب به نیروهای نظامی در این پایگاه هوایی گفت: «دوستان، سرزمین مادری منتظر شما است. شما با پیروزی به خانه برمیگردید، نزد خویشان، پدران و مادران، همسران، فرزندان و دوستان خود».
پوتین، اسد، فرمانده و خلبانهای روس در پایگاه خمیمیم سوریه
پوتین بدون تأخیر و در همان ماهی به سوریه سفر کرد که فرمانده ارتش روسیه اعلام کرد خاک سوریه از داعش پاک شده است. رئیسجمهور روسیه در سخنرانیاش امکان حضور مجدد نیروهایش را برای خود محفوظ دانست و گفت: اگر تروریستها مجدداً فعال شوند با حملات سنگینی روبرو خواهند شد. این جدا از پایگاه هوایی در لاذقیه و تأسیسات دریایی در طرطوس است که در اختیار روسیه باقی میماند.
پوتین در همان سفر دستور کاهش نیروهای نظامی روسیه و خروج «بخش مهمی» از آنها را صادر کرد و جالب اینکه آمار نشان میدهد در ماههای بعد نیروهای غیرنظامی روسیه جای هموطنان نظامی خود را گرفتهاند. این یافته رویترز از دادههایی است که سرویس امنیتی فدرال روسیه به صورت متناوب از مقاصد سفرهای خارجی روسها منتشر میکند و ادامه داده سفرِ غیرنظامیانِ روسی به سوریه از ابتدای حور نظامی مسکو در سوریه ۱۰ برابر شده است.
تنها در شش ماه اول ۲۰۱۸ میلادی ۱۷ هزار سفر از سوریه به سوریه ثبت شده است در حالی که در کل ۲۰۱۶ میلادی که جنگ در اوج خود بود، تنها ۲۲ هزار سفر ثبت شده بود. سفرهای دریایی در همین مدت ۸۶۸ مورد بوده در حالی که در کل ۲۰۱۷ میلادی ۱۰۵۳ سفر دریایی انجام شده است. بخشی عمده این افراد برای همکاریهای مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی و عقد قرارداد به سوریه رفتهاند؛ برخی کاملاً خصوصی و برخی هم شرکتهایی که با ارتش و دولت روسیه همکاری دارند.
روحانی در تهران؟!
عجیب است که ایران با وجود اینکه قبل از روسیه به کمک دمشق شتافته بود، هنوز و پس از گذشته یک سال و دو ماه از سفر پوتین به آن کشور، رئیسجمهورش را در سوریه ندیده است. تازه اواخر همین ژانویه بود که جهانگیری معاون اول پس از سفر مقدماتی مقامات وزارت خارجه به سوریه، راهی دمشق شد تا در مورد روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور با مقامات سوریه به گفتگو بنشیند. حالا گفته میشود روحانی نیز قصد دارد تا آخر سال شمسی سری به عراق بزند. چرا این سفر مانند سفر پوتین و ترامپ بلافاصله پس از اعلام پیروزی صورت نگرفت؟
شاید بگویید دلیل اینکه روحانی رئیسجمهور ایران چندان عزمی برای حضور صمیمی میان سربازان ما در عراق و سوریه ندارد یا اینکه پس از اعلام پیروزی آنها از زبان سردار سلیمانی چندان استقبال گرمی از آنها در تهران به عمل نیاورده و فقط با چند خانواده شهید مدافع حرم دیدار کرده است، این باشد که او برخلاف ترامپ و پوتین فرمانده کل قوای کشورش نیست. این درست است، اما پس چرا وقتی از رژه نیروهای نظامی در تهران سان میبیند یا اجازه شلیک موشک علیه تروریستها را صادر میکند، این فرمانده کل قوا نبودن چندان تأثیری ندارد؟
یا شاید بگویید حمایت جدی دولت از حضور نظامی ما در عراق و سوریه ممکن است رویکرد دولتهای غربی را نسبت به ایران تشدید کند. اولاً اکنون که اروپاییان در هر نشست از «اقدامات بیثباتساز» ایران در منطقه سخن میگویند، خیلی از ما راضی هستند؟! ثانیاً ایالات متحده رسماً و در بسیاری از حوزهها عملاً تحریمهای خود را به دلیل فعالیتهای منطقهای و موشکی ایران برگردانده است؛ ثالثاً حرمت امامزاده را متولی آن نگه میدارد: وقتی دولت ما از حضور افتخارآمیز در عراق و سوریه شرم میکند، چرا باید از سایر دولتها انتظار داشته باشیم نام آن را «اقدام بیثباتساز» نگذارند؟
پرسش اصلی از رئیسجمهور و تیم مشاورانش این است که چرا رویکرد دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به حضور نظامی ما در عراق و سوریه، نه مانند ترامپ همدلانه است و نه مانند پوتین، مدبرانه؟ بلکه به نوعی یواشکی و مدارامآبانه مینماید. چرا ترامپ به افزایش بودجه نظامی و ارسال بهترین تجهیزات برای حفاظت از جان سربازان آمریکایی افتخار میکند، اما دولت ما تلویحاً از کاهش بودجه نظامی سخن میگوید؟ چرا پوتین بلافاصله پس از اعلام پیروزی بر داعش به سوریه میرود و سیل فعالان اقتصادیاش را روانه دمشق میکند، اما دولت ما تازه ۱۴ ماه بعد از اعلام پیروزی از سوی سردار سلیمانی برنامه سفر به دمشق میریزد، آن هم بدون حضور رئیسجمهور؟
منبع: مشرق
انتهای پیام/