به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، آرین غلامی شطرنجباز کشورمان, یک ماه پیش در فضای مجازی و رسانهها، حسابی خبرساز شده بود، یعنی زمانی که در مسابقات بینالمللی ریلتون سوئد، حاضر به رویارویی با حریفی از رژیم صهیونیستی نشد و قید عنوان قهرمانی و جوایز آن رقابتها را زد. آرین به خاطر آن رفتار و مصاحبهاش که گفت «هدف بزرگی برای این کارم داشتم که برایم مهمتر از هر عنوانی بود و میخواستم از مردم مظلوم فلسطین حمایت کنم.» بسیار مورد تقدیر قرار گرفت؛ اما گویا تقدیری که سردار حاج قاسم سلیمانی به تازگی از وی به عمل آورده رنگ و بوی دیگری برایش دارد.
بیشتر بخوانید: شطرنجباز نوجوان کشورمان از سردار سلیمانی چه هدیهای گرفت؟ +تصاویر
به تازگی صفحه منتسب به سردار سلیمانی متن مصاحبه اختصاصی با آرین غلامی را منتشر کرده که در ادامه میخوانید.
آرین با انگشتر سردار به مسابقات جهانی پیشرو خواهد رفت
گفتکوی اختصاصی با آرین غلامی
شطرنجباز قهرمانی که از مسابقه با رقیب اسرائیلی انصراف داده بود، صبح پنجشنبهاش طور دیگری شروع شد. آرین میگوید امروز صبح به صورت غیر منتظره به دیدار با سردار سلیمانی دعوت شدم. گل از گلش شکفته و معلوم است که دوست دارد هرچه زودتر روایت این دیدار کوتاه ولی ماندگار را برای ما هم بگوید.
آرین میگوید: راستش من از سردار خیلی تعریفها شنیده بودم. از دلاوریهایی که در جنگ با داعش داشتند و تلاشی که برای امنیت ما میکنند، از همه اینها کلی ماجرا شنیده بودم و به همین دلیل هم خیلی دوستشان داشتم. ایشان که به مازندران آمدند، من را دعوت کردند و من هم خیلی خیلی خوشحال شدم. حس عجیبی داشتم ازاینکه با فردی شجاع مثل سردار سلیمانی که آوازه شجاعتش همه جا هست، دیدار میکنم.
میگذارم آرین همه خوشحالیاش از این دیدار را در جملات ریخته و بگوید، وقتی میپرسم دیدار چه طور بود؟ از ته دلش میگوید: خیلی صمیمی و این خیلی را آنقدر کشیده میگوید که کامل متوجه شوم. بعد بلند خندیده و ادامه میدهد: سردار چهار بار من را بوسیدند. راستش اصلا انتظار نداشتم با یک سردار نظامی که روبرو شوم این قدر مهربان و گرم برخورد کنند، سردار خیلی مهربان بودند.
من راحت با سردار صحبت کردم و ایشان هم مهربانانه از من تشکر کردند، من گفتم: شما کار خیلی بزرگی میکنید و من هم با تصمیمی که گرفتم، یعنی انصراف از مسابقه با حریف اسرائیلی میخواستم سرباز کوچکی برای شما باشم. چون من هم میخواستم گوشهای از کار سردار را انجام بدهم.
سردار قول دادند به همین زودیها به دیدار آقا بروم. سردار سلیمانی آرین را بغل میکند، میبوسد و درست وقتی آرین فکرش را نمیکند، غافلگیرش میکند. آرین میگوید سردار سلیمانی من را بغل کرده بودند که متوجه شدم انگشترشان را از دست در آورده و توی دستم گذاشتند، این لطف و هدیهی ایشان بود. یک انگشتر برای خودم و یک انگشتر هم هدیه برای پدرم فرستادند. من انگشتر را همراه خودم به مسابقات خواهم برد، این بار میخواهم با انگشتر حاج قاسم سلیمانی مهرهها را جا به جا کنم.
امیدوارم همه ما نوجوانها بتوانیم به هر شکلی و در هر سنگری به افرادی شبیه سردار کمک کنیم و در حد خودمان کارمان را انجام دهیم.
امیدوارم زودتر آقا را هم ببینم، سردار قول دادند من را به دیدار آقا ببرند.
انتهای پیام/
مرد به این میگن