به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،   تبعات قتل جمال خاشقچی در داخل ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول توسط مأموران اطلاعاتی عربستان که از نزدیکترین عناصر به محمد بن سلمان، ولی عهد این کشور بودند، همچنان همچون شبحی وی را دنبال می کند؛ آنهم در حالی که سعی می کند خود را به عنوان یک چهره اصلاح طلب معرفی کند چهره ای که می کوشد این کشور نفتی دارای خاستگاه تفکر تکفیری با نظام حکومتی قبیلگی را به حکومتی قابل قبول در هزاره سوم تبدیل کند؛ کشوری که از حداقل آزادی های اساسی و حقوق بشر بی بهره است به طوری که در تمام جهان تنها حکومتی است که به زن حتی حق رانندگی هم نمی دهد.

این شاهزاده جوان که هزینه گزافی را برای معرفی خود به عنوان یک اصلاح طلب در نظر افکار عمومی غرب به خصوص آمریکا صرف کرده است، به شدت امیدوار است که با این همه پولی که به پای دلال کاخ سفید یعنی دونالد ترامپ و دامادش کوشنر ریخته است، خود را نه فقط به عنوان پادشاه جدید عربستان بلکه عامل غرب در خاورمیانه بر صحنه سیاست منطقه تحمیل کند. غرور ناشی از این آمال و آرزوها کار او را به جایی رساند که به خاطر تحکم بر سر متحدان منطقه ای عربستان مثل اردن و مغرب باعث شد که این دو کشور را از دست داده و به همچنین به خاطر اعمال تحریم بر قطر، کشورش را رو در روی ائتلاف قطر و ترکیه قرار داد.

از آنجا که گاهی اوضاع بر وفق مراد پیش نمی رود، رسوایی های ناشی از حمله همه جانبه عربستان به یمن و فجایع و مصائبی که این جنگ به بار آورد و سپس اعلام جنگ سیاسی این کشور به قطر و ترکیه، و در نهایت ارتکاب احمقانه ترین و وحشیانه ترین ترور علیه جمال خاشقچی، بن سلمان را در وضعیت بسیار بدی قرار داد به طوری که افکار عمومی غرب به خصوص آمریکا علیه وی برآشفت و کشورهای اروپایی نیز شروع به تجدید نظر در سیاست فروش اسلحه به ریاض کردند. کنگره آمریکا نیز از واشنگتن خواسته است ضمن تغییر سیاست های خود در قبال عربستان فروش سلاح به این کشور را متوقف کرده و این جوان شیفته قدرت را محاکمه کند.

حال پس از این همه رسوایی، این ولی عهد تلاش می کند به هر ترتیبی که شده وجهه خود را اصلاح کند لذا شروع به سفر به کشورهای عربی کرد اما توفیقی به دست نیاورد زیرا اعتراض های مردمی که از سیاست های تکفیری عربستان و حمایت این کشور از رژیم های طاغوتی و سرکوب قیام های مردمی به خشم آمده بودند، وی را مجبور کرد که مخفیانه بیاید و مخفیانه برود. او حتی در کنفرانس سران 20 اقتصاد بزرگ جهان هم تقریبا منزوی بود لذا به ناچار این بار به شرق و کشورهای آسیایی پناه برد تا با اعلام بستن قراردادهای میلیارد دلاری سعی کند، وجهه خود را اصلاح کند.

بیشتر بخوانید:مخالف عربستان در آغوش بن‌سلمان/ ولیعهد سعودی چه دامی برای «عمران‌خان» پهن کرده است؟

کشورهایی مثل پاکستان، هند و چین سیاست های کاملا روشنی در قبال خاورمیانه دارند. این کشورها رویکردهای صرفا اقتصادی دارند و هیچگاه کار را به ائتلاف های سیاسی یا ساخت پایگاه های نظامی نمی کشانند. لذا ریاض نمی تواند از این کشورها برای مهار مواضع و انتقادات اروپایی ها و آمریکایی ها علیه بن سلمان – در صورت تشدید – استفاده کند. بر این اساس سفر دوره ای بن سلمان به کشورهای آسیایی صرفا در چار چوب روابط عمومی است چون او می داند - همانطور که ترامپ هم پیش از این هشدار داده است – دولت عربستان بدون حمایت آمریکا دو هفته هم دوام نمی آورد.

فرار بن سلمان به آسیا کوچکترین تأثیری بر وجهه وی در نزد افکار عمومی جهان ندارد. او سعی می کند چنین وانمود کند که اهمیتی به پیامدهای ترور خاشقچی و تبعات حمله ناجوانمردانه به یمن و شکست ناوگان تبلیغاتی عربستان در مقابل امپراطوری رسانه ای قطر نمی دهد. او تلاش می کند خود را مرد قدرتمند سلطنت نفت و عربستان را تنها کشور عرب مورد اعتماد در ائتلاف های منطقه ای و بین المللی نشان دهد.

بر اساس محاسبات سیاسی اشتباهات بن سلمان و فجایع ناشی از این اشتباهات هیچ آینده ای در حاکمیت عربستان برای وی باقی نمی گذارد و احتمال می رود که در صورت ادامه افول عربستان زیر سایه بن سلمان، خاندان سلطنتی این کشور برای نجات آن از زوال و نابودی وارد عمل شوند. آنها یا تلاش می کنند با رضایت شورای بیعت یا توسل به هر سناریوی دیگری، شخص دیگری را جایگزین او کنند و یا با یکی از راه های مرسوم در میان آل سعود، از شر او خلاص شوند.

منبع:العالم

انتهای پیام/

بن سلمان و فایده سفر آسیایی او