در سال ۱۳۶۲ و ۱۳۶۵ وقتی مردم مهاباد مثل روزهای عادی در حال رفتن به سر کار بودند میگهای عراقی غرش کنان بر فراز شهر مهاباد حاضر شدند. به صدا در آمدن آژیر خطر و شنیدن چند صدای بلند و برخاستن دود و گرد و غبار حکایت از بمباران مهاباد این عروس زیبای دیار کردنشین ایران داشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ استکبار در راس آنها امریکا، چون یک متحد و یک رژیم کاملا تحت تسلط را از دست داد برای جلوگیری از ادامه حرکت مردم و نظام جمهوری اسلامی، با انواع توطئهها از جمله تحمیلی که یک جنگ ناخواسته آنهم به وسیله یک متحد دیگرش یعنی صدام و رژیم بعث بود را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت.
اما با رشادت و ایستادگی مردم و جانفشانی در جبههها این توطئه از جانب دشمنان هم نا کام ماند و هر چه از زمان جنگ میگذشت پیروزیهای رزمندگان درجبههها استکبار را نا امیدتر و رژیم بعث را هراسانتر می کرد.
رژیم بعت و در راس آن صدام برای برای اینکه شکستهای خود را سرپوش بگذارد و به خیال خود ملت ونظام اسلامی ایران را وادار به عقب نشینی کند و روحیه مردم را بشکند دست به بمباران شهرهای مختلف در غرب و جنوب غرب و جنوب و حتی مناطق مرکزی ایران کرد.
یکی از این شهرها مهاباد بود.
مهاباد در دو نوبت بمباران شد. هر بار هم بمبها در مناطق پرجمعیت شهری از جمله بازار مهاباد فرو افتادند که حاصل آن متاسفانه شهادت ۶۵ نفر از شهروندان و مجروح شدن ۹ نفر شد.
روشنفکر رئیس بنیاد شهید مهاباد در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد،گفت: رژیم بعث عراق درغرب کشور اکثر شهرها ازجمله پیرانشهر، سردشت، اشنویه و مهاباد را درنوبتهای متوالی یا توپ باران و یا بمباران کرد.
بمباران شیمیایی سردشت که اولین بمباران شیمیایی در جهان به حساب می آید جنایتی بود که فقط از دست جنایتکارانی مثل صدام برمی آمد.
وی افزود: بار اول ۵ اسفند سال ۱۳۶۲ مصادف با بمباران نوبت اول، که حاصل این جنایت ۱۰ شهیدو ۵ مجروح و جانباز بود و بار دوم ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۵ بمباران نوبت دوم بود که حاصل آن ۵۵ نفر شهید و ۴ نفر جانباز بود .
روشنفکر گفت: در این روز میگهای عراقی ( هواپیمای جنگنده چند منظوره با هدف ایجاد برتری هوایی است که توسط شرکت میکویان گورویچ در روسیه طراحی و ساخته شده است که آن را بعنوان برترین جنگنده مطرح کرده اند.) حوالی ساعت ۱۶ عصر برفراز آسمان مهاباد آمدند و سه بمب در بازار مرکزی شهر یعنی میدان منگور وبازار سر پوشیده وقدیمی فرو ریختند.
در جریان این بمباران متاسفانه ۱۵ نفر از مردم بی دفاع این شهر شهید و جانباز شدند علاوه براین صدها مغازه و محل کسب و کار مردم و منازل مسکونی اطراف بازار تخریب شد.
وی ادامه داد: بی شک این حمله ناجوانمردانه علاوه بر اینکه نمایانگر اوج کینه صدام و رژیم بعث علیه مردم و رزمندگان در جبهه هابود، با چراغ سبز آمریکا و هم پیمانانش انجام گرفت.
در ادامه ناصر آزیز معاون فرهنگی بنیاد شهید مهاباد در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد، گفت: برابر اسناد موجود بر اثر بمباران سال ۶۲، مغازه های سرای کریم خان که بازار اصلی شهر و یکی از محلهای اصلی بازاریان و کسبه مهاباد به شمار میآمد، و میدان منگوران؛ همچنین منازل خیابان جام جم تخریب و با خاک یکسان شد.
در این میان آنچه باعث شد آمارها شهدا ومجروحان بیشتر نشود روز جمعه و تعطیل بودن مغازهها بود.
آزیز ادامه داد: این بمباران پس از آن صورت گرفت که رزمندگان در عملیاتهای موفقیت آمیز والفجر و خیبر در جبهههای جنوبی و غرب کشور دشمن بعثی را تار و مار کرده بودند.
در این باره به سراغ آقای خالد امینی یکی از شاهدان عینی ماجرای بمباران سال ۶۲ رفتم که وی آنچه آنروز روی داده بود را این چنین روایت کرد. او در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد، گفت: روز جمعه بود، به همین سبب اکثر مغازهها تعطیل بود حوالی ساعت ۴ بعد از ظهر پیاده در حال گذر از خیابان جمهوری اسلامی حوالی میدان منگور و تاریکه بازار (بازار قدیمی شهر) بودم که ناگهان صدای غرش هواپیماهای عراق را بر سر آسمان شهر مهاباد شنیدم بعد از چند ثانیه هواپیماهای جنگی عراقی بمبهای خود را بر سر شهر ریختند و به سرعت دور شدند.
آقای امینی افزود: یکی از بمبها درست در جایی که ۵۰ متر از آن فاصله داشتم بر زمین افتاد خوشبختانه من در آنجا جان سالم به در بردم پس از چند دقیقه و حاکم شدن دوباره آرامش بلافاصله به محل اصابت بمب رفتم تا اگر کاری از دستم بربیاید انجام دهم. متاسفانه عمق فاجعه بسیار زیاد بود.
وی با حالتی اندوهناک ادامه داد: در میان جستجوهایم یکی از دوستان مغازه دارم که آرایشگر بود را دیدم که ترکش در بدن، نیمه جان بود.
این شاهد ماجرا گفت: مردم به کمک مجروحان و نیروهای امدادی آمدند من هم به نیروهای امدادی برای مداوای دوستم کمک کردم، اما در نهایت او در بیمارستان به علت عمق جراحات شهید شد.
دیدن این صحنهها از آن روز به بعد همواره بامن مانده است و تلخی آن هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود.
آقای خاتمی یکی دیگر از شاهدان و یکی از مجروحان این بمباران هم در این زمینه در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد، گفت: من در میدان منگور مغازه قهوه خانه داشتم روز واقعه من به همراه یکی از دوستانم با هم قدم می زدیم که ناگهان متوجه صدای هواپیما شدیم تا به خودمان آمدیم یکدفعه متوجه صدای مهیبی شدیم پس از چند لحظه در قسمتی از بدنم گرمای شدیدی احساس کردم و بیهوش شدم، بعد از ۲۴ ساعت که بهوش آمدم و چشمانم را باز کردم خود را دربیمارستان ۲۹ بهمن تبریز یافتم. خون زیادی از دست داده بودم و احساس درد شدیدی تمام وجودم را گرفته بود و متوجه شدم پای چپم را کلا از دست دادهام.
وی ادامه داد: براثر جراحت دو بار یک بار به مدت ۶۰ روز ویک بار به مدت ۴۵ روز در بیمارستان تبریز بستری شدم دراین مدت در ناحیه چشم هم درد بسیار شدیدی داشتم، چون این درد بیشتر وبیشتر میشد باز هم به تبریز اعزام شدم در بیمارستان شهدا پزشکان متوجه ترکش کوچکی زیر چشمم شدند هرچند دوبارعمل کردم، اما ترکش هنوز در زیرچشمم باقیمانده، چون پزشکان امکان موفقیت عمل را ده درصد تشخیص دادند به همین دلیل از عمل وجراحی، چشم پوشی کردند. البته در موقع بمباران مغازه هم در میدان منگوران سوخت و کلا از بین رفت.
به دیدار مادری میرویم که تنها امید زندگیش را در این بمباران از دست داده است. مادر شهید امید پاک در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد، گفت: تنها پسرم را در این بمباران از دست دادم و حال از او فقط یک عکس برایم به یادگار مانده است. هر روز عکس فرزندم را نگاه میکنم و دلم بیشتر برای نگاه معصوم کودکانه اش تنگ میشود. هرگز مسببان کشته شدن پسرم را نخواهم بخشید.
فاطمه خانم فرزند شهید نائینی هم که در خانه پذیرای ما بود گفت:در بمباران ۵ اسفند پدرم که در بازار سرای کریم خان مغازه خواروبار فروشی داشت شهید شد. جنایت صدام و رژیمش هزاران خانواده را مثل خانواده ما داغدار پدر، مادر ویا برادر وخواهر کرد.
وی افزود: نبود پدر در سنین کودکی خیلی سخت بود وما این سختی را تحمل کردیم تا به مملکت ونظام اسلامی خود ادای دین کنیم. دعای مردم ایران وحتی مردم خود عراق عاقبت دامان بعثیها را گرفت وعاقبت آنها نابود شدند ومردم مظلوم ایران سربلند باقی ماندند.
ایستادگی مردم مهاباد باعث شد رژیم بعث باردیگر مردم این شهر را آماج حملات ددمنشانه وکور خود قرار دهد تا انتقام شکستهای خود در جبهههای نبرد را از مردم بی گناه مهاباد بگیرد اما نتیجه اش تنها تقویت پایههای وحدت و مقاومت بود. این بار مهاباد در ۲۳ بهمن سال ۶۵ دوباره بمباران شد که طی آن ۵۰ نفر شهید و مجروح شدند.
بمباران مناطق مسکونی برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی ممنوع میباشد، این موضوع یکی از پروتکلهای تصویبی از سوی نهادهای بین المللی دفاع از حقوق بشر است اما علیرغم این پروتکل ها، رژیم بعث به دفعات شهرهای ایران را مورد هجوم هوایی و موشکی قرار داد کاری ضد بشری که بارهای بار انجام داد، اما به واسطه ایستادگی مردم ایران در جای جای ایران اسلامی نه تنها کاری از پیش نبرد بلکه دود این کارهای ضد بشری در چشمان خودشان رفت و از صحنه روزگار محو شدند.
انتهای پیام/پ
گزارش از سپیده خشمن