به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برنامه استعدادیابی «عصر جدید» از همان ابتدا با واکنشهای بسیاری از سوی مخاطبان مواجه شده است. عدهای موافق ساخت این برنامه و عده دیگر مخالف سرسخت آن به شمار میآیند. همین موضوع نشان میدهد این برنامه با تمام کم و کاستهای خود، دیده شده که به نوعی برای تلویزیون اتفاق مهمی به شمار میآید. یکی از موضوعات مورد بحث این برنامه دکور آن است که از همان ابتدا بسیاری از مخاطبان نسبت به آن انتقادهایی را مطرح کردند. به این بهانه با سیامک احصایی که طراحی صحنه برنامه «عصر جدید» را برعهده داشته، گفتگو کردهایم.
علیخانی هیچوقت در بخش طراحی دخالت نکرد
آقای احصایی؛ همکاری با احسان علیخانی چطور شکل گرفت و آیا از آن رضایت دارید؟
از طریق آقای یمینی (مجری طرح برنامه) که مرا از طریق سینما میشناخت، به این کار دعوت شدم. طبیعی بود که بچههایی که مرا نمیشناختند، در ابتدا نسبت به من، نگاهی علامت سوال گونه داشتند، ولی خیلی زود به نتیجه کار کردن با هم رسیدیم و کار آغاز شد. ابتدا با طرحهای ساده شروع کردیم و بعد از آن به بخش ماکتسازی رسیدیم و سپس سیدی دکور را ساختیم که مقداری به فضای اصلی کار نزدیکتر بود. سپس روند کار را ادامه دادیم و به اجرا و تصویربرداری چیزی رسیدیم که در حال حاضر میبینید.
درباره همکاری با احسان علیخانی نیز باید بگویم که از نظر من تجربه خوبی بود. به دلیل اینکه به شخصه هیچوقت ندیدم مستقیم و ناآگاه در بخش طراحی دخالت کند. در واقع دخالت او زمانی اتفاق میافتاد که میخواست چیزی را بداند یا مسئلهای در ذهنش بود که میخواست به من بگوید تا آن را رعایت کنم. در نهایت باید بگویم که این ارتباط آنقدر خوب شکل گرفت که بعد از سه یا چهار جلسه ما براحتی میفهمیدیم که هر کدام چه میگوییم و چه چیزی میخواهیم.
چههای اتاق فکر برنامه هم برای من کمک خیلی خوبی به شمار میآمدند. چراکه آنها بیشتر در جریان رفتارها و خواستههای احسان بودند و چیزهای ذهنی را به من تزریق میکردند. به این ترتیب با آن دانستهها ذره ذره تغییرات کارم را انجام دادم و در نهایت با همفکری بچهها در یک نتیجه کلی به ساخت سیدی کار رسیدیم که منتج به دکور نهایی شد.
باید گفت: نمونههای مشابهی از برنامه عصر جدید سالها قبل در کشورهای دیگری ساخته شده. این موضوع به خودی خود کار را برای طراح صحنه و عوامل دیگر برنامه سخت میکند. چراکه ممکن است گاردهای زیادی نسبت به آن گرفته شود. متفاوت کردن دکور این برنامه از نمونههای خارجی چقدر دغدغه خودتان بود و چه کارهایی برای این اتفاق انجام دادید؟
در وهله اول باید بگویم که تیم اجراکننده این برنامه همه از مدتها قبل به این موضوع واقف بودند که چنین واکنشهایی ایجاد میشود و افرادی در زمان مقرر شروع به یقهگیری میکنند چراکه به هر حال ما اصولا پیش از آنکه از چیزی لذت ببریم، آن را نقد میکنیم. پیش از آنکه فکر کنیم، برنامه چه کمکی میتواند بکند و چه زیبا میتواند باشد، اول به اینکه زشتیهای آن فکر میکنیم. به اعتقاد بنده، این موضوع خلاف جهت لذت بردن است. میتوان ابتدا دید، کیف کرد و بعد شروع به ایراد گرفتن کرد.
یک اتفاقی که وجود داشت و همه از روز اول آن را میدانستیم، این بود که به دلیل تشابه اتفاق، یعنی یک سن، دکور، تعدادی شرکتکننده، تماشاگران و چند داوری که وجود دارند تا اجرای شرکتکنندگان را انتخاب یا رد کنند، ممکن بود نسبت به آن واکنشهایی مطرح شود. به نوعی اگر این موارد را کنار هم بگذاریم، ۵، ۶ عامل تکراری کامل را نتیجه میدهد که در همه مسابقات آمریکایی، اروپایی، آسیایی و یا هرجای دیگری وجود دارند و نمونه آنها خیلی زیاد است. در واقع تنها اتفاقاتی را که شما میتوانید در چنین برنامههایی متفاوت کنید، این بوده که به تغییر نحوه نشستن تماشاگران، رنگ صندلی آنها، میز داوران مسابقه و چیزهایی از این قبیل فکر کنید و در صورت امکان آن را انجام دهید. البته برخی نظرات مخالفی را نسبت به این موضوع مطرح میکنند و از طرفی حق دارند.
چراکه آگاهی فنی نسبت به این موضوع ندارند. چراکه طبیعتا ما نمیتوانیم میز داوران را گرد در نظر بگیریم. به دلیل اینکه برخی دوربینها حتما باید داوران را با هم نشان دهند. یعنی در صورتی که میز گرد باشد و دوربین را وسط بگذاریم، ما چهره دو داور را به صورت نیم رخ میبینیم که درست نیست. در نتیجه میز باید صاف باشد و در واقع به همین دلیل در همه جای دنیا میز مسابقات صاف در نظر گرفته شده است. همچنین طبیعتا برای رد کردن آدمها تاکنون هیچ علامتی بهتر و درستتر از ضربدر در دنیا نیامده است. اگر همین حالا خودمان هم یک کاغذ دست بگیریم و بخواهیم مواردی را خط بزنیم، آن را خط خطی نکرده و احتمالا روی آنها ضربدر میزنیم. خب خیلی ساده است که به همین دلیل در همه جای دنیا نیز برای این کار از ضربدر استفاده میکنند.
در نهایت باید بگویم که وقتی یک میز، چهار داور، چهار ضربدر یک شکل شد، عدهای میگویند که این برنامه کپی است. من هم میگویم بله این موارد صد در صد کپی است. ولی کپی در چه چیزی است. کپی از یک قاعده و شرایط. نمیتوان به دلیل شباهت این میز و ضربدرها گفت که این کار کاملا کپی است. چراکه با این تفاسیر باید بگوییم که همه مسابقات فوتبال دنیا کپی هستند. ولی چرا کسی درباره کپی بودن آنها صحبت نمیکند. همه فوتبالها در یک زمین چمن سبز که دور تا دور آن تماشاگر هستند و چند داور در آن قضاوت میکنند، اتفاق میافتد. پس چرا درباره کپی بودن آنها چیزی نمیگوییم. به دلیل اینکه در فوتبال نوع بازیها با هم تفاوت دارند. در این برنامه نیز به همین صورت است.
یک اتفاق که در آن تعدادی آدم میآیند و خودشان را ارائه میکنند، دیده میشوند و داورهایی آنها را انتخاب یا رد میکنند و موارد از این قبیل. به نظر من خیلی بد است که ما پیش از آنکه نگاه کنیم، اول انگ کپی بودن را میزنیم و بعد به اتفاقات دیگر میرسیم. دکوری که اینجا روی سن وجود دارد، برای این برنامه طراحی شده و کپی نیست.
البته ممکن است که همین الان برویم و سرچ کنیم و بگوییم که فلان شاخکی که در برنامه وجود دارد، شبیه به فلان برنامه بوده یا اینکه پله آن شبیه به برنامه دیگری است. یعنی به نوعی تفکیک کنیم و بگوییم که دکور این برنامه برگرفته از ده برنامه در سطح دنیا است. باز هم به این نمیتوان برچسب کپی بودن زد. برای اینکه طبیعتا هرکسی که میخواهد ذهن خودش را کاوش کند و چیز جدیدی را بسازد؛ تصاویری به ذهنش میرسد، که در واقع کلاژی از تمام چیزهایی بوده که در زندگی خود دیده و آنها را با تغییر برای اتفاق دیگری طراحی میکند؛ بنابراین به دکور این برنامه نمیتوان کپی گفت. چون وجود خارجی ندارد.
البته به شخصه ناراحت نمیشوم اگر کسی بگوید دکور کپی است. قصد هم ندارم که بگویم که این کار خیلی خوب یا بدی بوده است. در واقع دکور باید درون کار و در شرایط و فضای آن خودش را نشان دهد. بینندگان نیز میتوانند آن را دوست داشته باشند یا اینکه آن را دوست نداشته باشند. ولی اطمینان دارم که کسی مثل من تلاشی نمیکند تا چیز بدی را ارائه دهد چراکه بنده دلیلی برای این کار ندارم و سعی میکنم آن چیزی که زیباتر است را اجرا کنم.
یادمان نرود که تعداد بسیار زیادی از نیروهای حرفهای که از دکورسازان حرفهای ایران بودند، دو ماه و خردهای اینجا ایستادهاند و تکه تکه این دکور را سرهم کردهاند و آن را به سرانجام رساندند. طبیعی است که دکور نقصهایی هم دارد. ولی به هر حال خوشحال هستم که نقصهای دکور در این کار، در حداقل ممکن بوده است.
در نهایت باید بگویم، امیدورام چیزهایی که از مردم میشنویم، بیشتر آن حالی باشد که در یک ساعت و نیم برنامه از تلویزیون گرفتهاند. یعنی اگر واقعا از کار لذت بردهاند، به گفتار خود نیز بها بدهند و بگویند، حال که لذت بردیم، حداقل حرف قشنگی درباره آن بزنیم. نه اینکه لذت خود را ببریم و بعد هم بگوییم که این چه چیزی بود؛ چرا نور آن اضافه بود و ایرادهایی از این قبیل. قطعا ما هم ایرادهای خود را میبینیم و به مرور همه چیز درستتر میشود. اما مقداری به این فکر کنیم که برای این کار زحمتی کشیده شده تا حداقل تعدادی از آدمها دچار ده دقیقه هیجانی و اتفاق خوب شوند.
اگر این موضوعات را میگویم به این خاطر است که با شروع این برنامه اینقدر قصه درباره کپی بودن و موارد دیگر شنیدم که حد نداشت. این نگاه درستتری است که به ما مقداری به زحمت تیم تولید این کار هم فکر کنیم.
پس در پاسخ به منتقدان باید گفت که دکور این برنامه کاملا اورجینال است؟
اگر نخواهیم بگوییم که داور برنامههای دیگر هم پشت میز مینشینند و چهار نفر هستند و از ضربدری استفاده شده که در برنامههای دیگر هم استفاده شده است؛ بله به همین صورت است. این موارد مشابه هم به دلیل همان توضیحی که دادم استفاده شده است. به عنوان مثال اگر ضربدر در پشت میز استفاده شده، به این دلیل بوده که شاید به طور کل ۵، ۶ نوع ضربدر متفاوت وجود داشته باشد که شما مجبور هستید یکی از آنها را انتخاب کنید. در واقع ما نمیتوانیم به جای ضربدر، از گل رز یا قاشق و چنگال استفاده کنیم. به این موضوع کپی نگوییم. به جای این کار بیاییم و به دکور نگاه کنیم و بگوییم که آیا واقعا این دکور کپی از جای دیگری است. به شخصه خود بنده میدانم که برای طراحی دکور برنامه به دکور خاص دیگری نگاه نکردم و از جایی کپی برنداشتم.
پروسه طراحی به این صورت بود که ابتدا هفت، هشت روز به طراحی برنامه فکر کردم و ابتدا طرح اولیهای را دادم. سپس آن طرح تبدیل به ماکت شد و شش بار خودم آن ماکت را تکه تکه کردم و تغییراتی را در آن به وجود آوردم. به هر حال اگر میخواستم کپی کنم که نیازی به این کارها نداشتم. میتوانستم یک عکس از برنامه خارجی بردارم و عین به عین آن را اجرا کنم.
قسمتی از دکور این برنامه که در برنامه اصلی دیده نمیشود و پشت صحنه برنامه به شمار میآید در واقع جایی است که شرکتکنندگان در آنجا آماده رفتن روی صحنه برای اجرا میشوند. طراحی این قسمت چقدر مهم بود؟
در ابتدا به این فکر کردیم که حتما بخشهای کوتاهی از پشت صحنه هم لابهلای تصاویر اصلی نمایش داده میشود. همچنین علاوه بر این موضوع قرار است برنامههایی از پشت صحنه در روزهای دیگری از پخش اصلی نشان داده شود که به نوعی مهم هستند. به هر حال وقتی قرار است پشت صحنه به صورت تصویر جلوی تماشاگران بیاید، باید طراحی آن به نحوی باشد که تماشاگر از آن لذت ببرد و حس کند که به این قسمتها نیز فکر و توجه شده است.
در کنار این موضوعات، آدمهایی که روزهای اول به عنوان شرکتکننده میخواستند به لوکیشن برنامه بیایند، هنوز صحنهای را ندیده بودند. به هر حال آدمها وقتی وارد جایی به نام بک استیج میشوند که درست و با رنگهای شاد تزئین شده است، طبیعتا شوق و انرژی دیگری پیدا میکنند و میگویند که حتما پا در اتفاق درستی گذاشتهاند. به نوعی از این طریق شاید خیلی از استعدادهای خوبی که اکنون پنهان هستند و احساس میکنند که برای چه کسی و به چه دلیل باید استعداد خود را نشان دهند؟ با دیدن این قسمتها نظرشان تغییر میکند.
کما اینکه اگر شما همین حالا میزان آدمهایی که قبل از پخش برنامه درخواست برای شرکت در عصر جدید داده بودند را با آدمهای بعد از برنامه مقایسه کنید، متوجه میشوید که چقدر از آدمها وقتی این برنامه را دیدند، احساس کردند که قرار است جای خوبی استعداد خود را نمایش دهند و به همین دلیل راغب به شرکت در برنامه شدند. به نوعی آنها برخورد داورها و مجری را میبینند و متوجه میشوند که چقدر اجرای شرکتکنندگان و انتخاب برترین اجرا برایشان اهمیت دارد.
این موضوع خیلی مهم بوده که شما چیزی را ارائه دهید تا آدمها احساس کنند جای درستی آمدند و باید کارشان را درستتر و قشنگتر انجام دهند. از روز اول همین ایده وجود داشت و دقیقا با این فکر که اینجا پشت صحنه است، ولی این پشت صحنه درون تصویر هم میتواند دیده شود، به طراحی آن فکر کردیم.
بر همین اساس باید بگویم که در پشت صحنه این برنامه، به غیر از صندلی گردان و کامپیوترها، حتی از یک تکه اکسسواری که از بیرون آمده باشد، استفاده نشده و همه چیز در آن طراحی و ساخته شده است. شاید این موضوع به نظر خیلی از افراد نیاید و بسیاری بدون توجه به این موضوع بیایند و بروند. ولی مهم نیست، مهم این است که این هماهنگی در کار دیده شود. خیلی از رنگهایی که در پشت صحنه وجود دارد، در صحنه استفاده نشده است، ولی هرکس که اینجا را ببیند، نمیتواند به خودش بگوید که اینجا و صحنه اصلی، دو چیز جدا از هم هستند.
فضای کار کردن در تلویزیون را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در این همکاری با محدودیتهایی هم مواجه بودید؟
هیچ محدودیتی در این کار وجود نداشت و به نوعی همه چیز فراهم بود. البته اینکه خود گروه با تلویزیون و شبکه چه محدودیتهایی داشتند، بین خودشان بوده و بنده از آن کاملا بیاطلاع هستم. ولی به شخصه در کار خودم که با بخش تولید، احسان و بچههایش سر و کار داشتم، هیچوقت به این نتیجه نرسیدم که کاری را باید انجام دهیم، ولی نمیتوانیم و قدرت انجام آن را نداریم.
در نهایت این کار شکل گرفت و امیدوارم که خوب بودن یا دوست داشته شدن آن، یک تداومی را برای ایجاد یک اتفاق مهیا کند. نه به این دلیل که من کاری را انجام دادم که دیگران نمیدانند یا قبلا نکردهاند. از این کارها زیاد شده است، ولی شاید حس و حال من این است که به دید تماشاگرمان احترام بگذاریم و بدانیم که تماشاگر میتواند در هر برنامه یک تصویر متنوع و اتفاق متفاوتی را ببیند.
به این موضوع احترام بگذاریم و فقط به دلیل اینکه ساعتهایی در تلویزیون پر شود، چیزهای نادرستی را ایجاد نکنیم. البته لازم است بگویم که بنده هم واقعا چیزی دور از بقیه نساختهام. من هم همان چیزی را ساختم که دیگران ساختهاند، ولی میگویم که میتوانیم شکل، تنوع و جنس خودمان را وارد کار کنیم که حداقل یک تغییر و تحولی در کارها ایجاد شود.
با توجه به صحبتهایی که درباره هزینه دکور میشود، آیا مایل به اعلام هزینه ساخت دکور هستید؟
به نظر من این چیزی نیست که من اینجا بخواهم درباره آن صحبت کنم. چراکه وقتی میگوییم هزینه دکور، این هزینه شامل مجموعهای میشود که یک بخش آن توسط من کار شده و شاید بنده از بخشها و قسمتهای دیگر آن اطلاع نداشته باشم. خیلی اوقات هزینههایی را خود تولید انجام میدهد که من از آن بیاطلاع هستم؛ بنابراین هر رقمی را که من بدهم، رقم پرتی است که بعدا دوستان آماده در صحنه درگیر آن میشوند.
منبع: ایلنا
انتهای پیام/