به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه اینترنتی نیویورکر در گزارشی تحت عنوان «چرا چاپلوسی در سیاست خارجی ترامپ کارایی دارد؟» نوشت: یک مکالمه تکاندهنده میان سناتور لیندسی گراهام و یکی از فرماندهان نظامی در کنفرانس امنیتی مونیخ، هشدار فزاینده مقامات حزب جمهوریخواه و مقامات امنیت ملی آمریکا را درباره پیامدهای سیاست خارجی دونالد ترامپ، رئیس جمهور این کشور به دنبال داشته است.
هنگامی که ژنرال کورتیس اسکاپاروتی، فرمانده نیروهای آمریکایی در اروپا در چارچوب دیدار خصوصی هفته گذشته با اعضای کنگره در کنفرانس امنیتی مونیخ دیدار کرد، سناتور گراهام جلسه را با پرسشی صریح و تکاندهنده به پایان برد. گراهام از اسکاپاروتی درباره تاثیر فرمان ترامپ مبنی بر خروج نظامیان آمریکایی از سوریه تا ماه آوریل بر متحدان آمریکا در اروپا پرسید. گراهام پرسید آیا پس از اینکه این کار به اتمام رسید هیچ متحدی برای آمریکا باقی خواهد ماند؟ آیا میتوان گفت: این کار در نهایت به فاجعه خواهد انجامید؟ پاسخ این سوال به همان اندازه تکان دهنده بود. بله آقا. یکی از شرکت کنندگان یادآوری کرد مقامات ارتش بر اساس قانون گلدواتر -نیکولز مصوب سال ۱۹۸۶ وظیفه دارند به اعضای کنگره راستش را بگویند و توصیههای درستی ارائه دهند.
گفته میشود این مکالمه تکان دهنده نگرانی اعضای حزب جمهوریخواه و مقامات امنیت ملی را درباره جنبههای کلیدی سیاست خارجی ترامپ دو چندان کرده است. یکی از مقامات ارشد حزب جمهوریخواه در این باره گفت: اروپاییها به مرگ این دولت آمریکا راضی هستند. آنها از دولت ترامپ مایوس و خسته شده اند.
در یکی دیگر از نشستهای خصوصی در کنفرانس مونیخ پاتریک شاناهان، وزیر دفاع موقت آمریکا در پاسخ به پرسش اعضای کنگره تاکید کرد ترامپ به وی دستور داده است مطمئن شود همه نیروهای آمریکایی تا ماه آوریل از سوریه خارج خواهند شد. حال آنکه از زمان اعلام تصمیم ترامپ درباره خروج نیروهای از سوریه در ماه دسامبر گراهام و دیگر جمهوریخواهان تلاش کردهاند تا رئیس جمهور را از این تصمیم خود منصرف سازند.
با این همه اروپاییها از زمان به قدرت رسیدن ترامپ، از شنیده شدن نقطه نظرات و پیامهای بسیار بسیار متناقض از مقامات خود حزب جمهوریخواه مانند لیندسی گراهام نیز کاملا گیج ومبهوت شدهاند.
اگر گراهام واقعا از عملکرد ترامپ عصبانی بود ولی این عصبانیت روز بعد از این جلسه، در مصاحبه وی با شبکه سی بی اس از مونیخ مشهود و مشخص نبود. گراهام در آن مصاحبه بار دیگر در قامت یک طرفدار پروپاقرص ترامپ و شریک وی در بازی گلف ظاهر شد و وانمود کرد کاملا در همه امور با ترامپ هماهنگ است.
گراهام گفت: ترامپ قربانی «کودتای اداری» اف بی آی شده است و تاکید کرد از اقدام رئیس جمهور در اعلام حالت فوق العاده به منظور کسب بودجه لازم برای احداث دیوار مرزی کاملا حمایت میکند. وی حتی مصاحبه را با تعریف و تمجید از سیاست ترامپ درباره سوریه به پایان برد و با وجودی که میدانست پنتاگون دستور دارد همه نیروها را از سوریه خارج کند، از لزوم باقی ماندن برخی نیروهای آمریکایی در این کشور سخن گفت:.
البته چاپلوسی و تملق گویی از ترامپ در محافل علنی، به تاکتیک خاص مشاوران و دیگر افرادی تبدیل شده است که به دنبال جذب نظر مساعد وی هستند. این هفته همچنین چاپلوسی از رئیس جمهور به عنوان ابزاری در سیاست خارجی نیز به ویژه برجسته و مشهود بود. در ژاپن وقتی یک روزنامه گزارش داد شینزو آبه، نخست وزیر بنا به درخواست ترامپ، مخفیانه وی را به عنوان نامزد دریافت جایزه نوبل صلح معرفی کرده است، جنجالی سیاسی به راه افتاد.
از میان مردان ترامپ در مونیخ، عملکرد مایک پنس، معاون رئیس جمهور نیز که همواره یکی از متخصصان حرفهای در تعریف و تمجید از رئیس خود در محافل عمومی به شمار میرود، چشمگیر و قابل توجه بود. وی در سخنرانی روز شنبه خود در کنفرانس امنیتی مونیخ دستکم سی بار به گونهای تحسین آمیز از ترامپ نام برد. (این موضوع به ویژه در توئیتر نیز بازتاب داشت و همگان به سرعت نوشتند حتی معاون رئیس جمهور چین که بعد از پنس سخنرانی داشت به این اندازه از رئیس خود تعریف و تمجید نکرد).
این تازهترین رقص نمایشی جمهوریخواهان در خارج از مرزهای آمریکا به خوبی توضیح میدهد چرا تلاشهای دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برای متقاعد کردن بقیه جهان به اینکه در تعهدات واشنگتن حتی با وجود شعار اول آمریکا تغییری ایجاد نشده است، تاکنون اصلا به جایی نرسیده است. شاید آمریکا هنوز هم ابرقدرت جهان باشد ولی سیاست خارجی دولت ترامپ تضعیف شده و اساسا تحت الشعاع سیاست مسموم کننده چاپلوسی و تملق گویی از رئیس جمهور قرار گرفته است.
در جهان ترامپ، گفتن حقیقت به صورت علنی ممکن است پیامدهای واقعی به دنبال داشته باشد و کسانی که دور و اطراف ترامپ را گرفتهاند، از تبعات حقیقت گویی به خوبی آگاهی دارند. درست همین هفته پیش بود که گزارشهایی از کاخ سفید دریافت شد مبنی بر اینکه ترامپ قصد دارد دان کوتس را از سمت مدیر اطلاعات ملی اخراج کند. گناه کوتس این بود که درباره تناقضات موجود میان فرضیات سیاست خارجی ترامپ و نتیجه گیریهای نهادهای اطلاعاتی خود ترامپ در این باره، به درستی شهادت داده بود.
پیامدهای این دورویی و ریاکاری از هم اکنون مشهود است. نتایج تازهترین تحقیقات موسسه افکارسنجی پیو نشان میدهد اروپاییها در شرایط کنونی بیشتر مایلند در امور جهانی به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و شی جین پینگ، رئیس جمهور چین اعتماد کنند تا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا.
انتهای پیام/