به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اعضای یک باند حرفهای که در شمال و شمال شرق تهران دست به سرقتهای میلیاردی میزدند در عملیات ماموران کلانتری ۱۵۴ قائم دستگیر شدند.
سرهنگ عباس مرادی سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری پایتخت گفت: چندی قبل مردی با مراجعه به کلانتری ۱۶۴ قائم از ماجرای سرقت خانهاش خبر داد و تیمی از ماموران تجسس کلانتری برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.
وی افزود: ماموران در گام نخست تحقیقات پای در محلهای سرقت گذاشتند و دوربینهای مداربسته داخل ساختمان را مورد بررسی قرار دادند که مشخص شد ۵ مرد در حالیکه صورتهایشان را با پارچه پوشانده وارد ساختمان شده و پس از تخریب در ورودی یکی از واحدها دست به سرقت لوازم با ارزش داخل خانه زدند ودر آخر یک گاوصندوق را روی پتو قرار داده و آن را به بیرون از خانه کشاندهاند.
سرهنگ مرادی ادامه داد: تیم پلیسی در ادامه پیبردند که دزدان با خودروی دنا از صحنه سرقت فرار کردند که در بررسیها مشخص شد پلاک این خودرو نیز سرقتی است.
سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری پایتخت اظهار کرد: ماموران تجسس در بررسیهای دیگر متوجه شدند که دزدان قبل از ورود به داخل ساختمان از ۲ زن برای زنگ زدن خانه کمک گرفته و در صورت جواب ندادن اهالی داخل خانه با اطمینان از خالی بودن خانه وارد ساختمان شدهاند.
وی عنوان کرد: تحقیقات پلیسی ادامه داشت که مشخص شد دزدان در یک سرقت وقتی در مقابل سرایدار ساختمان قرار میگیرند با تهدید چاقو وی را مجبور به ساکت شدن میکنند و سپس نقشه سرقت را به اجرا میگذارند.
سرهنگ مرادی گفت: با توجه به افزایش سرقتها ماموران به صورت نامحسوس شروع به گشت زنی در محلهای سرقت کردند تااینکه شامگاه چهارشنبه ۸ اسفند ماه سال جاری ماموران در شهرک لاله با خودروی دنا با ۲ سرنشین مرد و یک زن روبرو میشوند.
وی افزود: ماموران با تحت نظر قرار دادن متهمان وقتی زن جوان برای زنگ زدن خانهها از خودرو پیاده میشود وارد عمل شدند و ۲ مرد و زن جوان را دستگیر کردند که در ادامه ماموران به مخفیگاه دزدان رفته و در بررسی خانه آنها وسایل سرقتی زیادی به دست آوردند.
سرهنگ مرادی در پایان گفت: متهمان به ۵۰ سرقت در شمال شرق تهران اعتراف کرده که در همان تحقیقات ابتدایی از ۲ مالباخته مشخص شد که نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان از خانههای آنها سرقت شده است.
وی افزود:متهمان برای تحقیقات بیشتر دراختیار ماموران پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند و تجسسها برای دستگیری دیگر اعضای باند ادامه دارد.
علی ۳۲ ساله که یکبار بخاطر حمل مواد مخدر هروئین زندان رفته بعد از دوستی با یک همسلولی وقتی از زندان آزاد میشود از طریق وی با یک سارق حرفهای همدست میشود.
سابقهداری؟
بله، یکبار بخاطر حمل ۶ گرم هروئین دستگیر شدم و یکسال زندان بودم.
اعتیاد داشتی؟
بله، ۵ ماه اعتیاد به مواد مخدر هروئین داشتم و مواد هم برای مصرف خودم بود که بعد از دستگیری مواد را ترک کردم.
شغل؟
نقاش ساختمان هستم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت خانه.
چرا دزدی؟
در زندان با یک نفر آشنا شدم و او مرا به این راه کشاند.
چه نقشی در باند داشتی؟
من فقط نقش حمل وسایل سرقتی را داشتم.
در تصاویر ضبط شده دوربین مداربسته نشان میدهد که در را هم باز کردی؟
میگفتند در را هل بده و من این کار را میکردم.
اعضای باند شما چند نفر بود؟
۵ نفر که ۲ زن هم در سرقتهایمان بودند.
زنان چه نقشی داشتند؟
آنها زنگ خانهها را میزدند وقتی کسی جواب نمیداد ما برای سرقت وارد عمل میشدیم و آنها در بیرون خانه برای گمراهی همراه ما بودند.
چند سرقت انجام دادی؟
من فقط در ۳ سرقت حضور داشتم.
چقدر پول به دست آوردی؟
من ۱۵ میلیون تومان به دست آوردم.
از دزدی کردن راضی بودی؟
بله.
قصد داشتی تا کی دزدی کنی؟
من ۳ میلیون تومان دیگر به دست میآوردم دیگر دزدی نمیکردم و این پول را فقط برای شب عید خانوادهام میخواستم.
یعنی بعد از آن دیگر دزدی نمیکردی؟
نه، چون قرار بود بعد از عید همراه برادرم در کار نقاشی ساختمان مشغول به کار شوم.
مگر قبل از عید کار نبود؟
نه، برادرم با شرکتی کار میکرد صحبت کرده بود و قرار بود بعد از عید همراه او باشم.
خانوادهات خبر داشتند برای دزدی به تهران آمدی؟
نه.
چند دقیقه طول میکشید دزدی کنید؟
۲۰ الی ۳۰ دقیقه که وسایل با ارزش را سرقت میکردیم.
گاوصندوق هم سرقت کردید؟
بعضی از گاوصندوقها داخل خانه تخریب میکردیم، ولی بعضیها را هم روی پتو میگذاشتیم و از ساختمان خارج میکردیم.
پلاک خودرویتان سرقتی بود؟
بله، چون نمیخواستیم سرنخی از خودمان به جا بگذاریم، پلاک سرقتی روی خودروی دنا میگذاشتیم.
خودرو برای چه کسی بود؟
احمد که رییس باند بود.
چه مدت است احمد را میشناسی؟
یک ماه. از طریق یکی از دوستانم با احمد آشنا شدم و با هم دزدی میکردیم، ولی الان ادعا میکند هیچ چیز به یاد ندارد و حتی ما را هم نمیشناسد.
احمد ۲۷ ساله که ۲ سابقه شرارت و حمل مواد دارد ادعا میکند هیچ چیزی به یاد ندارد و همدستانش را هم نمیشناسد.
سابقه داری؟
نه.
ولی در پروندهات سابقه درگیری و حمل مواد داری؟
یادم نمیآید.
یعنی زندان راهم به یاد نداری؟
نه.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
نمیدانم، حتی نمیدانم کجا هستم.
یعنی الان نمیدانی کجا هستی؟
الان کلانتری هستم، ولی کدام کلانتری نه.
یادت میآید سرقت کردی؟
نه، من هیچی به یاد ندارم.
خودروی دنا برای چه کسی است؟
نمیدانم، من خودرویی ندارم.
ولی مدارک خودروی دنا به نام تو است؟
نمیدانم.
چرا هیچ چیز به یاد نداری؟
به سرم ضربه وارد شده و همه چیز را فراموش کردم.
چه زمانی ضربه به سرت خورده؟
یادم نمیآید.
علی و بنیتا را میشناسی؟
نه.
اما آنها تو را میشناسند؟
نمیدانم.
علی در حالیکه سعی دارد همه چیز را کتمان کند و با فراموشکاری خود را بیگناه معرفی کند، همدستش در اعترافاتش گفت: علی رییس باند بود و با افراد دیگر هم به دزدی میرفت و حتی شبی که در شهرک لاله دستگیر شدیم برای سرقت با هم بودیم که موفق نشدیم و همان لحظه پلیس ما را دستگیر کرد.
این زن ۳۷ ساله که بنیتا نام دارد به تازگی همراه این باند شده و ادعا میکند از روی بدبختی و تنهایی همراه این باند دزدی کرده و نقش زنگ زدن خانهها را برای شناسایی سوژه به عهده داشته است.
سابقه داری؟
نه.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت.
چه نقشی در باند داشتی؟
من زنگ خانهها را میزدم و اگر کسی جواب نمیداد اعضای باند برای سرقت وارد خانه میشدند.
شما هم وارد صحنه سرقت شدی؟
نه، من بیرون ساختمان منتظر میماندم.
چقدر پول به دست آوردی؟
من هیچ پولی از این باند نگرفتم.
پس چرا همراهشان بودی؟
از روی بدبختی، بیکسی و تنهایی مجبور شدم با این باند همراه شوم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، پشیمانم.
چطور با این باند آشنا شدی؟
خیلی اتفاقی با این افراد آشنا شدم.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
البته یک دولت دلسوز لازمه