به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، مدیر موسسه فرانسوی روابط بین المللی (ایفری) میگوید: چند قطبی گرایی بدون چند جانبه گرایی در جهان، روابط بین الملل را تباه کرده است، در این میان فضاهای مشترک دریایی و هوایی و فضایی عرصه اصلی رویارویی ابرقدرتها برای کنترل دیوانه وار جهان است.
توماس گومار در مصاحبه با روزنامه اقتصادی لزکو چاپ فرانسه، تاکید میکند چند قطبی گرایی بدون چندجانبه گرایی که این یکی از سوی سه عضو دایمی شورای امنیت زیر سوال رفته است، فضای بین الملل را به سوی تباهی عمیقی هدایت میکند. وی بر این اساس به اروپای " از نفس افتاده" در مسیر جهانی سازی هشدار میدهد.
گومار اثری با عنوان "جهان دیوانه، ده معادله راهبردی" منتشر کرده است که در آن به دگرگونیهای بزرگ ناشی از جهانی سازی میپردازد. این مورخ عقیده دارد خانواده اروپایی در حال از نفس افتادن است.
مصاحبه وی با روزنامه لزکو به نقل از پایگاه اینترنتی اندیشکده ایفری به این شرح است:
لزکو: شما کتابی با نام "جهان دیوانه، ده معادله راهبردی" منتشر کرده اید.
گومار: من اتفاقا این کتاب را به این خاطر منتشر کرده ام که به این دیوانگی جهانی که طی سفرهای متعددم در جهان مشاهده میکنم، تن در ندهیم. من واقعا از آنچه در صحنه بین الملل میگذرد در تعجب و حیرت هستم. ما شاهد نوعی شور بیشعورانه بلکه شاهد ترمز بریدگی در مسیر افتادن در این دیوانگی هستیم.
لزکو: آیا شما در کتاب تان به این جهان دیوانه تن در میدهید؟
گومار: شخص خودم، نه، از این جهان دیوانه در امان هستم، زیرا بر این باورم که میتوان خود را به لحاظ فکری آماده ساخت. بر این اساس من بیشتر نگران و دلمشغول تحول اروپا هستم. در کتاب، اروپا یک فصل از ده فصل را به خود اختصاص داده است. این خودش به نوعی از افول اروپا در صحنه بین المللی حکایت میکند. باید به اروپاییها توضیح داد شیوه زندگی فعلی آنها، در جهانی که به شکل فزایندهای خشنتر و بیرحمتر میشود، یک وضعیت استثنایی است.
لزکو: در مقابل، شما در کتاب با فراغ بال از "رویای چینی" میگویید. چرا؟
گومار: به نظر من، مشهودترین عنصر تغییر جهان، سربرآوردن دوباره چین از دهه ۱۹۷۰ به این طرف است. چین بعد از دههها تحقیر که از زمان جنگ تریاک آغاز شد، امروز به تدریج مرکزیت جهانی اش را دوباره به دست میآورد.
لزکو: چین و آمریکا همزمان شرکای اقتصادی و رقیب یکدیگر هستند. این امری بی سابقه نیست؟
گومار: از زمان سفر نیکسون به چین در سال ۱۹۷۲، آمریکا نقش پررنگی در اوج گیری چین داشته است، زیرا به باور آمریکاییها این یک شیوه ادامه توسعه در زمینه تجاری و تضعیف مسکو بوده است. اوضاع با توجه به بحران مالی ۲۰۰۸ دگرگون شد. تا آن زمان مقامات چینی در حوزه بین المللی دست پایین را حفظ میکردند، زیرا باور داشتند که برای پرداختن تمام و کمال به توسعه اقتصادی شان باید از مسئولیت پذیری در حوزه بین المللی اجتناب کنند.
بحران ۲۰۰۸ مسئولیت پذیری چین و گشایش این کشور را به روی جامعه بین الملل تسریع کرد. چین از این پس میخواهد به عنوان قدرت برتر آینده شناخته شود. این اراده در سخنرانی بسیار تهاجمی و جاه طلبانه رئیس جمهور شی جینپینگ بعد از به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۲ هویداست. اکنون بین چین و آمریکا، موضوع رهبری جهانی در میان است.
لزکو: اشکال جدید رقابت بین کشورها کدام است؟
گومار: یکی از معادلههای جهان فردا تسلط بر آنچه که فضاهای مشترک نامیده میشود، است. اولین این فضاها دریاها و بالاخص آبهای بین المللی است. این آبها به چه کشوری تعلق دارد؟ این موضوع زمینه ساز یک بحث و تبادل نظر مهم حقوقی خواهد بود، در حالی که در حال حضور این فضا موضوع نظامی سازی روز افزون است. فضای مشترک بعدی، فضای هوایی و خصوصی سازی آن بالاخص حول مساله پهپادهای غیرنظامی است.
فضای مشترک سوم اگزوسفر (فضا- بیرونیترین لایه اتمسفر) است که آن نیز امروز در حال خصوصی سازی و نظامی سازی است. برخی شرکتها بالاخص شرکتهای آمریکایی مانند اسپیس ایکس میخواهند نقش آفرینان دست اول در این عرصه باشند که البته از حمایت پنهان و آشکار مقامات فدرال آمریکا نیز بهره میبرند. توانایی دسترسی مستقل به اگزوسفر یک موضوع بسیار اساسی برای اروپایی هاست.
این سه فضای مشترک، با دیجیتال تغدیه میشوند که امروز سیستم عصبی نظام جهانی شده است. آن کس یا آن کشوری که این سیستم عصبی را کنترل میکند در سه فضای مشترک برشمرده شده دست بالا را دارد. به همین دلیل است که چینیها امروز آشکارا با هژمونی تکنولوژیک تحمیلی از سوی آمریکا مخالفت میکنند و در تلاشند آن را زیر سوال ببرند.
لزکو: بیانات شما میتواند به عنوان یک هشدار برای به قول شما "اروپای ره گم کرده" باشد؟
گومار: این مهم میتواند به روشنی یک هشدار باشد، از آن جهت که من فکر میکنم اتحادیه اروپا بر اساس قاعده حق مداری و قانون مداری با هدف سیاسی زدایی روابط بین کشورهای عضو شکل گرفته است. اما به شکل روز افزونی این اتحادیه در موقعیتی قرار میگیرد که بازیگران خارجی آن را بیشتر از پیش به شکل یک مفعول (ابژه) میبینند تا فاعل (سوژه)؛ این یک دعوت به رئالیسم است، زیرا به عقیده من اتحادیه اروپا باید یادبگیرد که در چارچوبهای ژئواکونومیک و ژئوپولیتیک نیز به شکلی مسئولانه اندیشه کند.
وی افزود: وضعیت امروز اروپا را شاید بتوان با شرایط دولت شهرهای ایتالیایی در اواخر قرن پانزدهم مقایسه کرد که از بابت برتری سیاسی، اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی شان مطمئن بودند، اما طعمه حکومتهای خودکامه و استبدادی شدند. این اتفاقی است که امروز برای اروپا در ارتباط با بازیگران بزرگ ژئوپولیتیک در حال رخ دادن است. اروپای متمرکز شده بر خود، از توجه به برتری جویی سیاسی، دموکراتیک، اقتصادی و فرهنگی باز میماند و به نظر من بیش از پیش به طعمهای میان آمریکا و چین و روسیه، و بازیگران حوزه جنوب تبدیل میشود.
لزکو: این واقعیت تضعیف اروپا را بیشتر در کدام بخش میتوان مشاهده کرد؟
گومار: من برای پاسخ به شما عوامل مقطعی و ساختاری را در این زمینه بر میشمرم. در حوزه عوامل مقطعی و واقعیات به وقوع پیوسته، توجه شما را به این مشکل بزرگ به وجود آمده بین دو بخش اروپا در بحث برگزیت جلب میکنم که به نظر من بخشی از دیوانگی جهانی است. مشاهده میکنیم با وجود تمامی منابع سیاسی و دیپلماتیک بسیج شده راه حلی متصور نیست.
دوم اینکه اروپا به واسطه بحران مهاجرت سال ۲۰۱۵ به شدت مختل شده و این مهم اختلافات درونی عمیق را آشکار کرده است. این اختلافات آثار سیاسی مستقیم بالاخص در ایتالیا، مجارستان و اتریش در پی داشته است.
سومین رخداد عبارت است از اینکه انسجام اروپا با توجه به رویکردهای متفاوت بالاخص در بحث مهاجران از هم پاشیده است. ما الان نزدیک ده سال است که شاهد یک بحث و اختلاف نظر درباره مفاهیم دموکراسیهای موسوم به لیبرال و دموکراسیهای موسوم به غیرلیبرال هستیم که برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خودشان را مصداق آن میدانند.
در سطح ساختاری، اروپا به نظر من برای اعضای آن تنها مقیاس متقن جهان بینی شان است. اگر کشورهای اروپایی جهان بین شان را به مقیاس ملی تقلیل دهند، به سرعت به بازیگران درجه سوم در عرصه جهانی تبدیل میشوند.
جنبه ساختاری دوم: بی شک اروپا بزرگترین بازار جهان است، اما این جایگاه در مقابل اوج گیری روز افزون چین در حال از دست رفتن است.
در نهایت میتوان پروژه اروپا را به عنوان یک آزمایشگاه کشورداری و مدیریت کشوری قلمدادکرد که به اعضای آن فرصت اقدام جمعی هماهنگ را میدهد. این آزمایشگاه از نزدیک هدف رصد دیگر بازیگران بین المللی است که به خوبی میدانند برخی از موضوعات مهم را نمیتواند بدون توسل به راههای چندجانبه گرایی و جمعی حل و فصل کرد. به نظر من هویت عمیق اتحادیه اروپا را در اینجا باید جست.
لزکو: یکی از جلوههای عقب ماندن اتحادیه اروپا بازار دیجیتال است؟
گومار: در حوزه دیجیتال، اتحادیه اروپا در چنگال GAFAMI (پلتفرمهای عظیم آمریکایی شامل گوگل، اپل، فیسبوک، آمازون و آی بی ام)، و پلتفرمهای چینی از راه رسیده و تعریف شده در پروژه جاده ابریشم جدید (ابتکار عمل یک کمربند و یک جاده)، گرفتار شده است. GAFAMI به نوعی بخشی از ارزش تولید ژی در اروپا را از آن خودشان کرده اند. به نظر من اتحادیه اروپا باید از نظر سیاسی نوعی راه سوم را در حوزه دیجیتال ابداع کند تا امنیت زیرساخت هایش را تامین کند و به طمع ورزیهایی که به خاطر بازار بزرگ آن اتفاق میافتد، پاسخ دهد.
لزکو: آیا میتوان گفت: چند قطبی گرایی روز افزون در جهان به شکل واضحی دچار کمبود چندجانبه گرایی است؟
گومار: ما امروز شاهد چند قطبی گرایی عاری از چند جانبه گرایی هستیم که ابدا برنامه جهانی سازی پیش بینی شده توسط اروپاییها نبوده است. چندجانبه گرایی به طور مستقیم توسط سه عضو دایمی شورای امنیت یعنی چین و روسیه و آمریکا زیر سوال رفته است و این خود به تنهایی از وخیمتر شدن روابط دو سوی اقیانوس اطلس حکایت دارد.
انتهای پیام/