آنچه می‌خوانید گپ‌و‌گفتی بین کارگردان فیلم سینمایی «سوءتفاهم» با اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران است که در بخش‌هایی از آن در مورد قوت و جذبه بازیگری اکبر عبدی صحبت می‌شود.

هنرپیشه باید روحیه تختی‌وار داشته باشدبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چندسال پیش، اکبر عبدی بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص لقب بازیگر هزار چهره ایران که به وی داده‌اند، گفته بود: «بازیگر هزار چهره ایران نیستم، اما سعی می‌کنم همیشه متفاوت باشم و هیچ‌وقت دو نقش شبیه به هم را بازی نکنم. بی‌شک در این اتفاق نویسنده، گریمور و کارگردان نقش اساسی داشته‌اند.»

قدرت بازی گرفتن از ظرفیت‌های هنری اکبر عبدی به میزان ریسک‌پذیری کارگردان باز می‌گردد. این روز‌ها اکبر عبدی در فضای سینمای ایران کم‌کار شده، ولی در آخرین اثر سینمایی احمدرضا معتمدی با عنوان «سوءتفاهم» ایفای نقش کرده است.

«سوءتفاهم» در جشنواره سی‌و‌ششم فیلم فجر رونمایی شد و فضایی متفاوت از روایت‌های مرسوم سینمای ایران و قصه تعدادی از دانشجویان سینما را روایت می‌کند که دختر ثروتمندی را به امید بازیگر شدن گروگان می‌گیرند، اما به‌تدریج ماجرای گروگان‌گیری و ساخت فیلم، پیچیده می‌شود تا جایی که دیگر تشخیص واقعیات و خیال ناممکن جلوه می‌کند. آنچه می‌خوانید گپ‌و‌گفتی بین احمدرضا معتمدی، کارگردان فیلم سینمایی «سوءتفاهم» با اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران است که در بخش‌هایی از آن درمورد قوت و جذبه بازیگری اکبر عبدی صحبت می‌شود.


بیشتر بخوانید: ماجرای تست گریم اکبر عبدی و شباهت به ترامپ + عکس


 آقای عبدی نه‌ تنها در عرصه سینما بلکه در عرصه فرهنگ و هنر نیز انسان بی‌نظیری هستند و فقط باید به این نکته توجه کنیم که ایشان بلااستثنا در هر ژانری که بازی کردند بی‌نظیر بودند و در این راستا مثال‌های مختلفی می‌شود زد؛ از استاد حاتمی مثل مادر و دل‌شدگان تا کار‌های استاد تقوایی که ایشان درخشیدند و من از استاد سوالی دارم که این همه ظرفیت، چگونه در شما شکل گرفته است؟

به نظر من همه این‌ها برمی‌گردد به خالق آدم. من از خداوند بزرگ سپاسگزارم که این هنر را از بدو تولد، در من قرار داده که همیشه به‌نحوی در خدمت مردم عزیز و شریف ایران باشم.

بخشی از هنر الهامات غیبی است که به قلب انسان وارد می‌شود که هنرمند می‌تواند آن را به اعضا و جوارح و میمیک صورت ترجمه کند و این گذاری که در وجود خود هنرمند اتفاق می‌افتد به هنری مرئی تبدیل می‌شود و مردم می‌توانند این هنر ویژه را ببینند و مخاطب را دچار اعجاز می‌کند و ما در تاریخ سینمای ایران بازیگرانی از این دست به تعداد محدودی داریم. در فیلم «قاعده بازی» که در خدمت شما بودیم چندین و چند نفر از بزرگان سینما در آن کار حضور داشتند، ولی طراح پوستر تمایل داشتند تصویری از شما را به‌عنوان محور پوستر استفاده کنند و من می‌خواهم بدانم چرا مخاطب از میان این همه هنرمند شما را به صورت شاخص انتخاب می‌کند؟

یکی از هنر‌های پررنگ شما و استاد تقوایی در ساخت فیلم در صحنه‌هایی که هنرپیشه یا هنرور زیاد هست به‌لحاظ مهندسی آن صحنه این است که همه شخصیت‌ها حتی هنرور‌ها در ذهن مخاطب می‌ماند و این ارزشمند است، مانند صحنه بیمارستان در فیلم قاعده بازی که میزانسن‌ها و دکوپاژی که دادید آن صحنه‌ها را در ذهن مخاطب پررنگ نگه داشت.

در همین فیلم ما پلانی داریم که شما به صورت ثابت پنج دقیقه در کلوز‌آپ صحبت می‌کنید و با همه اجزای صورت‌تان بازی می‌کنید، اما چشم‌تان نباید حرکتی داشته باشد و این را به صورت غریزی اجرا کردید و به نظرم می‌رسد شما یک نسبتی با متن، برقرار می‌کنید که از خود مولف هم فراتر می‌روید.

همه این‌ها لطف خداوند است و وقتی انسان در جریان کار صحیح قرار می‌گیرد، تمام وجودش در جهت آن متن عمل می‌کند، در صورتی‌که همین اکبر عبدی در بعضی کار‌ها دیده نمی‌شود و این بدان علت است که هر کاری معمار خاص خودش را می‌طلبد، بنابراین نمی‌شود گفت: ما بدون داشتن کارگردان خوب، می‌توانیم کار خوب بسازیم و این از محالات است. وجود یک کارگردان برجسته در راس کار به‌عنوان خالق کار برای سینما ضروری است و من شاکرم که در دو کار افتخار همکاری با شما را داشتم.

در کار قبلی (قاعده بازی) که فیلمی پست‌مدرن بود یک ویژگی در کار شما وجود داشت که خود من به‌عنوان یک انسان اهل فلسفه، وقتی فیلم را می‌دیدم، این احساس به من دست می‌داد که شما چطور آنقدر خوب با آن محتوایی که پشت متن هست ارتباط برقرار کردید و حالا در همین فیلم سوء‌تفاهم هم که بحث جهان مجازی و واقعی مطرح است، مخاطب در همان ابتدای فیلم دچار سوء‌تفاهم می‌شود از فرم گویش و ژست تا اپوزیسیونی که در آن قرار گرفتید.

این هم به خالق اثر برمی‌گردد، مثلا وقتی با مرحوم استاد علی حاتمی کار می‌کردم، بازیگران کار عجیبی انجام نمی‌دادند بلکه ایشان آنقدر شرایط خوبی را فراهم می‌کرد که وقتی از سر صحنه خارج می‌شدیم و به منزل می‌رفتیم باز خودمان را در تهران ۷۰ سال پیش احساس می‌کردیم و به این خاطر است که خالق اثر را نمی‌توان کتمان کرد.

من هم سخن شما را قبول دارم. واقعا روح مولف در یک اثر کاملا شهود پیدا می‌کند، اما چیزی که برای من در ارتباط با بازی شما جذاب است این است که از جایی به بعد مولف دیگر هیچ‌کاره است و کل اختیار واگذار می‌شود به بازیگر که اگر نتواند روح متن را بگیرد، آن اثر خلق نمی‌شود.

 بازیگر باید خودش را هم از لحاظ روحی و جسمی در اختیار آن متن و کارگردان قرار دهد و کارگردان هم مانند یک خالق، باید بازیگر را درست در سرجای خودش قرار دهد و در کل در کار هنر همه‌چیز از همین قانون تبعیت می‌کنند.

 استاد عبدی در رویارویی با شخصیت‌های مقابل‌تان چه حسی دارید؟ آیا از این رویارویی نگرانی‌ای وجود دارد یا خیر؟ آیا در کار کاملا مستقل عمل می‌کنید؟

به نقل از استاد اسکندی، سینما یک کار جمعی است و در سینما، هنرپیشه باید روحیه تختی‌وار و گذشت داشته باشد. ما هم وقتی بازی می‌کنیم پارتنرهای‌مان باعث می‌شوند نقش‌مان دیده شود. این روحیه جمعی همیشه به درد جامعه ما خورده است، یکی از موفقیت‌هایمان در هشت سال جنگ تحمیلی این بود که این روحیه جمعی در نسل گذشته وجود داشت، ولی متاسفانه در این سال‌ها، گویا از هم فاصله گرفته‌ایم.

امیدوارم این مصاحبه برای دانشجویان و هنر‌جویان مفید واقع شود و از شما کمال تشکر را دارم.

جناب دکتر معتمدی یکی از کارگردانان تحصیلکرده و بسیار هنرمند هستند، ایشان سال‌ها در دانشگاه صداوسیما، فلسفه سینما را تدریس می‌کنند و انسان بسیار روراستی هستند که متاسفانه نمونه ایشان در سینمای ما زیاد نیست، مطمئنم فیلم سوءتفاهم «به‌خاطر خود آقای معتمدی فیلم بسیار آبرومند و خوبی خواهد بود. به خانواده‌ها، از پدر‌بزرگ تا نوه پیشنهاد می‌کنم حتما این فیلم را ببینند، چون علاوه‌بر سرگرمی و انبساط خاطر، دست خالی از سینما بیرون نمی‌روند. به واقع این را می‌گویم دیدن این فیلم برای خانواده‌ها در شرایطی که پیرامون‌مان جنگ و اتفاقات حزن‌آلود زیادی وجود دارد، ضروری است و در این زمانه که خانواده‌ها از هم دور شده‌اند حتما چند ساعتی درکنار هم فیلم را روی پرده سینما تماشا کنند.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.