به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، انصاف باید داد که نوشتن درباره علامه حسنزاده آملی ساده نیست؛ عالم عاملی که ویژگیهای شخصیت علمی و معنویاش، هر انسانی را به شگفتی وا میدارد؛ ذوفنونی که به نسل امروز ثابت میکند، تمجیدها و ستایشهایی که از دانشمندان جامعالاطراف عصر طلایی تمدن اسلامی میشود، اغراق نیست. علامه را باید تجسم امروزی شخصیتهای شگفتانگیز جهان اسلام دانست؛ از بوعلی سینا تا خواجهنصیرالدین توسی و بیرونی، همه و همه، در شخصیت علمی او متبلور است. علامه تنها یک عالم عارف نیست، ریاضی دان و ستارهشناسی برجستهاست که متون کهن را میشناسد و برای آنان که گوش شنوا دارند، حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ او برای ما و بلکه تمام دنیا، یک غنیمت ذیقیمت است.
بیشتربخوانید : علامه قاضی به کسی آزار نمیرساند / ایشان ۲۶ سال ریگ در دهان نگاه میداشت
حضرت علامه در سال ۱۳۰۷ هـ. ش، در یکی از روستاهای اطراف آمل دیده به جهان گشود؛ مقدمات را در زادگاهش فرا گرفت و بعد وارد دبستان شد و تا کلاس ششم ابتدایی، درس خواند. در همین ایام بود که پرسش درباره نحوه تلفظ کلمات سوره توحید، مشعل اشتیاق علم آموزی را، دوباره در دل علامه روشن کرد و راهی تازه را در برابر او گشود. وی در این باره میگوید: «نصف شب از خواب برخاستم و وضو گرفتم. همه اهل خانه در خواب بودند. نخواستم اظهار کنم تا آنها هم بدانند. در خانه ما یک دیوان حافظ بود ... گفتم: آقای حافظ! من که نمیدانم آنهایی که با تو فال میگیرند، چه میکنند ... من یک فاتحه برای شما میخوانم، شما هم بگوید من چه کنم؟ دنبال درس بروم یا نه؟ فاتحه را خواندم دیوان را باز کردم ... غزلی آمد که کلمه مدرسه داشت. همین کلمه مدرسه خیلی در من اثر گذاشت و بی تاب شدم که آن شب را به روز بیاورم و صبح بروم سراغ مدرسه» و علامه اینگونه خود را به مدرسه جامع آمل رساند؛ آن هم در روزگاری که به تازگی، رضاخان از کشور گریخته بود و حوزههای علمیه، درس و بحث را از سر گرفته بودند.
مقدمات علوم دینی را در همان مدرسه جامع آمل خواند؛ مطول و شرایع را آموخت و در محضر یکی از طلاب، به فراگیری خطاطی پرداخت و خیلی زود، آنرا به کمال فرا گرفت؛ او به هنر و ادبیات، عشق میورزید. علامه در همان زادگاهش، ملبس به لباس روحانیت شد. شهریورماه سال ۱۳۲۹ بود که علامه تصمیم گرفت برای تکمیل درس به تهران برود. احساس میکرد تداوم حضورش در مدرسه آمل، نمیتواند عطش علمآموزی او را فرو بنشاند. در تهران، وارد مدرسه ابوالفتحخان شد و حجرهای گرفت. اما باز هم درس استادان، به پرسشهای پرتعداد او پاسخ نمیداد. علامه به سراغ شیخ محمدتقی آملی رفت؛ عالم و مجتهد وارسته تهران و البته، همولایتی علامه. شیخ محمدتقی، نسخهای برای همشهری جوانش پیچید که کار او را عجیب راه انداخت: برو نزد آیتا... ابوالحسن شعرانی.
کسانی که آیتا... شعرانی را میشناسند، جایگاه علمی، دینی و معنوی او را میدانند؛ دانشمندی به تمام معنای کلمه که در حیطههای مختلف علم، سرآمد روزگارش بود و بیتردید، او بود که از جوانِ آملی، علامه حسنزاده ساخت. آیتا... حسنزاده آملی، شاگردی آیتا... شعرانی را با فراگیری رسائل و مکاسب آغاز کرد؛ البته همزمان از درس استادان بنام دیگری همچون حکیم متأله، استاد مهدی الهی قمشهای نیز بهرهمند شد؛ اما آیتا... شعرانی بود که علامه را از سطوح علمی معمول و رایج آن زمان، فراتر برد و شاگردی نامآور پرورش داد. آیتا... شعرانی در وجود شاگرد آملی خود، اعجوبهای میدید که مخزن استعداد است و طالب پراشتیاق. علامه در خاطراتش نقل کرده است که آیتا... شعرانی، از هیچ فرصتی برای تربیت و آموزش دادن به او، غافل نمیشد. صبحها، قبل از طلوع آفتاب، مشتاقانه انتظار شاگردش را میکشید تا در منزل به او ریاضیات درس بدهد؛ حضور علامه در منزل استاد، تا ظهر ادامه مییافت و افزون بر ریاضیات، منطق و فلسفه را هم در جلسات نیمه خصوصی آیتا... شعرانی فرا میگرفت. استاد به زبان فرانسوی تسلط کامل داشت و انگلیسی، عربی و ترکی را به خوبی میدانست. همین ویژگیهای آیتا... شعرانی، علامه را به سوی فراگیری زبان فرانسوی کشاند و آن را به کمال آموخت.
وقتی دوره تدریس ریاضیات تمام شد، استاد به شاگرد خود تکلیف کرد که هیئت و نجوم بیاموزد؛ کار سادهای نبود. علامه، شرح چغمینی، از آثار مهم علم هیئت و اثر موسی بن محمود قاضیزاده رومی، ستاره شناس مشهور قرن نهم هجری را نزد استادش فرا گرفت و سپس به آموختن تشریحالافلاک پرداخت و، چون برای استفاده از اسطرلاب، به یادگرفتن هندسه نیاز داشت، یک دوره تحریر اقلیدسی و هندسه استدلالی را هم گذراند و از استاد نامدارش، «اُکَرمالالائوس» (مثلثات کروی) آموخت. آیتا... شعرانی که از نبوغ شاگردش به وجد آمده بود، برای تدریس به وی سر از پا نمیشناخت و برای آنکه علامه بتواند با اسطرلاب کار کند، با وجود کبر سن، شخصاً به مدرسه مروی میرفت و تنها اسطرلاب موجود در آن را برای ساعتی به امانت میگرفت تا کار با آن را به علامه بیاموزد. به این ترتیب، ۱۳ سالِ پربار حضور یگانه دوران ما، در مدارس علمیه تهران سپری شد. او در این مدت، از آیتا... شعرانی، اجازه اجتهاد و نقل حدیث گرفت و افزون بر این، ۱۱ سال در محضر درس استاد مهدی الهی قمشهای حاضر شد و از او حکمت منظومه، اسفار اربعه و شرح اشارات را فرا گرفت و در درس تفسیر قرآن استاد نیز، حاضر شد. همچنین در این مدت، علامه از درس خارج فقه و اصول آیتا... محمدتقی آملی، شرح قیصری و طبیعیات شفای فاضل تونی و مباحثی از شفای میرزااحمد آشتیانی استفاده کرد.
سال ۱۳۴۲ بود که علامه راهی قم شد؛ حضور وی در قم، دورانی تازه را در زندگیاش رقم زد؛ آیتا... حسنزاده آملی به صف شاگردان مشتاق علامه طباطبایی و برادر وی، آیتا... سید محمدحسن الهی پیوست؛ تمهیدالقواعد را نزد علامه و عرفان را نزد سیدمحمدحسن الهی فرا گرفت؛ دورانی که با تزکیه اخلاقی شدید و بهرهمندی از نعمات معنوی همراه شد. در همین دوره بود که علامه، تدریس را هم آغاز کرد. محصول سالهای طولانی تدریس او، تربیت شاگردانی مبرز است که هر کدام از آن ها، به نوبه خود، نقشی مؤثر در امر تبلیغ و تربیت طلاب و دانشپژوهان جوان دارند.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
ای کاش ما هم توفیق داشتیم مثل آنها رهروی واقعی راه ائمه اطهار باشیم