به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان،هر شهر در کشور پهناورمان یک جاذبه اصلی دارد که قلب تپنده آن شهر برای جذب گردشگر محسوب میشود و مردم دنیا و گردشگران داخلی آن شهر را با آن جاذبه میشناسند، این جاذبه میتواند یک مجموعه تاریخی، یک مجموعه طبیعی و یا گاهی سنتهای بومی و میراثهای معنوی را شامل شود.
بر این اساس بهیقین از دست رفتن اصلیترین جاذبه یک شهر میتواند در مسیر جذب گردشگر و دستیابی به قله رفیع «اقتصاد گردشگری» که این روزها از پایههای اصلی اقتصاد همه کشورهای دنیاست تأثیر منفی داشته و حتی شاهرگ حیاتی گردشگری یک شهر را قطع کند.
اصفهان از دیرباز به نصف جهان معروف بوده است، شاید ازاینرو که از هر جاذبه گردشگری نمونهای را در دل خود نهفته دارد بهنوعی که تنها در مسیر رودخانه تمدنساز آن ۴۰۰ بنای تاریخی و جاذبه گردشگری جای گرفته است و شاید به همین دلیل است که در سالهای گذشته و پیش از بیمهری مسئولان نسبت به این رودخانه عظیم فلات مرکزی ایران، موضوع ثبت محور تاریخی اصفهان در مسیر زایندهرود در یونسکو مطرح شد، اقدامی که در صورت انجام آن علاوه بر زایندهرود به شکل طبیعی ۴۰۰ بنا نیز در این سازمان جهانی به ثبت میرسید.
چنین پیشنهادی در هر کجای جهان بلافاصله مورد استقبال قرار میگرفت اما با گذشت چند سال از این پیشنهاد، هنوز حتی پرونده این بناها برای ثبت به یونسکو ارسال نشده است تا فرصتی ناب برای نصفجهان و زندهرود از میان برود.
از خردادماه امسال بار دیگر زمزمههای ثبت این محور تاریخی در یونسکو توسط شهرداری اصفهان برای صیانت از تاریخ اصفهان و همچنین ثبت محور تاریخی و طبیعی اصفهان آغاز شد و قرار شد این موضوع با همکاری سازمان میراث فرهنگی دنبال شود اما همچنان این موضوع مسکوت باقی مانده است.
نکته جالب اینکه در شرایطی که مسئولان میراث فرهنگی اصفهان در طول سالهای نهچندان دور بارها از در حال انجام بودن ثبت این محور تاریخی سخن گفته بودند گویا رویکرد سخنان خود را تغییر دادهاند.
وی افزود: البته صحبتهایی برای این ثبت جهانی انجام شده است اما اقدامی در دست اجرا نداریم.
زایندهرود را میتوان مادر حقیقی اصفهان و بسیاری دیگر از شهرها و روستاهای کوچک و بزرگی که در حاشیه آن پدید آمدهاند دانست زیرا همواره حیات آنها به حیات و جاری بودن این رودخانه زنجیر شده است و از سویی تمدن اصفهان به دلیل وجود این رودخانه شکل گرفته است.
زندهرود قلب تپنده اصفهان است، این نقش حیاتبخش زایندهرود، زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که شاهد تبدیلشدن این رودخانه دائمی به رودخانهای موقت بوده و به دنبال راه چارهای برای حفظ همیشگی آن در دل شهر تاریخی اصفهان باشیم زیرا دائم جاری بودن زایندهرود علاوه بر هویت بخشی تاریخی و اجتماعی به شهرهای حاشیه خود، سبب حفظ اکوسیستم محیط زیستی و خط میراثی - طبیعی پدید آمده در حاشیه این رودخانه میشود.
استقبال بیسابقه مسافران در طول ۲۰ روز بازگشایی زایندهرود نشان میدهد که تا چه میزان نقش این رودخانه در گردشگری اصفهان را از یاد بردهایم، گویی مسئولان نیز با استقبال خارج از باور گردشگران داخلی و خارجی از اصفهان غافلگیر شدهاند بهنوعی که مسئولان کشوری نیز نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند، اینجاست که نقش ثبت محور تاریخی اصفهان در یونسکو بیشازپیش آشکار میشود.
البته بهیقین یونسکو اجازه نخواهد داد که زایندهرود یک رودخانه موقت باشد، همانگونه که در ارتباط با ساختمان بیقواره نقشجهان شاهد جدیت یونسکو در تخریب طبقات بالایی آنکه حریم میدان نقشجهان را مورد تهدید قرار داده بود، در سالهای گذشته بودیم.
بهویژه اینکه یونسکو از سال گذشته طرحی را برای معرفی «شهرهای تالابی» آغاز کرده است که این موضوع در کنار ثبت محور گردشگری طبیعی اصفهان میتواند در رونق دوباره گردشگری اصفهان سهم بسزایی داشته باشد.
مدیر عامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ورزنه نیز خوانش دیگری از حیات بخشی زایندهرود در شهرها و روستاهای پیرامون آن داشته و پیرامون بناهای تاریخی شکل گرفته در حاشیه زاینده رود اظهار داشت: بناهای تاریخی، آب بندها و سدها و آسیابهای آبی بسیاری در حاشیه زایندهرود شکل گرفتهاند و برخی آب بندها به دوره شاه سلیمان صفوی بازمیگردد که حدود ۸۰ سال پیش تعدادی از آنها تخریب شده است.
رضا خلیلی ورزنه ادامه داد: این رودخانه در مسیر خود بناهای تاریخی بسیاری را ایجاد کرده که البته شاید برخی از آنها بهطور مستقیم درحاشیه رودخانه شکل نگرفته باشند اما بناهایی مانند مناره زیار یا مسجد و مناره برسیان بر اثر حیات بخشی زایندهرود ایجاد شدهاند.
مدیرعامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی ورزنه با بیان اینکه ساروج یکی از ملات هایی است که در پلهای تاریخی اصفهان بهکاررفته و با رطوبت و آب مستحکم میشود و در گذشته به خاطر نفوذناپذیری بالا موردتوجه بسیار بوده است، گفت: یکی از معایب این پلها خاصیت کاهش حجم آن است که باعث ترکخوردگی در سطح شده و اگر آفتاب به آن بتابد سبب پوک شدن بنا میشود و برعکس اگر آب در زیر پلهای تاریخی زایندهرود جاری باشد، مانند سیمان مقاومت آن افزایش مییابد.
وی با اشاره به اینکه نقش بیبدیل زاینده در جذب گردشگر به شهر اصفهان محدود نمیشود، گفت: در ایام باز بودن رودخانه، بسیاری از پرندگان مسیرهای مهاجرت خود را تغییر میدهند و در بازگشایی اخیر حضور کاکهای مهاجر را در رودخانه شاهد بودیم زیرا همراه رودخانه آبزیانی مانند لاکپشت و مار و یا جلبکها و سختپوستهایی که خوراک پرندگان هستند نیز وجود دارد.
وی ادامه داد: اما زمانی که رودخانه جاری نباشد، به دلیل نبود خوراک و دلایل دیگر با تغییر اکوسیستم طبیعی و مهاجرت این پرندگان مواجه خواهیم شد و همه این موارد در کاهش حضور گردشگران در منطقه ورزنه و تالاب گاوخونی که روزی مهد گردشگری اصفهان بوده، مشهود است.
ضربههایی که به اکوسیستم طبیعی رودخانه زایندهرود زدهشده و بهطور طبیعی کم رونق شدن صنعت گردشگری را در پی داشته است، در بیان مدیرعامل انجمن پرندهشناسان آوای بوم نیز مشهود است؛ جایی که متوجه میشویم خشک شدن زایندهرود و در نتیجه تالاب گاوخونی تا چه میزان گردشگران خارجی با عنوان «پرندهنگر» را از سفر به استان اصفهان فراری داده است.
ایمان ابراهیمی در این خصوص اظهار داشت: تالاب گاوخونی به دلیل موقعیت جغرافیایی خاصی که در مرکز ایران دارد، همچنین به دلیل وسعت آنکه حداقل ۴۷هزار و حداکثر ۶۰ هزار هکتار تخمین زدهشده و این میزان دو برابر مساحت شهر اصفهان است، برای پرندگان مهاجر اهمیت فراوانی در سطوحی فراتر از ملی دارد.
وی افزود: پرندههای مهاجر این محیط، از سمت شمال کره زمین و کشور روسیه هر سال با شروع فصل پاییز به سمت جنوب حرکت میکنند و در این مسیر یکی از مهمترین ایستگاههای استراحت این پرندگان تالاب گاوخونی بوده و همچنان هست که خشک شدن این تالاب مسیر ارتباطی مهاجرت این پرندگان از شمال به جنوب را قطع میکند.
این پژوهشگر محیط زیستی با بیان اینکه در این عرض جغرافیایی و در کشورهایی همچون عراق و سوریه از لحاظ وجود تالابها وضعیت مناسبی وجود ندارد، خاطرنشان کرد: خشک شدن تالاب گاوخونی تنها پل ارتباطی در دسترس این پرندگان را از بین برده و احیای تالاب بهنوعی فرصت نیز محسوب میشود زیرا اغلب پرندههایی که در این مسیر مهاجرت میکنند دوباره مسیر خود را به سمت گاوخونی بازگردانده که میتواند در حوزه گردشگری بهعنوان یک فرصت در نظر گرفته شود.
وی با اشاره به اینکه در صورت احیای این تالاب، حجم و تعداد زیادی از این پرندگان مهاجر که تنوع زیادی نیز دارند در مسیر مهاجرت زمستانی خود به این تالاب آمده، فرصت گردشگری این منطقه را ارتقا خواهند بخشید و معیشت پایدار و مناسبی برای مردم ایجاد خواهند کرد، ادامه داد: برخی از گردشگران بهقصد دیدن این پرندهها به منطقه ورزنه سفر میکنند که به آنها در اصطلاح «گردشگران پرندهنگر» میگویند.
ابراهیمی تأکید کرد: اغلب این گردشگران از کشورهای خارجی به ایران میآیند تا شاهد تجمع پرندهها در مسیر مهاجرتشان باشند که سفر این افراد سبب رونق بخشی به اقتصاد و معیشت مردم آن مناطق خواهد شد؛ بخش دیگری از گردشگران، گردشگرهای عمومی هستند که به دلیل شنیدههایشان از احیای این تالاب و حضور پرندگان مهاجر در آن، به این منطقه سفر میکنند، حضور این افراد علاوه بر تبادل فرهنگی و افزایش میزان شادی در جامعه محلی، گردش مالی خوبی را نیز برای مردم منطقه ایجاد میکند.
ابراهیمی با بیان اینکه تمام تالابهای بینالمللی دنیا زیر نظر کنوانسیون رامسر فعالیت میکنند، توضیح داد: این کنوانسیون از دولتها میخواهد که با توجه به اهمیت تالابهای بینالمللی برای تمام مردم دنیا، برای حفظ و حراست از این تالابها در حد توان کوشش کنند، اما میزان موفق بودن یا نبودن کشورها در اجرای این طرح به خود آنها بازمیگردد.
وی گفت: اگر یک تالاب عضو این کنوانسیون بوده و بینالمللی محسوب شود میتواند از کمکهای بینالمللی نیز برای احیاء و حراست از این تالابها سود ببرد اما اگر مشکل یک تالاب در ابعاد وسیعی باشد کمکهای کوچک بینالمللی نمیتواند پاسخگو باشد؛ بنابراین تالاب گاوخونی که بهخودیخود مشکلی نداشته و مشکل آن تأمین حقآبهای است که بیشازحد مجاز توسط کشاورزان و صنایع برداشته میشود، بر این اساس این تالاب دچار بحران ملی شده و به همین دلیل از سازمانهای بینالمللی کمکی برای آن ساخته نیست.
مدیرعامل انجمن پرندهشناسان آوای بوم، اظهار داشت: سازمانهایی همچون یونسکو در این زمینه فعالیت میکنند؛ این سازمان از سال گذشته طرحی را برای معرفی «شهرهای تالابی» آغاز کرد تا شهرهایی را که اقتصاد و فرهنگ آنها به محیط تالابی وابسته است علاوه بر شناساندن، مورد نظارت و ارزیابی بیشتری قرار داده و اقداماتی برای افزایش گردشگر در سطح بینالمللی در این شهرها رقم بزند.
وی ادامه داد: شهر ورزنه نیز بهعنوان شهر تالابی در سال گذشته به یونسکو معرفی شد و اکنون در انتظار اعلام نتایج از سوی این سازمان است.
اگرچه در بازگشایی اخیر آب زایندهرود بارها مسئولان شهری و استانی اصفهان بر لزوم همیشگی بودن زایندهرود در اصفهان تأکید داشتند اما نامه اخیر علیاصغر مونسان رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، خطاب به رضا اردکانیان، وزیر نیرو در خصوص بازگشایی زاینده تا عید نوروز، بار دیگر این دغدغه مهم را در سطح کلان کشور موردتوجه قرار داد و سؤال تازهای را مطرح کرد که چگونه میتوان با عزمی راسختر در خصوص دائمی بودن زایندهرود اقدام کرد.
مونسان در بخشی از این نامه نوشته بود «رودخانهای که سالها طراوت و شادابی را برای مردم به ارمغان آورده در خشکسالیهای اخیر با تبعات منفی قابلملاحظهای همراه بوده بهطوریکه با تأیید متخصصان و کارشناسان ذیربط، استمرار آن در درازمدت و جریان نداشتن آب رودخانه و کاهش تراکم خاک بستر منطقه، تأثیرات سوء برجای گذاشته و تهدیدی جدی برای ساختار و استحکام همه آثار تاریخی شهر اعم از ابنیه، بافتها و آثار ثبت جهانی که متأثر از جریان «مادی» ها است؛ بهویژه در سلامت سازهای پلهای تاریخی مسیر رودخانه بوده است.»
زایندهرود قلب تپنده اصفهان است و نبود آن شبیه قطع یکی از اصلیترین شاهرگهای حیاتی گردشگری اصفهان است و این مطلب در سخنان مسئولان کشوری در ارتباط با ضرورت جریان این رودخانه در هفته اخیر نیز مشهود است.
بر این اساس نیاز به یک راهکار اساسی برای دائمی سازی جریان زایندهرود بهخوبی محسوس است و دراینارتباط کارشناسان ثبت محور تاریخی زایندهرود در یونسکو را یکی از اصلیترین راهکارها میدانند.
انتهای پیام/م
منبع:مهر