به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، چهارشنبه سوری مراسمی است که هر ساله در سه شنبه آخر سال برگزار میشود البته این رسم در سالهای اخیر تا حدودی از اصل خود دور شده است بطوریکه شاهد هستیم جوانان از مواد محترقه خطرناک استفاده می کنند که هم جان خود و جان دیگران را به خطر می اندازند؛ اما به راستی چهارشنبهسوری به معنای خطر کردن است؟
ما در این گزارش تلاش میکنیم شما را با برخی از رسوم زیبا و کهنی که در شب چهارشنبه آخر سال برگزار می کردند، آشنا کنیم البته ممکن است که بارها و بارها نام این رسوم را شنیده باشید، اما کمتر کسی فلسفه برگزاری آنها را میداند.
امیراسماعیل آذر استاد ادبیات فارسی در گفتگو با خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،آداب و رسوم مرتبط با چهارشنبهسوری را چنین تشریح کرد:یکی از مراسمهایی که به مناسبت چهارشنبهسوری برگزار میشد؛ قاشقزنی بود. قاشق و یک کاسه خالی را برمیداشتند. صورت خود را میپوشاندند و به در خانه همسایهها میرفتند و با قاشق به در میزدند. قصد آنها از این کار این بود که به همسایهها بگویند همانطور که شما در خوشی به سر میبرید و دوست دارید سفرهتان گسترده باشد، در همسایگی شما ممکن است کسانی حضور داشته باشند که به دلیل فقر سفرهشان مثل سفره شما رنگین نباشد، یاد آنها هم باشید. بعد به صورت نمادین کاسه خود را میدادند و همسایه کمی خوراکی در آن میگذاشت البته صورت خود را هم میپوشاندند که بگویند کسانی که نیاز دارند، نمیتوانند دست گدایی دراز کنند پس شما باید به سراغ آنها بروید.
وی افزود:مراسم شالاندازی هم به مناسبت فرارسیدن چهارشنبه آخر سال برگزار میشد. خانوادههایی که تازه ازدواج کرده یا در آستانه ازدواج بودند روی بامها میرفتند و شالی را در خانه طرف مقابل میانداختند. او هم کاسهای را پر از خوراکی به شال میپیچید و صاحب شال هم شال را بالا میکشید و میبرد.
این استاد ادبیات فارسی با اشاره به رسوم دیگری که در قدیم بوده و در حال حاضر رواج ندارد، اظهار داشت:برات نام رسم دیگری بود که در شب چهارشنبه آخر سال برگزار میشد. مردم در قالب این رسم روز بعد از چهارشنبه یعنی پنجشنبه شب به گورستانها میرفتند و از این عالم برای عوالم دیگر و برای مردگان خود غذا برات میکردند.
گفتنی است، از رسوم دیگری که در شب چهارشنبه آخر سال برگزار میشد میتوان به شکستن کوزه غم اشاره کرد. مردم در این شب مقداری زغال که نماد سیاهی و غم بود را به همراه کمی نمک و یک سکه کم ارزش در داخل یکی از کوزههای قدیمی خانه میگذاشتند و آن را دست به دست بین اعضای خانواده میگرداندند. سپس یک نفر کوزه را بالای پشت بام میبرد و آن را به پایین پرتاب میکرد.
فالگوش ایستادن یکی دیگر از رسمهای چهارشنبه سوری بود. مردم در قالب این رسم به سر گذرها و چهارراهها و مکانهایی که رفت و آمد افراد در آن جا زیاد بود میرفتند و در گوشهای تاریک میایستادند و به صحبت عابران گوش میدادند، اگر عابران حرفهای امیدوار کننده میزدند، نشان از نیکی و ختم به خیر شدن حاجت آنها داشت و اگر نه برعکس؛ به همین دلیل عابران و مردم حواسشان بود که در این شب حرفهای خوب و امیدوار کننده بزنند.
انتهای پیام/