به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، عباس غزالی یکی از بازیگران سینما و تلویزیون است که با سریال «وضعیت سفید» توانست خود را به عنوان بازیگری حرفهای و آشنا با این حرفه معرفی کند و در نقشهای متفاوتی ظاهر شود.
غزالی بازیگری بی حاشیه است که بیشتر وقت خود را برای بازیگری خرج میکند و انگار میداند چه میخواهد از این رو ما با این بازیگر گفتگویی نوروزی راجع به حوزههای مختلف سینما داشتیم که در ادامه می خوانید.
مطمئنا به کل سینما و این چرخه آسیب میرساند، چون حتما بازیگر را به ورطه تکرار و کلیشه میبرد و در نهایت شاید آن سوپر استاری که درفیلمی خوب درخشیده و مخاطب با او احساس خوبی دارد با بیش از حد دیده شدنش در نقشهای تکراری پس زده شود و این تکرار هم به فیلم و از همه مهمتر به صنعت سینما آسیب می زند. از سویی استعدادهایی که میتوانیم روز به روز با انگیزه وارد چرخه سینما کنیم افسرده و پژمرده میشوند و کسی سراغشان نمیرود و ما با بازیگران تکراری که نقشهای مختلف بازی میکنند،مواجه می شویم. مثلا بازیگر سی ساله نقش پدر، جوان، سرباز و ... بازی میکند که در نهایت آسیب زیادی به صنعت سینما وارد خواهد کرد.
فکر میکنم که به خودشان سختی نمیدهند و نمیخواهند ریسک کنند در صورتی که جوانهای با انگیزه و با استعدادی در کشورمان، در آموزشگاههای مختلف و ... وجود دارد، به نظرم کار سختی نیست و باید فکر کنند که همه سوپراستارها و بازیگرانی که به آنها اعتماد دارند روزی از نقطه صفر شروع کردند، پس باید اعتمادسازی صورت بگیرد. متاسفانه فکر میکنم یکی از دلایل ریسک در معرفی چهره جدید این است که نگاه کاسبکارانه به کارهایشان دارند و فقط و فقط گیشه و بازگشت مال و پولشان مهم است. به این جهت میگویند بازیگری که امتحانش را پس داده همان را انتخاب کنیم و آن بازیگر به هردلیل میپذیرد که باعث میشود به بازیگران جدید فرصتی داده نشود، در نهایت میبینیم یک بازیگر در لباسهای مختلف و در فیلمهای مشابه، خودش را تکرار میکند و این موضوع آسیبهای زیادی به بدنه سینما وارد خواهد کرد. به خصوص سطح سلیقه مخاطب با این فیلمها پایینتر میآید.
من به شخصه با این موضوع مواجه نشدم تا در مقام بازیگر ببینم که یک بازیگر چه نقشی دارد، ولی نمیتوانم منکر شوم، چون شنیدم و قطعا وجود دارد، به نظرم باید درباره هر آنچه که قرار است به فرهنگ و هنرمان آسیب برساند شفاف سازی شود. کار از شک و شبهه در حوزه پول های کثیف گذشته و تبدیل به یقین شده است و باید خیلی واضح با این نوع فساد بخصوص در سینما برخورد شود.
تلاشم بر این بوده که نقشهای متفاوتی بازی کنم اما اینکه چقدر موفق بودم را باید از مخاطب بپرسید، اینکه چقدر دل بخواه انتخاب کردم قطعا دست خودم بوده، اما حقیقت این است که ویترینی وجود ندارد تا من دل بخواهترین نقشها و آثار را انتخاب کنم مطمئنا یک سری پیشنهادات روی میز است و من ناچار هستم در راستای اهدافم بهترین را انتخاب کنم و تا الان هرکاری که بازی کردم یک پله من را رو به جلو برده است. با توجه به پیشنهاداتی که روی میز است سعی کردم در این حرفه خودفروشی نکنم و خیلی وقتها هم جواب نه دادم و صبرکردم سختی کشیدم و خداراشاکرم از جایگاهم راضی هستم، اما هنوز حقم را از سینما نگرفتم و نقشهای زیادی است که روی پرده نقرهای انتظار من را میکشند. من منتظر هستم که این اتفاق در آینده نه چندان دور بیفتد تا من بتوانم آنچه که مخاطب در سینما انتظار دارد و از خودم سراغ دارم را به نمایش بگذارم.
سینما نیاز به ژانرهای مختلف دارد، چون مخاطب دارای سلیقههای متفاوتی است، اما اینکه امروز می بینیم همه فیلمها و تمایل تهیه کننده به سمت فیلمهای کمدی سوق پیدا کرده قابل بحث است به خصوص کمدی که شریف نیست و در حال حاضر جایش را به هجویات و لودگی و اتفاقات گاها مستهجن و بدآموزی داده است و این در نهایت سطح سلیقه مخاطب را پایین میآورد و آسیب میزند اما میبینیم این روزها این فیلمها خوب میفروشد و پخش کنندهها و سینمادارها و تهیه کنندگان این مسیر را انتخاب کرده اند و به جز جهت دادن به مخاطبان، به سود هم میرسند؛ البته که سود در صنعت سینما برای چرخاندن این چرخه باید وجود داشته باشد، اما به چه قیمتی؟! من فکر میکنم قیمتش بسیار دردناک خواهد بود و آسیبش را خواهیم دید ومی بینیم سطح سلیقه مخاطب چقدر پایین آمده و در نهایت در دراز مدت به سمت قهقرا خواهد رفت. امیدوارم آنهایی که تصمیم میگیرند و دل میسوزانند بتوانند هرچه زودتر جلوی این جریان را بگیرند چرا که بسیار از این موضوع ناراحت هستم.
با احترام به همه همکارانی که سالم فعالیت کردند و هستند و ما به امید آنها هیچ وقت نا امید نمیشویم مسیرمان را ادامه میدهیم اما مافیا مطمئنا به سینما آسیب میزند همانطور که تا الان زده است و میبینیم یک تعداد بخصوص در برخی فیلمها هستند و جایی برای دیگری وجود ندارد، اما هنوزهستند کسانی که اینگونه به این حرفه نگاه نمیکنند هرچند تعدادشان کم است، اما باید امیدوار بود.
برای سال جدید بسیار امیدوارم و فکرمی کنم که عباس غزالی رشد عجیبی در سینما خواهد کرد.
امیدواریم که اکرانهای پررونقی داشته باشیم، ولی مهمتر از این امیدوارم فیلمها جذاب و در شان مخاطب و خوب داشته باشیم و این جهتی که الان به مخاطب داده شده سرجایش بیاید تا فیلم خوب و موفق در اکران ببیند.
پیشنهادم به سینماگران این است که کمی به عقبتر برگردند و ببینند که فیلمها چه حال و هوایی داشتند، ببینند قهرمانهای فیلم هایشان که جوانهای دورههای گذشته پوسترهایشان را در اتاق، در خانه و در تنهایی هایشان داشتند و به دیوار میچسباندند کجا هستند؟ سینمای ما از سینمای قهرمان دار فاصله گرفته است و حال و هوای آن تغییر کرده، آن شور و هیجان که در فیلمها بود دیگر نیست، پیشنهاد میکنم اینها را مرور کنند که چقدر همه چیز تغییر کرده و پیشنهاد من به مسئولان این است که به مساوات و موازی و برابر با همه سینماگران برخورد کنند و اگر قرار است ممیزی برای فیلم باشد،از همان اول این اتفاق بیفتد نه اینکه مجوز داده شود و فیلمساز بعدا در مراحل بعدی به خصوص در اکران با موانع روبرو شود. به نظرم روی این مسائل باید بیشتر کار کنند چرا که ناهماهنگی بین خودشان در مراحل مختلف زیاد است.
خاطرات تلخ و شیرین بسیار است، اما یکی از خاطرات خوبم این است که وقتی پدرم در قید حیات بود دوست داشت پسرش را روی پرده سینما ببیند، اما وقتی اولین کار سینمایی یعنی « اعترافات ذهن خطرناک» اکران شد ایشان نبود و من به شدت در لحظه لحظه زندگیم احساسش میکردم. پدرم به شدت هنردوست بود و هنر را میشناخت و کارشناسانه من را نقد میکرد و من با عشق گوش میدادم و یادم است وقتی برای اولین حضورم در سینما کاندید شدم ساعت چهار بامداد خبر کاندید شدنم را اعلام کردند و من همان موقع رفتم به سمت بهشت زهرا و این خبر خیلی خوش را به ایشان دادم. خاطرات بسیار دیگری دارم، اما فکر میکنم این شاخص ترین خاطره من است بخصوص اینکه آخر سال است و من شش سال پیش در چنین روزی پدرم را از دست دادم.
بدترین اتفاق زندگیم فوت پدرم است.
در بازیگری همه پیشکسوت ها، از بهروز وثوقی تا عزت الله انتظامی، خسرو شکیبایی، علی نصیریان، محمد علی کشاورز، جمشید مشایخی، مهدی هاشمی، پرویز پرستویی کوله باری از تجربه هستند و منِ که اول راهم میتوانم از هرکدام چیزهای زیادی بیاموزم از لحظه لحظه زندگی شخصی و هنری آنها، از همه فیلمها و سکانسها و تک تک پلانهای آنها و من هم سعی کردم در کارهایم به راز ماندگاری این بزرگواران به زندگی حرفهای و هنریشان نگاه کنم و فارغ از اینکه فکر کنم چند سیمرغ و جایزه گرفتند به این فکرکنم که راز ماندگاریشان چیست تا بتوانم خوب قدم بردارم و در نهایت اگر خدا بخواهد ماندگار شوم، چون بسیار مهم است و یکی از رسالتهای اصلی بازیگر باید همین باشد و در آینده مطمئنم این اتفاق خواهد افتاد. گریزی به کارگردانی خواهم زد و بصورت خیلی جدی با وسواسی که در بازیگری دارم، شروع می کنم و ادامه می دهم. زنده یاد علی حاتمی از هنرمندان ماندگار تاریخ سینمای ما هستند و آثارشان هیچوقت تاریخ مصرف ندارد و همیشه دیدنش جذاب است؛ بهره خواهم برد.
انتهای پیام/