به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سال ۱۲۹۶ به نیمه رسیده بود. میرزا حسینخان سپهسالار قزوینی صدراعظم ناصرالدینشاه سودای ساخت مدرسهای فاخر در سر داشت. برای همین بود که به طرفهالعینی هر استادی که دست چیرهای در معماری داشت را خبر کرد و کار برپا کردن این عمارت که مسجد و مدرسه را باهم یکجا داشت آغاز شد.
بیشتربخوانید: با قدیمیترین مسجد ایران آشنا شوید + تصاویر
سردر و دهلیز و جلوخان و حجرهای دواشکوبه که محکمکاریشان سرآمد نوبت به بناهای نازککار رسید که با نقشهای کمنظیری که روی کاشیها و گچبریها میانداختند شمایل این مدرسه را تا ابد چشمنواز کنند. همین موقع بود که آوازه ساخت این بنا به گوش معمار معروف شهر کاشان رسید. استاد جعفرخان معمارباشی کاشانی در دل نذری کرد. پاشنهها را ورکشید و دوروزه خود را به تهران و محله سرچشمه رساند. سراغ استاد معمار را که گرفت جلوخان رانشانش دادند. آنجا خودش را معرفی کرد و خواست در کار ساخت و طراحی شریک آنها شود. معماران تهرانی با دیده تحقیر به این بنا که از دهات کاشان خودش را به آنها رسانده بود نگاه کردند. به او گفتند: «خدا روزیات را جای دیگری حواله کند. ما اینجا هستیم. برو رد کارت.»
میسازم، اگر بد بود مزدم را ندهید
برای معمار دنیادیدهای مثل جعفرخان کاشی این جملهها سنگین آمد. گفت دنبال روزی نیامدهام. این روزی است که دنبال مومن است. این را گفت و رفت و وضویی تازه کرد و سراغ میرزا حسینخان سپهسالار را گرفت. بیبروبرگرد باید به دربار همایونی میرفت. بااینکه خوش نداشت راهش را گرفت و به ارگ شاهی رفت. آنجا به هر دردسری بود چند دقیقهای میرزا حسینخان را ملاقات کرد. در رفتار باصلابتش صداقتی بود که سپهسالار کمتر نظیرش را دیده بود. میرزا جعفرخان کاشی سینه را از هوا پر کرد آرام نفسش را بیرون داد. نگاه مستقیمش را به سپهسالار دوخت و گفت: گوشهای از مسجد را بدهید من بسازم. اگر بد بود مزدم را ندهید. میخواهم شریک این کار ثواب باشم.
سپهسالار به فکر فرورفت. کار ساخت مسجد و مدرسه رو به اتمام بود و استادان همهفنحریف شبانهروز در آن مشغول کار بودند. ناگهان به خاطرش آمد که هنوز فکری به حال آبریزگاه مسجد نکردهاند. به استاد کاشی گفت میتواند از صبح فردا کارش را در قسمت جنوبی عمارت شروع کند. دل میرزا جعفرخان کاشی گرفت. همه او را به نازککاریهای شاهکارش میشناختند. بنای نازککار را صدا میزنند که انحنا به سقفهای اصلی بدهد، گره چینی کند، از وسط طاقیها مقرنس آویزان و کاشی کنار کاشی ردیف کند، اما حالا کار سقف مستراح را سپرده بودند به او. سیاهی را از دلش پس زد و دستبهکار شد. در دالان آبریزگاه حصاری دور کارگاه جمع جورش کشید و خواست در مدتی که کار میکند کسی وارد آن نشود.25 روز بین زمین و آسمان کارکرد و عرق از جبین ریخت تا شاهکاری که تا امروز نظیر آن ساخته نشده را به سرانجام رساند. حصار را که برداشتند از میرزا حسینخان سپهسالار دعوت به دیدار از سقف دالان کرد. معماران همراه سپهسالار از هوای آفتابی حیاط مستطیل شکل مدرسه وارد تاریک و روشن دالان خنک آبریزگاه شدند. با یک نظر انگشت حیرت به دهان گذاشتند چشمهایشان به تاقهای معلقی که با کاشیهای هفترنگ مزین شده بود دوخته شد. انگار در آن دالان نمور و تاریک هفت خورشید روشن به آنها خیره شده بود. در کتابهای تاریخی آمده است که میرزا حسینخان سپهسالار بهاندازهای شیفته کار این استاد متواضع شد که 100 تومان به او هدیه داد. او را بر صدر جمع معماران مسجد نشاند بعدها با فراغ بال باقی کار نازککاری ظریف و خیرهکننده این عمارت را به او سپرد. سالها از آن روزها میگذرد و این مدرسه عالی هنوز نگین محله سرچشمه بهحساب میآید.
جعفرخان معمارباشی کاشانی در سال 1267 قمری در کاشان به دنیا آمد و اینطور که در کتاب گزیده تاریخ تهران به قلم «حجت بلاغی» آمده در سال 1352 شمسی و در حدود 90 سالگی از دنیا رفته است. از او بهعنوان یکی از برجستهترین معماران اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی یاد میکنند. کم پیش میآید که معماری هم در محکمکاری بنا و هم در بخش نازککاری قهار و حاذق باشد و این از ویژگیهای علم کمنظیر استاد جعفرخان کاشی بود.
روایتشده که بعد ساخت آن هفت کاسه معکوس کاشیکاری شده، میرزا سپهسالار قزوینی دستور داد همه معماران تهرانی زیردست او کار کنند و کار ساخت گنبد و گلدسته مسجد نیز به او سپرده شد.
گنبدی که ارتفاع آن به 37 متر میرسد و هنوز که هنوز است چون نگینی بر تارک معماری اواخر دوره قاجار تهران قدیم میدرخشد. نقشه کاخ سعدآباد تهران نیز زیر نظر این استاد طراحی شد. او در کهنسالی هم ذوق زیادی در معماری به خرج میداد. بهطوریکه مهندسان خارجی که رضاشاه کار ساخت کاخ را به آنها سپرده بود اعتراف میکردند که با حضور چنین استادی نیازی به حضور آنها نیست. استاد جعفرخان کاشی تا پایان عمرش در تهران ماندگار شد و با خلوص و هنر و پشتکار مثالزدنیاش یادگارهای متعددی از خود در دل تهران قدیم بهجا گذاشت.
منبع: فارس
انتهای پیام/