به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، یکم اردیبهشت در تقویم روز بزرگداشت سعدی شیرازی است. ادیبی که سخنانش آنچنان به زندگی مردم گره خورده که به صورت ضرب المثل درآمده است. در فرهنگ ایرانی استفاده از ضرب المثل و اصطلاحات رایج است بویژه آنچه برگرفته از آثار سعدی است که از جمله آنها میتوان به این ضرب المثلها اشاره کرد:
کمال همنشین در من اثر کرد***وگرنه من همان خاکم که هستم
**
تا مرد سخن نگفته باشد ***عیب و هنرش نهفته باشد
**
ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند
**
پسر نوح با بدان بنشست *** خاندان نبوتش گم شد
مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری و تخلص او سعدی است. در جوانی به مدرسه نظامیه بغداد رفت و به تحصیل ادب، تفسیر، فقه، کلام و حکمت پرداخت. سپس به شام، مراکش، حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، شاهکارهایش بوستان و گلستان را تالیف کرد. علاوه بر اینها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کردهاند. سعدی را استاد مسلم سخن میخوانند و به عنوان ادیبی فرا ملی از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است.
در سده ۱۸ میلادی، فرزانگان و فرهیختگان اروپایی با نام سعدی و گلستان و بوستانش آشنایی و انس و الفت دارند.برای نخستین بار در اوایل قرن هفدهم آندره دوریه منتخبی از «گلستان سعدی» را به زبان فرانسه ترجمه کرد و این ترجمه مقدمهای شد برای معرفی سعدی در فرانسه و دیگر کشورها.
خودش بارها به ماندگاری آثارش اشاره کرده است.
در بخشی از دیباچه گلستان میخوانیم: برای نزهت ناظران و فسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند.
به چه کار آیدت ز گل طبقی***از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد***وین گلستان همیشه خوش باشد
**
زمین به تیغ بلاغت گرفتهای سعدی***سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
بدین صفت که در آفاق صیت شعر تو رفت***نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست
**
فرح نیازکار سعدی پژوه در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، با بیان اینکه سعدی به دلیل ویژگیهای متعددی مورد توجه قرار گرفته و امروز به عنوان یک شاعر فراملی مورد توجه است گفت: آثار بی نظیرش از نظر نظم و نثر بی رقیب است چنانچه بسیاری بعد از او خواستند به تقلید از گلستانش اثری خلق کنند اما! هیچ از گلستان وارهها نتوانست رقیبی برای گلستان سعدی باشد.
او نگاهی که استاد سخن به هستی و به ماهیت انسانی دارد را زیبا برشمرد و گفت: سعدی به تمام ابعاد زندگی علاقهمند است و جهان را جلوهای از عظمت خالق هستی بخش میداند.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست***عاشقم برهمه عالم که همه عالم از اوست
نیازکار افزود: از نظرش زندگی ناپایدار است و بنیادش بر باد، اما راه غلبه بر این ناپایداری این است که انسان باید بکوشد تا در این سرای و در درازای عمر چند روزه، نام نیکو و آثار ارزنده از خویش باقی گذارد.
جهان نماند و خرم روان آدمی***که باز ماند از او در جهان به نیکی یاد ...
نیازکار سخن سعدی را سخن همدلی و هم داستانی برشمرد و افزود: شاخصهای فکری نابش و نوع نگاهی که با ماهیت انسانی دارد و پیوندی که این نوع نگاه با ناخودآگاه جمعی برقرار میکند مورد پسند همگان قرار میگیرد و به سمت عمل گرایی سوق میدهد.
او، سعدی را شاعری خواند که با داشتن دغدغههای اجتماعی و قلبی تپنده برای مردمانش آثار ماندگارش را خلق کرد.
کوروش کمالی سروستانی سعدی شناس نیز در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، با بیان اینکه سعدی شاعر زندگی و انسان است، گفت: سعدی شعرش از زندگی بر میآید و بر دل زندگی مینشیند.
وی تصریح کرد: از نظر او حکمت، توجه به مدارا، تلاش، کوشش و مهر ورزی انسانیت را میتوان از رازهای ماندگاری کلام سعدی برشمرد.
کوروش کمالی سروستانی افزود: مهمترین واقعه قرن هفتم هجری (عصر سعدی) حمله مغول به ایران است.
استاد سخن، نظر مهر به روزگار و هنگامه نه چندان مساعد دوران خود دارد و در دوره نابسامانیها و جنگ ها، خونریزی ها، بیداد و ستمها و در زمانه ویرانی همه مبانی مدنیت و اقتصاد و سیاست، همگان را به عاقلانه عمل کردن و خاطر دیگران را نیازردن، قناعت و خودبسندگی و به شادی و شادمانه زیستن فرا می خواند:
کسی که او نظر مهر در زمانه کند***چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
هر آن چه خاطر موری از او بیازارد***اگرچه آب حیات است از او کرانه کند
قناعت است و مروت نشان آزادی*** نخست خانة دل وقف این دوگانه کند
چو نیک و بد به سر آید، جهان همان بهتر*** که زندگی همه بر طبع شادمانه کند...
سعدی شاعر اجتماعی است، دردهای مردم او را میآزارد و شادی هایشان وی را شاد میدارد. او در بوستان میگوید:
چو بیند کسی زهر در کام خلق کیش بگذرد آب نوشین به حلق...
خنک آن که آسایش مرد و زن گزیند بر آسایش خویشتن
نکردند رغبت هنر پروران به شادی خویش از غم دیگران
در شعر دیگری در گلستان خویش، که میتوان آن را بزرگترین مرامنامه فکری جهانی و وحدت همه مردمان جهان نامید، از افراد جامعه خود چنین داد سخن دهد:
بنی آدم اعضای یکدیگرند*** که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار*** دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی ***نشاید که نام ت نهند آدمی
کمالی سروستانی درباره ابیات «بنی آدم اعضای یکدیگرند ***که در در آفرینش زیک گوهرند» گفت: تمام جهان بینی سعدی در انسان گرایی و نگاه مستقل از جنس و نژاد و باور در این ابیات متبلور است.
به راستی شوق عمل گرایی به آثار سعدی را بارها دیده ایم. در سیل ویرانگر بهاری امسال مردم ما فارغ از نژاد و قوم نشان دادند که نمیتوانند نسبت به درد هموطن و همنوع خود بی تفاوت باشند و بنی آدم را اعضای یک پیکر میدانند و با باوری راستین برگرفته از فرهنگی غنی به این هشدار شیخ اجل توجه دارند.
«تو کز محنت دیگران بی غمی*** نشاید که نامت نهند آدمی»
به راستی که
خوشتر از حدیث تو نیست*** تحفه روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت***کاین همه شور در جهان انداخت
انتهای پیام/چ