به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اعضای خانوادهای که برای دفن میت به قبرستان مراجعه کرده بودند با پیکر نیمهجان مردی داخل قبر میت خود مواجهه شده و پلیس را از ماجرا با خبر کردند.
کمبود سرویسهای حمل و نقل عمومی و رها شدن مسافربران شخصی به امان خدا سبب شدهاست تا بسیاری از تبهکاران در پوشش مسافربری دست به اعمال مجرمانه بزنند که خیلی وقتها به تشکیل پروندههای قتل یا تعرض به نوامیس مردم منجر میشود. در پروندهای که به تازگی در پلیس تهران تشکیل شده است سارقان خشن با این احتمال که مرد مسافر فوت شده است پیکر نیمه جان او را داخل قبر آمادهای در قبرستان رها کردند و گریختند.
اوایل فروردینماه امسال بود که مأموران پلیس شهرستان شهر قدس از کشف پیکر نیمه جان مرد جوانی در یکی از قبرستانهای حوالی شهر با خبر و راهی محل شدند.
مأموران دریافتند صبح خانوادهای برای دفن یکی از مردگانشان به قبرستان رفته بودند که با پیکر زخمی و نیمهجان مرد جوانی داخل قبر روبهرو میشوند و سپس او را به بیمارستان منتقل میکنند. یکی از افرادی که پیکر نیمهجان مرد جوان را پیدا کرده بود، گفت: روز قبل پدرم فوت کرد و ما هم قبری در قبرستان خریدیم.
صبح زود همراه بستگان و دوستان جسد پدرم را تشییع کردیم و برای دفن به قبرستان بردیم. در حالی که قصد داشتیم جسد پدرم را داخل قبر بگذاریم با صحنه عجیبی روبهرو شدیم که همه شوکه شدیم. همگی دیدیم مردی زخمی بیجانی داخل قبر گذاشته شده که کمی هم روی آن خاک ریخته بود. به سرعت پیکر این مرد را از قبرستان بیرون آوردیم که متوجه شدیم هنوز بدنش گرم است و نفس میکشد. پس از این خیلی سریع او را برای نجات جانش به بیمارستان منتقل کردیم که خوشبختانه نجات پیدا کرد و الان هم بستری است. مأموران در ادامه برای برملا کردن راز این حادثه از مرد جوان که حالش رو به بهبودی بود تحقیق کردند.
وی در توضیح ماجرا گفت: من ۲۳سال دارم و نامم محمد است. کارمند ادارهای در تهران هستم و خانهام در یکی از خیابانهای غربی تهران است. دیروز عصر برای انجام کاری از خانهام بیرون آمدم و داخل خیابان جناح سوار خودروی پژو۴۰۵ شدم که علاوه بر راننده، مرد جوانی هم به عنوان مسافر در صندلی عقب نشسته بود. پس از گفتن مسیر در صندلی جلو نشستم و راننده هم حرکت کرد.
هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بود که متوجه شدم راننده تغییر مسیر داد. وقتی به او اعتراض کردم راننده مدعی شد که ابتدا در خیابان بغلی مسافرش را پیاده میکند و بعد مرا به مقصد میرساند، اما، چون به آنها مشکوک شده بودم از راننده درخواست کردم خودرو را نگه دارد و من پیاده شوم که ناگهان مردی که در صندلی عقب نشسته بود گلوی مرا گرفت و چاقویی به پهلویم گذاشت و تهدید کرد حرفی نزنم. آنها مرا به خارج از شهر بردند و به شدت کتک زدند و کارت عابر بانک و رمزش را از من گرفتند و در چند مرحله با کارتم خرید کردند.
دو سارق خشن در ادامه به سمت شهر قدس حرکت کردند و مرا همچنان کتک میزدند و تهدید میکردند با دوستان و بستگانم تماس بگیرم و درخواست پول کنم تا اینکه به قبرستانی در اطراف شهر رسیدیم. آنجا حالم بد شد و نیمه هوشیار بودم که سارقان مرا به داخل قبرستان بردند و داخل قبری انداختند. آنها خیال کردند من فوت کردهام. من صدای آنها را به سختی میشنیدم که یکی از آنها میگفت: روی من خاک بریزند و مرا دفن کنند تا راز آنها بر ملا نشود، اما دیگری میگفت: فرصت کم است و احتمال دارد فردی آنها را ببیند و گرفتار شوند که در نهایت مرا داخل قبر رها کردند و رفتند.
پس از این ترس زیادی وجودم را گرفته بود، اما توان حرکت نداشتم و صدایم از گلویم بیرون نمیآمد تا درخواست کمک کنم. شب شد و در دل تاریکی دلهره عجیبی مرا فراگرفته بود در انتظار مرگ بودم تا اینکه نزدیک صبح به صورت کامل بیهوش شدم و وقتی پس از ۱۲ساعت به هوش آمدم دیدم روی تخت بیمارستان هستم.
با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در نخستین گام تلفن همراه شاکی را در نزد مردی کشف و وی را به عنوان مظنون بازداشت کردند که مشخص شد وی تلفن همراه شاکی را از سارق سابقه داری به نام فرید به قیمت پایینی خریده است.
تحقیقات مأموران نشان داد فرید یک روز پس از حادثه هنگام سرقت از سوی مأموران بازداشت و راهی زندان شده است. بدین ترتیب متهم برای تحقیقات از زندان به اداره آگاهی منتقل شد. متهم در بازجوییها با اعتراف به جرم خود گفت: مدتی است همراه یکی از دوستانم به نام شاهین در پوشش مسافرکشی از شهروندان زورگیری میکنیم.
روز حادثه شاکی به عنوان مسافر سوار شد که او را ربودیم. ما او را به شدت کتک زدیم که بیهوش شد و فکر کردیم فوت کرده است. به همین خاطر او را به قبرستانی بردیم و داخل قبری رها کردیم. ابتدا خواستیم او را دفن کنیم، اما پشیمان شدیم که الان خوشبختانه زنده است. روز بعد همراه دوستم در حال سرقت لوازم داخل خودرویی بودیم که مأموران مرا دستگیر کردند، اما شاهین موفق شد فرار کند. تحقیقات از متهم ادامه دارد و مأموران درتلاشند تا همدست وی را دستگیر کنند.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
چنین افرادی باید اعدام شوند
مگه رانندهای تاکسی تحت کنترل نیستند
مردم به چی میتونن اعتماد کنن