به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در سالهای اخیر شاهد افزایش تمایل اهالی قلم به برگزاری جشنهای امضا هستیم. این امر از نظر برخی از افراد مایه رونق کار نویسندگان است و بهانهای برای دیدار نویسندگان و مخاطبانشان میشود، اما به راستی چه چیزی باعث افزایش جشنهای امضا شده است؟
در این میان بحث دیگری مطرح است که ما را به فکر کنکاش در مبحث برگزاری جشنهای امضا انداخت و آن چیزی به جز جای خالی نام نخبگان و افراد برجسته حوزههای علمی و فرهنگی در میان برنامههایی که با عنوان جشن امضا برگزار میشوند، نیست؛ امروز در پس برگزاری اکثر جشنهای امضا نام یک به اصطلاح سلبریتی دیده میشود. این در صورتی است که اخیراً یک منتقد در مراسم رونمایی کتاب، جشنهای امضا را به سیرکی تشبیه کرد که به دلیل نبود محتوای مناسب در اثر برگزار میشود.
ما در این گزارش تلاش کردیم با اتکا به سخنان برخی فعالان عرصه ادبیات و اهالی قلم بحث چرایی و میزان ضرورت برگزاری جشنهای امضا را بررسی کنیم؛
سید عباس حسینی نیک، حقوقدان و مدیر مسئول انتشارات مجد در خصوص برگزاری جشنهای امضا در حاشیه نمایشگاه کتاب به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: به هر حال ذائقه جامعه به خصوص قشر جوان تحت تاثیر مسائل فرهنگی، مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه است و جامعه کم کم به سمتی که نباید کشیده شود، می رود. عوامل مختلفی هم در این امر دخالت دارد و فقط یک بخش، یک شخص و یک سازمان مسئول آن نیست. حتی ممکن است منشأ این تأثیرات فرهنگی فقط در داخل کشور نباشد، به هر حال جهانی است و جهان نیز به این سمت کشیده شده است.
وی افزود: کم کم سلبریتیها جایگاه ویژه تری در جامعه پیدا کردند و اگرچه میتوانند در جهت پویایی جامعه ایفای نقش کنند؛ اما امروز شاهد آن هستیم که جای نخبگان جامعه را گرفته اند و افرادی که بایستی ارج و منزلتی در جامعه داشته باشند، به فراموشی سپرده شده اند. قشر جوان ما به مرور زمان از شخصیتهای مهم و تاثیرگذار علمی و فرهنگی جامعه دور میشوند و سلبریتیها را جایگزین آنها میکنند.
مدیرمسئول انتشارات مجد اظهار کرد: هماکنون اگر میخواهیم جامعهای پویا داشته باشیم، مدیران فرهنگی و رسانهها باید تلاش کنند تا بتوانیم ضمن حفظ جایگاه سلبریتی ها، جایگاه شخصیتهای مهم و تاثیرگذار را هم حفظ کنیم.
حسینی نیک گفت: به نظر میرسد هیچ برنامهای برای اداره جامعه فرهنگی کشور وجود ندارد. حتی طرح جامعی برای تحول در نمایشگاه کتاب وجود ندارد و این در صورتی است که از بدو برگزاری نمایشگاه کتاب تا به امروز خیلی از مسائل عوض شده است و با تغییر شرایط در حوزههای فرهنگی و نشر مواجه بودیم، اما تفکر مدیران تغییری نکرده است.
وی تصریح کرد: ما برنامهای برای جایگزین کردن شخصیتهای علمی و فرهنگی به جای شخصیتهای ضعیفتر از نظر اطلاعات علمی، نداشتیم و نداریم. به عبارتی امکان ندارد که بتوانیم صرفاً با نشان دادن توجه ظاهری به شخصیتهای علمی و فرهنگی، جایگاهشان را به آنها برگردانیم بلکه باید این شخصیتهای علمی و فرهنگی پایگاهی در جامعه داشته باشند. هر وقت توانستیم شخصیتهای علمی و فرهنگی را از جهات رتبههای اقتصادی، اجتماعی و شهرت به جایگاه عالی برسانیم، افراد دیگر نیز علاقه مند میشوند که خود را به حد آنها برسانند.
امیراسماعیل آذر، استاد ادبیات فارسی و مدیر گروه ادبیات فارسی سازمان فرهنگی اکو نیز در خصوص برخی از برنامههای جانبی نمایشگاه کتاب گفت: من پاسخی کلی به شما میدهم؛ پاسخی که در عین کلی بودن میتوانید جزئیات را در آن ملاحظه کنید. یادمان باشد از مدرسه تا دانشگاه و تا نمایشگاه کتاب اگر هر اثری، هر استادی و هر معلمی محتوای علمی نداشته باشد، جامعه را در همان حد زمین خواهد زد.
وی اظهار کرد: امروز فصل آن گذشته است که ما کاری را به عنوان نمایش برگزار کنیم، در حالی که در وجود و تار و پود این نمایش حقیقتی وجود نداشته باشد. مردم خیلی زود درمی یابند، میفهمند و موضوع را منعکس میکنند. بنابراین دو راه میماند. کتاب، همایش و جلسه یا محتوا دارند یا ندارند. اگر محتوایی نداشته باشند، نبودنش اولی است و اگر محتوا داشته باشند همه از آن استقبال میکنند.
احمد یوسف زاده، نویسنده کتاب آن بیست و سه نفر نیز در همین خصوص گفت: تا جایی که من دیدم نفس قضیه خیلی عالی بود؛ به عنوان نمونه خوانندگان کتابم دوست داشتند از نزدیک با من دیداری داشته باشند و سوالاتی که برایشان پیش آمده بود را بپرسند. این به معنای برقرار شدن یک ارتباط دو سویه بین نویسندگان و مخاطبانش بود و به نوعی ترویج کتابخوانی است.
انتهای پیام/