به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گاهی دروغ گفتن مزایایی دارد و این مزایا همیشه برای نفع شخصی نیستند. گاهی اوقات مردم برای محافظت از دیگران و لطمه وارد نکردن به احساسات آنها دروغ میگویند. به این خاطر که باید بپذیریم گاهی اوقات شنیدن حقیقت بسیار دردناک است و همیشه صداقت بهترین سیاست و انتخاب نیست.
دروغگو دشمن خداست! هیچ کس دوست ندارد در هنگام دروغ گفتن دستش رو شود و عدم صداقت و فریبکاری اش فاش شود. اما آیا واقعا دروغ گفتن و عدم صداقت، شما را فردی متقلب و فریبکار میکند؟
حقیقت این است که گاهی دروغ گفتن مزایایی دارد و این مزایا همیشه برای نفع شخصی نیستند. گاهی اوقات مردم برای محافظت از دیگران و لطمه وارد نکردن به احساسات آنها دروغ میگویند. به این خاطر که باید بپذیریم گاهی اوقات شنیدن حقیقت بسیار دردناک است و همیشه صداقت بهترین سیاست و انتخاب نیست.
چرا دروغ میگوییم؟
باید برای یک لحظه هم که شده با خودمان صداقت داشته باشیم و بپذیریم که همه ما دروغ میگوییم. فریبکاری و گاهی اوقات محافظت کردن در طبیعت ماست. بله، ما گاهی برای پوشاندن رفتارهای بد، بازی دادن دیگران یا بالا بردن قدرت خود و رسیدن به چیزهایی که میخواهیم به دروغگویی روی میآوریم.
اما همین طور برای صدمه نزدن به احساسات دیگران، دوری از مشاجرههای غیر ضروری یا به سادگی تنها برای روحیه مثبت دادن به دیگران دروغ میگوییم.
عدم صداقت در طبیعت ماست
محققان معتقدند که دروغ گفتن بعد از پیشرفت مهارتهای زبانی به وجود آمده است. دروغ گفتن به گونهای نوع پیشرفته استراتژی فریبکاری است که حیوانات برای مخفی کردن خود یا فریب دادن شکارچیها یا طعمههای خود استفاده میکنند.
دروغ گفتن سریعترین و کارآمدترین روش برای افزایش قدرت و به دست آوردن منابع است. اگر دشمن تان از شما بزرگتر و قویتر است، استفاده از نیروی فیزیکی به نفع تان نخواهد بود. اما اگر میتوانید دشمن را فریب دهید و او را بازی دهید، نه تنها میتوانید منابع او را به دست بیاورید، بلکه حتی قادر خواهید بود که به آنها بقبولانید که این فکر خودشان بوده است.
هر چند وقت یک بار دروغ میگوییم؟
این مورد به هر شخص بستگی دارد. فراوانی دروغ گویی برای اولین بار توسط روانشناس اجتماعی بلا دپائولو اندازه گیری شد. او از ۱۴۷ نفر خواست تا در طول روز هر گاه دروغی گفتند، آن را یادداشت کنند. به طور میانگین، افراد مورد آزمایش او دو بار در روز دروغ میگفتند. دروغها طبیعت بی ضرری داشتند و بهانه تراشیهای بی گزندی مانند دلیل دیر رسیدن شان بودند؛ یا دروغهایی جزئی که تصوری اشتباه ایجاد میکردند. به عنوان مثال به جای گفتن عدد حقیقی ۲ کیلومتر گفته بودند که ۵ کیلومتر دویده اند.
ما از زمانی که صحبت کردن را آموخته ایم در حال گفتن دروغهای جزئی هستیم
ما در سنین کم شروع به دروغ گفتن میکنیم. آیا والدین تان به شما نگفته اند که در مهمانی از میزبان تان به خاطر غذای خوشمزهای که انگشتان تان را نیز با آن خورده اید تشکر کنید؟ اگر تعارفهای اجتماعی را کنار بگذاریم، این حرف دقیقا عین عدم صداقت است.
کودکان در سنین ۲ تا ۵ سالگی دروغ گفتن را میآموزند. کانگ لی، یک روانشناس از دانشگاه تورنتو کودکانی که در سن ۲ تا ۸ سال بودند را مورد مطالعه قرار داد، تا نوع دروغهایی که میگویند را شناسایی کند.
زمانی که کودکان در ۲ سالگی شروع به دروغ گفتن میکردند، نشان دهندهی این بود که در حال آزمایش کردن میزان استقلال شان هستند. آنها دروغ میگفتند تا ببینند چه نتیجهای از آن به دست میآورند. در سن ۸ سالگی، کودکان توانایی دروغ گفتن برای صدمه نزدن به احساسات دیگران را به دست میآورند. نتیجه این تحقیق مشخص کرد که این دروغها به جای فریب و بازی دادن دیگران، زمینهی همدردی و ترحم دارند.
عدم صداقت بازتاب اهداف ما است
گاهی حتی برای دروغ گفتن نیازی نیست که دهان تان را باز کنید. حالت صورت تان میتواند به سادگی به جای شما دروغ بگوید. آرایش کردن و اغراق کردن نزدیکترین کارها به دروغگویی هستند. اما در این صورت، این دروغها هیچ گاه از روی بد ذاتی نیستند؛ بلکه نشان دهندهی آرزوهای شخص است.
در آزمایشی که توسط رابرت فلدمن انجام شد، او از تعدادی از دانش آموزان سوالهایی درمورد نمرهها و میزان تلاش شان در مدرسه پرسید. اکثر آنها در مورد نمرههای واقعی شان دروغ گفتند. اما به جای این که مانند اکثر مردم در هنگام دروغگویی مضطرب شوند، بسیار هیجان زده و با ذوق در مورد موفقیتهای شان فخر فروشی میکردند.
«ما دروغ میگوییم اگر صداقت کارساز نباشد» – تیم لوین
آیا تفاوتی میان دروغ اخلاقی و دروغ غیر اخلاقی وجود دارد؟ اگر با خودمان صداقت داشته باشیم پاسخ، یک بلهی قاطعانه است. بعضی دروغها با نیت محافظت از کسانی که به آنها دروغ میگوییم گفته میشوند.
حتی مشخص شده است که دروغ گویی از لحاظ روانشناختی برای دروغگو مفید است. کسانی که به شدت با خودشان صادق هستند، به احتمال بالاتری به افسرگی مبتلا میشوند. کسانی که بسیار صادق هستند، معمولا با صفاتی مانند رک، یا گاهی حتی دروغگوی بیمار شناخته میشوند.
اگر بدانید چه زمان و چگونه باید صداقت خود را کنار بگذارید، حتی میتوانید روابط میان خودتان و دیگر افراد را نیز بهبود ببخشید. در حقیقت، اگر کسی متوجه شود که به او دروغ گفته اید تا از او محافظت کنید، ممکن است بیش از پیش به شما اعتماد کند. دروغهای با نیت خوب به عنوان دروغهای حرفهای اجتماعی شناخته میشوند.
دروغ گفتن برای به دست آوردن بهترینها
دروغ گویی حرفهای اجتماعی از چهار بخش ظرفیت انسانها استفاده میکند: تئوری ذهن، همدردی، حافظه و تخیل.
در این صورت، دروغی که تصمیم به گفتن آن میگیریم از نتیجه گیری اخلاقی و احساسی ما سرچشمه میگیرد. ما اولویت بیشتری برای مهربانی نسبت به حقیقت قائل میشویم تا به کسی که در این ماجرا درگیر است، صدمهای نرسانیم. هر چه مغز ما پیشرفتهتر میشود، توانایی تفکر منطقی اخلاقی با سرعتی مشابه با کنترل شخصی و توانایی تفکر، رشد میکند.
بی غرضترین دروغها به عنوان دروغهای مصلحتی شناخته میشوند. این دروغها وسیلههای تغییر دهندهی حقیقتی هستند که گوینده برای محافظت از شخصی دیگر از آنها استفاده میکند. با این کار ما خودمان را در خطر تنبیه شدن به خاطر کار اشتباه دیگران قرار میدهیم.
صادقانه بگویم، دروغ گویی چندان هم بد نیست
چیزی که دروغها را میسنجد نیت پشت آنها است. دروغهایی که برای محافظت از دیگران گفته میشوند در واقع میتوانند روابط را مستحکمتر کنند. دیگر دروغهایی که برای آراستن ظاهر گفته میشوند، به میزان قابل بحثی بی ضرر هستند.
همه چیز به این حقیقت بر میگردد که همه ما دلیلهای خود برای دروغ گویی و بیان نکردن بعضی حقایق را داریم. در پایان روز، چیزی که نمیدانیم ضرری به ما نمیرساند. گاهی عدم صداقت برای اطمینان از این که همه چیز به خوبی پیش میرود لازم است.
منبع :برترینها
انتهای پیام/