به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در راستای تبیین بیانیه گام دوم انقلاب که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی تبین شد ، در سلسله گزارشهایی به بررسی بندهایی از این بیانیه میپردازد تا شناخت رهنمودهای رهبر انقلاب در شروع فصل جدید جمهوری اسلامی راحتتر صورت گیرد.
در ادامه این گزارش را با موضوع انتخاباتهای پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در کشور میخوانید:
رهبر انقلاب اسلامی در بندی از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی عنوان فرمودهاند: «انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدت تحقیر شده و بشدت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصهی مدیریت کرد، روحیه و باور "ما میتوانیم" را به همگان منتقل کرد...»
بیشتربخوانید : بیانیه گام دوم رهبر انقلاب گامی به سوی ظهور
در دوره پهلوی دوم، مجالس قانونگذاری تنها نهادهایی بودند که به ظاهر اعضای آن توسط مردم انتخاب میشدند، اما موارد متعدد نشان میدهد که بسیاری از اعضای آن مجالس نیز فرمایشی بودند و مردمی نبودند. مجلس چهاردهم، اولین مجلسی بود که پس از سقوط رضاشاه و در دوره محمدرضا پهلوی و در آن زمانی که هنوز نیروهای بیگانه در خاک ایران بودند، تشکیل شد. در این مجلس دو فراکسیون به وجود آمد، فراکسیون هوداران انگلیس و فراکسیون هواداران شوروی. همچنین سیدضیاءالدین طباطبایی که در دوره رضاشاه نخست وزیر بود و از نزدیکان انگلستان بود، نماینده مردم یزد در مجلس بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد در سال ۳۲ و با روی کار آمدن سپهبد زاهدی، فرمایشی بودن مجالس شدت بیشتری یافت. دولت زاهدی پس از کودتا، نیازمند مجلسی بود که تابع دولت باشد و در هر شرایطی قراردادهای مربوط به نفت را تصویب کند. از این رو در آستانه تشکیل مجلس هجدهم، زاهدی به فکر تحمیل افرادی به عنوان نماینده به مجلس بود. آیت الله کاشانی با آگاهی از اقدامات زاهدی در نامهای خطاب به وی نوشت: «به طوری که مشهور و معروف است، دستگاه دولت مشغول تهیه مقدماتی است که انتخابات دوره هجدهم را به طور فرمایشی و لیستی انجام دهد. این عمل بر خلاف قانون و حقوق ملت و منافی مصلحت مملکت است. اگر انتخابات فرمایشی انجام بگیرد، هر قراردادی که در مجلس هجدهم به تصویب برسد، از نظر ملت ایران بیارزش و بیاعتبار است و سرنوشت آن، مانند قرارداد تحمیلی نفت ۱۹۳۳ خواهد بود.» به هر حال انتخابات فرمایشی برگزار شد و مجلس با فهرستهای از پیش تعیین شده دولت تشکیل شد.
مجلس بیستم نیز تنها ۷۷ روز پس از تشکیل آن، منحل شد. پیش از برگزاری انتخابات مجلس بیستم، دو حزب ملیون به ریاست منوچهر اقبال و مردم به ریاست اسدالله علم تشکیل شده و وعده برگزاری انتخابات آزاد داده شده بود و قرار بود، انتخابات آزادی برگزار شود تا تمامی احزاب سیاسی مشارکت داشته باشند. منوچهر اقبال نخست وزیر وقت، مسئول برگزاری انتخابات بود. او پیش از برگزاری انتخابات قول داده بود تا انتخابات سالمی را برگزار کند. پس از اعلام نتایج آرا، مشخص شد که اکثریت مطلق کرسیها (حدود ۹۰ درصد) مجلس به حزب ملیون که وابسته به اقبال بود، رسیده است. این نتایج و مجموعه تخلفاتی که از سوی دولتیها انجام گرفته بود، مورد اعتراض اعضای حزب مردم و منفردین که وابسته به علی امینی بودند، قرار گرفت. مداخله دولتیها و هواداران اقبال در انتخابات به قدری بود که انتخابات مردود اعلام شد و اقبال نیز استعفا داد.
انتخابات مجلس بیستم مجدد برگزار شد و در نهایت در روز دوم اسفند ماه ۱۳۳۹ این مجلس آغاز به کار کرد، اما در آن دوره نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی افزایش یافته بود که به تجمعات و اعتراضات دانشجویان و معلمان اشاره کرد. افزایش این تجمعات و درگیریها، شرایط را برای استیضاح شریف امامی در مجلس فراهم کرد که در نهایت خود او از سمت نخست وزیری استعفا داد. با استعفای شریف امامی، امینی نخست وزیر شد و مهمترین خواسته وی انحلال مجلس بیستم بود که مورد قبول شاه قرار گرفت.
اسدالله علم در کنار عبدالله ریاضی که چند دوره رئیس مجلس شورای ملی بود
پس از آن و در دهه ۴۰ شمسی هم نمایندگان توسط دربار انتخاب میشدند. ارتشبد فردوست در خاطرات خود به صراحت به این موضوع اعتراف کرده و نوشته است: "در زمان نخست وزیری علم، محمدرضا دستور داد با علم و منصور، یک کمیسیون سه نفره برای انتخاب نمایندگان مجلس تشکیل دهم. کمیسیون در منزل علم تشکیل میشد. هر روز منصور با یک کیف پر از اسامی به آن جا میآمد. علم در رأس میز مینشست، من در سمت راست و منصور در سمت چپ او. منصور، اسامی افراد مورد نظر را میخواند و علم، هر که را میخواست، تأیید میکرد و هر که را نمیخواست، دستور حذف میداد. منصور هم با جمله "اطاعت میشود" با احترام حذف میکرد. سپس علم افراد مورد نظر خود را میداد و همه بدون استثنا وارد لیست میشدند و سپس من درباره صلاحیت سیاسی و امنیتی آنان اظهار نظر میکردم و لیست را با خود میبردم و برای استخراج سوابق به ساواک میدادم. پس از پایان کار و تصویب علم، ترتیب انتخاب این افراد داده شد. فقط افرادی که در این کمیسیون تصویب شده بودند، سر از صندق آرا در آوردند و لاغیر" در مجالس دوره پهلوی، حتی نمایندهای هم بود که حوزه انتخابیه خود را ندیده بود و صرفا از طریق لیستهای کمیسیون به مجلس راه یافته بود.
پس از سال ۱۳۵۳ و با تک حزبی شدن ایران نیز هر آنکس که عضو حزب رستاخیز بود، میتوانست به مجلس شورای ملی و سنا راه یابد و انحصار قدرت در دست اعضای این حزب قرار گرفت. تأسیس حزب رستاخیز در اواخر کار مجلس بیستوسوم صورت گرفت و، چون تمامی نمایندههای مجلس عضو یکی از احزاب رسمی کشور بودند، پس از انحلال احزاب، نمایندگان هم برای حفظ منافع و موقعیت خود عضویت در حزب رستاخیز را پذیرفتند و برای آنکه بتوانند در دورهی بعدی مجلس هم حضور داشته باشند، به اصول حزب رستاخیز پایبند شدند و از شاه حمایت کردند. امام خمینی (ره) از مخالفان اصلی حزب رستاخیز بود و آن را مخالف قانون اساسی و موازین بینالمللی میدانستند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام سلطنتی و شاهنشاهی به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل شد. از این رو انتخاب نوع نظام نیز به رای مردم گذاشته شد و مردم در فروردین سال ۵۸ (حدود ۲ ماه پس از پیروزی انقلاب) در اولین انتخابات شرکت کردند و "جمهوری اسلامی" را برگزیدند. پس از آن نیز مردم در انتخاباتی شرکت کردند تا نمایندگانی را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کنند. پس از تدوین قانون اساسی، آن قانون در آذرماه سال ۵۸ به رای مردم گذاشته شد که بیش از ۹۹ درصد شرکتکنندگان با آن موافقت کردند.
پس از تدوین قانون اساسی اولین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی در بهمن ماه و اسفند ماه سال 58 برگزار شد و اکنون که انقلاب اسلامی چهل سال از عمر خود را سپری کرده است، تقریباً هرساله شاهد برگزاری یک انتخابات بوده است. این انتخابها به عقیده رهبر انقلاب تحقق عنصر اراده ملی در کانون مدیریت کشور است که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/