به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، همزمان با فرارسیدن وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نوادگان امام حسن مجتبی (ع)، بسیاری از شاعران کشورمان در وصف ایثار و فداکاری ایشان ابیاتی را سرودهاند که بخش هایی از آن اشعار را در زیر مشاهده خواهید کرد.
همین که راه نَبَـستی به روی من… ممنون
همین که ذکرِ لبم شدحسن حسن ممنون
همیـن که پایِ عـَلـَم با نـوایِ یا حـیدَر
اجازه دادی وُ وٰاشد لب وُ دهـن ممنون
اگر چه نوکـرِ تو در عـمل نـبودم من
همیشه دَم زده ام از تو در سخن ممنون
مـنم گـدایِ حرم… سیـدالـکریم تویی
تو نان رِسان شده ای قبلِ در زدن ممنون
حریمِ تو حرمِ یارِ ماست… کرب و بلاست
شمیمِ سیب رِساندی به همـوطن ممنون
اگر چه یارِ حسینی ولی کفن شده ای
بخوان برایِ من از شاهِ بی کفن ممنون
غروب آمد و بخشـید جان وُ مالَـش را
عبا وُ خوُود وُ نگین داد وُ پیرهن ممنون
نرفت هیـچ کسی دستِ خالی از گودال
نَخواه روضه یِ سُم های اسب و تن… ممنون
سَری به نیزه نشست و شکست پهلویی
بـبار وُ ندبه بخوان پا به پای مِن ممنون
محمد قاسمی
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی
باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی
مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی»
مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی
بوی حسن می آید از صحن وسرایت
تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت
با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو
می آیی و در عشق , غوغا می کنی تو
با مقدمت این چشمه , دریا می کنی تو
«ری» را حسینیه زهرا می کنی تو
ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم
مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم
عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری
بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری
این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری
«تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری»
از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی
الحق زیارانِ امامِ هادی هستی
مارا تو از دستان غم آزاد کردی
از خاک نفرین گشته ما یاد کردی
در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی
این سرزمین را تو حسین آباد کردی
بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران
مدیون تو هستیم وآقای خراسان
خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم
با نوکران بی قرارت گریه کردیم
هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم
سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم
شاید تسلایِ دل مادر نماییم
شاید که از شرمندگی ها در بیاییم
صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست
هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست
صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست
چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست
دلداده و سرگشته ایم الحمدلله
مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله
با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم
تاگوشه صحنِ حسین پرواز کردیم
سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم
مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم
راه رسیدن تا خدا تنها حسین است
زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است
شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جا صدها چنگ دارد
مادر شکایت ها زروز جنگ دارد
گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت
باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت
خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت
آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت
بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد
قاسم نعمتی
السلام ای عم ختم المرسلین
السلام ای حامی والای دین
سرور جمع شهیدان احد
شیر حق بعد از امیر المومنین
آل ابراهیم بر تو مفتخر
در بنی هاشم درخشی چون نگین
غیرت اللهی و در گردان عشق
اختر تابانی و ماه مبین
ای جوانمردی به نامت وامدار
ای حمیت با نگاه تو عجین
بر برادر زاده ات یاور شدی
تا نباشد پور عبدالله حزین
خواری بوجهل با دست تو بود
بر سرش با ضربه های سهمگین
ای شکار شیر کار سهل تو
کس ندیده شیرمردی این چنین
در احد از مرکبت لغزیده پای
نیزه ای زد بر تو خصم در کمین
ورنه کس یاری رزمت نداشت
شد چنین تقدیر رب العالمین
پیکرت شد قطعه قطعه وای من
پاره هایی از جگر با خون قرین
اشک ریزان مصطفی بر پیکرت
ناله ها دارد به قلبی آتشین
پیکر پاکت بپوشد با ردا
تا نگردد خواهر تو دل غمین
از دل زینب امان در قتلگاه
دید نعش بی سری روی زمین
محمد مبشری
سالیانی ست که بر قبله ی ری رو کردم
دست من نیست , به احسان شما خو کردم
هر سلامی به تو دادیم , حسن داده جواب
بی سبب نیست که در صحن تو هوهو کردم
دستم از خدمت ارباب اگر کوتاه است
باغ طوطی تو را با مژه جارو کردم
زائر قبر تو زوار حسین بن علیست
هر شب جمعه فقط روی , بر این سو کردم
هر زمانی گره ی کرب و بلا کور شده
روضه ای نذر تو و ضامن آهو کردم
علیرضا وفایی(خیال)
همیشه حـال مرا خـوب کرده نازِ نگاهت
همیشه دست گدا را گرفته ای سر راهت
فدای اینـهمه لطـف و وفـا ومعـرفت تو
فدای سینه یِ سرخ و کبود وشال سیاهت
تواهل دین و ولایی تو روضه خوان حسینی
نفـس نفـس زدن شاه تشنه لب شده آهت
حرمْ حریمِ حـسین است و قتلگاه ندارد
سه شعبه ای ندریده گلوی طفل سپاهت
به دست و پای گل تو نبوده بند اسارت
وشعله ای نرسیده به پای نیزه یِ ماهت
تنـی به زیر سـم اسبـهای کوفه نمانده
سری نبوده به تشت طلا برای سیاحت
شنیده ای به حرم حمله کرده اندو ندیدی
برای بردن پیـراهنـی هجوم به شاهت
حـریم تو شده کـرب وبلای کشور ایران
بیا و ندبه بخوان ای عروج و اوج شباهت
حسین ایمانی
تا که پایم به این حرم وا شد
غصه از روی سینه ام پا شد
درد بی دردی ام مداوا شد
طبع خشکیده ام شکوفا شد
فصل تنهایی ام دگر طی شد
وطن مادری من ری شد
پیش پای تو سر نمیخواهم
جز دلی دربدر نمی خواهم
به منی که جگر نمی خواهم
میدهی هر قدر نمی خواهم
جرأت پر زدن به من دادی
بسکه عشق حسن به من دادی
حسنی هستی و کرم داری
خوشبحالت که تو حرم داری
چه قدر عزت و حشم داری
نکند از درت برم داری!
میروم بی تو رو به حیرانی
ملجأ مردمان تهرانی
نامت عبدالعظیم آقا جان
لقبت هم کریم آقا جان
همگی از قدیم آقا جان
با تو همسایه ایم آقا جان
سایه ات مستدام همسایه
شخص عالی مقام همسایه
شب جمعه در ازدحام حرم
شده ام خم به احترام حرم
زندگی ام شده به نام حرم
پرچم سبز روی بام حرم
آبروی تمام “ایران” است
نفس تازه ای به هر جان است
داده ام در هوای تو پر را
میدهم پای تو تن و سر را
میزنم حرف های آخر را
ناله های غریب مادر را
ما شنیدیم از دل صحنت
جان به قربان سفره ی پهنت
بانی روضه های مسلمیه
گریه های عزای مسلمیه
اشک جاری به پای مسلمیه
سوز و ساز صدای مسلمیه
حرمت پاتوق حسینی هاست
حرمت مثل کربلا زیباست
حرف کرببلاست یاالله
روضه هایی به پاست یا الله
این سری که جداست یاالله
سر ارباب ماست یاالله
بر سر نیزه هاست هجده سر
قد زینب شده است کوته تر
تا که او را نشانه میکردند
سنگ ها را روانه میکردند
گریه اش را بهانه میکردند
قسمتش تازیانه میکردند
تازیانه , به روی یک خواهر
تازیانه… مدینه… یک مادر
جعفر ابوالفتحی
محمدحسن بیات لو
ای دلنواز, دلبرم ای سیدالکریم
مسکین لطف این درم ای سیدالکریم
در سر خیال روی تو آب است و دانه ام
بر بام تو کبوترم ای سیدالکریم
ای آسمان ری, ز نگاه تو غرق نور
ای مهر و ماه و اخترم ای سیدالکریم
از خود خدا نکرده برانی اگر مرا
روی از درت کجا برم ای سیدالکریم
زنجیر عشق آل علی طوق گردنم
دست شماست بر سر ای سیدالکریم
بوی حسین و روی حسن در تو جلوه گر
ای وارث پیمبرم ای سیدالکریم
مدهوش عطر سیب حریم تو گشته ام
کرببلاست این حرم ای سیدالکریم
مانند هر فرشته به تعظیم درگهت
سر بهر سجده آورم ای سیدالکریم
وقتی دخیل پای ضریح تو می شوم
رشک جنان نمی برم ای سیدالکریم
صد حجله بسته اند مردم چشمم ز داغ تو
در ماتم تو مضطرم ای سیدالکریم
از جانگداز غصه ی تو آه و وای من
خاک عزاست بر سرم ای سیدالکریم
علیرضا شریف
انتهای پیام/