به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
ساری ،
نساجی از ۲۶ اردیبهشت تا ۳۰ خرداد تعطیل بود، چون این تیم نه مالک داشت، نه مدیرعامل، نه سرمربی و نه حتی سخنگو که با تکذیب یا تاییدهای فرمالیته جوابگوی اصحاب رسانه و مردم باشد.
اما ۵ شنبه سی ام خرداد
مالکان نساجی با خبری مهم ، حسابی غیبت خسته کننده خود را جبران کردند؛ انتخاب ناگهانی رضا مهاجری به عنوان سرمربی فصل آینده نساجی.
اما سوال اینجاست که آیا رضا مهاجری میداند پا در چه راه سختی گذاشته است؟ وی از خواسته
هواداران از تیم شان در فصل جدید خبر دارد؟
در زیر برخی از نکاتی که سرمربی جدید باید به آن توجه داشته باشد، بر میشماریم:
اول، ترمیم سنگر دفاعی تیم
در این ٤١ روز گولیسیانی به سپاهان و مهرداد عبدی به گل گهر سیرجان رفتند، فرشاد فرجی به پدیده پیوست و آبشک هم نتوانست دوری نکونام را طاقت بیاورد و با فولاد قرارداد بست و علاوه بر این سه بازیکن، خبر جدایی قریب الوقوع عبدالله زاده و عقد قراردادش با قرمزپوشان اهوازی در رسانهها مطرح شده بود که به دلایل نامعلومی هنوز رسمی نشده است.
نساجی با حضور همه این بازیکنان در ٣٠ بازی لیگ برتری خود ٢٩ گل دریافت کرد و عملکرد قابل قبولی داشت، اما اکنون با این شبیخون ناجوانمردانه ولی قانونی رقیبان، ترمیم خط دفاع و هافبک دفاع از نان شب هم واجبتر است.
دوم، تحول در تاکتیکهای هجومی و افزودن 'کارهای ترکیبی' به تیم
ببرهای قائمشهر در اولین فصل خود ٢٩ گل وارد دروازه حریف کردند و اگرچه با ورود مجید جلالی در نیم فصل دوم وضعیت هجومی تیم حتی بهبود پیدا کرد، اما مسلط شدن تفکرات دفاعی در تیم و ناتوانی در فاز انتقال از دفاع به حمله موجب شد در بسیاری از اوقات شاهد بازیهای خسته کننده از تیم باشیم.
اگرچه مهاجری خود در زمره مربیان دفاعی قرار میگیرد و ثبت رکورد تساوی با ماشین سازی در لیگ هجدهم گواهی بر همین مدعاست، اما او باید بداند هواداران بی شمار در قائمشهر انتظار بازی منظم، اما چشم نواز را میکشند که همین دلمشغولی کار مهاجری را سخت میکند.
سوم، بازگشت تعادل تیمی
بالانس یا همان تعادل تیمی به وضعیتی اطلاق میشود که تیم در شرایط و بازیهای گوناگون عملکردی یکنواخت دچار نوسان شدید نشود و به نوعی عملکرد صفر و صدی (سینوسی) نداشته باشد.
این اتفاق را در شانزده بازی که جواد نکونام سکان هدایت تیم را بر عهده داشت، کمتر شاهد بودیم و عمدتا تیم در فاکتورهای مختلف عملکردی یکسان داشت، اما این روند در تیم مجید جلالی حفظ نشد و نساجی گاهی در یک بازی دو نیمه متفاوت خیلی خوب و خیلی بد داشت.
با نبود تعادل تیم شاید با یک بازی هجومی هواداران حسابی به وجد بیایند، اما عکس این اتفاق هم میتواند رخ دهد و ارائه یک بازی ضعیف میتواند هواداران را دلسرد و مایوس به خانه بفرستد.
چهارم و مهمترین آن، رابطه مثبت با هواداران
کلید طلایی دوام در یک تیم پرهوادار و محبوب ارتباط صحیح و معقولانه و نه منفعلانه با هواداران است.
استراتژی که به طور مثال برانکو ایوانکوویچ در قبال هواداران در پیش گرفت، خضوع و احترام متقابل، اما تسلیم نشدن در مقابل نظرات آنها و ایستادگی روی اصول خود.
وی با همین تفکر محبوبیت خود را به جایی رساند که هواداران با هشتگ 'هرچی برانکو بگه' حمایت تمام و کمال خود را از او اعلام داشتند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم فوتبال و به طور کلی ورزش با هواداران زنده است، اما همین هوادار و انتظاراتش آغازگر اتفاقات نامیمون و نامبارک باشد.
رابطه دو سرمربی قبل که از قضا هر دو هم سالهای زیادی در تیمهای کم/بی هوادار گذرانده بودند و به ادامه آن هم تمایل داشتند، خاکستری بود و هیچ وقت نتوانستند پیوند گرمی با هواداران ایجاد کنند تا حضور گرم این سرودخوانهای دوست داشتنی را بیشتر پشت تیم حس کنند.
از رضا مهاجری انتظار میرود از پتانسیل بی نظیر هواداران قائمشهری نهایت بهره را ببرد تا هم خود در انتهای فصل کامروا باشد و هم کام هواداران شیرین.
حامد گلی
انتهای پیام/س