به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز، اولین خاستگاه صنعت چاپ و نشر و مطبوعات کشور است، ولی شنیدن این جمله که «صنعت چاپ تبریز خیلی غریب است» از زبان فردی که تلاشهای زیادی برای پاسداشت هویت چاپ و نشر کشور نموده، نشان میدهد آنگونه که باید و شاید نتوانستهایم از گنجینه عظیم و ارزشمند صنعت چاپ و نشر حفاظت کنیم.
اما نیکنامان و نیکمردانی هستند که هویت صنعت چاپ و نشر تبریز و کشور را قدر دانسته و طی زحمتهای زیادی که کشیدهاند درصدد هستند از گنجینه چاپ و نشر به خوبی پاسداری کنند.
خاندان کفیلی در تبریز در زمینه تامین، تهیه کاغذ و ملزومات چاپ فعالیت دارند، برادران کفیلی در تبریز نام آشنای تمام افرادی هستند که به نوعی با این صنعت در ارتباط هستند.
برادران کفیلی، ۳۰سال زحمت کشیدهاند تا روند تجهیز و تکمیل شدن موزه چاپ و نشر را در یک مجموعه زیبا و تخصصی گردآوری کرده و به عنوان یک اثر شاخص و زیبای فرهنگی برای نمایش روند اصلاح بنیادین جامعه ایران توسط صنعت چاپ به همگان نشان دهند.
دستگاهها و آثار چاپی قدیمی، ظرافتها و هنرهای به کار رفته در آن، برادران کفیلی را چنان شیفته و مشتاق دستگاههای چاپ کرد که طی ۳۰ سال به خرید و نگهداری آثار چاپی دستگاههای کوچک و بزرگ چاپ، کاغذهای مورد استفاده در چاپ، باقیمانده وسایل چاپهای سربی و سنگی اقدام کردند.
برادران کفیلی تنها مجموعهداران صنعت چاپ و نشر کشور هستند و مجموعه آنها که در آیندهای نزدیک به موزه چاپ و نشر تبدیل میشود، ویژگیهای خاص خود را دارد. مجموعه زیبا و منحصر بهفرد چاپ و نشر که اکنون در منزل شخصی، چندین انبار و محل دیگر نگهداری میشوند.
با آقای رشید کفیلی در محل نگهداری دستگاهها و ادوات صنعت چاپ هم کلام شدم تا از تجربه گردآوری این مجموعه تخصصی و منحصر بهفرد سخن بگوید.
رشید کفیلی، مهمترین هدف خود از گردآوری ادوات چاپ و نشر را جلوگیری از نابودی هویت و شناسنامه این کهنشهر تاریخی ذکر کرد و اظهار داشت: صنعت چاپ شناسنامه تبریز است، چرا که صنعت چاپ و نشر ایران اولین بار از تبریز آغاز شد و هر کجا نام چاپ میآید پشتوانه آن تبریز است.
وی افزود: برای اینکه شناسنامه و هویت تبریز حفظ شود، باید همه ملزومات مربوط به چاپ و نشر نیز ارزشگذاری و نگهداری شوند. در طول ۳۰سال که برای جمعآوری دستگاههای چاپ اقدام شده، سعی کردیم از تخریب و نابودی ادوات چاپ جلوگیری کنیم. وقتی میشنوم جایی یک دستگاه چاپ را به قطعات اوراقی تبدیل کرده و از بین بردهاند ناراحت میشوم، دوست ندارم این دستگاهها از بین بروند در نتیجه این دستگاهها را خریداری کرده و نگهداری میکنیم.
آثار چاپی قدیمی بسیار آسیبپذیر بوده و در صورت عدم نگهداری اصولی از بین خواهند رفت، همینطور دستگاههای قدیمی با بیلطفی و عدم رسیدگی تبدیل به آهنپاره شده، حتی قسمت عظیمی از دستگاهها با قدمت بیش از یکصد سال در خلاء قانونی حفاظت از اشیاء تاریخی از بین رفتهاند.
در مجموعه تخصصی چاپ و نشر، دستگاههایی به چشم میخورد که کاربرد اداری داشته و در بانکها، ادارات و مدارس به کار رفته است و اکنون در این مجموعه شخصی نگهداری میشود.
«ماشین حساب مکانیکی» یکی دیگر از دستگاههای اداری است که بنا به گفته رشید کفیلی در این نوع دستگاه هیچ نوع نمایشگری روی آن وجود ندارد و محاسبات چاپ شده و قابل مشاهده است.
دستگاه کارتزنی حضور و غیاب کارخانه پشمینه که نزدیک به یکصد سال قدمت دارد، یکی دیگر از ادوات صنعت چاپ است که میتوان در اینجا مشاهده کرد که خرید آن یک و نیم سال طول کشیده است. کارگران کارخانه پشمینه هنگام ورود و خروج کارتی را داخل دستگاه گذاشته و اهرم را میکشیدند که ساعت و تاریخ را چاپ میکرد.
کاغذهای پاپیروس که به سفارش برادران کفیلی از مصر و لبنان به ایران آورده شده و در این مجموعه قرار گرفتهاند نیز حال و هوای موزه را به هزاران سال پیش میبرد.
اکثر دستگاههای موجود در صنعت چاپ ایران خارجی هستند و در شهرهای مختلف کشور مورد استفاده قرار گرفتهاند.
همچنان که در حال لذت بردن از تماشای این مجموعه تخصصی هستم، دستگاهی به نام دستگاه «گوشه زن» توجهم را جلب میکند که مجموعهدار تبریزی در مورد کاربرد آن توضیح داده و میگوید: کاربرد این دستگاه برای کارت ویزیت است که گوشههای کارت ویزیت را به حالت گرد در میآورد.
قطعاً شما نیز در تماشای این همه دستگاه چاپ که شاید تا بهحال نامی از آنها نشنیده باشید، لذت میبرید.
ماشین نمونهگیری و تصحیح چاپ ساخت کشور آلمان، ماشین چاپ دستی ساخت ایران، دستگاه چاپ برجستهزنی (ترموگراف) ساخت کشور انگلیس، ماشین پرفراژ ساخت آلمان، نمونه اسکناس چاو امپراطوری چین، ماشین دوخت رومیزی، دستگاه گیره صحافی دستی ساخت آلمان کارکرد در صحافی از دیگر اشیایی هستند که قدمت این موزه را بیشتر میکنند.
همچنانکه در حال قدم زدن لابه لای دستگاههای چاپ و نشر هستم از دیدن مطبوعات قدیمی نیز ذوق زده شده و دوست دارم آنها را ورق بزنم. بخش دیگری از مجموعه صنعت چاپ به مطبوعات اختصاص دارد، نمونههایی از روزنامههای معروف همچون روزنامه صور اسرافیل با تکنیک چاپ سربی و سنگی، ملا نصرالدین، صور اسرافیل، هفتهنامه طنز باباشمل، تهران مصور، آئینه مطبوعات، مهد آزادی، نمونههایی از مجله فکرت، عکسهایی از مرحوم اسماعیل دمیرچی نویسنده، تاریخنگار و پیشکسوت حوزه صنعت چاپ و نشر و ... بر تنوع و زیبایی آن افزوده است.
البته برای غنای بخش مطبوعات موزه، طی چهار سال اخیر اقدام به خرید و گردآوری مطبوعات معاصر کردهاند.
مهرهای قدیمی نیز بخش دیگری از صنعت چاپ محسوب میشود که چیدمان و تماشای این مهرها نیز جلوه خاصی دارد، مهرها از اولین ادوات صنعت چاپ به شمار میآیند. آشوریان چند هزار سال قبل از میلاد بر خشتهایی از گل رس مهر میزدند.
مهرها از چوب، فلز و ورقههای پلاستیک ساخته میشوند. در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی چاپخانهها با استفاده از قالبهای مخصوص و حروف سربی مهرهای مورد نیاز سازمانها و اشخاص را میساختند.
تابلو بسیاری از چاپخانهها به کلمه مهرسازی در کنار چاپ مزین بود و ساخت مهر فرآیندی پیچیده و زمانبر را طلب میکرده است.
قالبها و وسایل مهرسازی قدیمی و انواع مهرهای ساخته شده با مواد مختلف، در موزه چاپ و نشر برای بازآفرینی و نمایش نگهداری میشود.
در مجموعه تخصصی و منحصر بهفرد برادران کفیلی سید رضا سیدشریفی به عنوان کارشناس تاریخ صنعت چاپ ما را همراهی کرده و اطلاعات خوبی در زمینه چاپ و نشر کشور ارائه میدهد.
تاریخهای متعددی برای ورود صنعت چاپ در ایران ذکر شده است، سید رضا سیدشریفی کارشناس صنعت چاپ و نشر سال ۱۱۹۵ ه. ش را اولین تاریخی ذکر میکند که صنعت چاپ وارد ایران گردیده و ماندگار شده است.
اولین چاپخانه ایران در تبریز با تکنیک چاپ سربی با حروف عربی به دستور عباسمیرزا توسط میرزا زینالعابدین تبریزی تاسیس گردید، بعد از مدتها چاپ سربی جای خود را به چاپ سنگی داد و از آنجا که چاپ سنگی دارای قابلیت چاپ خط نستعلیق بود و هزینه آن کمتر از چاپ سربی بود مورد استقبال قرار گرفت.
قبل از آن در سال ۶۷۲ ه. ش به پیشنهاد صدرجهان وزیر و مشاور گیخاتو امپراتور ایلخانی در تبریز چاپخانهای تاسیس شد که اسکناس کاغذی به نام چاو در آن منتشر گردید. به عبارتی تبریز میراثدار چاپخانهای ۷۰۰ ساله در ایران است.
البته قبل از چاپ سربی و سنگی، چاپ باسمهای نیز در ایران کاربرد داشت و روش چاپ آن استفاده از قالبهای کندهکاری شده چوبی یا کلیشههایی فلزی بود که آنها را مرکباندود کرده و با فشار کاغذ بر روی کلیشه عبارت یا طرح مورد نظر چاپ میشد.
کلمه باسمه ترجمهای ترکی از printing press است.
طی سالهای اخیر تکنیک چاپ سربی به همراه گراور و در نهایت چاپ افست به ایران وارد شده و تا کنون هم کاربرد دارد.
کارشناس چاپ و نشر بیان میکند: دو نسل چاپ باسمهای و سنگی بهطور کامل منسوخ شدهاند و دستگاههای آنها کلاً از بین رفتهاند و بهندرت کسی را بتوان پیدا کرد که سنگ مربوط به چاپ سنگی را دیده باشد. چاپ باسمهای و چاپ سنگی مستلزم این است که مورد پژوهش قرار گرفته و بازآفرینی شوند. مطالعات بازآفرینی در موزه چاپ و نشر شروع شده و در آیندهای نزدیک شاهد نمایش تاریخ گمشده صنعت چاپ در موزه خواهیم بود.
چاپ سربی نیز به لحاظ تکنیکی از بین رفته است و در برخی چاپخانهها به صورت طرد شده در گوشه چاپخانه رها شده است.
سیدشریفی در مورد مجموعه تخصصی این مجموعهدار تبریزی میگوید: برادران کفیلی یک بعدی به این موضوع نگاه نکردهاند، آنها میتوانستند فقط دستگاههای چاپ را گردآوری کنند در حالی که به ابعاد مختلف چاپ فکر کرده و هر آن چیزی که باعث افزایش و غنیسازی صنعت چاپ و نشر شده توجه کردهاند. به عنوان مثال در این گنجینه زیبا مجموعهای بزرگ در چندین موزه تخصصی صنعت چاپ، اعم از کتابهای چاپ قدیمی و دستگاههای چاپ قدیم و معاصر، آثار نفیس و فاخر چاپ سنگی و مطبوعات، آرشیو تخصصی کاغذ و مرکبها، ماشینآلات و ابزار و ماشینهای اداری، صحافی، اولین کتاب درسی دارالفنون، ابزار لیتوگرافی، کلیشه و گراورسازی، مهرسازی دستی، مواد مصرفی در چاپخانهها و تمام ادواتی که در ادارات مختلف در حوزه چاپ استفاده میشده را جمعآوری و آماده به نمایش درآمدن در یک موزه تخصصی و عمومی است.
کارشناس صنعت چاپ ادامه داد: تعداد انبوه اقلام جمعآوری شده این ضرورت را طلبید که در سال ۱۳۹۶ آقای رشید کفیلی به نمایندگی از برادران کفیلی اقدام به اخذ مجوز مجموعهداری در حوزه صنعت چاپ و نشر کند.
در طی این همه سال او به یک مجموعهدار حرفهای تبدیل شده و، چون از همان ابتدا قصد داشت آنها را به موزه تبدیل کند، بنابراین تخصصی و با ابعاد مختلف موضوع را دنبال کرده است.
وی با یادآوری اینکه قبلاً در مدارس دستگاه پلیکپی وجود داشت افزود: نمونههایی از این دستگاهها را میتوانید در این مجموعه ببینید. دستگاههای متعددی که در بانکها مورد استفاده بود اعم از ماشین حسابها، تلکس، تلگراف و حتی دستگاهی که رانندههای اتوبوس دو طبقه در ایران و انگلیس به کمر خود بسته و با چرخاندن آن بلیط برای مسافر صادر میکردند در این مجموعه وجود دارد.
میخواهیم هویت و شناسنامه ۲۰۰ سال صنعت چاپ در تبریز را احیا کنیم، چرا که چاپ باعث شده ما باسواد شویم، تاثیر صنعت چاپ بر اجتماعات انسانی غیر قابل انکار است، صنعت چاپ باعث ایجاد و رونق چاپ روزنامه در ایران شده است و روزنامهنگاری موجب مطالبهگری در بین جامعه ایران گردیده است.
سیدشریفی با اشاره به اینکه موزه صنعت چاپ و نشر را میتوان در افقهای مهمتری بررسی کرد ادامه داد: مهمترین بخش موزه مربوط به صنعت چاپ و نشر است که یک مجموعه کاملاً تخصصی است.
بحث دوم مربوط به موضوع تعلیم و تربیت است، بدون شک تعلیم و تربیت از بحث چاپ و نشر جدا نیست، دبیرستان فردوسی تبریز قرار بود به موزه تعلیم و تربیت تبدیل شود که این مهم همراه با موزه چاپ و نشر محقق خواهد گردید.
بخش سوم این موزه بخش مطبوعات است، بخش اعظمی از چاپ و نشر به بخش مطبوعات گره خورده است، مطبوعات در ادوار مختلف تاریخ سهم عمدهای در روشنفکری جامعه داشته و در این موزه به تاریخ و تکنیکهای مختلف چاپ مطبوعات خواهیم پرداخت و آقای کفیلی اکنون به عنوان یک مجموعهدار تخصصی اجزای پازل موزه چاپ و نشر، تعلیم و تربیت را در کنار هم چیده و اکنون دقیقا میداند چه قسمتی از پازل او ناقص بوده و آنها را تکمیل میکند.
موزه صنعت چاپ و نشر، تعلیم و تربیت برادران کفیلی خیلی حساب شده و دقیق برنامهریزی میشود بهطوریکه سیدشریفی در این مورد میگوید: بخشی از موزه که دستگاههای چاپ در آن جای میگیرد به یک کارگاه کاملاً تخصصی چاپ تبدیل میشود تا دانشجویان حوزه روزنامهنگاری، کتابداری، گرافیک و هنر و علاقمندان با انواع مختلف دستگاههای چاپ و نحوه چاپ آشنا شوند و زیر نظارت استادکاران موزه بتوانند کار چاپ را تجربه کنند. همانطور که در موزههای چاپ در جهان وجود دارد. به عنوان مثال موزه ملی چاپ در شهر دوبلین ایرلند افراد و کودکان با لمس حروف سربی و وسایل چاپ حس بودن در یک چاپخانه واقعی را درک میکنند.
همچنین موزه بینالمللی چاپ در آمریکا و موزه چاپ گوتنبرگ در آلمان نیز از دیگر موزههای دیدنی چاپ در دنیا هستند که بهصورت زنده روشهای چاپ را به بازدیدکنندگان نمایش میدهند.
سیدشریفی در مورد راهاندازی موزه تعلیم و تربیت و موزه صنعت چاپ و نشر در کنار همدیگر خاطرنشان کرد: چندین سال بود که ضرورت تاسیس موزه چاپ و نشر همچنین موزه تعلیم و تربیت در خاستگاه فرهنگی آنها یعنی شهر تبریز احساس میشد، در مرداد ماه ۱۳۹۷ جعفر پاشایی مدیرکل آموزش و پرورش و مرتضی آبدار رئیس سازمان میراث فرهنگی و صنایعدستی استان در محل قدیمی مدرسه دارالفنون تبریز توافق کردند که ساختمان تاریخی دبیرستان فردوسی دوباره تاریخساز شود و موزه چاپ و نشر و تعلیم و تربیت در آن تاسیس گردد.
این توافق سه ضلع استوار و منطقی داشت که ادارهکل آموزش و پرورش آذربایجانشرقی ساختمان دبیرستان فردوسی را در اختیار این موزه قرار داد، ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانشرقی آن را مرمت و تجهیزات تخصصی موزه را نصب خواهد کرد و در ضلع سوم این توافق تاریخی برادران کفیلی به عنوان مجموعهدار بخشخصوصی، اشیاء تاریخی را در این موزه قرار داده و آن را مدیریت و نگهداری خواهند کرد.
ناگفته نماند، حمایت و پیگیری دکتر سعیدی نماینده شهر تبریز در به ثمر رسیدن این توافق کارساز و ارزنده بود و با پیگیری وی بودجه و اعتبار لازم برای مرمت دبیرستان ماندگار فردوسی تخصیص یافت و حال دفتر فنی معاونت میراث فرهنگی استان در حال اقدامات لازم برای مرمت و تغییر کاربری ساختمان به موزه هستند.
این موزه با طی مراحل قانونی و تصویب طرح توجیهی و محتوایی در ادارهکل موزههای کشور بهزودی آماده بازدید مردم فرهنگدوست شهر تبریز و میهمانان از سراسر کشور خواهد بود.
منبع:فارس
انتهای پیام/ش