«سیاه بازی» و «خیمهشب بازی» از اصیلترین نمایشهای ایرانی هستند که متاسفانه کمتر به آنها بها داده میشود.
به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سرزمین ما ایران همواره مهد هنرهای بسیاری بوده و هنرمندان مطرحی را به دنیا معرفی کرده است. فرهنگ و هنرهای اقوام گوناگون با گذشت سال ها رنگ خود را از دست می دهد ولی هیچ وقت از بین نمی رود و همیشه آثار آن در میان جوامع و هنرهای روز دیده می شود. حتی بسیاری از هنرمندان جدید از هنر پیشینیان الهام گرفته و دست به خلق آثاری خارق العاده می زنند.
هنر تئاتر از قدیمی ترین هنرهای تاریخ است که چهره ها و آثار مختلفی را به خود دیده اما هنرهای این حوزه نیز با گذشت زمان در میان هنرمندان کم رنگ تر شده؛ ولی هنوز هستند هنرمندانی که سعی در زنده نگه داشتن این آثار دارند. از جمله هنرهایی که در تئاتر ما در حال فراموشی است می توان به سیاه بازی, نمایش های روحوضی, خیمه شب بازی و ... اشاره کرد. اینگونه از نمایش ها در طولیان سال مورد توجه مردم و جزئی از آیین ما شده است.
در ایران خیمه شب بازی در زمان بهرام گور متداول شد و ردپای آن در هفت پیکر نظامی گنجوی شاعر داستان پرداز قرن ششم دیده می شود.
شش هزار اوستاد دستان ساز
مطرب و پایکوب و لعبت باز
گرد کرد از سواد هر شهری
داد هر بقعه را از آن بهری
البته خیام شاعر قرن پنجم از نخستین کسانی بود که در اشعار خود از خیمه شب بازی نام برده است.
ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این بساط بازی کردیم
رفتیم به صندوق عدم یک یک باز
در زمان صفویه گزارشی از خیمه شب بازی در سفرنامه ژان شاردن نوشته شد که نمایش عروسکی سلطان سلیم پادشاه عثمانی را به تصویر می کشید و در آن به اجرای نمایش عروسکی در میدان نقش جهان اصفهان که با هشتاد عروسک ساعت ها به طول انجامیده اشاره کرده است و البته این موضوع را نیز یادآور شده که خیمه شب بازی در ایران گدایی نیست و این نمایش در جمع مردم اجرا شده و هرکسی مایل باشد به آن ها پولی می دهد.
میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله از وزیرزادگان ایران در دوران قاجار نیز گزارشی از نمایش سلطان سلیم در لوح رییس نوشته است که به شرح زیر است: وقتی هنوز کودک بودم، برادر بزرگم همسری انتخاب کرد و چنانکه رسم آن زمان است، چند شبانه روز در خانه ما جشن و سرور بر پا بود. آخرین روز جشن که مهمترین روز نیز بود، پدرم یادآور شد که امروز خیمهشب بازی اجرا خواهد شد. در آن روز بزرگان، اعیان و اشراف بسیار آمدند و من نیز به یکی از غرفهها رفته و به تماشا مشغول شدم.
خیمهشب بازان ابتدا، در وسط صحن حیاط خیمهای برپا کردند و بعد از مدتی نمایش شاه سلیم را به اجرا درآوردند. عروسکهای بسیاری در این بازی شرکت داشتند از قبیل وزیران، امیران، شاهزادهگان، خادمان و حتی میرغضبها و خطاکاران نیز بودند. این نمایش قریب به یک ساعت و نیم به طول انجامید و بسیار شیرین بود و مرا در حیرت فرو برد. بعد از آن پایان بازی اعلام آمد و خیمه را برچیدند. بعد از بیست دقیقه شخصی از کنار من گذشت با صندوقی در زیر بغل. از او پرسیدم این جعبه چیست؟ او پاسخ داد تمام آن عروسکها؛ شاه، وزیر، دزد، جلاد، مردمان و آنهمه جلال، جبروت، قدرت و اقتدار که دیدید، اکنون در این صندوق است.
خیمه شب بازی گونه ای از نمایش های عروسکی است که در آن از عروسک های نخی و خیمه استفاده می شد . مرشد که همه کاره نمایش بود با نواختن تنبک و کمانچه و گفت و گو با عروسک ها داستان را برای تماشاگران روایت می کرد. رد پای خیمه شب بازی در مراسم ها و جشن های مختلف دیده می شود و گویی رکن اصلی برای برپایی جشن بوده است. با گذشت زمان و ورود تلویزیون نقش این نمایش ها به شدت کمرنگ شد و اغلب اگر خیمه شب بازی اجرا می شد در ایام نوروز و برای کودکان بود اما در سال های اخیر کمبود آن بیش از پیش احساس می شود و حتی باید گفت که کودکان نیز برای آشنایی با آیین های گذشته این گونه از نمایش ها را بشناسند تا از فرهنگ غنی مملکت خود آگاه شوند.
درست است که در زمان ناصرالدین شاه تئاتر و نمایش های غربی وارد ایران شد اما قبل از آن تئاترهای سنتی رواج فراوانی در کشور داشت. سیاه بازی نیز از جمله این نمایش های سنتی و البته شادی آور است. در سیاه بازی بداهه سرایی , حرکات موزون و آواز چاشنی این نمایش است.
در فرهنگ معین سیاه بازی این گونه تعریف می شود که گونه ای نمایش سنتی كه معمولا در آن شخصی دارای غلامی سیاه پوست و گیج و گول است كه با عملیات هایی از پیش طراحی شده برای فریب دیگری دست به كارهای خنده داری می زند.
اصل داستان سیاه بازی یکی است؛ یعنی شخصی غلامی سیاه دارد و آن غلام کارهایی می کند که سبب خنده تماشاگران می شود. به نمایش های سیاه بازی روحوضی نیز گفته می شود و اصالت نمایش های روحوضی به حوض های وسط خانه های قدیمی باز می گردد. ساکنان خانه روی آن تختی بزرگ می گذاشتند و عده ای بازیگر روی آن به اجرای نمایش هایی اغلب کمدی می پرداختند.
سیاه بازی به دوران صفویه بازمی گردد و در سال1295 به اوج خود می رسد. این نمایش سنتی برآمده از آیین ها و جشن هایی است که در نوروز برگزار می شود. سعدی افشار آخرین بازمانده نمایش سنتی سیاه بازی بود و کتاب « عالیجناب سیاه» به بیان خاطرات و زندگی او می پردازد.
« سیاه بازی» و « خیمه شب بازی» از جمله نمایش های سنتی است که از دیر زمان در کشور ما رواج داشته است. اکنون اگر شخصی قصد روی آوردن به هنر خصوصا هنر بازیگری را داشته باشد, به چیزی جز ایفای نقش های مطرح و کسب شهرت فکر نمی کند و همین موضوع سبب فراموش شدن نمایش های آیینی و سنتی ما می شود. البته هنوز هستند هنرمندانی که برای زنده نگه داشتن این هنرها از جان و دل مایه می گذارند. اما این هنر باید بهتر از قبل و سینه به سینه به آیندگان منتقل شود.
جواد انصافی نویسنده , کارگردان و از بازیگران نامی عرصه تئاتر خصوصا در حوزه سیاه بازی در خصوص پیشینه سیاه بازی و خیمه شب بازی، در گفتوگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: نمایش سیاه بازی و نمایش های آیینی از اصیلترین نمایش های ایرانی است که قدمت آن به دوران ساسانیان برمی گردد.در واقع این نمایش ها از آن دوران صورت گرفته و معروف ترین شخصیت ها, عمو نوروز و خواجه پیروز بوده که همگان آن ها را می شناسند. البته خواجه پیروز بعدها حاجی فیروز نام گرفته است. این دو شخصیت از شخصیت های برجسته نمایش سیاه بازی و جدا از اینکه پیام آور شادی هستند, زمانی که به روستاها می رفتند در همان مکان سوژه های خود را پیدا می کرده و نمایش سیاه بازی را با فضای بدیهه سرایی پیش می بردند.
وی افزود: برای مثال زمانی که به روستایی می رفتند و می شنیدند که کدخدا آدم پول دوست و تکه کلام او فلان است, بلافاصله این را در نمایش خود اجرا می کردند. سیاه بازی قدمت دارد و با فراز و نشیب های خاص و با شخصیت های برجسته ای در طول تاریخ ادامه داشته است . از جمله کسانی که در این فضا کار کرده اند می توان به دلقک دربار سلطان محمود , کل عنایت در دوران شاه عباس , لوطی صالح در دوران کریم خان زند و آقا محمد خان قاجار , کریم شیره ای در دوران ناصر الدین شاه و جوهی که در مثنوی مولوی آمده است , اشاره کرد. این شخصیت ها کاملا مردمی بوده و فضای نمایش های مردمی را انجام می دادند . در واقع سیاه ما سمبل توده زجر کشیده و ستمدیده مردم و سمبل آزادی و فریاد است. از دل مردم آمده و حرف مردم را می زند؛ به همین دلیل مورد توجه مردم قرار گرفته است.
انصافی با اشاره به اینکه همه چیز سیاه از جمله صدا , اسم و لباس او خاص است , گفت: در طول تاریخ اسامی مختلفی از جمله مبارک , یاقوت , الماس و زمرد و اسامی قیمتی ترین اشیا را بر روی سیاه می گذاشتند و به حرمت غلام حضرت علی (ع) در برخی زمان ها , نام او قنبر نیز ثبت شده است. صدای خاص او با دیگران فرق دارد و لباس قرمز بر تن می کند . من اعتقاد دارم که سیاه می گوید من پیرو خط سیاهوش هستم. سیاه وش اسطوره اصیل ایرانی شخصیتی چشم پاک , راستگو بوده و حتی اگر به ضرر خویش باشد نیز دروغ نمی گوید , او می گوید که من می خواهم سیاه وش باشم پس وش یعنی صورتم را سیاه می کنم تا سیاه وش شوم و قرمز ر ا به خون خواهی سیاه وش می پوشم.
انصافی با اشاره به اینکه سیاه بازی در دوران قاجار اوج می گیرد اما به مرور زمان کم رنگ می شود, گفت: مسئله ای که سبب کم رنگ شدن سیاه بازی شده این بود که یک عده می گفتند با این نمایش ها قصد مسخره کردن سیاه ها را دارید و این موضوع تبعیض نژادی است. در حالی که اینگونه نیست. سیاه انسانی باهوش , مثبت و دور اندیش و صادق بوده و قصد نمایش های سیاه بازی تمسخر سیاه ها نیست, اتفاقا این نمایش ها به نفع سیاه ها رفتار می کند. متاسفانه مسئولین زیاد به نمایش های سیاه بازی توجهی ندارند زیرا جشنواره ما از همه ساله به یک سال در میان تغییر یافت. از طرفی بخش جوایز و رقابتی جشنواره نیز برداشته شده است.
بازیگر نقش های سیاه بازی درخصوص استقبال کم جوانان از سیاه بازی بیان کرد: اجرای سیاه بازی بسیار سخت است و متاسفانه جوان ها به آن گرایش پیدا نکردند البته ناگفته نماند که روی این نمایش ها کار نمیشود. سال ها است که من و داود فتحعلی بیگی, آقای ناصر بخت و آقای صالح پور خواستار اضافه شدن ده واحد درس سیاه بازی در دانشگاه هستیم که دانشجویان با این موضوع آشنا شوند. زمانی که درسی وجود ندارد این دانشجویان از کجا سیاه بازی را یاد بگیرند؟ پس از یک جایی باید این درس به آن ها داده شود تا جوانان به آن گرایش پیدا کنند.
وی ادامه داد: افرادی مانند من و داود فتحعلی بیگی درخصوص سیاه بازی کلاس های آموزشی داریم. ما حتی یک سالن ثابت برای اجرای این نوع از نمایش ها نداریم. در هر کشوری برای نمایش های آیینی سالن مخصوص دارند؛ حتی در برخی از کشورها نه تنها در پایتخت بلکه در شهرهای دیگر نیز سالن مخصوص نمایش اهای آیینی وجود دارد ولی ما در نهران حتی یک سالن مخصوص نداریم که بگوییم هر روز در آن نمایش های آیینی و سیاه بازی اجرا می شود , مگر چند نمایش در سنگلج به اجرا برود .
انصافی با اشاره به اینکه سال ها است به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی و میراث فرهنگی درخواست اختصاص ساختمانی برای نمایش های آیینی را داده ایم, گفت: ما خواستار اختصاص ساختمانی قدیمی برای نمایش های آیینی هستیم که در طول سال نمایش های سیاه بازی، پرده خوانی , خیمه شب بازی و آیینی و در ماه های محرم و صفر تعزیه در آن برپا و در کنار آن رستورانی با سرو غذاهای ایرانی دایر باشد تا زمانی که گردشگری به آن مراجعه می کند , اصالت فرهنگی ایرانی را ببیند ولی متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است.
انصافی درخصوص اختصاص ساختمانی به نمایش های آیینی و سنتی و استقبال مردم از آن گفت: برای نمونه سالن تالار هنر برای نمایشهای کودکان اختصاص یافته است. بعد از مدتی تماشاچی آن محل را پیدا می کند و عضو دائم آن می شود. مردمی که علاقه به تماشای آثار سیاه بازی, خیمه شب بازی و... دارند زمانی که مکانی ثابت برای آن تعیین شود، به آن گرایش پید ا می کنند.
انصافی درخصوص کمرنگ شدن خیمه شب بازی بیان کرد: درست است که گذشتگان ما از بین رفته اند ولی خوشبختانه هستند جوانانی که علاقه مند به خیمه شب بازی بوده و این راه را ادامه می دهند. پسر من هم درحال حاضر کار خیمه شب بازی و سیاه بازی را انجام می دهد. علاوه بر تهران گروه هایی نیز در مشهد فعال هستند , برای نمونه محمد اسدی نژاد در حال حاضر ادامه دهنده راه پدر در امر خیمه شب بازی بوده و بارها نیز از سوی ما تشویق شده است؛ زیرا نباید خیمه شب بازی از بین برود.
انتهای پیام/