به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، بازی Days Gone به گونهای طراحی شده است که به کاربر اجازه میدهد خودش، آرامآرام، بتواند قواعد طبیعت وحشی را بیاموزد و از سلاحهای خود استفاده کند. گیم پلی این بازی هیچ چیز عجیب و غریب و سختی ندارد. قدم گذاشتن به درون بازیهایی همچون Days Gone که در برخی جنبهها کاملا موفق بودهاند و در عین حال به سبب رنج بردن از برخی عیوب غیر قابل انکار، از رسیدن به جایگاه یک بازی عالی و تماما لایق ستایش باز میمانند، همیشه پرشده از احساس دوگانگی است. بخصوص زمانی که با اثری طرف باشیم که در نیمهی آغازین دقایق گیمپلی خود، اینقدر به سرگرمکنندگی اهمیت میدهد و آن را باتوجهبه جهانی که بنا ساخته است، تقدیم گیمر میکند. Days Gone از این لحاظ عالی به نظر میرسد.
از این لحاظ که شما را با سلاحها سرد و گرم محدودتان در جهانی بزرگ و خطرناک رها میکند و اجازه میدهد بازیکن خودش آرامآرام، قواعد طبیعت وحشی، ولی در نوع خود منطقی آن را بیاموزد. در دل جهانی که در نقطه به نقطهاش «بقا» به معنای واقعی کلمه، چالشی جدی است و همیشه عنصری کشنده میتواند در کسری از ثانیه دخلمان را بیاورند. بقایی که شاید درجهی سختی انتخابشده توسط بازیکن برای تجربهی اثر، به اَشکالی نهچندان هوشمندانه آن را با افزایش یا کاهش مواجه سازد، ولی حتی در آسانترین حالت هم هرگز کوهستانها و جادهها و جنگلهای Days Gone را ترک نمیکند.
گیم پلی بازی اساسا هیچ چیز عجیب و غریب و سختی ندارد. عموما بازیهای مشابه Days Gone ساز و کار سادهای دارند و برای یاد گرفتن تمامی سیستمهای موجود در بازی شاید به کمتر از ۲۰ دقیقه زمان احتیاج داشته باشید. معمولا بازیهای آنلاین و استراتژیک هستند که یاد گرفتنشان کمی زمانبر است. به طور کلی، Days Gone شما را در نقش شخصیت دیکن وارد دنیای خود میکند. Days Gone یک بازی زامبی محورِ تک نفرهی سوم شخصِ جهان باز است که تا کنون دیدهاید.
Days Gone در نوع خودش محصول ویدیوگیمی پرجزئیاتی است که دشمنی بزرگتر از تکراری شدن را نمیشناسد. دشمنی که کاری میکند پس از چند ساعت متوجه الگوی کاملا قابل پیشبینی و الهامگرفته از یکدیگرِ مراحلش شوید و وقتی که دیگر به خاطر پیشرفتهای منطقیتان با آپگریدهای صورتپذیرفته در درخت مهارتها (که خودش در اوج سادگی یکی از بهترین عناصر حاضر در گیمپلی بازی است) ترس ابتدایی از جهانش را ندارید، حتی گاهی لذتبخشی آن را زیر سؤال ببرید. جالبتر آن که عنصر تکراری شدنِ مراحل، ابدا برخلاف اکثر بازیهای مشابه، در مراحل فرعی Days Gone به چشم نمیخورد و خطوط اصلی داستانگویی آن را به سیطرهی خویش درآورده است.
در حقیقت مراحل فرعی بازی آنقدر از همان ابتدای کار ساده و قابل پیشبینی هستند که برای اثبات تکراری بودن، نیازی به گذر زمان طولانیمدت نداشته باشند. چون شاید شما در طول این مراحل وسط جادههایی متفاوت سراغ دنبال کردنِ موتورسوارهای خلافکار که برای سرشان جایزه تعیینشده است بروید یا در کمپهای مختلف و متنوعی قصد کشتن اشخاصی سودجو را داشته باشید، امادرنهایت همهچیز بهدنبال کردنِ یک موتور یا کشتن مخفیانهی یک انسان خلاصه میشود و قرار نیست در نود درصد مراحل فرعی، مقابل اتفاقات خاص یا شوکهکنندهای قرار بگیرید.
دیکن میتواند به خوبی از سیستم ساخت و ساز استفاده کند. شما میتوانید به راحتی مولوتوف Craft کنید اگر منابع لازم را در اختیار داشته باشید و یا میتوانید برای خود بانداژ تهیه کنید که البته پیش از آن باید مطمئن شوید که منابع مورد نیاز را فراموش نکردهاید. البته تمامی این منابع به وفور در محیط بازی یافت میشوند و معمولا به مشکل خاصی برخورد نخواهید کرد و میتوان با کمی اغراق گفت، پیدا کردن تیر برای سلاحهایتان دشوارتر از ساختن مواد منجفرهای مثل مولوتوف است. خوشبختانه در بازی Days Gone طیف گستردهای از انواع سلاح گرم و سرد گنجانده شده است.
اتفاقا به لطف همین سیستم ساخت و ساز میتوانید سلاحی جدید خلق کنید. مثلا یک چوب بیسبال را با سیم خاردار ترکیب کرده و سلاحی مرگبار ایجاد کنید که برای کشتن یک فریکر فقط به سه ضربه نیاز دارد. به صورت پیش فرض، دیکن یک چاقو در دست دارد که به عنوان سلاح سرد از آن استفاده میکند، اما اگر در محیط چیز دیگری پیدا کنید، میتوانید از آن هم استفاده کنید. چاقوی دیکن هرگز خراب نمیشود و برخلاف بقیه سلاحهای سرد، محدودیت طول عمر ندارد. سایر وسایلی که از آنها به عنوان اسلحه استفاده میکنید طول عمر مشخصی دارند و زمانی که سلامتی آنها از ۱۰۰ به صفر برسد غیر قابل استفاده شده و روی زمین میافتند.
این موضوع در مورد بعضی از وصلههایی که به سلاحهای گرم متصل میکنید هم صادق است. مثلا صدا خفه کن طول عمر مشخصی دارد و بعد از مدت زمانی، از بین میرود. در مجموع استفاده از سلاحهای سرد ایده بهتری است و خطرات کمتری دارد. ایجاد صدا باعث جلب توجه میشود و فریکرهای دیگر هم به سمت شما حملهور میشوند. به طور کلی بازی دست شما را در استفاده از مخفی کاری باز گذاشته است. میتوانید بدون ایجاد سر و صدا و به حالت Crouch راه بروید. میتوانید از سنگ استفاده کنید و حواس دشمن را پرت کنید و یا حتی لای گیاهان خود را قایم کرده یا پشت ماشین یا تکه سنگی مخفی شوید. از این نظر بازی به شما آزادی عمل میدهد و در عین حال میتوانید راه دوم را انتخاب کنید و با مولوتوف و انواع تفنگ به جان فریکرها بیافتید.
موسیقی و صداگذاری دو رکن اساسی در DG هستند. از موزیکهای فوقالعاده این عنوان که توسط Nathan Whitehead (آهنگ ساز سری فیلمهای The Purge) خلق شدهان و در لحظات خاص، میتوانند به غرق شدن شما در صحنهای خاص کمک کنند تا صداپیشگی فوقالعاده شخصیت اصلی این عنوان همه جای صحبت دارند. یکی از نکات حائز اهمیت، به کارگیری موسیقی در شرایط خاص است. شما در دنیایی آخرالزمانی قرار دارید و در اکثر موارد نیز تنها خواهید بود. این اثر برای انتقال بهتر حس تنهایی، هنگام گردش در دنیا موزیک را قطع میکند تا شما را بیشتر در حس و حال محیط فرو ببرد، اقدامی که قطعاً روی تجربه نهایی تاثیر مثبت میگذارد. Sam Witwer بازیگری که که در فیلمهای هالیوودی و سریالهایی همچون Dexter و Walking Dead و حتی نسخههای متعدد از سری Star Wars ایفای نقش کرده، این بار صدای خود را به دیکن قرض داده است.
انتهای پیام/