به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حالا که گرما ایران را در آغوش گرفته، باید به آذربایجان شرقی و تبریز سفر کرد. حالا که فراموشمان شده چگونه با نسیم صبحگاهی میشود بیدار شد و با خنکی آخر شب به خواب رفت.
آذربایجان شرقی جاذبههای تاریخی، فرهنگی و گردشگری بسیار زیادی دارد اما این روزها آب و هوای نسبتاً ملایم و خنکش در مقایسه با دیگر نقاط ایران که گرمترین روزهای سالشان را تجربه میکنند، بهانه و دلیل خوبی برای سفر به این استان است.
سهند و دامنههایش
الفبای سرما از اینجا آغاز میشود. شاید در کمتر کشوری بتوان جایی پیدا کرد که در گرمترین فصل سال و در مجاورت با نقاط گرم، هوای سردی داشته باشد؛ آنقدر که مجبور شوید کاپشن به تن کنید و حتی برف را ببینید که جلوی راهتان سبز میشود.
سهند نام قله و رشتهکوهی آتشفشانی در جنوب تبریز، غرب بستانآباد، شمال مراغه و هشترود، و شرق آذرشهر، عجبشیر و اسکو، در مرکز استان آذربایجان شرقی است. این رشتهکوه دارای ۱۷ قله با ارتفاع بیش از ۳۰۰۰ متر است که بلندترین آنها قله کمال (قوچگلی داغی) ۳۷۰۷ متر بلندی دارد و مرتفعترین نقطهٔ استان محسوب میشود که در محدودهٔ شهرستان بستان آباد قرار گرفتهاست.
سهند که یکی از مهمترین کوههای آتشفشانی خاموش ایران بهشمار میرود به دلیل انبوهی گیاهان، چمنزارها، گلزارها و مراتع در آن به عروس کوههای ایران مشهور شدهاست؛ چراکه سطح تمام مناطق این رشتهکوه پوشیده از سبزهاست. کوههای کمال، جام، سهند، سلطان، دمیرلی، آغداغ، موتال داغی، شیر داغی، حرم داغی، گیرو داغی، آتاشان، درویش از مهمترین قلل رشتهکوه سهند محسوب میشوند.
در دامنههای کوهستان سهند، زیباترین درههای آبرفتی همراه با روستاها، باغها و کشتزارها، جلوههایی شگفت پدیدآورده است.
البته هوای مطلوب تابستانی را در همه جای آذربایجان شرقی به ویژه در جاذبههای تاریخی و گردشگری آن میتوانید حس کنید.
بازار تبریز، زندهترین موزه دنیا
آذربایجان شرقی از آن دسته استانهای ایران است که همواره به خاطر تاریخ عمیق، زیبایی و پاکیزگی، فرهنگ و هنر اصیل و مردمان مهماننوازش در مجامع بینالمللی مطرح بوده است و اگر بخواهیم متنی برای ثابت کردن زیبایی و دیدنی بودن این استان بنوسیم، قطعاً مهر و امضای مکانهای بسیاری گواه صحبتهای ما خواهند بود.
یکی از این جاذبهها، بزرگترین بازار سرپوشیده جهان است که به نوعی دالانها و کوچههای آن، شاهرگهای شهر تبریز تلقی میشود. بازاری که به اندازه تاریخ تجارت این سرزمین طولانی و بزرگ است و میتوان گذر عصرها و قرنها را در آن با وضوح دوربینهای امروزی دید. بازار سرپوشیده تبریز که مدتها پیش به عنوان بزرگترین بازار مسقف دنیا، در سازمان یونسکو ثبت جهانی شده، پر است از آدمهایی که بیش از مغازههایشان جذاب هستند.
با اینکه هنوز مغازهها، تیمچهها و راستههای این بازار رنگ و بوی قدیمالایام را دارند ولی تنوعی که در نوع محصولات فروشی مغازههای آن است، بسیار زیاد بوده و کسی که وارد آن شود، محال است دست خالی برگردد؛ چراکه سیر طولانی در بازار تاریخ تبریز، آدم را گرسنه و راهی یکی از غذاخوریهای سنتی در آن میکند.
این بازار در گذشتههای دور و به عبارتی از صده چهارم هجری به دلیل قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم، گذرگاه بسیاری از تجار خارجی و به عبارتی ورودی کشورهای همچون کشورهای اروپایی بوده که به گفته تاریخدانان، بزرگترین علت رونق این بازار همین است.
تبریز، شهر موزهها
اگر گذرتان به تبریز افتاد و از تبریزی جماعت آدرس یک موزه خوب را خواستید، مطمئن باشید آدرسی که دریافت میکنید شما را به جایی در مرکز شهر به نام موزه قاجار خواهد برد. این موزه که به نام خانه امیرنظام گروسی نیز شناخته میشود با ساخت و معماری کمنظیرش، یکی از بهترین عمارتهای تاریخی ایران به شمار میآید که راوی یک دوره مهم از تاریخ ایران یعنی دوره قاجار است.
بیشک اگر کسی در کتابها یا فیلمها درباره دوران قاجار مطالعه نداشته باشد، با یک گشت کوچک در این موزه، حتی به جزئیات زندگی آدمها و اهالی دربارهای قاجاری پی خواهد برد. این موزه به تازگی با گسترش حیاط خود، به پارکموزهای بینظیر تبدیل شده است که همهروزه میزبان تاریخدوستان از سرتاسر ایران و جهان است.
در واقع موزه قاجار، یک مقدمه کوچک بود تا بتوانیم وارد این بحث بشویم که تبریز شهری است پر از موزههای تخصصی که هرکدام به دوره و یا به شاخهای از تاریخ این سرزمین میپردازند.
موزه مشروطه، موزه سنجش، موزه قرآن و کتابت، موزه محرم، موزه ادبی شهریار، موزه شهدا ۲۷ دی، موزه ارامنه و… همانطور که از نامشان پیداست هرکدام به تاریخ یک مقطع یا پدیده پرداختهاند که در مجموع میتوانند تبریز را به راوی صادق تاریخ بدل میکنند.
یکی از همین موزههای تبریز که از اهمیت بیشتری برخوردار است، سایت موزه عصر آهن است. البته اهمیت آن به دلیل زیبایی یا دلنشینی آن نیست، بلکه مدیون بودن تاریخ تبریز به پیدایش این موزه، آن را در صدر مهمترین موزههای تبریز بلکه ایران قرار داده است.
در دهه ۷۰ وقتی یکی از شرکتهای مهندسی مشغول اجرای یکطرح در حوالی مسجد کبود تبریز بود، به گورهایی برخورد که پس از بررسی باستانشناسان و کنکاشها و زحمات فراوان، تاریخ تبریز را به ۵۰۰۰ سال افزایش داد. عصر آهن دارای ۳۸ گور است که جسدهای آن یک فصل جدید از تاریخ تبریز را باز کردهاند.
مسجد کبود؛ فیروزه جهان اسلام
نام فیروزه جهان اسلام آمد: مسجد کبود تبریز. چنانچه از صفت زیبایش پیداست، این مسجد علاوه بر اینکه رابطهای معنوی با اسلام دارد، از یک رابطه ظاهری نیز برخوردار است. کاشیها و گچکاریهایی که به قوه معماری اسلامی یک مسجد بسیار زیبا را فرهم آورده، در طول تاریخ پرفراز و نشیب تبریز، لرزههای محکمی را به تن خود دیده است ولی از آنجایی که از استحکام مردان این سرزمین ارث برده، همچنان پابرجاست و به عنوان نمایندهای از تاریخ زیبای اسلامی در یکی از خیابانهای قدیمی تبریز زندگی میکند.
یکی دیگر از مکانهایی که همه میدانند زیر متن اثبات زیبایی تبریز را هزار بار امضا میکند، ائلگلی است. همانجایی که با نشأت از اسمش همه مردم آن را میشناسند. حتی شاید اولین مقصد مسافران در تبریز همین ائلگلی است و از آنجایی که گل یا همان استخر وسط این باغ زیبا مدتهاست در کتب و فضاها مختلف به عنوان نماد تبریز شناخته میشود شاید خوب نباشد که فقط آنجا را در توصیف تبریز به کار ببریم بلکه ائلگلی است که زیبایی و سبزی رگهای تبریز را تداعی میکند.
همه این مکانهای گردشگری که نامبرده شد، متعلق به تبریز بودند، و تبریز خود در استانی ساکن است که هریک از شهرستانهایش به نسبت خود از تاریخ و تمدن و مکانها و جاذبههای گردشگری زیبایی برخوردارند. حتی این استان با داشتن جاهایی مثل کندوان به عنوان یکی از جاذبههای طبیعی دیدنی در جهان مطرح میشود.
سفر به کندوان
پا به کندوان که میگذاریم، خانههای یکشکل و یکرنگی به چشم میخورد که در دل کوه، مانند کندوهای عسل لانهای هستند برای زندگی انسانهای یکرنگ و غریبدوست و مهربان. کندوان که در حوالی اسکو جای گرفته، نهتنها دیدنی است، بلکه فهمیدنی نیز است. باید فهمید که اگر انسان بخواهد میتواند حتی کوهها را برای خود پناهگاه قرار دهد و زندگی کند.
کمی آنطرفتر جلفا و منطقه آزاد ارس بر پیکره این استان جای خوش کرده است. جایی که کمکم نهتنها مسافرانی که به تبریز میآیند به آنجا سر میزنند، بلکه مسافرانی که این منطقه میآیند موقع گذر، تبریز را نیز میبینند. آسیابخرابه و کلیسای سنت استپانوس از جاذبههای کهن این دیار است ولی کسی که به منطقه آزاد ارس سفر میکند، هرگز بر بازارهای مدرن و پیشرفته و گردشگرطلب آن چشم نمیبندد.
ارسباران، شمال کوچک در آذربایجان
استان ما همچنین یکشمال کوچک در دل خود دارد: کلیبر. درمورد این شهرستان سبز و بهشتی آذربایجان شرقی کافی است به نظر دو گردشگر خارجی اکتفا کنیم.
یک گردشگر کانادایی کلیبر را اینگونه توصیف میکند: «شهری دورافتاده و خواب آلود در میان کوههای سر به فلک کشیدهای که قلههایشان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شده اند… مکانی است عالی؛ به طراوت و سر سبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران.»
همه اینها که گفتیم، خود جزئی کوچک از ایران متحد ۳۱ استانی است. ایرانی که به هر استانش سفر کنیم، با چنین پدیدهها وجاذبههای گردشگری نابی مواجه میشویم که میتوانند یک تابستان متفاوت را برایمان رقم بزنند.
منبع:مهر
انتهای پیام/